این سری خیلی طولانی نوشتم وقت داشتین بخونین چیزی رو از دست نمی دین
همیشه پیش خودم فکر می کردم یکی از ملزومات یک هوادار خوب بودن در فروم نویسی اینه که وقتی عصبانی هستی دست به کیبورد نشی ... چون دکمه هایی که روی کیبورد فشار میدی برآیندی از خشم و حس عصبانیت درونی بعد از شکسته. در واقع نه در زمان حاضر، بلکه زمان ِ کونته هم فکر می کردم بعد از بازی هایی مثل بازی با کپنهاگن و بنفیکا یا بازی های کوپا ایتالیا وقتی خیلی عصبانی هستم سعی می کردم تا فردای بازی چیزی در مورد کونته و تیم نگم و در تمام طول روز بعد از بازی به جوانب مختلف بازی فکر می کردم که چی شد وا دادیم؟! یا چی شد که نبردیم؟! چی شد که باختیم و ...
همیشه فکر کردن در مورد علل یک شکست یا ناکامی کمی از بار ِ عسبانیت بعد از اون ناکامی رو کم می کنه ... به فروم آمدن وخالی کردن حس عصبانیت و آروم شدن بعد از هر ناکامی همیشه آدمو خالی می کنه اما فکر کردن در مورد اتفاقات سریالی ِ قبل از یک شکست همیشه بهتر از اون حس ِ خوشاینده
از چند منظر میشه به این باخت نگاه کرد :
1 - چرا باختیم؟
2- آیا واقعا مستحق باخت بودیم؟
3- بد و خشن بازی کردیم یا اتلتیکو ما رو مجبور کرد بد و خشن بازی کنیم؟
4- اگر رئال و بارسا میامدن ویسنته کالدرون اتلتیکو رو کیسه گل می کردن یا اونا هم وضعیتی مشابه می داشتن؟
5- اگر بعضی از بازیکن ها خیلی ضعیف بودن، ستاره های تیم چطور بودن؟
6- اگر کونته روی نیمکت می بود خیلی بهتر بازی می کردیم یا بیشتر کیسه گل می شدیم؟
7- ما بد بودیم اما آیا اتلتیکو در حد هلند دهه 70 بازی کرد؟
8- ما حتی یک شوت در چارچوب نداشتیم اما آیا اتلتیکو 10 تا داشت؟
9- یورنته تر زده بود اما آیا مانزوکیچ 5 تا شوت در چارچوب داشت و هتریک کرد؟
10- ما باختیم اما آیا با این باخت از گروه حذف می شیم؟
11- آیا نتیجه ای گرفتیم که دیگه قابل جبران نیست و از بقیه ی مدعیان گروه عقب افتادیم؟
.
.
.
با تلاش برای پاسخ دادن به این سوالات میشه کلا از یه جهت دیگه به بازی نگاه کرد ... جهاتی که شاید دیشب و 10 دقیقه بعد از پایان بازی چنین جهتی رو LNB ما ردیابی نمی کرد!
اگر بخوایم با این دید بریم جلو میشه میشه کمی عادلانه تر قضاوت کرد ...
بله ما دیشب باختیم. قهرمان سری آ و تیم راه یافته به نیمه نهایی فصل قبل لیگ اروپا دیشب 1-0 باخت در حالیکه 4 شب پیش مدافع عنوان قهرمانی لیگ اروپا در همین استادیوم 4-0 باخت!(اونم در حالیکه سالی 2-3 بار همین سویا با اتلتیکو بازی می کنه و با سبکشون آشناتره) آها پس دوباره میشه یه جور دیگه نگاه کرد ... پس ما خیلی تر نزدیم! بله ما دیشب در ویسنته کالدرون در اولین رویارویی آلگری متوسط التجربه! و اولین رویارویی یوونتوس با تیم سیمونه با ارائه ی یکی از گندترین نمایش های چند فصل اخیرمون 1-0 باختیم اما همین اتلتیکو 3 هفته قبل در لالیگا در برنابئو، رئال تا دندان مسلح با آنچلوتی کثیر التجارب! رو 2-1 برد در حالیکه رئال داره سالی اقل کم 3-4 بار با اتلتیکو بازی می کنه! و این هنوز از نتایج سحر است! بگذار ... بازم بگم؟!
شما یه تیمی رو می دین به یه سرمربی بهش میگین انتظارات از شما زیاده اعتمادی هم بین سکوها بهت وجود نداره ... مهره ی تاپ هم در نقل و انتقالات خبری نیست ... رقیبت هم نایب قهرمان اروپا و قهرمان لالیگاست ... بازی هم در ویسنته کالدرون ... تا حالا هم بازیکن ها با چنین تیمی بازی نکردن ... بارسا و رئال در کمتر از 12 ماه اخیر جفتشون در این استادیوم و یا کلا باختن و قهرمان لیگ اروپا هم 4 شب پیش اینجا 4 تا خورده ... یکشنبه هم محکومی که رم رو در تورین ببری ... به این سناریو دقت کنید! سناریو، اصلا سناریوی یک برد یا حتی مساوی و حتی حتی ارائه ی یک بازی خوب نیست! سناریو سناریوی تحقیر شدنه! سناریو سناریوی تلاش برای کیسه گل نشدنه!
اگر تمام جوانب رو در نظر بگیریم و تمام فاکتورهای دخیل رو لحاظ کنی می بینیم خیلی هم بد نشده! ما رفتیم با یکی از 4 تیم برتر اروپا بازی کردیم با تمام تفاسیر بالا و بهشون 1-0 باختیم در حالیکه حریف فقط 2 تا شوت در چارچوب داشته! اینا رو ولش کن اصلا انتظار چی داشتین دیشب کلا؟! معجزه؟! برد؟! یا حتی بازی ِ خوب؟! اگه ما بد بازی کردیم چرا رئال و بارسا و سویا و چلسی و ... اینجا بهتر بازی نمی کنن؟! اونا ابزارش رو ندارن؟ یا مربشون خنگه؟ یا مهاجم نوکشون پفیوزه؟ یا مریبشون بی تجربه است؟!
ما بد بازی کردیم ... خیلی خیلی خیلی هم بد بازی کردیم ... اما اونقدری که بد بازی کردیم بد نتجه نگرفتیم ... در واقع هم می تونستیم بهتر بازی کنیم هم می تونستیم با کمی شانس یک مساوی بگیریم اما خب با خریت خودمون خیلی خیلی خیلی بد بازی کردیم و با کمی بدشانسی نتیجه رو هم وا دادیم ... اما با تمام این اوصاف فاجعه ای هم رخ نداد! در واقع دستاورد ما از ویسنته کالدرون به اون بدی که فکرش رو می کردیم نبود!
جمع بندی پستم رو با 2 بخش محاسن آلگری و یووه و انتقادات از بازی یووه و آلگری می گم :
معایب :
1- فقط یه بیمار روانی می تونه وقتی آساموآ رو داره از اورا استفاده کنه ... روی گل و سانتر خوانفران قویا اورا رو مقصر می دونم ... این یارو اصلا در حد لیگ قهرمانان نبوده و نیست.جنازه ی مولینارو از اورا سرتره ... کلا قبل از آغاز بازی اورا از خودش 3-0 عقبه!
2- کیلینی افتضاح افتضاح افتضاح ... کیلینی با همین طرز بازیش و با یک اسم دیگه تو جنوا هم نمی تونست فیکس باشه اما داره نون اسمش رو می خوره ... الان اوگبونا کاملا آماده تر از اینه ... من بودم به جای آلگری، کیلینی رو 10 هفته می فرستادم سینه ی نیمکت تا آدم بشه. قبلا هم گفتم موجودی به نام کیلینی فقط تو جنگ روانی خوبه و از نظر فنی یختی ...
3- استثنائا یورنته دیشب رید تو بازی یووه ... من یکی از موافقین بازی یورنته بودم ولی دیشب 3 تا صحنه گند زد تو بازی.
4- ویدال از دقیقه 70 باید تعویض می شد ... مشخصا داشت تو زمین راه می رفت ...
محاسن :
1- اینکه آلگری جرات کرد ویدال رو بکشه بیرون! درسته خیلی خیلی معطل کرد ولی احساس می کنم کونته چنین ریسکی نمی کرد و ویدال رو تو زمین نگه می داشت
2- وقتی آلگری دید گل رو خورده و داره بازی رو از دست میده هر چی مهره هجومی داشت فرستاد تو و وانستاد تا دقیقه 90، 3-5-2 رو ادامه بده
3- آلگری فهمید این بازی فانتزی بازی کردن یعنی مردن ... تاکتیک مورینیو تو بازی برگشت نیمه نهایی فصل قبل UCL رو اجرا کرد یعنی مقابله به مثل ... تاکتیک کاملا درست انتخاب شده بود ... تلاش برای ایستادن روی اصول بازی در ویسنته کالدرون و مقابله به مثل نکردن نتیجه اش میشه باخت 1-0 بارسلونا تو یک چهارم فصب قبل لیگ قهرمانان با 3 تا توپ به تیرک!!!
4- تا وقتی گل نخورده بود دست به ترکیب و سیستم نزد ... احساساتی نشد تا دقایق آخر فشار بیاره. دقت کنید سیستم! می تونست ویدال و اورا رو پرت کنه بیرون ولی تا قبل از گل کار درستی کرد که سیستم رو عوض نکرد.
5- بازی ندادن به پیرلو (ولو اگر آماده می بود) و جلوگیری از خلق یه فاجعه در پرس ها!
چند تا نکته ی پایانی رو همینجوری میگم :
- یورنته دیشب از نظر من نمره اش 2 از 10 بود ... ولی به طور کلی ببینیم بقیه چیکار کردن ... توز و پوگبا چقدر خوب بازی کردن؟! آیا اون ها عالی کار کردن؟ پس مشکل ما فراتر از بد بازی کردن یورنته بود. با بازی موراتا و گابیادینی و زاتزا! حل نمی شد! ما کلا دیشب شبمون برای نشون دادن عملکرد واقعیمون نبود ... آمده بودیم با تقلید بازی اتلتیکو اونا رو فلج کنیم! اصلا تاکتیک ما این بود، نه اینکه بیایم بازی واقعیمون رو انجام بدیم ...
نکته ی مهم پایانی در مورد اینکه اگه کونته بود چیکار می کرد و مقایسه ی آلگری و کونته ی خیالی در این بازی :
به نظرم کونته اگر دیشب روی نیمکت می بود چند تا کار می کرد :
- قطعا به پیرلو بازی می داد (اگر آماده می بود)
- ویدال رو به هیچ قیمتی بیرون نمی کشید
- بعد از خوردن گل دست به سیستم تا دقیقه 90 نمی زد
- تاکتیک دادن به توپ به اتلتیکو رو امتحان می کرد و خودش دست به دفاع می زد (مثل بازی با رم فصل قبل در تورین) که این کار درست تری می تونست باشه ...
در مجموع فرقی نمی کرد ... کونته هم می بود تقریبا یه بازی دفاعی تری می کردیم و باز هم روی همین توپ گل می خوردیم ... گلی که ما خوردیم اتفاقی در جریان بازی بود و ناشی از سبک درست یا غلط بازی ما نبود ... اتفاق بود ... ممکن بود روی یه کرنر گل می خوردیم. در مجموع این سبک بازی ما با آلگری یا کونته نمی بود که باعث باخت ما شد. ما با تاکتیک مالکیت توپ ِ آلگری هم 1-0 می باختیم شاید با تاکتیک دادن توپ به حریف ِ کونته هم 1-0 می باختیم. پس بی مغز بودن آلگری یا مشکلات کونته در اروپا هر دو شاید موجب باخت ما در بازی دیشب می شد فقط با سناریو های متفاوت ... پس سعی کنیم عادلانه تر فکر کنیم ... کونته رو به خاطر 3-5-2 کذاییش نکوبیم ... اینکه دیشب ما 4-0 کیسه گل نشدیم و فقط 2 تا شوت در چارچوب به اتلتیکو دادیم از صدقه سر استحکام دفاعی تیم کونته بوده ... و باز هم اینکه دیشب ما 4-0 کیسه گل نشدیم و فقط 2 تا شوت در چارچوب به اتلتیکو دادیم یکی از دلایلش پایبند بودن آلگری به همین 3-5-2 و نرفتن سراغ 4-2-3-1 بوده که شاید اگر دیشب 4 دفاعه بازی می کردیم فاجعه ی بلوهوریزونته خلق می شد!
من حیث المجموع آلگری رو شایسته ی ملامت بسیار برای 4 عیبش در این بازی می دونم اما اونو لایق مجازات و توهین و کوبوندن نمی دونم ...
کار ِ آلگری از الان شروع شده ... جمع کردن تیم از نظر روانی و فرستادن یک یوونتوس ِ واقعی در بازی یکشنبه حالا حداقل! انتظار من از آلگریه و امیدوارم این حداقل رو به بهترین شکل مهیا کنه تا از یک مقایسه و دوئل واقعی بین خودش و سایه ی خیالی کونته سربلند بیرون بیاد ...