پرش به

به جامعه مجازی هواداران باشگاه یوونتوس خوش آمدید
شما هم اکنون در حال مشاهده انجمن ها به صورت کاربر مهمان می باشید.در این حالت شما دسترسی به تمامی امکانات انجمن ندارید و امکان دریافت فایل ها به جز خود IPB را ندارید. اگر که عضو سایت می باشید اینجا را کلیک نمایید. در صورتی که تمایل به عضویت دارید اینجا را کلیک نمایید. عضویت در سایت رایگان می باشد!

تصویر

سفر یوونتوسی ( دوبی - ژانویه 2012 ) ( چین اگوست 2012 )

- - - - -

  • لطفا وارد حساب کاربری خود شوید تا بتوانید پاسخ دهید
88 پاسخ برای این موضوع

#61
gigi joon

gigi joon

    بازیکن ذخیره یوونتوس

  • اعضا
  • 2883 ارسال
این حرفا چیه میزنی محمد کراسیچ؟ زشته به خدا! :beg: فکر کردی ... گذاشتی کسی نمیفهمه به جاش چه کلمه ای باید گذاشت؟ :no: تازه جای این صحبت ها هم اصلا توی این فوروم نیست!

#62
GioVanni Agnelli

GioVanni Agnelli

    -

  • ادمین
  • 21152 ارسال
لطفا مراعات کنید دیگه :nish: *** حسین، بابت عکس هایی که از مارونه گذاشتی ممنونم. منتظر عکس و گفتنی های نادر هم هستم،

#63
MARCHISIO

MARCHISIO

    بازیکن اصلی یوونتوس

  • اعضا
  • 5433 ارسال
به جان یاسر منظوری نداشتم اون .... هم اخه چی بزارم جاش یک چیزیه که تو کشور ما مرسوم نیست اما اونجا هست اخه چی کار کنم اما بازم من معذرت می خوام قبول دارم جاش اینجا نبود اما من ماتری رو دوست دارم و به فکرشم

#64
Hossein Salehi

Hossein Salehi

    مدیرکل فروم

  • ادمین
  • 15953 ارسال
این هم یک سری دیگه از عکس ها :

به زحمت پیراهن اصل و صورتی یوونتوس رو پیدا کردم که بخرم اما سایز من نداشت ( 17 )

[img width=450 height=600]http://img.juventus.ir/news/hossein17.jpg[/img]


میرکو همیشه و در هر حالتی داشت با موبایلش حرف می زد ( 18 )

[img width=480 height=319]http://img.juventus.ir/news/hossein18.jpg[/img]

پیرلو خیلی کم در میان هواداران بود خیلی خیلی کم ( 19 )

[img width=480 height=319]http://img.juventus.ir/news/hossein20.jpg[/img]

عکس در کنار کیه لینی از زاویه ای دیگر ( 20 )

[img width=480 height=319]http://img.juventus.ir/news/hossein21.jpg[/img]

عکس با پیراهن دل پیرو بعد از گرفتن امضا( 21 )

[img width=480 height=319]http://img.juventus.ir/news/hossein22.jpg[/img]

#65
Nader Shirazi

Nader Shirazi

    هوادار یوونتوس

  • اعضا
  • 440 ارسال
ویدال
[img width=480 height=360]http://www.shiaupload.ir/images/37970087257117537423.jpg[/img]

#66
GioVanni Agnelli

GioVanni Agnelli

    -

  • ادمین
  • 21152 ارسال
مرسی نادر، بازم عکس بزار :nish: خاطره و اینا هم تعریف کن از بازیکن ها و کلا هم حرف بزن هم عکس بزار :nish:

#67
Hossein Salehi

Hossein Salehi

    مدیرکل فروم

  • ادمین
  • 15953 ارسال
خبر سفر تیم مورد علاقه مون به دوبی چنان هیجان انگیز بود که سریع مقدمات سفر به امارات را به امید دیدن تیم و بازیکنان محبوب مان انجام دادیم. یک هفته انتظار، نگرانی و شور برای مهیا شدن همه شرایط ، رسیدن ویزا و در نهایت حرکت به سمت دوبی. روز اول روزی بود که یوونتوسی ها از تورینو به دوبی سفر کرده بودند، اما الساندرو دل پیرو برای حضور در مراسم GLOB SCCORE، انتونیو کونته و الساندرو متری زودتر و برای گذراندن تعطیلات زمستانی پیش از تیم راهی دوبی شده بودند. برنامه تیم را از پیش می دانستیم اما با جستجویی در سایت ها و افرادی که به یوونتوس نزدیک بودند متوجه شدیم که برنامه تیم کاملا عوض شده. خیلی سخت بود اما به زحمت زمین تمرین جدید را پیدا کردیم، ویلای شخصی همدان بن محمد بن رشید ال مکتوم، ویلایی در نزدیکی هتل محل اقامت این گروه که زمین تمرین، استخر نیمه المپیک و کلیه امکانات و وسایل مورد نیاز را در اختیار مجموعه بیانکونری می گذارد.

[img width=400 height=600]http://img.juventus.ir/news/381792_244529935618322_100001839522820_590063_1724261629_n.jpg[/img]

متوجه شدیم که دیدن تمرینات یووه در این شرایط غیر ممکن خواهد بود تصمیم گرفتیم با توجه به نزدیکی این زمین به هتل محل اقامت به دنبال هتل یوونتوسی ها باشیم. هتل را هم پیدا کردیم، هتل المیدان در جاده العین، هتل 5 ستاره درجه A. هتلی مجلل و باشکوه که میدان اسب سواری بزرگی داشت با بهترین برخورد و امکانات و شرایطی ایده ال برای گذراندن تعطیلات مسافران و تشکیل یک اردوی ورزشی برای تیمی مانند یوونتوس. تنها امیدمان دیدن تیم در لحظاتی که هتل را برای رفتن به تمرین ترک می کنند بود. با تاکسی به سمت هتل حرکت کردیم، از دور هتل خود نمایی می کرد و با نزدیک شدن به هتل گفتیم اصلا امکان راه دادن ما به هتل وجود ندارد اما در همان برخورد نخست متوجه شدیم که همه چیز ممکن است. رفتیم داخل، هتل باشکوه و بسیار عظیمی بود نمی دانستیم کجای هتل برویم!

یک در خروجی به سمت حیاط بود رفتیم و با یک میدان اسب سواری و مسابقه ای که در حال انجامش بودیم روبرو شدیم و عده ای اروپایی که روی مبل نشستند و مسابقه را تماشا می کنند. مبهوت هتل و نگران از دست دادن زمان برای دیدن بازیکنان بودیم. چند نفر از دوستانمون در دوبی هم به ما ملحق شدند، در تراس هتل که خیلی بزرگ و طولانی بود پخش شدیم تا بهتر تیم را پیدا کنیم. صدامون زدند با چه سرعتی رفتیم، باور کردنی نبود بازیکنان در قسمتی از تراس ایستاده بودند و از دور مسابقه اسب سواری را می دیدن! از یه قسمتی جلوتر نمی گذاشتن بریم، فریاد می زدیم و اسم بازیکنان را صدا می کردیم و هر کدام از کسایی که صداشون می کردیم برمی گشتن و به ما دست تکان می دادند.

بوفون هیجان زیادی برای دیدن مسابقه داشت، پیرلو پشتش به میدان بود و با سیمونه په په صحبت می کرد. مسول که نمی گذارد ما بیشتر ازاین جلو برویم با تعجب به ما و حرکاتی که می کنیم می نگرد و می خندد به او اصرار داریم که بگذارد کمی جلوتر رویم اما عذرخواهی می کند. من دنبال الکس بودم که از همه بازیکنان عقب تر ایستاده بود. دیدن الکس با این فاصله هم هیجان انگیز بود، داد زدم الکس، دل پیرو هست!! باورم نمی شد که اسطوره بیانکونری در چند متری من هست! الکس دستی تکون داد و رفت داخل، بازیکنان یکی یکی به داخل می رفتند اما همچنان الساندرو متری، اندره ا پیرلو و سیمونه په په به همراه مارکو استوراری در تراس بودند.

داد زدم ما ایرانی هستیم که برای دیدن شما به اینجا سفر کردیم. پیرلو و بقیه برگشتند به سمت ما و صحبت ها را گوش دادن و دست تکون دادن. یکی از بچه ها ( سمیر) زنگ زد که بدوین اینجان!با چه سرعتی به سمت دیگر هتل می ریم و سر و صدا را می شنویم و از دور گروه هواداران که برای دیدن یوونتوس جمع شدن را می بینیم و در نهایت اولین بازیکنی که در چند سانتی متری ماست! جان لوئیجی بوفون، سنگربان خوش قد و قامت بیانکونری که مشغول امضا و عکس گرفتن هست. با خوش رویی صبر می کند که ما هم با او عکسی به یادگار داشته باشیم. اتوبوس در انتهای مسیری که در نظر گرفته بودند منتظر سوار شدن بازیکنان بود. هنوز بازیکنانی برای رفتن به اتوبوس ماندند. حالا نوبت به فابیو کوالیارلا می رسد که به میان هواداران بیاید. برخورد او گروه را به سمت خود جلب میکند. زمان زیادی را برای تیفوسی ها در نظر گرفته و با حوصله مشغول عکس و دادن امضاست.

تصویر

به سمت اتوبوس می ریم، صندلی جلوی انتونیو کونته نشسته، می فهمیم که بازیکنان تعدادیشان پیش از رسیدن ما سوار اتوبوس شدند. اتوبوس حرکت می کند اما همچنان هواداران منتظرند، پرس وجو که می کنیم متوجه می شویم الکس به همراه بونوچی و تعداد دیگری از بازیکنان همچنان در هتل هستند. بی صبرانه منتظر اومدن و دیدن الکس هستم. بونوچی به همراه کراسیچ می ایند و هر دو سعی می کنند با سرعت به اتوبوس دوم بروند. کراسیچ هیچ عکس العملی نمی کند بسیار گرفته و ناراحت به نظر میرسد و بونوچی که کمتر به احساسات هواداران توجه می کند. سر وصدا به اوج می رسید الکسسسسسسسسس ! الکسسسسسسسسسسسس! کاپیتان! کاپیتان! باور کردنی نیست دل پیرو در چند متری ماست و ابتدا با هواداران داخل سالن عکس می گیرد و بعد به سمت ما که در حیات منتظر هستیم.

الکس همان بازیکنی است که از او شنیدیم و می شناسیم، با همان خصوصیات، ارام و ساکت با لبخند خاص خود و با تکان دادن ملایم دست به احساسات پاسخ می دهد، مسول تیم سعی می کند او را به سمت اتوبوس هدایت کند اما خود الکس به سمت هواداران می اید. عکس و امضا شروع می شود و فریاد الکس، الکس که می خواهند با او عکس بگیرند. به جلوی من می رسد من باور نمی شود که اسطوره چند سانتی متر با من فاصله دارد، خیلی خوشحالم، خیلی بدون اینکه به اطراف نگاه کند با سری پایین به سمت تیفوسی ها می رود از او ایتالیایی می خواهم که لطفا به من یک امضا بده! دفترچه را می گیرد امضا می دهد و با ارامش حرکت می کند. باورم نمی شود این الکس که جلوی من راه می ره و من با هیجان خاصی نگاش می کنم!

و چند نفر با لباس هایی که نشان می داد عرب هستند با او عکس می گیرند، سوار اتوبوس می شود تا گروه دوم نیز هتل را برای رفتن به تمرینات ترک کند. هواداران کنار هم جمع می شوند و عکسی می گیرند تا خوشحالی خودشان را هم از دیدن یوونتوس نشان دهند. سوار ماشین دوستان می شویم تا راهی استادیوم الوصل محلی که در برنامه قبلی یووه به عنوان محل تمرین تیم معرفی شده بود برویم، هر چند که امیدی به دیدن و حضور تیم در این مکان نداشتیم. به باشگاه الوصل نزدیک می شویم و بدون هیچ مشکلی خیلی راحت وارد باشگاه می شویم. با ماشین دوری می زنیم و مسئله ای که بیش از هر مسئله توجه ما را جلب می کند عدم برخورد و یا جلوگیری از حرکت و ورود ما به باشگاه بود. به راحتی در ورزشگاه قدم زدیم. راهی هتل میشویم تا با جستجو در اینترنت برنامه شب سال نو یوونتوس را پیدا کنیم. خبر می رسد که یوونتوسی ها در هتل مراسم و جشن سال نو را برگزار می کنند. برخی از بازیکنان یووه و میلان هم که از دوستان فابیو کاناوارو هستند مهمان او در خانه اش هستند. این بهترین پایان سال برای ماست، برای ما که برای دیدن بازیکنان و تیم محبوب مان به دوبی سفر کردیم و موفق به رسیدن به این خواسته امون در اخرین روز سال 2011 شدیم.

ادامه ی داستان در قسمت های بعدی

#68
Nader Shirazi

Nader Shirazi

    هوادار یوونتوس

  • اعضا
  • 440 ارسال
با کسی که بعد از بوفون خیلی دوست داشتم از نزدیک ببینمش و باهاش عکس بگیرم - در سفر قبلی که به تورینو داشتم متاسفانه موفق نشدم باهاش عکس بگیرم - میشه گفت دلقک تیمه و شخصیت شوخ طبعی داره - من عاشقشم
[img width=480 height=360]http://www.shiaupload.ir/images/39958658511012261168.jpg[/img]

پسر بچه یوونتوسی از یک خانواده عرب و کاملا یوونتوسی - همه خانواده با لباس یوونتوس آمده بودند.
[img width=421 height=600]http://www.shiaupload.ir/images/51960181216066404375.jpg[/img]

دیگر بچه همان خانواده
[img width=370 height=600]http://www.shiaupload.ir/images/29006777526435332380.jpg[/img]

نگاه عاشقانه حسین به لیشتاینر
[img width=480 height=360]http://www.shiaupload.ir/images/42056348148116979643.jpg[/img]

دو مجنون خسته - برای دیدن یار . هر دو دیوانه
[img width=480 height=320]http://www.shiaupload.ir/images/25356203962022015372.jpg[/img]

#69
Hossein Salehi

Hossein Salehi

    مدیرکل فروم

  • ادمین
  • 15953 ارسال
اولین روز سال 2012،مطمئن می خواهیم یک بار دیگر یوونتوسی ها ببینیم تا سال بیانکونری شروع بشود! با دوستان ( علی – سمیر ) که دنبال ما امیدند به هتل المیدون که دیگه اسمش را هم عوض کردیم می گیم میدان حرکت می کنیم، از دور هتل را که می بینیم هیجان زده می شیم انگار بار اول هست. اول ارزو داشتیم یک بار حتی با فاصله دور هم شده ببینیم، بعد از نزدیک می بینیم و در ادامه ترجیح می دهیم تا می توانیم از فرصت برای گرفتن عکس، امضا و ضبط لحظاتی که شاید دیگر فرصت اش برامون پیش نیاید استفاده کنیم. اما می دانستیم که کونته به دلیل حضور بازیکنان در مراسم سال نو تمرینات صبح کنسل شده.

نزدیک ظهر به هتل می رسیم. مسول تحویل اتومبیل ما را به یاد می اورد می خندد و به ما می گوید یوونتوس انجاست! گروهی از هواداران در منطقه خاص یووه حاضرند. بازیکنان یکی یکی برای رفتن به رستوران و خوردن ناهار از اتاق های خود خارج می شوند و به سمت رستوان می روند. پیرلو با تلفن همراهش صحبت می کند و دستی هم به سمت هوادارانی که صدایش می کنند تکان می دهد. دچلیه با کراسیچ از طبقه پنجم هتل دیده می شوند که منتظر رسیدن اسانسورهستند بعد به سمت رستوران می ایند، در چهره میلوش به هیچ عنوان خوشحالی دیده نمی شود، بیشتر سر به پایین و بی توجه نشان می دهد اما همه او را با صدای بلند صدا می کنند که بداند تیفوسی ها او را دوست دارند.

[img width=480 height=269]http://img.juventus.ir/news/DSC00550.jpg[/img]

بوفون منتظر اسانسور است، با یک کیف و تلفن همراه که مشغول حرف زدن است به طبقه همکف و نزدیک رستوران می رسد با سر به احساسات پاسخ می دهد. کیه لینی هم می اید با لبخند و دست تکان دادن به هواداران، این بار نوبت به په په می رسد، با حرکاتی خاصی خود به استقبال تیفوسی ها می رود. دو دست خود را بالا می برد و تکان می دهد و زمزمه ای می کند و راهی رستوران می شود. میرکو هم با سرعت خود را به سمت رستوران می رساند هر چند که یه دستی هم به سمت هواداران تکان می دهد و با سر از انها تشکر می کند. مسولین هتل از ما می خواهند محل را ترک کنیم اما اصرار داریم همچنان منتظر بمانیم و با تاکید خاص می گویم که هنوز دل پیرو و کونته نیامدند.

درهای رستوران بسته می شود و میزها کنار زده می شود تا متوجه شویم که امیدی نمی توانیم به دیدن بازیکنان در این لحظه داشته باشیم. بار دیگر تصمیم می گیریم به تراسی که روز گذشته بازیکنان را برای بار نخست دیدیم سر بزنیم. با سرعت و هیجان می رویم و نگهبان که همان مسول روز گذشته است با دیدن ما می خندد. به او می گویم یوونتوس ! با سر مي گويد اونجا هستند . میرکو، کراسیچ، فابیو کوالیارلا مشغول خوردن ناهار در محوطه باز هستند با دست سعی داریم توجه آنان را جلب کنیم میرکو نیم نگاهی می کند و لبخند می زند. خودمان شرمنده می شویم و می گویم بزاریم ناهار بخورن. کمی عقب می رویم و از دور نظاره می کنیم که بازیکن دیگری را از چشمان مان دور نیافتد.

[img width=480 height=319]http://img.juventus.ir/news/1327670850_hossein7.jpg[/img]

ناهار بازيكنان در حال تمام شدن است و ما هم براي خوردن ناهار به محل نزديك هتل مي رويم تا خودمان را براي رفتن تيم و شركت در نخستين جلسه تمريني سال 2012 اماده كنيم. خيلي سريع ناهار مي خوريم همه حواسمان به ساعت و نزديك شدن به ساعت 3 ظهر است. هر چند كه بازيكنان از ساعت 4 اماده امدن به سالن و رفتن به سمت اتوبوس مي شوند. بار ديگر با همان هيجان به محل استقبال از بازيكنان مي رويم هنوز راه رو بسته نشده، در رستوان كمي باز است تلاش مي كنيم ببينيم كدام بازيكن را مي بينيم. تو سالن همراه هواداران ديگر منتظر مي مانيم و لحظه شماري مي كنيم. بیشتر بازیکنان به اتاق های خود رفتند تا بعد از استراحت اماده بازگشت به سالن و رفتن به تمرین شوند.

هر لحظه به تعداد حاضرین اضافه میشود و امنیت برای عبور بازیکنان بیشتر. محدوده حضور تیفوسی ها مشخص می شود تا پشت محل تعیین شده بیاستیم، مامورین با برخوردی ارام از ما می خواهند که سکوت و اسایش سایر مسافرین هتل را مهیا کنیم اما کمی بی توجه هستیم. زمانی که مسولین امنیتی یوونتوس را می بینیم متوجه میشویم که باید اماده دیدن بازیکنان باشیم. به راهرو ها نگاه می کنیم ، دیدن محل اتاق بازیکنان بسیار سخت یا بهتر بگویم غیر ممکن است. تنها زمانی که به راهروی سمت اسانسور شیشه هتل می روند می توان بازیکنان را تشخیص داد. اهسته اهسته بازیکنان را می بینیم که تک تک به سمت اسانسور می ایند. بوفون با همان فیگور همیشگی دست به تلفن بودن، مشخص است در حال مکالمه است و نمی تواند به راحتی دکمه طبقه همکف را بزند، خم می شود تا با دست دیگر دکمه را فشار دهد یک کیف کوچک هم در دستش است، از اسانسور که خارج می شود همه صدا می کنند جی جی! به سمت هواداران می اید و به انها دست تکان می دهد.اما همانند برنامه روز گذشته ابتدا به سمت سالن می روند. الیا در اسانسور دیگری دیده می شود، در اسانسور متوجه میشود پیراهنش را پشت و رو پوشیده و سریع پیراهنش را درست را می کنند به سمت هواداران که می اید لبخند می زند و مامور امنتیی یووه که به خون چند نفر ایرانی تشنه شده او را به سمت سالن هدایت می کند.

مامور امنیتی یووه ما چند نفر را نشانه گرفته و به خوبی ما را می شناسد. بازیکنان پشت سر هم به سالن می ایند اما همه منتظر چند مهره مشهورند. مارکیزیو دیده می شود به تیفوسی ها دست تکان می دهد اما سربه زیر و ساکت است. برای گرفتن عکس مشکل وجود دارد چون با کم شدن فاصله میان هواداران و بازیکنان، مامور امنتینی یووه با ایستادن در جلوی بازیکنان اجازه عکس گرفتن را هم نمی دهد. الکس از طبقه اخر هتل سوار اسانسور می شود. فریاد ها بیشتر می شود، الکس، کاپیتان، الکس و ..... میان راه میرکو ووچینیچ هم به او ملحق می شود،از اسانسور که بیرون می ایند دو هوادار عرب موفق می شوند از دست مامورین امنیتی هتل فرار کنند و با سرعت به سمت الکس می روند، سریع مامورین به سمت دو هوادار می روند و ابتدا میرکو را به سالن می برند و بعد الکس را. میرکو می خندد و با خوش روی در این میان به هواداران دست تکان می دهد اما الکس قابل دیدن نیست سریع او را به سمت سالن می برند تا مزاحمتی برای او پیش نیاید.

تعدادی افسوس می خورند که ایکاش ما همه دست به فرار می زدیم اما به نظر تصمیم شایسته ای نیست. سعی کردن برای دیدن سالن بی فایده است. مامور امنیتی یووه چنان با دقت حوادث اطراف را زیر نظر دارد که نمی توان کوچک ترین حرکتی کرد با این حال ادم دوست داشتنی به نظر میرسد اما بهتر می شد اگر به ما اجازه گرفتن عکس با خیال راحت را می داد! در سالن بازی می شود و کیه لینی نخستین بازیکنی است که به سمت هواداران داخل هتل می اید، همه صدا می کنند دکتر، دکتر ( جورجو کیه لینی موفق شد تا در رشته اقتصاد از دانشگاه تورینو با بهترین نمره فارغ التحصیل شود و به همین منظور تیفوسی ها او را با لقب دکتر صدا می کردند. خود کیه لینی نیز پس از بازگشت به این مسئله اشاره کرد که برای نخستین بار در اردوی دوبی پیش از نام اسمم پیشوند دکتر را نشیدم که جالب بود. )

[img width=400 height=600]http://img.juventus.ir/news/1327670913_hossein5.jpg[/img]

با مهربانی به احساسات هواداران پاسخ می دهد، تک به تک امضا و عکس از قلم نمی افتد. اما در عین حالی که کیه لینی در کنار هواداران است، انتونیو کونته از اسانسور به سمت سالن می رود و تعداد کمی موفق به دیدن او می شوند چون همه سرگرم دیدن و عکس با کیه لینی هستند. مهربانی کیه لینی قابل توجه بود. مشغول عکس گرفتن بودیم که خودش پیراهن را امضا کرد و با ماژیک من تا انتهای سالن رفت و بعد برگشت و ماژیک را تحویل داد و به سمت هواداران حاضر در حیات و نزدیک اتوبوس رفت که امروز تعدادشان بسیار زیادتر شده بود. مارکیزیو می اید اما به سمت هواداران تنها دست تکان می دهد و خیلی سریع به سمت اتوبوس حرکت می کند و تنها چند تیفوسی که کنار اتوبوس ایستاده اند موفق به گرفت عکس می شوند.

که البته من یکی از ان دسته تیفوسی هایی بودم که با مارکیزیو یک عکس مناسب و راحت گرفتم !به اطراف نگاه می کنیم و ترجیح می دهیم به سمت حیات برویم تا دید بیشتری برای اتفاقات و گرفتن عکس با بازیکنان داشته باشیم. با امدن به حیات چهره مامور امنیتی یووه جالب تر می شود به ما اخطار می دهد که از حد تعیین شده جلوتر نیاییم. کاملا شناخته شده ایم اما به کار خودمان ادامه می دهیم. نوبت به دچلیه می رسد، بازیکن خوش قد و قامت دیگر یووه که بسیار ارام است، چند عکس می گیرد و مامورین و مسولین او را به سمت اتوبوس هدایت می کنند. چهره ارامی دارد و با ارامش خاصی به تیفوسی ها پاسخ می دهد. بازیکن بعدی منینگر است که با فاصله زمانی مشخصی به سمت هواداران می اید کمتر تیفوسی های موفق به گرفتن عکس با او می شود زیرا مسولین به سرعت از او می خواهند راهی اتوبوس شوند با این حال در حال حرکت به احساسات پاسخ می دهد و حسین صالحی این بار هم موفق می شود با این سنگربان هم عکس بگیرد!. سورنسن، یار جوان یووه هم بی صدا سوار اتوبوس می شود. همچنان نگاه مامور امنیتی یوونتوس به ماست که کوچکترین حرکتی خلاف مقررات نداشته باشیم! می خندیم و به هم اشاره می کنیم که از دست این مسول سالم به خانه برنمی گردیم! دقایقی است که بازیکنی دیده نشده. منتظریم تا سر و صدا حاضرین در سالن بلند شود و متوجه شویم بازیکنی می اید. لختشتاینر است، بازیکن جنگنده بیانکونری که فوق العاده مهربان نشان می دهد، با ارامش و دقت به خواسته تیفوسی ها اهمیت می دهد. از او می خواهیم عکس بگیرد و به خوبی می ایستد تا عکس خوبی داشته باشیم. رفتار او نیز مانند کیه لینی و کوالیارلا توجه را بیشتر جلب می کند.

من که از رفتار لختشتاینر خیلی خوشم اومد !خیلی زود سر و صدا به اوج می رسد، انتونیو کونته است، مربی بیانکونری با لباس ورزشی به سمت هواداران می اید. خیلی ارام است. زمانی که سمت ما می اید و از او می خواهیم عکس داشته باشیم بسیار خوب برخورد می کند می ایستاد تا عکس و امضای مناسبی همراه او داشته باشیم. اینجاست که اهسته اهسته ناخوداگاه به اظهاراتی که بازیکنان از زمانی که او مربی تیم شده پی می بریم ( کونته ارام، دقیق، جدی و در عین حال توجه را به خوبی به سمت خودش جلب می کند. باید پذیرفت که کونته کاریزمای خاصی دارد، من که این خصیصه را به خوبی در انتونیو دیدم و حس کردم. ) مارونه و مارکو استوراری، جانشین بوفون نیز به جمع هواداران می ایند. این دو نیز بسیار خوب برخورد می کند و زمان مناسبی را برای طرفداران که انها را صدا می کنند می گذارند. مارکو را باید مردمی ترین بازیکن یوونتوس بدانیم، بازیکنی که در تمام لحظات به احساسات واکنش نشان می داد و از گرفتن عکس و امضا دریغ نمی کرد، خیلی مردمی بود و با راحتی به میان مردم می امد، حتی در زمان های ازادی که برای انان در نظر می گرفتند،ترجیح می داد در هتل گشتی بزند و در صورت درخواست هواداری با او عکس و امضا بدهد. استیگاریبیا و ویدال هم می ایند اما خیلی سریع حرکت می کنند.

[img width=450 height=600]http://img.juventus.ir/news/IMG_0713.jpg[/img]

ویدال هدفون دارد، هدفونی که می گویند به جانش وابسته است و نمی توان ارتورو را بدون ان دید، حتی در هواپیما و هنگام رفتن به تمرین . سیمونه په په و اندره ا پیرلو می ایند، په په شوخ ترین بازیکن یوونتوس است. تنها حرکاتی را با دست نشان می دهد و با رفتار خاص می خندد و همانند گذشته دست هایش را بالا می برد و تکان می دهد. فکر می کنیم هیچ هواداری در طول سفر یووه در دوبی موفق به گرفتن عکس با په په نشده باشد. اگر هم شده باشند می توان بگویم که مطمئنا حسین و یا نادر بودند! پیرلو هم چندان مشتاق نیست، چند امضا می دهد و سریع سوار اتوبوس می شود. برای برخی از یوونتوسی ها پیرلو همیشه بازیکن میلان است. رفتارش هم این عقیده را تقویت می کند. من که پیش از این عقیده را داشتم و با دیدنش عقیده ام قوی تر شد، می توانم بگویم که پیرلو خیلی خودش را می گیرد و بیشتر ژست دارد تا محبت به هواداران! بونوچی هم همین طور، با رفتاری که دارد کمتر هواداران را به سمت خودش جلب می کند.. اهمیت زیادی به فریادهایی که برای او می زنند ندارد. او را بیشتر در کنار پیرلو دیدیم .کونته در صندلی جلوی اتوبوس نشسته و به نظر می اید که علاقه دارد بازیکنان باقی مانده سریع سوار اتوبوس شوند.

چند دقیقه ای است که خبری از بازیکن نیست. خانواده ای را کنارمان می بینیم، یک خانواده ایتالیایی! از انها سوال می کنیم که ایتالیایی هستید و چرا اینجا امدید. متوجه می شویم برای تعطیلات و با خبر شدن از حضور یووه تصمیم گرفتن به هتل سر بزنند. دختر کوچک و پسر بچه ای کوچک همراه شان است. به انها می گویم که ایرانی هستیم!متعجب می شوند و زمانی که متوجه می شوند تنها برای دیدن یوونتوس وبازیکنانش به دوبی سفر کردیم تعجب شان بیشتر می شود و ما را تحسین می کنند با این کلمه که شما fan واقعی هستید! تبریک می گویند. خانواده ایتالیایی که در رم زندگی می کنند اما در پاسخ به سوال ما که هوادار رم نیستند می گویند: نه، فقط یووه ! به او می گویم که چند نفری هستیم که از ایران امدیم و با دقت به دوستانی که نشان شان می دهیم نگاه می کنند و سر تکان می دهند. سر و صدا بار دیگر به اوج می رسد و همان طور که می دانیم تنها الکس مانده و حالا زمان دیدن مجدد کاپیتان است.

کاپشن شلوار یوونتوس را بر تن کرده و کاپشن اش نشان می دهد که چیزی داخل ان است. عینکش را بالای سرش زده. مسول یووه اجازه امضا و عکس نمی دهد و چهره و حرکاتش نشان می دهد که فقط به رساندن الکس به اتوبوس و سوار شدن کاپیتان و حرکت به سمت تمرین فکر می کند. در این میان تنها ان خانواده ایتالیایی موفق به گرفتن عکس با الکس می شوند! اینجاست که خیلی از حاضرین حسرت می خورند که نشد، عکس نشد امضا هم نشد، الکسسسس ! منم بیشتر حسرت می خورم که چرا به این خانواده ایتالیایی نگفتم به من کمک کنند تا با الکس عکس داشته باشم!!! خیلی گیجم هستم و شاید در فضا نیستم ! حیف شد خیلی حیف ! در اتوبوس در میان سر و صدا حاضرین بسته می شود و با گفتن فورتزا یووه، فورتزا یووه اتوبوس هتل را به سمت زمین تمرین ترک می کند. به سمت اتومبیل مان می رویم و نگهان می خندد و به او می گویم که باز برمی گردیم! می گوید منتظرتان هستیم!

یوونتوسی ها ساعت 9 برای شام می ایند رستوران. از او تشکر می کنیم که برای رسیدن من به خواسته مان کمک مان می کند. سوار ماشین می شویم تا گشتی بزنیم و خودمان را برای برگشت بازیکنان از تمرین بار دیگر به هتل برسانیم. یکی از بچه ها سوال می کند دوست دارید بریم تمرین میلان؟ پاسخ منفی نیست، بیشتر به دنبال تفاوت های شرایط دیدن یوونتوس و میلان هستیم. پس به سمت زمین تمرین میلان حرکت می کنیم. به باشگاه الاهلی وارد می شویم، اتوبوس میلان مشخص است، یک اتوبوس قرمز با ارم باشگاه، 6 نفر هستیم که با علایم و نشانه های یوونتوس وارد محل تمرین میلان شدیم، تعدادی در سکوها نشستند و تمرین را می بیینند و ما هم مشغول دیدن تمرین روسونری می شویم . متوجه می شویم که نگاه ها کمی متعجبانه است، برخی تصور می کنند که اشتباه امدیم!

گشتی در ورزشگاه می زنیم و صدای الگری که به بازیکنان دستورات لازم را می دهد. پاتو و نستا در کنار زامروتا بیشتر مورد توجه هواداران میلان هستند. دو ایتالیایی با تعجب به ما نگاه می کنند، پیش خودشان زمزمه می کنند و حسین به انها می گوید که اشتباه نکردیم، یوونتوسی هستیم و برای دیدن این تیم از ایران به دوبی سفر کردیم و در فاصله میان تمرین یووه تصمیم گرفتیم سری هم به تمرینات میلان بزنیم. خیلی تعجب می کنند و به ما به خاطر تلاش مان تبریک می گویند. این دو هم از میلانی های متعصب هستند که هر یکشنبه برای بازی های میلان حاضرند و تیم شان را حتی در سفر هم تنها نمی گذارند. تمرین کم فشاری است اما همچنان ادامه دارد نمی توانیم منتظر تمام شدن تمرینات روسونری باشیم تمام حواسمون به برگشت یوونتوسی ها از زمین تمرین هست. هر چند که می دانیم عکس گرفتن با میلانی ها خیلی راحت است، خبری از مامور امنتینی نیست، حتی در ساحل هم می توانید به راحتی بازیکنان میلان را ببینید اما یوونتوسی ها قابل دسترس نیستند، نظم عجیب و خاص خودشان را دارند که البته همین مسائل باعث شده تا ما هوادارش باشیم. چند عکس از تمرین میلان می گیریم و با فریاد یووه ورزشگاه را ترک می کنیم!خیلی خوشحالیم این حس کاملا در چهره تک تک ما دیده می شود، برق هیجان و خوشحالی را خودمان هم می توانیم در چشمان مان حس کنیم!

ادامه ی داستان در قسمت های بعدی

#70
saeed-nedved

saeed-nedved

    بازیکن ذخیره یوونتوس

  • اعضا
  • 3437 ارسال
آقا حسین عمو پاول همراه تیم نبودش؟ :1:

#71
saeed-nedved

saeed-nedved

    بازیکن ذخیره یوونتوس

  • اعضا
  • 3437 ارسال
آقا حسین عمو پاول همراه تیم نبودش؟ :1:

#72
Hossein Salehi

Hossein Salehi

    مدیرکل فروم

  • ادمین
  • 15953 ارسال

آقا حسین عمو پاول همراه تیم نبودش؟ :1:


نه عزیزم ندود و انیلی تیم رو همراهی نکرده بودند

#73
behdad

behdad

    بازیکن ذخیره یوونتوس

  • اعضا
  • 1769 ارسال
حسین بقیه ی سفرنامه رو نمی نویسی؟

#74
Hossein Salehi

Hossein Salehi

    مدیرکل فروم

  • ادمین
  • 15953 ارسال
دوستی به ما ملحق شده که تابلوی الکس را از اتاقش کنده و برای گرفتن امضا به اینجا امده، سر از پا نمی شناسد همه منتظر بازگشت بازیکنان هستیم. اما چهره مامور امنیتی یوونتوس دیدنی است! از دیدن ما شگفت زده می شود شاید هم در دلش می گوید باز هم شما! حسین به قول همراهان در عرض یک دقیقه با ده بازیکن عکس گرفت! با این حال همچنان دنبال فرصتی برای گرفتن عکس با بازیکنانان است! کسی از ما نمی تواند صبر کند، از این سو به ان سو می رویم یک جا نمی ایستیم ، نمی توانیم بیاستیم ! فقظ منتظر فرصتیم !خبری از اتوبوس نیست، بازیکنان تک به تک با ون به هتل می ایند. ماتری که در این سفر کمتر دیده شد، او از هواداران فراری ست تنها موفق می شویم با او دستی بدهیم . نوبت به الیا ست او هم چندان مورد توجه نیست اما بسیاری او را اینده یووه می دانند. بازیکنان خسته نشان می دهند. خبری از امضا و عکس نیست سعی می کنند تنها به دست و سر به احساسات پاسخ دهند اما تعدادی هم عکس میگیرند. دچلیه هم خوش برخورد است او هم به همراه کیه لینی از ماشین دیگری پیاده می شود. کوالیارا هم می اید، همگی سعی دارند با رفتار مناسب اما سریع خود را به اتاق های شان برسانند.

[img width=480 height=269]http://img.juventus.ir/news/DSC00499.jpg[/img]

بوفون می اید، بوفون که در رفت کمتر عکس گرفته بود در برگشت زمان بیشتری گذاشت. از جلوی ما عبور می کرد که متوجه شد در حال عکس گرفتن هستیم. برگشت به سمت ما و منتظر ماند تا عکس مناسبی داشته باشم و در پایان گفت ok و تشکر کردیم و رفت. از اینکه متوجه عکس گرفتن شد و ایستاد تا عکس خوبی بگیریم متعجب شدم و البته ممنون از رفتار سنگربان شماره یک جهان که این طور با هوادارانش برخورد می کند. ماشین دیگر می رسید، اینجا پیرلو، بونوچی در کنار مارونه هستند. په په هم پیاده می شود با حرکات خاص و گذاشتن دست روی شکمش نشان می دهد که نمی تواند بیاستد و باید زودتر برود! مارکیزیو هم در اتومبیل دیگری است. با هواداران عکس می گیرد و با سکوت از کنار همه عبور می کند. در این سفر متوجه شدیم که به واقع مارکیزیو می تواند پرچم دار اینده بیانکونری باشد. رفتارش خاص و به الکس بسیار شبیه است، ارام، ساکت، سر به زیر، با دقت، کم حرف، تنها و کم سر و صدا. خیلی دوست داریم با مامور امنیتی یوونتوس صحبت کنیم، دوستان از من می خواهند با او صحبت کنم به سمتش می روم کمی نگران هستم و از عکس العملش می ترسم اما با سلامی که به او دادم و واکنشی که از و دیدم از قضاوتی که داشتیم شرمنده شدیم.

بسیار ارام و منطقی بود. به او گفتم ایرانی هستیم، ایرانی هایی که تنها برای دیدن یوونتوس به اینجا سفر کردیم، چهره اش باز شد! با دقت به حرف ها گوش داد و با سر نشان داد که متوجه می شود. از او خواستیم که تنها خواسته ما گرفتن عکس و امضا مناسب با بازیکنان است، کسانی که برای ما دیدن شان ارزو بوده، اما صحبت به پایان نرسیده اتوبوس از راه می رسد و ما کنار زده می شویم! بدشانس بودیم فرصت خوبی بود اما.... ! نمی دانم این چه وقت رسیدن بازیکنان بود این همه منتظر ماندیم نیامدند درست در زمانی که طرح دوستی با مامور امنیتی یووه به خوبی پیش می رفت از راه رسیدند!سایر بازیکنان هم از راه می رسند اما خبری از الکس و یا کونته نیست. ماشین دیگر می ایستد و الکس پیاده می شود بار دیگر فریادهای الکس الکس شنیده می شود. در کنار دوستانان تابلوی الکس را در میان جمعیت تکان می دهیم، نگاه الکس کاملا جلب می شود، او که کلا سر به زیر است و کمتر با سر بالا به اطراف نگاه می کند در میان دست هایی که از او امضا می خواست به سمت تابلو امد! نگاهی به تابلو انداخت و با لبخند ایستاد و تالبو امضا کرد اما ما به دنبال عکس هم بودیم که به ناگهان هواداران چنان حمله ای به ما کردند که کنار زده شدیم و مسول امنتینی که نمی خواست الکس عکس و امضا می دهد سریع دل پیرو را به سالن برد تا این عکس با الکس همراه تابلو در فرصتی ویژه از دست رود.

[img width=480 height=269]http://img.juventus.ir/news/DSC00551.jpg[/img]

در کل زمانی که شلوغ می شد سریع الکس را دور می کردند. میرکو ووچینچ هم می اید او هم تمایلی به ایستادن ندارد اما ارام در کنار هواداران ایرانی می ایستاد و می گذارد عکسی با او داشته باشند. او هم ارام و کم حرف نشان می دهد و در مجموع رفت و امد زیادی از او ندیدیم. منطقه حفاظتی جمع شد تا به ما نشان دهند که یوونتوسی ها همگی از تمرین برگشتند. ما اصرار داشتیم که تعدادی ماندند. منطقه حفاظتی سالن برای هواداران همچنان بسته بود و ما امید داشتیم که بازیکنان همچنان در حال رفت و امد خواهند بود. این بار گروهی از اسانسور به پایین می امدند. استوراری بار دیگر خوش برخوردی خود را نشان می دهد، په په هم شوخ بودن خود را، از انها می خواهند که به سمت هواداران که منتظرشان هستند بیایند اما اجازه ندارند و با دست به گروه تیفوسی ها نشان می دهند که باید شام بخورند بعد از شام می اییم! بوفون با تلفن درست مانند پیرلو، کراسیچ با همان چهره گرفته و غمگین که این بار هم با تشویق خوب حاضرین روبرو می شود همه میلوش میلوش می گویند او سری تکان می دهد. الکس هم برای ملحق شدن به سایرین به تیم اضافه می شود این بار هم احساس می کنیم در کاپشن اش وسیله ای است. از ما می خواند محل را ترک کنیم اما اصرار داریم، برخوردها بسیار محترمانه است. از ما می خواهند سر و صدا نکنیم تا مسافرین دیگر ناراحت نشوند، حتی می گویند که زمان خواب است اما هواداران تاکید دارند که ساعت 9 هیچ مسافری نمی خوابد! بازیکنان که همگی راهی رستوران می شوند مامور امنیتی یوونتوس هم وارد رستوران می شود اما پیش از رفتن نگاهی به ما و اطراف می اندازد. شام تمام شد و اولین کسی که رستوران را ترک می کند همان مامور امنیتیی دوست داشتنی است که با دیدنش می خندیم. کمی نرم شده و به نظر مهربان تر از قبل، شاید دلش سوخته !گروه بازیکنان از رستوران بیرون می ایند صدایشان می کنند اما حق برگشت به سمت تیفوسی ها را ندارند. په په در حالی که او را صدا می کنند پشت به هواداران بار دیگر دست هایش را بالا می برد و تکان می دهد! ادای او تمامی ندارد! سایر بازیکنان هم پشت سر رستوران را ترک می کنند. از ما می خواهند برویم اما اصرار مان ادامه دارد، می گویم دل پیرو، کونته هنوز بیرون نیامدند، مسولین عربی می گویند بازیکنان خلاص، همه رفتند بخوابند اما ما می دانیم که دل پیرو و کونته هنوز اونجا هستند. حاضر به ترک سالن نیستیم، مامور امنیتی صحبت هایی با مسولین امنتینی هتل می کند شاید می گوید این چند نفر را از فردا راه ندهید! به هر حال باید تاکید کنیم که برخوردها با اصراری که داشتیم بسیار ارام و محترمانه بود و ما کوچک ترین بی احترامی از مسولی ندیدیم.

[img width=480 height=319]http://img.juventus.ir/news/IMG_4578.jpg[/img]

منتظریم که ناگاه کونته از در رستوران خارج می شود منتظریم که او هم به سمت اسانسور برود اما در میان تعجب به میان ما امد و از منطقه حفاظتی خارج شد و کنارمان ایستاد! عکس گرفت و امضا داد و بسیار عالی به احساسات تیفوسی های حاضر پاسخ داد! باور کردنی نبود مربی یوونتوس کنارمان ارام و خوش برخورد ایستاده و قدم می زند بدون هیچ مقاومتی. مسافتی را با او راه رفتیم و در زمان مناسب به او می گویم که ایرانی هستیم ! در هر زمان مناسبی که می توانیم به همه می گوییم که ایرانی هستیم و برای دیدن شما به اینجا سفر کردیم. كونته را در بخش ديگري از هتل می بینیم كه در حال مكالمه تلفن بود. كونته را صدا كرديم، دست تكان داديم. در ميان تعجب به ما نگاه كرد و دست تكان داد بعد از دقايقي مي بينيم كه او به سمت ما امد. چند قدمي از تعجب عقب رفتيم كونته به ما نزديك مي شد و صداي مكالمه تلفنش مي امد. نزديك ما شد و مي شنيديم كه مي گويد خداحافظ خداحافظ. كنارمان امد و گفتيم كه كونته ما ايراني هستيم! هواداران ايراني يووه كه براي ديدن يوونتوس به اينجا سفر كرديم! کونته که از حضور طرفداران ایرانی در دوبی به وجد امده بود گفت: ايران! من تبريك مي گويم و ممنونم. كاملا متعجب و از اين مسئله خوشحال بود. از او در مورد شايعات نقل و انتقالات زمستاني يووه سوال مي كنيم و مربي در مورد خرید بوریلو گفت: "ما به وجود بوریلو برای ادامه فصل نیاز داشتیم و او طی چند روز اینده به ترکیب ما اضافه خواهد شد."

كونته در مورد خرید پیزارو گفت: "او به سیستم و ترکیب تیمی ما نمی خورد و ما به بازیکنانی نیاز داریم که بتوانند در سیستم ما بازی کنند و فکر می کنم او خرید مناسبی برای ما نخواهد بود."
وی در مورد کراسیچ و ترک یووه گفت: "فعلا چیزی مشخص نیست و باید بگویم او در حال حاضر در اتاق خود در حال استراحت است."انتونیو در پایان در مورد قهرمانی یوونتوس گفت: "هنوز زود است در این باره صحبت کنیم و ما تمام تلاش خود را برای حضور موفق در ادامه ی فصل به کار خواهیم گرفت."

[img width=480 height=319]http://img.juventus.ir/news/IMG_4832.jpg[/img]


از او تشکر می کنیم که برای ما زمان گذاشت و به ما فرصتی داد تا با او باشیم. رفتار، خصوصیات و چهره ای به ما ثابت کرد که او همان مربی و همان مسئله مهمی بود که یوونتوس برای بازگشت به دوران اوج به ان نیاز داشت، واقعا کونته همه را جذب می کند و این نیرو را در او کاملا حس کردیم. خیلی خوشحال بودیم اما بار دیگر چشم مان به رفت و امد احتمالی الکس دل پیرو بود. دوست مان تاکید داشت که می خواهند اینجا را خلوت کنند تا الکس را پنهانی و دور از هیاهو ببرند. زمانی که الکس را در تراس مشغول مطالعه دیدیم مطمئن شدیم! سرانجام متوجه شدیم این شی ای که همیشه در کاپشن او بوده چیست! کتاب! در این سفر پیش از گذشته مجذوب خصوصیات الکس شدم. بازیکنی که هرگز با موبایل دیده نشد، کتاب می خواند، بی سر و صدا و ساکت، با ارامش خاصی برخورد می کرد، به خوبی به هوادارانی که با او ارتباط ایجاد می کردند، برخورد می کرد. سر به زیر نگاه می کند و رفتاری ویژه خودش داشت که ثابت کرد او بی دلیل اسطوره نشده! به هر حال نمی توانستیم بدون دیدن دل پیرو هتل را ترک کنیم. ناامید و در عین حال هیجان زده منتظر فرصتی بودیم تا هر بازیکنی را که امکان اش هست ببینیم و با او عکسی بگیریم. مارکو را می بینیم، همان مهره مردمی یووه، همیشه تلفن به دست و مشغول صحبت کردن اما بسیار مهربان و مردمی. با او بارها و بارها دست تکان دادیم، عکس گرفتیم ،هرگز مقاومت نکرد و با خوشرویی برخورد می کرد. سر وصدا از داخل هتل به گوش رسید کیه لینی و بونوچی هستند، عده ای با انها عکس می گیرند. به بالا سمت راهروها نگاه می کنیم په په و پیرلو در حال عبور هستند دستی تکان می دهیم اما واکنشی نمی بینیم. به طبقه بالا می روند و بار دیگر انها به پایین نگاه می کنند این بار هم دست تکان می دهیم و په په دست تکان می دهد. بار دیگر به سمت سالن نزدیک به رستوران می رویم به امید دیدن دل پیرو. اما این بار اشتباه می کنیم دل پیرو از در اصلی به سمت تاکسی ها می رود و ما خبر دار می شویم.

#75
mohsen alex

mohsen alex

    بازیکن ذخیره یوونتوس

  • اعضا
  • 1029 ارسال
من تازه این تاپیکو دیدم؛هم لذت بردم و هم حسرت خوردم؛امیدوارم نصیب بشه؛حسین خوشا به سعادت برای دیدن الکس؛ما که فعلا قسمت نشده خدارو از نزدیک ببینیم ولی حسین حالا که تو متبرک شدی امیدوارم تورو از نزدیک ببینم واز این که از تماس با الکس متبرک شدی منم متبرک شم؛

#76
emran

emran

    ؟

  • اعضا
  • 1559 ارسال
داداش اگه هم ببینیم دیگه بازیکن نیست منم خیلی دوس داشتم میتونستم بیام به امید روزی که بیان ایران الکسم همه کاره باشگاه باشه

#77
Hossein Salehi

Hossein Salehi

    مدیرکل فروم

  • ادمین
  • 15953 ارسال
خوب رسیدیم به سفر من به چین که فقط و فقط برای دیدن بازی یوونتوس بود
Spoiler
واقعا شوق بسیار زیادی داشتم وقتی فهمیدم می تونم بلیط بازی رو داشته باشم و تمام تلاش خودم رو کردم که به بازی برسم ! رفتن به چین سخت بود و شرایط من هم چندان ایده ال نبود اما دیدن بازی یووه از نزدیک اون هم توی یه فینال حالا هر جا که می خواد باشه می تونه برای هر کسی جذاب باشه و من هم دیگه نتونستم خودم رو کنترل کنم و راهی چین شدم اونجا توی چین همون قدری که فارسی به دردم می خورد انگلیسی هم به درد می خورد چون واقعا از هر 100 نفر شاید یکی می تونست انگلیسی حرف بزنه و این موضوع کار رو برای من خیلی سخت بود ولی هر جوری بود با شکل و ایما و اشاره مفهومم رو می رسوندم
Spoiler
زیاد سرتون رو درد نیارم دو روز قبل از بازی رفتم چین و دنبال محل تمرین یوونتوس بودم تا موفق شدم ورزشگاه اشیانه ی پرنده که برای المپیک ساخته شده بود رو پیدا کنم ! واقعا فوق العاده بود تو نگاه اول ابهمتش به خوبی من رو گرفت و و واقعا محو این همه امکانات و حرفه بودن ورزشگاه شدم یوونتوس تمرین می کرد ولی کسی اجازه ی ورود نداشت و من به زحمت از بین شکاف هایی که بود تونستم نیم نگاهی به تمرینات یووه بندازم ولی اینقدر سخت بود که مجبور شدم بی خیال بشم و 2 ساعتی منتظر موندم تا بازیکنان از تمرین بیان بیرون اما از شانس من از در دیگری رفتند و من تنها اتوبوس بازیکنان رو دیدم که راهی هتل می شدند ! شرایط چین فرق می کردو مثل دوبی نبود که بتونی بری هتل و بازیکنان رو ببینی و حتی باهاشون حرف بزنی یا عکس بگیری !
Spoiler
از این موضوع خیلی ناراحت شده بودم ولی همه امیدم به بازی بود که بتونم توی بازی یوونتوسی ها رو از نزدیک ببینم و لذت این موضوع رو هم تجربه کنم ادامه دارد...

#78
Hossein Salehi

Hossein Salehi

    مدیرکل فروم

  • ادمین
  • 15953 ارسال
ببخشید که دیر شد !!!

روز بازی فرا رسید ! من هم صبح زود از خواب بیدار شدم و پیراهن یوونتوسم رو بر تن کردم و راه افتادم به سمت استادیوم ! فاصله ی هتل من با استادیوم خیلی دور بود و باید مدت زمان زیادی رو توی راه بودم تا به استادیوم می رسیدم و خیلی دوست داشتم چنیدین ساعت قبل از شروع بازی به ورزشگاه برسم و جوی که چینی ها درست کرده بودند رو ببینم

تو راه با یه طرفدار ناپولی که از ایتالیا اومده بود اشنا شدم و هنوزم با هم دوستیم و در ارتباط هستیم. همون لحظه یکی دو تا چینی هم که دو تا ادم خارجی با دو پیراهن رو می دیدند سمت ما اومدند و جو خیلی خوبی بود و توی مسیر همه در این رابطه حرف می زدیم و در واقع کل کل می کردیم ! طرفدار ناپولی می گفته 3 تا بهتون می زنیم :lol:

[img height=360 width=480]http://img.juventus.ir/news/1355995080_1.jpg[/img]
[img height=360 width=480]http://img.juventus.ir/news/1355995092_2.jpg[/img]

رسیدم به استادیوم و دیدم گروه گروه از طرفداران دارن به سمت درب ورودی ورزشگاه می رن و جو خیلی خوبی بود و من هم با پرچم سه رنگ ایران خیلی جلب توجه می کردم و کمتر کسی بود که نگاه نکنه ! وقتی به بلیطامون نگاه کردیم دیدم که هر کدوم از ما باید در یه گوشه ای از ورزشگاه مستقر بشیم و بلیط من بالا بود در کنار دیگر هوادارانی که از سایر نقاط جهان برای دیدن این بازی اومده بودند

این موضوع برای من خیلی سخت بود که بخوام بازی رو از اون بالا نگاه کنم ( توی عکس پایین جایگاه من مشخصه ) و در واقع از کنار زمین دور باشم . از طرفی دیدن بلیط من اون طرف هست و نظارت خیلی دقیق و کاملی بر روی بلیط ها هست ! تا شروع بازی زمان زیادی مونده بود و من در فکری بودم تا خودم رو به جایگاه یا کنار زمین برسونم !!! :1:

[img height=360 width=480]http://img.juventus.ir/news/3.jpg[/img]

[img height=360 width=480]http://img.juventus.ir/news/4.jpg[/img]

اعصابم خورد شده بود و هر طرف رو نگاه می کردم ماموران امنیتی با کلی وسیله ی الکترونیکی ! گفتم برم یه چرخی تو محیط تفریحی استادیوم بزنم تا بازی شروع بشه و یه راهی بیندشیم ! از در طبقه دوم به بیرون رفتم و شروع کردم تو فضای بین طبقه ها پیاده روی که یک لحظه دیدم یکی از مامورین حواسش نیست و می تونم برم طبقه اول ! خیلی زود و به هر زحمتی بود خودم رو رسوندنم طبقه اول و خیلی خوشحال بودم که از دست این یارو فرار کردم

فکر کردم دیگه الان می تونم راحت برم طبقه اول و بازی رو حتی ایستاده تماشا کنم و کنار زمین باشم اما همین که رفتم پایین دیدم اوه اوه 4 تا نیرو دیگه این طرف هستند و دارن بلیطا رو کنترل می کنند ! دلم رو زدم به دریا و همین جوری بی خیال از بینشون می خواستم رد بشم که یک دفعه گفت تیکت ؟ گفتم من بلیطم رو پایین جا گذاشتم و یه لحظه واسه یه کاری اومدم بالا

بهم گفت خوب بشه من منتظرم برو بلیطتت رو بیار ! من گفتم خاک به سرم من چیکار کنم ! به هر حال اومدم سمت نزدیک ترین صندلی ها ولی یکی از مامورین قشنگ داشت حرکات من رو دنبال می کرد که ببینه چیکار می کنم !

ادامه دارد...

#79
mahdy

mahdy

    بازیکن ذخیره یوونتوس

  • اعضا
  • 2840 ارسال
یعنی ایرونی بازی در اوج خودش .کی میتونه ایرونی جماعت رو متوقف کنه .بلافاصله راه دور زدن رو یاد میگیرن :)) فرار از زندان 2 :))

#80
Hossein Salehi

Hossein Salehi

    مدیرکل فروم

  • ادمین
  • 15953 ارسال

یعنی ایرونی بازی در اوج خودش .کی میتونه ایرونی جماعت رو متوقف کنه .بلافاصله راه دور زدن رو یاد میگیرن :))
فرار از زندان 2 :))


یعنی واقعا ایرونی بازی در حد سری آ :lol: ! حالا بزار در ادامه بقیش رو می گم تا ببینی هیچ کسی نمی تونه ایرانی ها رو متوقف کنه ! :1:





0 کاربر در حال خواندن این موضوع است

0 کاربر، 0 مهمان و 0 عضو مخفی