من همیشه یه عادتی داشتم و اونم این بود که توو تاپیکها دلی پست میذاشتم! یعنی گاهی هم ممکن بود اصلاً ربطی به موضوعِ تاپیک نداشته باشه یا یه بحثِ فرعی باشه! و خب بچّههایی که منو میشناسن میدونن چهقدر به قصّه گفتن علاقهدارم!! ولی این پستِ رضا -که آخرین پستشم در فورومه- منو به صرافت انداخت یه چرخِ دیگهای هم بزنم توو فوروم! فقط اومدهبودم در موردِ رونالدو یه پست بذارم!!
یه انجمن داشتیم به نامِ «انجمنِ مدیران» و یه تاپیک به نامِ «البحث من الموضوعات...» که به همینقدر اشاره در موردش اکتفا میکنم!!!! رضا و حسین و من و بهمن و مانی و امین و بابک تیمِ مدیرانِ فوروم رو تشکیلمیدادیم. ویژهترین دورهی فوروم برای من همون موقعبود و میتونم بگم کسانی که روی شکلگیری شخصیتِ اونروزها و جهانبینیم خیلی اثرگذار بودن همین رضا و بابک و کمی هم مانی بودن. و واقعاً حسین در همهی این سالها یکتنه سنگِِ بزرگِ آسیا رو چرخونده و بقیهی دوستان هم -که یک زمانی بعضیشون ما بودیم- در چرخوندنِ سنگهای دیگه سهم داشتن و دارن.
یادمه توو یکی ازمیتینگا که سالِ ۸۷ برگزارکردیم، حامد حضور داشت و یه صحبتِ ۱۰دقیقهای برامونکرد! و خوب یادمه که گفت قدرِ با هم بودنه رو بدونین؛ شاید خودش یادش باشه اونروز رو و بتونه بهتر در موردش حرفبزنه. بعد از اونروز حامد دیگه بینمون نبود و ما هم روزگاری رو با هم سپری کردیم و از هم جدا شدیم؛ ولی هیچوقت اثراتش تمومنشد برای من، و احتمالاً برای خیلیای دیگه! شاید برای شمایی که امروز عضوِ فعّالین به دلیلِ ازدیادِ وسایل و اپهای ارتباط جمعی و اکیپهای دوستانه اینحرف چندان جدّی نباشه، ولی برای ما که جدّیترین محملِ حضورمون اینجا بود خیلی فرقداره.
دمِ همهی پیشینیان و الآنیان(!) و آیندگان گرم، و دمت گرم حسین؛ دلم بیشتر برات تنگشد!
يادمه دوست عزيزم، يادمه.
و چقدر دلتنگ دوستان قديمِ فروم؛ عليالخصوص شما هستم.