!!!! This May Be Boring And Tedious !!!!
یکی از فاکتورهایی که تیمهای اروپایی اخیرا توی خرید بازیکنای جدید مد نظر قرار میدن، رفتن به دنبال بازیکنهای چند پسته یا اصطلاحا versatile ـه. از این جهت که هم دست مربی رو در مانور روی سیستم ها و شرح وظایف متفاوت در مقاطع حساس و یا مورد نیاز باز میذاره و از طرفی این جور بازیکنا با توجه به این خصوصیتشون از نظر اقتصادی هم مقرون به صرفه تر هستند.
ورای عملکرد کلی که ماروتا و کادرش در این تابستون از خودشون به نمایش گذاشتند و البته جای انتقاد و حتی ناسزا (:دی) زیاد داره، اما در مجموع علاوه بر آینده نگری فوق العاده ای که انجام شد و پایین اومدن محسوس میانگین سنی تیم، خرید آچارفرانسه هم در اولویت سورت بندی لیست خرید تیم بود. این رو هم باید روشن کنم که آچار فرانسه بودن به معنی "پادوین" بودن نیست؛ در واقع بازیکنی آچارفرانسه نیست که هر وقت در مواقع اضطرار، جایی کم آوردیم بتونیم از اون بازیکن در اون پستِ به خصوص استفاده کنیم تا "حداقل" استاندارد مورد نیاز رو داشته باشیم؛ کاری که در کمال تعجب پادوین در تیم فعلی به عهده داره! بلکه این خصوصیت تنها یکی از آپشن های چنین بازیکنیه. ویژگی اصلی، قابلیت بازی در چند پست مختلف بدون افت کیفیت محسوس در سطح بازی هست. حالا به لیست ورودی ها نگاه و انتخاب کنیم: دیبالا، خدیرا، کوادرادو و نهایتا هرنانس.
مستقل از سیستم مورد علاقه الگری، بی جهت نبود که از اول تابستون روی خرید تریکوارتیستا اصرار داشت. تمام اسامی ای که در طول پنجره به نوعی به یوونتوس لینک شدند این خاصیت آچارفرانسه بودن رو داشتند، این ویژگی حلقه گمشده یا بهتره بگیم مکمل ورودی های تیم میتونست باشه. حالا بنا به هر دلیلی (عمدتا ضعف ماروتا به عقیده من) نهایتا هرنانس باید این نقش رو در تیم ایفا کنه. هرنانس بیشتر از اون چه فکرش رو بکنیم به این تیم انعطاف سیستمی و تاکتیکی میتونه بده و به نظر من میتونه تا حد زیادی اون از هم گسیختگی که در دو بازی اول لیگ در دو سوم پایانی تیم می دیدیم رو جبران کنه. با توجه به تکنیک، قدرت حمل توپ، دید و توانایی بازیسازی نسبتا خوبی که قبلا از خودش (به خصوص در لاتزیو) نشون داده، هرنانس مهره مورد نیاز الگری در تاکتیک های مرکز گرای مورد علاقه ش خواهد بود. یعنی بازیکنی که توپ رو بگیره، نگه داره، ببینه و بسازه و البته اینکار رو بجای یک سوم میانی، در یک سوم آخر زمین برای ما انجام خواهد داد. در واقع هدف از اول مرکاتو، شیفت توانایی های پیرلو از وسط زمین به جلو بود و حالا امیدها به هرنانس هست که چنین کاری رو انجام بده. به عبارت دیگه یوونتوس در این تابستون یه قمار بزرگ انجام داد: ریسک ضعیف تر شدن خط هافبک طلایی خودش رو قبول کرد تا به وضعیت "2-1" مد نظر الگری در جلوی زمین سر و سامون بده. اتکای بیش از حد به پوگبا و دادن شماره 10 بهش، ریسک اصلی این قمار هست که برای موفقیت یووه در این فصل حتما باید جواب بده.
از بُعد آرایش سیستمی، با اضافه شدن هرنانس، الگری میتونه از سیستمهای چهار-سه-ایکس به راحتی استفاده کنه. اما با توجه به سوابق با ضریب اطمینان خوبی میتونیم بگیم که بیسِ کار 2-1-3-4 خواهد بود.
وظیفه 3 هافبک وسط، همونطور که در فصل قبل در یووه و فصول قبل در میلان دیدیم، حضور همزمان در حمله و دفاع به صورت خیلی متعادل بود. با رفتن ویدال و پیرلو، الان نیاز داریم که مارکیزیو یه نقطه عطف دیگه توی کریرش بوجود بیاره و نقش رجیستا رو به شکل قابل قبولی به عهده بگیره. با تجربه قبلی احتمال موفقیت با ضریب خوبی وجود داره و البته هرنانس هم میتونه در موقع لزوم این کار رو انجام بده. بسته به کیفیتی که لمینا نشون خواهد داد و برنامه الگری، میتونه به بازیکن فیکس تبدیل بشه تا خلا ویدال رو توی توپ گیری و دوندگی تا حدی پر کنه. البته خدیرای آماده و بی مصدومیت هم این قابلیت رو داره. مهمترین عنصر همونطوری که گقتم پوگباست. با توجه به برتری نفری ای که معمولا حریف توی این سیستم مقابل ما داره، پوگبا باید تلاشش رو خیلی بیشتر از اینها کنه. باید جواب اعتمادی که یووه بهش کرده رو با "دوندگی، توپ گیری، درگیری و از جون مایه گذاشتن" بده نه "حرکات نمایشی و ادا در آوردن". به طور خلاصه پوگبا باید بزرگ بشه و ذهنیتش رو عوض کنه. شماره 10 به این معنی نیست که تو دفاع کمتر شرکت کنی و هر وقت توپ دستت اومد سعی کنی حرکتی انجام بدی که همه انگشت به دهن بمونن. پوگبا با این روندی که پیش گرفته هم به خودش و هم به یووه ضربه خواهد زد و اینجا به نظرم الگری باید بیشتر مداخله کنه.
هرنانس، دیبالا و حتی شاید پریرا و پوگبا که در نقش "1" قرار میگیرن، وظیفه اصلیشون آزاد کردن دو مهاجم جلوئه. روش اون هم نگه داشتن توپ یا حرکات بدون توپ که نتیجه ش کشیدن دو مدافع وسط یا کناری به جلو هست.
اولویت دوم کمک به سه مدافع در هنگام دفاع با پرس از جلو در مرحله اول و برگشت به عقب در مرحله دوم هست. باز برمیگردیم به اون ویژگی آچارفرانسه بودن که توی این قضیه میتونه کمک کنه. شاید 30 ساله بودن در مقاطع آخر فصل باعث کمی مشکل بشه که به نظرم الگری باید با نیرو و دینامیک دیبالا تا آخر فصل اون رو جبران کنه.
فصل گذشته این سیستم خصوصا مقابل تیمهایی که با یه هافبک دفاعی بازی میکردند، نسبتا موفق بود با وجود اینکه در این پست بازیکن تخصصی هم نداشتیم و معمولا ویدال نمیتونست کاملا از پس این نقش بر بیاد. از این نظر ورود یه بازیکن تخصصی به طور بالقوه میتونه پیشرفت به شمار بیاد.
درخت کریسمس
از اونجایی که با وجود پیرلو که در این سیستم به نظر کارآمد میومد هم الگری رغبت زیادی به این حالت نشون نمیداد، خیلی نباید انتظار دیدن همچین آرایشی در فصل جاری رو داشته باشیم. البته تغییرات در یک سوم آخر و جوونتر و انرژیک تر شدن ترکیب شاید جرقه هایی در ذهن کادر فنی تیم بوجود بیاره. برای رسیدن به بازده بالا توی این سیستم، با توجه به تمرکز به روی مرکز بازی، وظایف اون 3 نفر میانی تقریبا ثابت خواهند بود. اما آماده شدن و جا افتادن مانژوکیچ خیلی اهمیت داره. فعلا که بعد از سوپر کاپ نشونه های خوبی وجود نداره.
4-3-3 ؟
اینجاست که با توجه به پتانسیل بالقوه کوادرادو و چند چشمه که موراتا فصل گذشته در سمت چپ از خودش نشون داد، خوبه که تغییراتی در ذهن الگری به وجود بیاد. با اومدن مانزو و احتمالا استفاده گاه و بیگاه از زاتزا به عنوان تارگت و حتی 9 کاذب، بردن بازی به کناره ها و استفاده کامل از پتانسیل دینامیک و سرعت تازه رسیده تیم، شاید ایده بدی نباشه. بازی رم هم بعد از ورود پریرا، تجربه مشابهی رو با حضور موراتا در راس داشتیم که به وضوح عملکرد تیم رو در دقایق آخر بهبود داد.
خوب یادمونه بازی سه فصل قبل با بایرن رو و نقشی که مانژوکیچ در اون بازی به عهده داشت. مانژو ظرفیتهای خیلی بیشتری از حضور صرف توی محوطه جریمه و منتظر سانتر بودن (تارگت) داره و این ظرفیت ها توی 3-3-4 از همه جا بیشتر نمود داره. ضمن اینکه با این سیستم راه برای آرایش های مدرنتر و بالانس تری مثل 1-3-2-4 هم باز خواهد شد. البته باز هم به نظر تیم فعلی در حدی که مناسب روشهای مرکزگراتر مثل همون 4312 و 4321 هست، در 3-3-4 و 4231 کارآمد نخواهد بود اما مطمئنا در سالهای آینده میتونه به این سمت بره.
We will always have 3-5-2
چه دوست داشته باشیم و چه نه، این سیستم در چند فصل گذشته (حداقل در سری آ) ما رو به موفقیت رسونده. با برگشت آساموا و اضافه شدن کوادرادو همچنان میتونیم به اون تکیه کنیم. اما مطمئنا کافی نیست. رقبامون امسال در فاز تهاجمی خیلی بهتر شدند و 2-5-3 به طور بالقوه قابلیت مقابله بهتر با روش های هجومی رو داره (برتری عددی در دو سوم ابتدایی زمین). در عمل در دو بازی گذشته با گیر های زیادی در استفاده از این سیستم مواجه شدیم. دلیل اصلی به نظرم استفاده نابجا از پادوین در قلب این آرایش بود. استفاده از بازیکن بی استعداد و معمولی مثل پادوین در اون نقش دقیقا کاریه که نباید انجام بدید و الگری انجامش داد. دوم عدم مشارکت درست دو هافبک کناری خصوصا پوگبا در کارهای دفاعی بود که بالاتر توضیح دادم. و سوم نبودن کسی که تیم رو از حالت از هم گسیختگی نجات بده که گفتم امیدوارم هرنانس در این زمینه به کارمون بیاد. این سیستم رو اگه درست پیاده نکنیم (مثل دو بازی گذشته) میتونه کاملا مخرب باشه و بازی همه بازیکنهامون رو خراب کنه و الگری تا حالا دیگه باید به این نتیجه رسیده باشه که "فعلا" تیم آماده اجرای درست این روش نیست؛ اما خب با برگشتن مصدومها، اومدن هرنانس و هماهنگ تر شدن تیم و بالاتر رفتن اعتماد به نفس، it may still come in handy