"حتی یک پنی هم روی مربی شدن خودم شرط نمی بندم. شغلی نیست که جذبش شوم. پر از نگرانی است و سبک زندگی اش بسیار نزدیک به سبک زندگی یک فوتبالیست. آن زندگی را تجربه کرده ام و در آینده دوست دارم به زندگی ساده و خصوصی برگردم. فقط یک آنتونیو کونته وجود دارد و همین برایم کافیست، حتی اگر در هنگام عصبانیت شبیه مارچلو لیپی نباشد". آندره آ پیرلو - می اندیشم پس بازی می کنم
- اخراج ساری تصمیمی بود که دقیقاً دو شب قبل و پس از بازی لیون، شاید هم حدود دقایق 80-70 این بازی، توسط شخص آندره آ آنیلی گرفته شد. مابقی دروغ و فسانه هست در چارچوب گفتمانی که خود ساری شکل داد. واضح هم هست که همه از فرم و بی انگیزگی تیم در یک ماه آخر ناراضی بودند ولی تا هفته ی گذشته می شد همه رو به حساب خستگی و برنامه مسابقات گذاشت و قابل بخشش بود. به خصوص که به هر روی با اسکودتو تمام شده بود. مشخصاً مدیریت باشگاه و طرفدارها منتظر واکنش خیلی خوب مقابل لیون بودند چرا که هم تیم به خوبی استراحت کرده بود و هم اینکه یک هفته زمان برای تمرینات تکنیکی و تاکتیکی و تزریق انگیزه وجود داشت. ساری اینقدر بی عرضه بود که حتی برای خودش هم که شده نتونست برای یک بازی تیم رو با انگیزه به زمین بفرسته و این بازی دقیقاً براش بازی مرگ و زندگی بود و جایگاهش در یووه رو نجات می داد. بعد از این بازی مشخص شد برنامه بازی ها و خستگی و ... صرفاً بهانه هستند و تقریباً بازیکن ها هیچ اهمیتی برای ساری قائل نیستند. از حرکات بدون توپ یک تیم میشه فهمید که چقدر اون تیم با انگیزه هست و در یووه این مسئله مدت زیادی هست که کلاً وجود نداره.
- ریسک دلچسبی بود. گر چه نمیخوام حس احمق ها رو داشته باشم و صبر می کنم ببینم آنیلی به چه دلیل این ریسک رو انجام داد. آیا واقعاً حاضر به دست به جیب شدن در بازار نقل و انتقالات برای پیرلو رو داره تا تیمش رو از عنصر "احتیاط" تخلیه کنه، یا اینکه ما و پیرلو رو سر کار گذاشته تا مسیر اقتصادی تری رو انتخاب کرده باشه. توجیه منطقی این انتخاب فقط و فقط بازسازی هویت یوونتوس هست با عناصر جوان و با انگیزه که از نیمکت تا داخل زمین باید مشهود باشه. اگر یووه امسال دو سه بازیکن با کیفیت و با انگیزه جذب نکنه و تفاله های خودش رو دور نندازه مطمئن میشم سر کار بودیم این مدت ...
- در طول فصل به اندازه ی کافی از خجالت بونوچی در اومدم، و الان لازمه بگم که به شرط اینکه مصاحبه نکنه و دهنش رو ببنده، دقیقاً یکی از عناصری هست که یووه ی جدید بهش نیاز داره. پیرلو باید از سناتورهای تیم و همبازی های قدیمی در فصل اول کمک بگیره (کونته و زیدان هم کار مشابهی انجام دادند) و خوشبختانه تعدادشون هم کمه و هرج و مرج ایجاد نمیشه. از اونجایی که بوفون دیگه بازی نمیکنه و کیه لینی هم به نظر میاد رباط کار دستش داده، تنها سناتور داخل زمین برای پیرلو میشه بونوچی. گر چه امیدوارم به مرور زمان و وقتی تیم روی روال افتاد دیگه بره روی نیمکت ولی لااقل میدونم این اوایل نقشش بسیار مهم خواهد بود. تیم کنونی هم عنصر تجربه رو برای کنترل رختکن در اختیار داره و هم دارای 4-3 تا بازیکن جوان هست که به راحتی میشه روشون برای آینده باشگاه حساب کرد. دمیرال، دلیخت و بنتانکور باید بلوک جلوی دروازه ی یووه رو تشکیل بدهند و حول این سه نفر در آینده جوانان دیگری هم خریداری بشه. دیبالا هم که سمبل یوونتوس خواهد بود.
- از صحبت های پراکنده ی خود پیرلو و مصاحبه ی اخیر کاپلو میشه فهمید پیرلو به دنبال یک فوتبال کاملاً تهاجمی بر اساس مالکیت توپ هست. به وضوح میشه فهمید چقدر نقش فول بک ها در ارائه ی یک فوتبال تهاجمی تعیین کننده هست. انتظار پاکسازی حداقل 50 درصد فول بک های دو سمت رو دارم و جایگزینی با مهره های با انگیزه، تکنیکی و پرتحرک. اگر فصل آینده رو با همین فول بک های امسال شروع کنیم می تونیم نتیجه بگیریم آنیلی خودش هم برنامه ی خاصی توی ذهنش نبوده از اول، پس غصه ی بیجا نخوریم...
واقعاً دوستش دارم. جزو 5 تای اول من بوده همیشه. امیدوارم موفق بشه که لذتش دو چندانه!