2356 پاسخ برای این موضوع

[Pavel NEDVED]

بچه ها کسی این دور و ور هست؟ منظورم دور و ور میدون پونک یا نزدیکیاش؟ اگه هست خبر بده تا با هم بریم.

[یوونتوس1985]

امیدوارم همه بتونن این میتینگ رو بیان. منم سعیم رو میکنم حتمی بیام ولی اومدنم 50-50 هستش! یک مشکل کوچولو پیش اومده.اگه حل بشه میام این چند وقت هم شرمنده بچه ها شدم!به خصوص بهمن و احسان. به خدا هر روز یک اتفاق افتاده و این هفته خیلی وحشتناک سرم شلوغ بوده.

[Hossein Salehi]

کسی نمی خواهد اماری از میتینگ بده ببینیم چه خبر بوده ؟؟؟

[Friend]

سلام حسین جان میتینگ خوبی بود و واقعا من لذت بردم از حضور بچه ها ممکنه خیلی ها که میتونستن بیان نیومدن ولی خوب بهشون میگم که از روی بهمن که از بندرعباس اومده بود یا احسان که از بجنورد اومده بود یا حسن آقای دهگلی که از بروجرد اومده بود یا محسن که از قزوین اومده بود خجالت بکشید ، این همه راه میکوبن میان ، فقط بخاطر دیدن بچه ها ، بعد ما که خونمون کمتر از یک کیلومتر تا میتینگ فاصله داره به خودمون زحمت نمیدیم و نمیایم واقعا از دوستان هم که جای به این خوبی رو فراهم دیدن متشکرم ، جای خوبی بود و کاملا یک طبقه در اختیار ما بود در نهایت تنها نقطه تاریک این میتینگ نگرفتن عکس بود که متاسفانه بخاطر لذتی که بچه ها از دیدن هم کشیده بودن فراموش شد باتشکر

[Juventini]

ایشالله قاسم خودش گزارش کامل رو می نویسه من فقط در این حد بگم که ۱۸ نفر از دوستان زحمت کشیدن و تشریف آوردن.تعدادی از بچه ها از ساعت ۴:۱۵ توی محل حاضر بودن و تا ساعت ۵:۱۵ دیگه نفرات تکمیل شد. ساعت ۶ هم از کافی شاپ اومدیم بیرون درضمن یادمون رفت عکس بگیریم ;D

[Hossein Salehi]

خوب خدا رو شکر که همه دوستان راضی هستند ولی واقعا بد شده عکس نگرفتید خیلی حیف شد

[Pavel NEDVED]

من که واسه اولین بارم بود رفتم. ولی واقعاً واقعاً واقعاً چیز جالبی بود. مخصوصاً از یه تیکش که فکر می کنم همتون خوب یادتونه نه جدا از شوخی تمامی بچه ها خون گرم بودند و خیلی زود با همه جوش خوردن یا بهتره همه با هم خیلی زود جوش می خوردن فقط یه انتقاد کوچیک از قاسم. اگه ناراحت نمیشی خیلی جدی بودی یه جوری می خواستی که همه بچه ها ساکت باشن و نه چیزی بگن نه بخندن. من اینطوری احساس کردم. امیدوارم یکم خودمونی تر بشی. در کل دست همه مسعولان درد نکنه!!!

[erfan]

مسعولان

وای از دست تو !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

********************************

سلام .

خیلی خوش گذشت .
میتینگ 2 تا نکته بارز داشت !!!!
یکی زغالخته های بهمن

و دیگری اینکه 4 تا از بچه ها یادگرفتن چیزی سفارش ندن که مثل .... توش گیر کنن .

خانم هایی که اومده بودند هم که اصلا نفهمیدیم عضو بودند یا نه ؟؟؟؟؟

و محل جدید میتینگ هم خیلی عالی بود فقط مشکلش این بود

که جایی برای عکس انداختن نداشت .

قاسمم که برای دومسن بار از 3تا میتینگی که من بودم تاخیر 15 دقیقه ای داشت.

در کل خوشحال شدیم.

افرادی که میتنگ اومدن هم تا قاسم و گزارشش بیان بگم :

1 - امین
2-امین لوکا
3-محمد
4-احسان
5-بهمن
6-بابک
7-قاسم
8-من
9-احمدرضا
10-محسن
11-کمال
12-شهرام نیک
13-کامران
14-حسن ده کردی (گلی)
15-اسفندیار
16-دوست محمد (ناشناس)
17 و 18 . 2 خانم ناشناس ، اصلا عضو بودن ؟؟

[Reza]

1 - امین
2-امین لوکا
3-محمد
4-احسان
5-بهمن
6-بابک
7-قاسم
8-من
9-احمدرضا
10-محسن
11-کمال
12-شهرام نیک
13-کامران
14-حسن ده کردی (گلی)
15-اسفندیار
16-دوست محمد (ناشناس)
17 و 18 . 2 خانم ناشناس ، اصلا عضو بودن ؟؟

با این اوصافه خیلی ها می تونستند بیان که نیومدن !
اگر میومدن شاید میتینگ خیلی پربار تر از این حرفا میشد شاید رکورد هم می شکستید ;D

[erfan]

با این اوصافه خیلی ها می تونستند بیان که نیومدن !
اگر میومدن شاید میتینگ خیلی پربار تر از این حرفا میشد شاید رکورد هم می شکستید ;D

آره یکیش خودتو !!!!!

خانم ها هم می گفتن به جز این 2 نفر 8 نفر هماهنگ کردن که بازم نیومدن !!!

که من احساس می کنم خیلی منت کشی ازشون زیاد شده !!!
نیومدن که نیومدن ، جهنم!

دیگه هی توی تایپک چقدر جاش خالیه نگین !!!

[Reza]

درست نیست اینطوری بگی ! شاید نتونستند بیان ! بهرحال ! خیلی ها نیستند ! مثلا علی که پایه ثابت میتینگ بود چرا نیست ؟ روزبه ؟ میلاد ؟ کاش عکس می گرفتید !! کو این قاسم ؟ ;D نکنه قاسم می خواد با موبایل بیاد گزارش بنویسه ؟

[pentoriko]

يه صحنه خنده دار اتفاق افتاد فكر نكنم كسي اونو يادش بره ما يه عكس در نبود بزرگان گرفتيم نميدونم فكر كنم موبايل adey بود : : :

[erfan]

خوب اشکال نداره حالا که قاسم قصد اومدن فعلا نداره خودم هرچی یادم میاد به عنوان گزارش میتینگ میگم . ساعت 4.15 با احمدرضا که منو 7 تیر سوار کرده بود رسیدیم دم کافی شاپ که البته گفته بودند پلاک 3 که ما اول رفتیم پلاک 3 که 1 ساختمون قدمی بود که ..... بعد کافی شاپ رو پیدا کردیم که پلاک 38 بود در و کسانی رو که در حقیقت فکر می کردیم اونجا باشند . دیدیمشون . کمال و بهمن و احسان و البته حسن دهگلی !!! کمال معلوم نیست داشت آب چی رو تو جوی آب خالی می کرد اما شواهد نشون می داد ، آب زغالخته ایه که بهمن از میوه فروشی کنار کافی شاپ خریده بود . تا 4.30 وایسادیم !! تا اینکه بهمن و کمال گفتند بریم تو . نزدیک 1 ربع با تیکه های کمال وقت رو گذروندیم تا بقیه اضافه شدند . قاسم فقط در مورد اینکه علت خرابی فروم چی بود و چرا میتینگ آزاد شد صحبت کرد. بعدش امین بحث تخصصی خرابی فروم رو انجام داد . بعد از اون بود که بابک و اسفنیار از دوسر میز درباره تیم فوتبال و بازی با تیم های بارسا و رئال صحبت می کردند . کمال و محسن و نیک هم پچ پچ می کردند و می خندیدن ، معلوم نیست به کی؟ محمدو لوکا ویالی هم 1 طرف صحبت می کردند و وسطشم رفتن 1 کارهای باطلی انجام دادن و اومدن . کامران هم ساکت نشسته بود . احسان هم به تیکه های کمال می خندید. من هم این وسط به چتربازی احمدرضا می خندیدم . کمال و محسن و نیک و احمدرضا به پیشنهاد کمال 1 چی چیه مخلوط خوردن که با عرض خسته نباشید مثل خر توش مونده بودن . من کافه گلاسه خوردم . بهمن و محمد و امین ویالی و فرانسوی خوردن. اسفندیار مائوشعیر !!!!!!!!!! با کالباس و زیتون خورد .!!!! (الان شک دارم زنده باشه) احسان و بقیه هم آب پرتغال خوردند . و وقتی امین ویالی از امین غیر ویالی پرسید این خانوما تو فروم یوزرشون چیه امین با طفره رفتن گفت بعدا بهت می گم ، که شواهد نشون میده این دعوت مافیایی بوده و جنبه فرومی نداشته !!!!!!!! در آخر قاسم گفت وقت تمومه ، یا باید بریم یا می اندازنمون بیرون !!!!! وقتی پایین اومدیم و خانوم ها و اسفندیار رفتن !!! کمال 1 لحظه ایکیوسانی تو ذهنش جرقه زد و گفت که عکس ننداختیم .!!! و با سوت زدن تلاش مستمری از خودش برای بازگردوندن رفته ها انجام داد که موفق نشد . امینم گفت که این جا نمیشه عکس انداخت . و در آخر همشون دسته جمعی رفتن دودبازی که البته از ریخت بهمن پیدا بود که تا حالا قلیون رو از نزدیک ندیده !!!!!!!! متشکر!

[Pavel NEDVED]

قاسم فقط در مورد اینکه علت خرابی فروم چی بود و چرا میتینگ آزاد شد صحبت کرد.

من هم این وسط به چتربازی احمدرضا می خندیدم .

کمال و محسن و نیک و احمدرضا به پیشنهاد کمال 1 چی چیه مخلوط خوردن که با عرض خسته نباشید مثل خر توش مونده بودن .

من کافه گلاسه خوردم . بهمن و محمد و امین ویالی و فرانسوی خوردن.

و در آخر همشون دسته جمعی رفتن دودبازی که البته از ریخت بهمن پیدا بود

که تا حالا قلیون رو از نزدیک ندیده !!!!!!!!

متشکر!

یک: قاسم کی راجع به دلیل آزاد شدن میتینگ حرف زد؟

دو: تو که داشتی قش قش می خندیدی! فقط منتظر بودی یه چیز بگم که بخندی پس خودت چرت میگی

سه: تو دیدی که ما اون مخلوط رو داریم به زور می خوریم؟ من که مثل شیر گرسنه داشتم می خوردم

چهار: خوب اینو که خودم بهت گفتم همه داریم میریم سفره خونه ولی اینکه از کجا فهمیدی بهمن تا به حال رنگ قلیون رو ندیده واسه من سواله! داشتی مارو میپاییدی که بیای اینجا دستمون رو رو کنی!!!!!!!!!!!

[pentoriko]

یک: قاسم کی راجع به دلیل آزاد شدن میتینگ حرف زد؟

دو: تو که داشتی قش قش می خندیدی! فقط منتظر بودی یه چیز بگم که بخندی پس خودت چرت میگی

سه: تو دیدی که ما اون مخلوط رو داریم به زور می خوریم؟ من که مثل شیر گرسنه داشتم می خوردم

چهار: خوب اینو که خودم بهت گفتم همه داریم میریم سفره خونه ولی اینکه از کجا فهمیدی بهمن تا به حال رنگ قلیون رو ندیده واسه من سواله! داشتی مارو میپاییدی که بیای اینجا دستمون رو رو کنی!!!!!!!!!!!

راست ميگه اصلا از كجا فهميدي بهمن اينكاره نيست؟؟؟

[erfan]

یک: قاسم کی راجع به دلیل آزاد شدن میتینگ حرف زد؟

دو: تو که داشتی قش قش می خندیدی! فقط منتظر بودی یه چیز بگم که بخندی پس خودت چرت میگی

سه: تو دیدی که ما اون مخلوط رو داریم به زور می خوریم؟ من که مثل شیر گرسنه داشتم می خوردم

چهار: خوب اینو که خودم بهت گفتم همه داریم میریم سفره خونه ولی اینکه از کجا فهمیدی بهمن تا به حال رنگ قلیون رو ندیده واسه من سواله! داشتی مارو میپاییدی که بیای اینجا دستمون رو رو کنی!!!!!!!!!!!

1- بچه بهت می گم گوش کن واسه اینه !! قاسم توضیح داد که با درخواست بچه ها بدون کارت هم میشه بیاین میتینگ و .....

2-منم می گم به خندیدم ، منتها به چتربازیت نه چرت بازیت مجید جان.

3-آره ارواح عمه موراتی

4-من خودم حالم از قلیون بهم می خوره و کسانی که طبعشون رو نزدیک به خودم می بینم

می فهمم که این کاره نیستن . !!!

بهمن بچه مثبت تر از این حرف هاست ،البته تا قبل از با کمال گشتن .

منم بی کار نیستم بیام تو رو بپام !!

می خواستم بیام اونجا ولی نکشم که روم نشد .

[Pavel NEDVED]

ای ای ای ای پس چرا بهت گفتم بیا گفتی نه بدم میاد! ولی نه جدی از کجا فهمیدی اهل قلیون نیست!؟

[erfan]

وقتی توی 7 تیر از ماشینت پیاده شدم ، داشتم از خیابون رد می شدم که یکدفعه چشم تو چشم بهمن شدم که توی ماشین نیک بود . این بهمن ، اون بهمن همیشگی نبود .، نگرانی تو چشم هاش موج می زد . عجیب تو فکر فرو رفتم . ، علتش چه بود ؟ ترس از دوست ناباب یا ترس از اینکه نیک با رانندگیش به کشتنش نده !!!؟ دقایقی به فکر فرو رفتم . تیک تاک تیک تاک !! دقایق به سرعت می گذشت و چهره نگران بهمن از ذهنم بیرون نمی رفت . جواب به ذهنم رسید . ، بهمن این کاره نبود ، می ترسید به زور کمال اغفال گر و شهرام مکار لوله قلیون رو توی حلقش فرو کنند .!!!!

[bianco vino71]

من از الآن اعلام کنم میتینگ مرداد احتمالا ً من میام اگه مثل ایندفعه کسی بخواد بپیچونه به مدت یک هفته روزی 10 امتیاز ازش کم می کنم ;D اولین باری که من میتینگ اومدم شلوغ ترین میتینگ برگزار شد امیدوارم ایندفعه رکورد بزنیم

[mammad001]

قضیه اون سورپرایزی که کمال توی امضاش نوشته چی بود؟؟؟