242 پاسخ برای این موضوع

[MARCHISIO]

کسی از زامبرتا بعد از خروج از یووه بازی خوب سراغ داره؟ از وقتی از یووه رفت کاملا در حد یک بازیکن معمولی بازی می کرد

[Benyamin]

- به شخصه تنفری که نسبت به زامبروتا دارم نسبت به زلاتان هم بیشتر هست ! زلاتان وقتی که رفت اینتر صراحتا گفت یوونتوس قهرمان واقعی بود و اون 2 قهرمانی توی زمین به دست اومدند، هرگز ضد یووه و یا حداقل اون تیمی که توش بازی میکرد حرفی نزد، ولی زامبروتا دقیقا اولین مصاحبه ش چی بود ؟! گفت احساس می کنم سرم کلاه گذاشتند ! یعنی دقیقا این "تبانی" رو واقعی دونست !
زامبروتا هیچی نبود ! و این یووه بود که تبدیلش کرد به بهترین مدافع چپ دنیا؛ این لیپی بود که زامبروتای هافبک رو برد توی دفاع و یک بازیکن انکار ناپذیر تبدیل شد.
زامبروتا تا آخر عمرش مدیون یووه هست و تا پایان عمر من زامبروتا رو تحت هر شرایط یک خانن میدونم؛ ترک باشگاه، مصاحبه بر ضد باشگاه و فراموش کردن یووه ! فکر کنم این 3 دلیل به اندازه کافی توجیه پذیر باشند برای خائن دونستن این بازیکن.
مصاحبه ضد الکسش هم به کنار !

برای این چیزهایی که ازت قرمز کردم دلیل بیار و مصاحبه هاشون رو بزار تا برای من ثابت بشه حرف تو




+
درباره حرفات مهدی خب تا اندازه زیادی باهات موافقم اما تو 50% منفی قضیه دیدی و من 50% مثبتش رو.
من دارم درباره اون سالهایی که زامبروتا برامون با تعصب بازی کرد و تلاش کرد و خاطرات خوبی به جای گذاشت حرف میزنم نه سالهای بعد جداییش.
همنی الان تو فوروم خیلی ها از رفتن زامبروتا و امثالهم ناراحت نشدند چوت طبق گفته خودشون این چیزها رو تو فوتبال حرفه ای طبیعی میدونند و مرام و معرفت رو تو این فوتبال قبول ندارند.


همون طور که ندود همیشه میگفت زامبروتا بهترین دوست دوران ورزشیش بود و تو زمان فوتبالش در یووه بارها و بارها تعصب خودش رو نشون داد.
من هرچی گشتم دنبال اون عکسی که بعد شکست از میلان تو فینال اروپا زامبروتا با چهره درهم از کنار جام رد میشه رو پیدا نکردم والا میزاشتم.


بزار یک مثال بزنم.البته شاید کمی بی ربط باشه.نیکبخت واحدی تو زمانی که تو استقلال بود با جون و دل و تعصب بازی میکرد و از بهترین و محبوبترین بازیکنها بود اما وقتی رفت پرسپولیس همین تعصب و محبوبیت رو تو پرسپولیس هم برای خودش بوجود اورد.
سوالم ازت اینه که آیا بخاطر حضور چندساله نیکبخت در پرسپولیس و گلزنیش به استقلال اگر روزی اسم نیکبخت به عنوان یک بازیکن قدیمی استقلال به گوش هوادارای استقلال بخوره باید ازش به خوبی یاد کنند یا به بدی؟

و یک سوال دیگه اینکه الان بعد این همه سال وقتی اسم مهدی هاشمی نسب به گوشت میخوره دربارش چه احساسی داری؟

[HeIlIG DaVidS]

درباره حرفات مهدی خب تا اندازه زیادی باهات موافقم اما تو 50% منفی قضیه دیدی و من 50% مثبتش رو.
من دارم درباره اون سالهایی که زامبروتا برامون با تعصب بازی کرد و تلاش کرد و خاطرات خوبی به جای گذاشت حرف میزنم نه سالهای بعد جداییش.
همنی الان تو فوروم خیلی ها از رفتن زامبروتا و امثالهم ناراحت نشدند چوت طبق گفته خودشون این چیزها رو تو فوتبال حرفه ای طبیعی میدونند و مرام و معرفت رو تو این فوتبال قبول ندارند.


همون طور که ندود همیشه میگفت زامبروتا بهترین دوست دوران ورزشیش بود و تو زمان فوتبالش در یووه بارها و بارها تعصب خودش رو نشون داد.
من هرچی گشتم دنبال اون عکسی که بعد شکست از میلان تو فینال اروپا زامبروتا با چهره درهم از کنار جام رد میشه رو پیدا نکردم والا میزاشتم.


بزار یک مثال بزنم.البته شاید کمی بی ربط باشه.نیکبخت واحدی تو زمانی که تو استقلال بود با جون و دل و تعصب بازی میکرد و از بهترین و محبوبترین بازیکنها بود اما وقتی رفت پرسپولیس همین تعصب و محبوبیت رو تو پرسپولیس هم برای خودش بوجود اورد.
سوالم ازت اینه که آیا بخاطر حضور چندساله نیکبخت در پرسپولیس و گلزنیش به استقلال اگر روزی اسم نیکبخت به عنوان یک بازیکن قدیمی استقلال به گوش هوادارای استقلال بخوره باید ازش به خوبی یاد کنند یا به بدی؟

و یک سوال دیگه اینکه الان بعد این همه سال وقتی اسم مهدی هاشمی نسب به گوشت میخوره دربارش چه احساسی داری؟

مسئله ی حرفه ای گری واسه ترزگه میتونست باشه ، واسه ندود میتونست باشه ، واسه بوفون میتونست باشه ولی زامروتا بازیکنی نبود که بشه تصور کرد یه زمانی قراره پیرهن ِ دیگه ای جز بیانکونری بپوشه . بازیکنی که حتی اسطوره ش هم بیانکونری بود و این همه سال به عشق ِ لومباردو شماره 19 پوشید و واسه یووه زحمت کشید ، ولی آخرش چی ؟ این که تو بد ترین شرایط یووه رو تنها بذاره و پشتش بد بگه و انگار نه انگار که یه زمانی خودش بیانکونری بوده . میگم به خاطر ِ اون بازوبندی که به دستش بود هیچوقت نباید می رفت ولی اون کاری رو کرد که امثال ِ ایبرا و ویرا انجام دادن . یعنی خودش رو با اون ها هم تراز کرد .

شاید از دیدی که آقا محمد میگه به این جریان نگاه کنیم یه نتیجه ی دیگه داشته باشه ولی توی اون شرایط یوونتوس لایق ِ این فداکاری بود . چون این ها بودن که عرق ریختن و جون کندن تا به قهرمانی برسن و نه چیز ِ دیگه . موندن ِ اینها میتونست با این حال که حمایت از قهرمانی ها باشه ، واسه ما یه دلگرمی باشه ولی اینها با رفتنشون یه مهر ِ تایید به پای برگه ی دادگاه زدن !

در مورد ِ اون مثالت فقط کافیه همین بچه های آبی ِ اینجا بیان جواب بدن . شک نکن که با این حال که 8 سال از بهترین فوتبالش رو واسشون گذاشت ، همین الآن هم اگه تو خیابون ببیننش بدون ِ فحش از کنارش رد نمیشن .

سعی می کنم اسم ِ اونی هم که گفتی به گوشم نخوره تا بخوام حس ِ خاصی هم نسبت بهش داشته باشم . ولی این ها توی بد شرایطی تیماشون رو ول نکردن اما زامبروتا !!!

[Huceyn]

اصلا دوست ندارم در مورد زامبروتا حرف بزنم ,,, حسی بهش دارم که نمی تونم در موردش حرف بزنم . اما هر طوری هست سعی می کنم تو این بحث شرکت کنم :

شاید تصمیم احساسی و عجولانه ای گرفت.اما برای خود شخص من زامبروتا خیلی خیلی با کسی مثل کاناوارو و ابراهیممویچ فرق میکنه.متاسفم که کسی مثل کاناوارو با اون برگشت مسخره و کاریکاتور وارش یکسری از شماها رو قانع کرده که اونو خائن به حساب نیارینش و براش تاپیک درست کنید اما زامبروتا که مسلما از روی شرمندگیش هیچ وقت درباره یووه صحبتی نکرد و همواره تو قضیه کالچوپولی به نفع یووه حرف میزد رو جزو خائنین به حساب بیارین و حتی به خاطر تلاش های چندین سالش تاپیکی نداشته باشه

اول اینکه ببین بنیامین جون من بار ها هم گفتم اصلا و ابدا نباید زامبروتا رو بزارید کنار کسایی مثل ویرا , ایبرا یا کاناوارو ! از ویرا شروع می کنم . ویرا قبل از اینکه بیاد یوونتوس واس خودش خیلی گنده بود . کاپیتان اون آرسنالِ افسانه ای بود . پس وقتی اومد یوونتوس یووه هیچ حقی بر گردنش نداشت . نمیومد یووه میرفت رئال یا یک باشگاه دیگه . ایبرا هم همینطور ! ایبرا هم به یوونتوس بدهکار نبود و وقتی اومد توی یوونتوس هم اصلا چیزی نشد که بگیم آره ایبرا به خاطر ما اینطوری شده ! اما کاناوارو ,,, کاناوارو خائن بود اما این خیانت رو در حق ما نکرد . کانا خیانت اصلی رو در حق اینتر و هوادار های اینتر کرد . جایی که ترکشون کرد و اومد توی یوونتوس و شروع کرد به درخشیدن ! کاناوارویی که توی اینتر بعضا شده بود بلای جون هوادار ها توی یوونتوس به توپ طلا رسید ! در ضمن این 3 نفر هر کدوم فقط 2 سال واس یوونتوس بازی کردن .

اما زامبروتا ,,, زامبروتا کاپیتان تیم بود ! زامبروتا عشق منِ هوادار بود . درست بر خلاف 3 نفر بالایی که میشه گفت هیچوقت اونطوری عاشقشون نبودم [ البته به غیر از کاناوارو به خاطر ایتالیایی بودنش ! ] زامبروتا کسی بود که من بهش نگاه می کردم و افتخار می کردم . میگفتم این رو ما ساختیمش . می گفتیم این بازیکن رو از جایی نخریدیم اینو خودمون کردیم این ! میگفتیم بعد از الکس این کسیه که میخواد اون بازوبند رو ببنده روی دستش ,,,, زامبروتا واس من شخصا چیزی بالاتر فقط از یک بازیکن بود ! اما زامبروتا وقتی تیم افتاد توی مخمصه هیچ کمکی بهش نکرد . وقتی که منِ هوادار ازش انتظار داشتم روی من رو زمین انداخت . به قول مهدی حتی 1 سال هم پامون واینساد ! این واس من و عاشق های یوونتوس خیلی سخت بود ,,,, انقدر سخت که هنوز هم ازش کینه داریم .

من دارم درباره اون سالهایی که زامبروتا برامون با تعصب بازی کرد و تلاش کرد و خاطرات خوبی به جای گذاشت حرف میزنم نه سالهای بعد جداییش.
همنی الان تو فوروم خیلی ها از رفتن زامبروتا و امثالهم ناراحت نشدند چوت طبق گفته خودشون این چیزها رو تو فوتبال حرفه ای طبیعی میدونند و مرام و معرفت رو تو این فوتبال قبول ندارند.

ببین بنیامین یوونتوس وقتی به سری ب تبعید شد به بازیکن نیاز نداشت ! به تعصب توی زمین نیاز نداشت . به مرد نیاز داشت ,, به مردایی که عاشق هوادار ها و یوونتوس باشن ! زامبروتا توی زمین همیشه بهترین بازیش رو کرده دمش گرم اما اون زمان ما کسی رو می خواستیم که تعصبش رو بیرون از مستطیل سبز نشون بده ,,,, چیزی که لوکا هیچوقت نشون نداد .

اینم که زامبروتا توی زمین همیشه تعصب داشته چیزی نیست که روش زوم کنیم و به خاطرش از گناهش چشم پوشی کنیم ! زامبروتا وظیفش بوده توی اون لباس بهترین بازی رو بکنه و تعصب واسمون بزاره ! اونم اون یوونتوس که تعصب توش حرف اول رو میزد . لوکا اگه خیلی کار درست بود این تعصب رو جایی خرج می کرد که نیاز بود ,,,

البته بنیامین کل این قضیه به سلیقه بستگی داره . یکی خیلی ریلکس راجع به این قضیه حرف می زنه اما من نمی تونم ریلکس با این قضیه برخورد کنم ! شاید خیلی سنگ دلی باشه اما خیلی خوشحال شدم که توی نامه های خداحافظی میلانی ها با بازیکناشون اصلا اسمی از لوکا دیده نمی شد ! خیلی خوشحال شدم که اشک های لوکا رو دیدم ,,,,

ما چرا باید از زامبروتا نفرت داشته باشیم ؟!!
من هم یه روزی زامبروتا و تورام و... رو خائن میدونستم ... اما حالا دیگه نه ...
در فوتبال یوونتوس ما مگه چیزی بنام تعصب و همیت و غیرت وجود داره ؟!!!

مگه با اله که نسبت به یووه همیشه متعهد بود چه رفتاری شد ؟
من به زامبروتا و ویرا و زلاتان حق میدم که یووه رو به سرنوشتشون ترجیح بدن و رفتار حرفه ای داشته باشن ...
این باشگاه و این مدیریت و این سرمربی به هیچ وجه لایق وفاداری نیستند ...

حیرت زده ام که بهمن چطور داره زامبروتا رو محکوم میکنه ؟!
شماها جملگی رفتن اله رو عادی قلمداد کردید و در برابر اخراج اله از یووه سکوت کردید و حالا دارید زلاتان و زامبروتا رو محکوم میکنید ؟!!!!

محمد خان با همه حرفات موافقم ! این یوونتوس الان دیگه جای تعصبِ اون چنانی نیست اما زامبروتا 1 سال پیش که نرفت . زامبروتا به تیمی پشت کرد که تعصب توش موج می زد . طوری که بهترین گلر جهان بعد از قهرمانی توش موند . تیمی که خارجی ای مثل ندود , برنده توپ طلا توش موند . تیمی که ترزگل پاش موند . تیمی که کامو پاش موند . و از همه مهمتر تیمی بود که الکس دل پیرو اسطوره دنیای فوتبال واس خاطرش خودش رو فدا کرد و پاش موند ! تیمی که دشامپ بعد از نایب قهرمانی توی اروپا برگشت و پاش سوخت . میخوام بدونم اون تیم ارزش نشون دادن تعصب نداشت ؟! تیم الان رو بیخیال شو تیم اونموقع با تعصب ترین تیم تاریخ فوتبال بود ,,,, اون تیم 5 تا با تعصب داشت که دنیا دیگه هیچوقت شبیهشون رو به خودش ندید ! جیان لوکا زامبروتا هم لیاقت قرار گرفتن کنار اون 5 نفر رو نداشت . خلاص !

[GioVanni Agnelli]

- بنیامین، من چطوری مصاحبه 6 سال پیشش رو در بیارم ؟! واقعا منبعی ندارم ولی اگه سراغ داشتم با سند بهت نشون میدادم. میتونی باور نکنی، ولی چیزی جز واقعیت نیست ! - محمد، خواهشا بحث ها رو قاطی نکن ! میگی "این" یووه نیازی به تعصب نداره ؟ قبول ! حرف تو اصلا درست؛ ولی اون یووه چی ؟! اون یووه ای که بهترین دروازه بان جهان خیلی ریلکس رفتار کرد و گفت میخوام قهرمانی سری ب رو هم کسب کنم ! ندود که یک خارجی بود گفت به همراه الکس میمونم و به تیم کمک میکنم، ترزگه و کامورانزی هم با اینکه حواشی زیادی اطرافشون بود ولی موندند و نرفتند ! مگه کم پیشنهاد داشتند ؟ اتفاقا همین ترزگه بهترین پیشنهاد رو داشت بین بازیکن های یووه؛ حتی از زلاتان و بقیه هم پیشنهاداتش بهتر بود؛ ولی تصمیمش برگرفته از تعصب بود ! زامبروتا رو یووه ساخت؛ یووه مطرحش کرد؛ این یووه به قدری عزیز بود که دشان حاضر شد بیاد سرمربیش بشه توی سری ب، با چندین امتیاز منفی و با شرایطی که انصافا اون روزها کسی فکر نمیکرد یووه کمر راست کنه ! با اعتبار خودش دوئل کرد دشان؛ این چیز کمی نیست ! الکس هم که نیازی به صحبت نداره, مردونه ایستاد و جنگید. زامبروتا خودش هم میدونه که چقدر منفور هست بین هواداران؛ چرا این چند سال حرفی از یووه نزده ؟! زامبروتا پل های پشت سرش رو از بین برده.

[Ale10Forever]

Gianluca Zambrotta has hit back at those who labelled him a 'betrayer' following his switch to Barcelona from Juventus.
The talented Italy international elected to quit Turin upon the club's demotion for their involvement in the match-fixing scandal that has rocked Serie A.

Zambrotta feels it is Juventus' players that should feel aggrieved, given the fact they have had titles stripped due to the misdemeanours of the club's management.

Of the opinion that it is he that has been wronged, the fleet footed left back has revealed he is more than content with his move to European champions Barcelona.

"People can think what they want," Zambrotta told Gazzetta dello Sport.

"Sincerely, I wouldn't have left should it not have happened, the scandal with the team's relegation.

"I feel myself betrayed because it was me who entered the pitch with my team-mates to win matches with our technical strengths.

"And I feel myself betrayed by the old management's behaviour, because we entered the pitch still clean.

"Spain is another world. I have the will to change, to feel more tranquil and I'm happy about how things are going there.

"At Juve I had seven beautiful and intense years. I gave a lot and I got a lot."

مصاحبه زامبروتا با اسکای بعد از اینکه بهش لقب خائن داده شد
LINK

ترجمه قسمتهای بولد شده:

* به عقیده زامبروتا این بازیکنان یوونتوس هستند که مظلوم واقع شده اند، چون عناوینی که بدست آوردند به خاطر جرائم و گناهان مدیریت باشگاه زیر سوال رفت.

* مردم می توانند هر طور که میخواهند فکر کنند.
 
خیلی روشنه؛ کسایی که رفتن خائن هستن، یا 0 یا 1 . حالا چه ضد یووه حرف زده باشن چه حرفای قشنگ قشنگ !
به حرف نیست به عمله. البته با نظر محمد جان هم موافقم و البته با نظر حسین و بهمن عزیز هم! در عین اینکه اون یووه شایسته وفاداری بود این تیم لیاقتش رو نداره! ما هواداراش هم نداریم. اگه زبونم لال شرایط مشابهی اتفاق بیفته من یکی که به ستاره هایی که میرن لقب خائن نمیدم

[GioVanni Agnelli]

- حقیقتا من دیگه ترجیح میدم به این بحث ادامه ندم؛ چون تو کلا سر مسائلی دوست داری همه چیز رو به سمت الکس و بی مهری که در حقش شده ببری. میتونیم تا 2 سال دیگه هم بحث کنیم ولی نتیجه ای نخواهد داشت. زامبروتا، تورام و ... از دید تو خائن نیستند و این عقیده ت قابل احترام ـه؛ ولی از دید من اینا بالاترین و بهترین صفتی که میشه بهشون داد "خائن" هست و البته علاقه ای هم به بحث درموردش ندارم. من انسان غیر منطقی، شما منطقی.

[L'Avvocato]

کدوم یووه بهمن ؟!!!
مگه میشه یووه به دو نیم تبدیل کرد و به میل شما و من بهش اسانس تعصب تزریق کرد ...
یووه همون یووه قبله ... اگه شما معتقدید که کونته و یووه تصمیم حرفه ای و فنی جهت اخراج اله داشتند ...
پس زامبروتا هم دلایل فنی و حرفه ای جهت ترک یووه داشته ...

من نمیدونم چرا شماها سعی دارید همه چی رو به نفع امیال خودتون ببینید...
این یووه همون یووه ای هستش که 6 سال و 60 سال قبل بوده ...

اگه از نظر تعصب نشه تاریخ یووه رو به دو قسمت تقسیم کرد آیا میشه مثلاً به یووه ی دوست داشتنی و یووه ی منفور تقسیم کرد؟ البته واضحه که حداقل زمانی طرفدار یووه بوده اید(همون یووه ی بی تعصبی که شما اون موقع نمی دونستید بی تعصبه و از اول هم بی تعصب بوده). اگه ممکنه میخوام ازتون بپرسم چرا یووه اون زمان براتون خوب بود و الان بد شده؟ دلیلی غیر از اضافه شدن به دانسته هاتون داره؟ چرا الان فکر میکنید دانسته هاتون تکمیل شده و ممکن نیست بعداً با فهمیدن واقعیتهایی نظرتون عوض بشه؟ اگه این قضاوت شما تجربی صرف نیست پس لابد منطقی دارید و البته منطق چیز ثابتیه مثلاً اگه بگیم دو از یک بزرگتره و تعریف کلمه های "یک" و "دو" و "بزرگتر" هم کاملاً معلوم باشه این قضیه در طول تاریخ عوض نخواهد شد.این موضوع محل مناقشه نیست که شما چه زمانی منطق ویژه ی خودتون که الان دارید باهاش قضاوت میکنید رو کشف کردید ولی دوست دارم اون "اصل منطقی ویژه" رو یه توضیحی بدید تا شاید ما هم به راه راست هدایت بشیم.

ما چرا باید از زامبروتا نفرت داشته باشیم ؟!!
من هم یه روزی زامبروتا و تورام و... رو خائن میدونستم ... اما حالا دیگه نه ...
در فوتبال یوونتوس ما مگه چیزی بنام تعصب و همیت و غیرت وجود داره ؟!!!

مگه با اله که نسبت به یووه همیشه متعهد بود چه رفتاری شد ؟

الکس هم از اول میدونست یووه بی غیرت و بی حمیته یا بعداً متوجه شد؟

پ.ن.: دوست عزیزم! بزرگ فروم!از اونجایی که بسیار حرف از منطق می زنید منتی هم به سر بنده بگذارید و قسمت قرمز رنگ نقل قول پایین رو با منطق یه توضیح جزئی بفرمایید.

( توي همين تاپيك يه سري كاربر كه از سال 2012يوونتوسي شدن .. اله رو زير سوال بردن و ... آب از اب تكون نخورد ... اما جناب اقاي كونته ... تافته جدابافته است ...كاپتاني اله زير سوال رفت ... )

متاسفم ... فقط همين ...

به نظر شما هر کی از سال 2012 عضو این فروم شده باشه(مثل من نوعی) از همون تاریخ هم طرفدار یووه و الکس شده؟یا اینکه قدیمی ترها حق اظهارنظر دارند و جدیدترها خیر؟ یا....؟ شما بفرمایید. :rose:
+محض اطلاع عرض کنم خدمتتون که فکر نمی کنم از نظر سنی از بنده بزرگتر باشید(با فرض درست بودن سن توی پروفایلتون و با قبول این گفته ی شما که از دروغ متنفرید) هرچند که موضوع سن به نظرم اهمیت خاصی نداره. اون موقع که هم سن و سالهای من طرفدار یووه و بعد از اومدن دل پیرو عاشق اون شدن نه اینترنت درست و درمونی بود و نه اینهمه روزنامه و مجله ی ورزشی، پس به خودم حق نمیدم فکر کنم منِ حدوداً 40 ساله از یه طرفدار 16 ساله ی فعلی که به مدد اینترنت به چیزهایی دسترسی داره که خیلیهاش از حافظه ی من پاک شده برتر یا داناتر هستم.
موفق باشید :rose: :rose: :rose:

[L'Avvocato]

سلام دوست من :rose:

شما که به این خوبی غلط املایی میگیری... ایکاش توی خوندن مطالب هم دقت لازم رو داشتی و پراکنده گویی نمیکردی .

مراد گرفتن غلط املایی نبود ولی فرضاً اگر همین موضوع برای بنده رخ می داد اولین کارم تشکر از کسی بود که اشتباهم رو یادآوری کرده بود. :rose:

یعنی چی یووه دوست داشتنی و یووه منفور ؟
مگه میشه چنین تقسیم بندی داشت ؟( مگر در حال عصبانت و بصورت لحظه ای !!!)

بله! مثلاً از دیدگاهی شبیه شما: یووه تا وقتی برای من محبوب بود که الکس توش بازی میکرد اما از وقتی که با الکس به اون شکل برخورد کردند یووه برای من منفور شد.

متن شما :
الکس هم از اول میدونست یووه بی غیرت و بی حمیته یا بعداً متوجه شد؟

الکس اگه میدونست یه روزی قراره یووه( کونته و همدستانش) باهاش چنین رفتاری رو داشته باشند ,هیچوقت یوونتوسی نمیشد

جالب اینه که با تمام این حوادث، امروز چنین توصیه ای به ایموبیله کرده، حتماً باز با منطق شما هیچ اشکالی توی این قضیه نیست

ایموبیله:دل پیه رو به من توصیه های مفیدی داشت،من می خواهم راه جووینکو را بروم و به یووه بازگردم.

و اما مسئله اساسی فرمایشهای شما ...
اینقدر عجول هستید و اینقدر برای اثبات خودتون و قدیمی بودن خودتون بیقرارید که جمله من رو درست نخوندید و در منطقتون دچار اشتباه شدید

برادر عزیز! آخه به نظر شما چی گیر بنده میاد که قدیمی حساب بشم یا نشم؟ که بزرگ فروم محسوب بشم یا نشم؟ که مدیر فروم باشم یا نباشم؟

متن من رو دوباره و سه باره بخوندید/...
من نوشتم کاربری که از سال 2012 یوونتوسی شده به الکس اهانت کرده !!!
من کی گفتم که چه کسی از چه تاریخی عضو فروم بوده و یا نبوده ؟!!
من کی گفتم که کاربرایی که از سال 2012 یوونتوسی شدن , حق اظهار نظر ندارن ؟؟؟؟

بنده فقط متن شما رو یه بار دیگه میذارم. بقیه اش رو عاقلان دانند...

نقل قول از: alessandro1985 در اوت 10, 2012, جمعه, 02:27:53 am
( توي همين تاپيك يه سري كاربر كه از سال 2012يوونتوسي شدن .. اله رو زير سوال بردن و ... آب از اب تكون نخورد ... اما جناب اقاي كونته ... تافته جدابافته است ...كاپتاني اله زير سوال رفت ... )

متن شما :
(با فرض درست بودن سن توی پروفایلتون و با قبول این گفته ی شما که از دروغ متنفرید)

واقعا که ...شما کسی رو که ندیدید و ازش اطلاعتی نداریدو هیچ شناختی بهش ندارید ...؟
فرض میکنید که دروغگو نیست ؟!!!
فرض میکنید که راستگواست ؟!!!

اگه بنا رو بر راستگو بودن تمام افراد بگذاریم پس باید قبول کنیم چندین نفر با عمر نوح توی فروم فعالیت میکنن. کافیه به پروفایل بعضی دوستان سری بزنید تا سنهایی مثل 600 سال و بیشتر رو مشاهده کنید. حتماً بهتر از من می دونید که توی فروم نویسی اینکه یه کاربر مشخصات واقعی خودش رو بروز نده چیز بسیار رایجیه(صرف نظر از خوبیها و بدیهاش)

چه نوع منطقیه؟
بهتر بود بواسطه اینکه دارید برای اولین بار با کسی بحث میکنید , فرض میکدید که طرفتون راستگوست ,مگر اینکه خلافش اثبات بشه

اگه اجازه بدید عین این سؤال رو بنده از شما بپرسم. این چه منطقیه؟ یعنی وقتی بنده فرض کردم شما راستگو هستید معنیش این میشه که دروغگو هستید؟!!!! اگه با نوشته های من از لحاظ منطقی اثبات کنید که شما رو دروغگو میدونم همینجا میام و از شما معذرتخواهی میکنم :rose: البته چرا منتظر بمونم تا شما اثبات کنید: حتی اگه از ذهنتون گذشته که من شما رو دروغگو میدونم و از این مطلب دلخور شدید از شما معذرت میخوام :rose: فعلاً من شما رو دوستی میبینم که از شدت علاقه ی زیاد به بعضی چیزها بری توجیه فرضیات خودتون مغالطه می کنید و امیدوارم که خودتون متوجه نباشید که دارید مغالطه می کنید چون این موضوع برای منِ خواننده ی مطالبتون قابل تحمل تره. موفق باشید :rose: :rose: :rose:

پی نوشت: مشکلی با ادامه ی این بحث به صورت علنی ندارم ولی از اونجا که این موضوع داره شکل شخصی میگیره و از موضوع تاپیک خیلی دور شده در صورتیکه مدیران با ادامه اش موافق نبودن هر جور شما صلاح بدونید در خدمتتون خواهم بود :rose: :rose: :rose:

[alex74]

زامبروتا


- می خواهم تجربه ُ دیگری در خارج از ایتالیا داشته باشم ، آمریکای جنوبی و زندگی در ریودوژانیرو می تواند انتخاب خوبی باشد.

- فعلاٌ در حال صحبت کردن [فلامینگو] هستیم ، من برای دو باشگاه بزرگ "یوونتوس" و"میلان" بازی کرده ام و به جای پوشیدن پیراهن یک تیم ایتالیایی دیگر ،رفتن به برزیل می تواند گزینه ُ خوبی باشد .

- دوست دارم چند فصل دیگر به فوتبال خود ادامه دهم .

[Benyamin]

خب خیلی گشتم تا تاپیک یکی از محبوب ترین بازیکنایی که با یک خاطره زیبا همیشه تو قلبم جاویدام مونده رو پیدا کنم که نتونستم پیداش کنم.بازیکنی که ارزشش رو داشت تاپیک مستقلی داشته باشه
بازیکنی که شاید با توجه به استعدادی که داشت بدشانس بود توی عصر طلایی از یووه ظهور کرد.
این بازیکن نسبتا کم شهرت که شاید خیلیها الان نشناسنش " انزو مارسکا " هست

[img height=358 width=480]http://lightstorage.ecodibergamo.it/media/2009/11/104063_449718_SF00000000_8275599_medium.jpg[/img]



انزو مارسکا متولد 10 فوریه سال 1980هست.بازیکنی که شاید اگر در انتخاب باشگاهش در فوتبال دقت بیشتری میکرد میتونست حداقل به جایگاه کسایی مثل دی وایو یا دی ناتاله در ایتالیا برسه.انزو در کریر فوتبالی خودش تا الان در 11 باشگاه بازی کرده.
جالبه بدونید میلان اولین باشگاهی هست که مارسکا فوتبال حرفه ایش رو درش آغاز کرده و به مدت 3 فصل در سالهای 1991-1994 درش بازی میکرد.کالیاری - وست برومویچ - یوونتوس -بلونیا - پیاچنزا -فیورنتینا - سویا -المپیاکوس - مالاگا و سمپدوریا تیمهای بعدی مارسکا بودند.اما نقطه اشتراک مارسکا با داستان من برمیگرده به تاریخ 24 فوریه سال 2002 در ورزشگاه مه گرفته دل آلپی

دربی دلا موله در سالهایی که سری ا با اختلاف بهترین لیگ دنیا بود و این بازی یکی از جذابترین بازیهای اون سال بود.بازی پر از هیجان .پر از حاشیه . پر از درگیری و ....

ابتدا ترزه گه یووه رو تو این بازی در نیمه اول پیش میندازه.یووه صاحب کامل توپ و بازی هست و موقعیت های بشماری رو روی دروازه تورینو خلق میکرد.اما در اواسط نیمه دوم روی یک غافلگیری مارکو فرانته گل تساو بازی رو برای تورینو میزنه.

[img height=360 width=480]http://up.vatandownload.com/images2/gqu0407xiagofiqmeqn.png[/img]

خوشحالی عجیب فرانته بعد این گل که به نشان لوگوی باشگاه تورینو و ادای یک گاو شاخ دار در مسابقات گاوبازی هست رو درمیاره و یکی از بازیکنهای تورینو پرچ قرمزی جلوی سر اون میزاره تا فرانته به اون پرچم حمله کنه و شاخ بزنه

[img height=360 width=480]http://up.vatandownload.com/images2/5qgsaochxft8t35qik.png[/img]


[img height=360 width=480]http://up.vatandownload.com/images2/rlcxmcgygx1cueun0.png[/img]

بازیکنهای یووه بعد این گل بسیار عصبی و دستپاچه بازی رو ادامه میدادند تا اینکه در یک حمله برق آسای دیگه توسط پاس فرانته بازیکن تورینو گل دوم رو هم میزنه و بازی 2-1 به نفع تورینو میشه.
بعد این گل یووه سراسر حمله میشه اما کماکان نمیتونه گل بزنه تا اینکه در سومین تعویض مارچلو لیپی انزو مارسکا جوان و 22 ساله رو وارد بازی میکنه.مارسکا بسیار پرتلاش و جنگنده ظاهر میشهو تو اکثر حملات یووه و حتی ازسال کرنرهای تیم نقش داره.تا اینکه در 4 دقیقه مونده به پایان بازی مارسکای کوتاهع قامت در پرشی زیبا ئ حماسی روی سر مدافع تورینو بلند میشه و با یک ضربه سر زیبا از نزدیکی محوطه جریمه دروازه تورینو رو باز میکنه تا یووه از شکست نجات پیدا کنه


[img height=360 width=480]http://up.vatandownload.com/images2/8he6v1u9m0h0j1szfbb7.png[/img]


پرش این بازیکن در این صحنه قابل تحسین بود

[img height=360 width=480]http://up.vatandownload.com/images2/aredwi1m56fg0qxkurqj.png[/img]


انزو جوان بعد این گل یکجورایی برای همیشه تو ذهن من و هوادارای قدیمی یووه جا باز کرد اما این ماندگاری بیشتر به علت خوشحالی منحصر به فردش بعد این گل بود که همونطور مانند فرانته خوشحالی کرد و لوگوی باشگاه تورینو رو به نشان شاخ در بالای سرش دراورد تا نشان بده این مارسکا بود که با شاخ باشگاه تورینو رو زخمی کرد


[img height=360 width=480]http://u.goal.com/40500/40574.jpg[/img]

بله.مارسکای جوان در 22 سالگی فقط به خاطر همین یک گل و تلاشی که برای یوونتوس و هواداراش در 15 دقیقه انجام داد همیشه در ذهن هوادرذای یووه به عنوان خاطره ای زیبا و کوتاه رو یدک میکشه.مارسکا برای یووه 37 بازی انجام داد و در این مدت 4 گل برای یووه زد.

[GioVanni Agnelli]

- مارسکا برای منم بازیکن محبوبی هست, واقعا هم با استعداد بود ولی خودش گفت که لیپی بهش فرصت خودنمایی رو نداد و در واقع با اینکه یووه رو خیلی دوست داشت ولی جو یووه براش سنگین بود و نتونست خودش رو تقویت کنه. توی این سالها هم همواره یکی از بازیکن های خوب سویا بوده.

[Drughi]

[Benyamin]

مجازات واقعی کالچوپولی

بعد از اتفاق افتادن سناریویی به نام " کالچوپولی " در سال 2006 در باشگاه یوونتوس به روی همه ستاره هاش باز شد و باشگاه هیچ کسی رو مجبور نکرد که بمونه و با این قضیه حرفه ای برخورد کرد ....
بعضی ها موندند و بعضی ها رفتند.از میون اونهایی که رفتند چندین نفر بودند که در یووه اون سالها ستاره بودند و دسته ای نه. و به اون ستاره هایی که یووه رو ترک کردند در اون وضعیت خائن گفته شد. " ابراهیموویچ - زامبروتا - امرسون - ویرا - تورام و ...."

اما بدترین سرنوشت رو بین این بازیکنها تورام داشت.شخص مورد نظر امشب داستان من " لیلیان اولین تورام " هست.

[img width=480 height=332]http://contre-pied.blog.lemonde.fr/files/2010/12/lilian-thuram1.1292702521.jpg[/img]








لیلیان تورام که هم اکنون در آستانه 40 سالگی به سر میبره متولد 1 زانویه 1972 در منطقه Pointe-à-Pitre هست .

لیلیان فوتبالش رو به طور جدی در سن 19 سالگی از تیم قهرمان اون سالهای فرانسه یعنی موناکو در سال 1990اغاز کرد.تورام در موناکو 6 فصل به عنوان مدافع راست بازی کرد و طی 188 بازی برا موناکو 8 گل به ثمر رسوند و خودش به عنوان یک پدیده معرفی کرد





[img width=480 height=321]http://up.vatandownload.com/images2/vvq0z8f96v0hd4kil9m.jpg[/img]

بهترین بودن سری ا در دهه 90 باعث شد تورام نتونه پیشنهاد پارما که اون زمان جزو 7 خواهر معروف ایتالیا بود رو نپذیره و تورام در سال 1996 به پارما نقل مکان کرد و در پارما تبدیل شد به بهترین دفاع راست دنیا.تورام در این سالها همواره بهترین در پست خودش بود و خواهان زیادی داشت چون به همراه فرانسه هم قهرمان جهان شده بود و هم قهرمان اروپا.تورام در پارما 163 بار به میدان رفت و تنها 1 گل برای این تیم به ثمر رسوند
از نکات قابل توجه در این برحه هم بازی بودن تورام با کاناوارو و بوفون بود که در سال 1998 تورام و فرانسه ایتالیا رو در ضربات پنالتی ناکام گذاشتند و در پارما به قهرمانی کوپا هم رسیدند.

[img width=480 height=234]http://up.vatandownload.com/images2/6c417tff0g7vph9gd32.jpg[/img]

[img width=480 height=268]http://up.vatandownload.com/images2/kjll3pvy2j2yn9lrnor1.jpg[/img]










اما هممون میدونیم وقتی لوچانو موجی دست روی بازیکنی میزاشت خیلی سخت بود اون بازیکن حتی بخواد فکر کنه و پس از فروش زیدان با رقم نجومی در اون سال موجی دست به خرید های بزرگ زد و همزمان ندود - بوفون و تورام با رقمهای فوق العاده بالا در اون زمان به یوونتوس اورد.
در سال 2001 لیلیان با قراردادی به مبلغ 22 میلیون دلار به یوونتوس پیوست.
شاید اگر از یک یوونتوسی اصیل بپرسن لذت بخش ترین قهرمانی که یووه کسب کرد کدوم سال بود سال 2001-2002 رو به عنوان دلچسب ترین قهرمانی باد ببره.جایی که یووه در بیش از نیمی از رقابتها همواره رتبه سوم رو داشت اما در هفته آخر تونست اینتر رو بگیره و قهرمان بشه.اون سال یوونتوس بعد از چند فصل که تا لحظه اخر از کسب جام ناکام موند تونست انتقام فصول قبل بگیره و در آخرین بازی با برتری مقابل اودینزه قهرمان بشه و بیشک تورام از ارکان قهرمانی در اولین فصل حضورش در یووه بود

تورام در یوونتوس در سال 2004 به وسط قلب دفاعی اومد و به همراه کاناوارو یکی از بهترین خطوط دفاعی دنیا رو تشکیل داد و طی این فصول برای یووه 145 بازی انجام داد و موفق به کسب 4 اسکودتو در 5 سال حضورش در یوونتوس شد.تورام با پیراهن یوونتوس برای اولین بار در تاریخ 08/26/2001 به میدان رفت که در اون دیدار یوونتوس در دل آلپی با 4 گل ویچنزا رو شکست داد.

تورام از اون دست بازیکنهایی بود که برای خودش یک جمله معروف یدک میکشید و اون جمله دربارش این بود که " تورام بازیکنی هست که هر 100 بازی 1 گل میزنه " که نسبتا جمله درستی میتونه باشه.تورام یکبار در بازی یوونتوس مقابل میلان از دور رفت سری ا فصل 2002-2003 روی پاس دیدنی دلپیرو به شکل زیبایی دروازه دیدا رو باز کرد و خوشحالی عجیب بعد گلش تا مدتها تیتر همه های اون زمان بود.یوونستوس اون بازی با گلهای دی وایو و تورام مقابل تک گل پیرلو از روی نقطه پنالتی برد.

[img width=480 height=360]http://up.vatandownload.com/images2/xe2xih90biwjc15qp2ep.jpg[/img]

تورام برای اخرین بار با پیراهن یووه جلوی لاتزیو قرار گرفت در تاریخ 2006/22/04 که پازی با گل دقایق پایانی ترزه گه 1-1 مساوی شد.






اما تورام نتونست این دوران رو با همین محبوبیت و خوشی به پایان برسونه.کالچوپولی باعث شد تورام بزرگترین اشتباه زندگیش رو بکنه و یوونتوس رو تو بدترین وضعیت ترک بکنه درست در زمانی که تورام جزء بهترین دفاع وسط های دنیا بود و یووه بهش نیاز داشت.در تابستان سال 2006 تورام تنها با 5 میلین دلار به بارسا پیوست که قهرمان اروپا بود و برای همیشه تنفر هوادارهای یووه رو نسبت به سالهایی که برای یووه زحمت کشید و عرق ریخت رو به جای تقدیر و تشکر به جون خرید تا فقط بخواد 2 سال در بارسا تحقیر بشه.

تورام در دو فصلی که برا بارسا بازی کرد در فصل اول عمدتا تعویضی بود و زافائل مارکز و کارلوس پویول همواره به اون ترجیح داده میشدند و اکثرا نیمکت نشین بود و دوربین ها چهرش رو رو نیمکت نشون میدادند.
هیچ وقت فریادی که ویکتور والدس جوان و گستاخ بر سر تورام 35 ساله بخاطر اشتباهش در یارگیری کشید رو فراموش نمیکنم و باور نمیکنم چطور تورام بزرگ که حتی بوفون بهش جرئت کوچکترین اعتراض و شکایتی نداشت به جایی رسیده که حتی والدس بی شخصیت به خودش اجازه میده اینطور سرش داد بکشه.واقعا اون شب ناراحت بودم از این اتفاق.

تورام در فصل دوم حضورش در بارسا همواره مصدوم بود و بقدری از امادگی جسمی دور شد که تصمیم گرفت در همون فصل 2007-2008 از فوتبال خداحافظی کنه.تورام در 41 بازی برا بارسا به میدان رفت و 0 گل زد.





بعد جریان کالچوپولی هر کدوم از بازیکنهای جدا شده از یووه به نحوی از نگاه ها افتادند به جز زلاتان اما همونها هم درخشش مقطعی داشتند.
به طور مثال امرسون با رئال قهرمان اسپانیا شد و در میلان محو شد.
ویرا با اینتر قهرمان سری آ شد.
زلاتان با 3 تیم دیگه چندین بار قهرمان شد.
زامبروتا با میلان قهرمان شد

اما تورام در حقارت تمام و مصدومیتی طولانی بدون افتخار به کار خودش پایان داد تا بیاد داشته باشه چطور بخاطر یک تصمیم چنیین سرنوشتی نصیبش شد

[Keyvan]

واقعا مقاله خوبي بود.به جز يه تيکه اش.اونجا که گفته بودي ناراحت بودي از اينکه والدس تحقيرش کرده.کاش من اون لحظه رو زنده مي ديدم تا دلم خنک بشه.خيلي دوست دارم بدونم حالا که يووه همون يووه سابق شده البته طبق گفته حاجي ماروتا هنوز%60 از پروژه بازسازي يووه مونده،اين بازيکنا به خودشون چي ميگن.البته امرسون رو من توي رئال يادم نمياد زياد بازي کرده باشه.حتي زلاتان هم هيچوقت قهرمان اروپا که مي خواست نشد و توي عرصه ملي هم طبيعتا هيچي نشد.بله تورام عزيز زندگي اينجوريه يادت رفت کدوم تيم شهره خاص و عام کردت اينم حق جنابعالي است.راستي فکر کنم قضيه سکته قلبيش رو هم فراموش کردي!!!!! چه قدر لذت بخش بود سرنوشت اين بازيکنان خائن و پست فطرت :laughing: :laughing: