نقل قول هاى برتر ٢٠١٣
سوزى كامپاناله
از جر و بحث رافا بنيتز و ماركو ماتراتزى، تا مضحكه گويى آنتونيو كاسانو و درس هاى اخلاق دليو روسى. سوزى كامپاناله نقل قول هاى سالى كه گذشت را جمع آورى كرده است:
" او دروغ مى گويد. ماركو ماتراتزى دروغ مى گويد. او فقط و فقط دروغ مى گويد! تمام حرف هايش دروغ است! هرچيزى كه راجع به من گفت، وقتى داشت با ژوزه مورينيو صحبت مى كرد، دروغ است چون هيچ كس نمى دانست كه من دارم به اينتر مى روم، حتي خودم! او دروغ گويى بيش نيست!"
رافا بنيتز اصرار مى كند كه مراقب بينى ماتراتزي باشيم تا دراز نشود.
" اگر من دروغ گو هستم آن وقت بنيتز لاغر است!"
ماتراتزى دختر حسود درونش را نشان مى دهد.
"آندرا آنيلى مانند دخترهاى ترشيده اى رفتار مى كند كه از تنهايى رنج مى برند!"
رييس كاتانيا، آنتونينو پولويرنتى، هر چه در چنته دارد نشان مى دهد.
"ماريو مى خواست با ژست بعد از گلش جاودان شود؛ ماهيچه هايش را نشان دهد و حريفش را به مبارزه دعوت كند. من او را مانند يك ورزشكار دروان باستان تصور كردم. سبك مجسمه ى او چيزى بين كلاسيك و پاپ است، از جنس پلاتين است كه برنزى رنگ شده و چشم هايش از سنگ هاى گران قيمت ساخته شده اند."
ليويو اسكارپلا، مجسمه ساز بالوتلى، اطمينان دارد كه رفتار بالوتلى ديگر غير قابل كنترل نيست چون مجسمه ى او را با اندازه ى واقعى و مثل خدايان يونانى ساخته است.
"يك تفاوت بين من و ماريو وجود دارد. او دوست دارد هميشه اسمش در روزنامه ها باشد، اما من اصلا دوست ندارم. ولى من بزرگ ترين اشتباه زندگى ام را مرتكب شدم. تمرين را ترك كردم و با ماشين به داخل زمين رفتم. هرچه مى خواهيد فكر كنيد ولى من واقعا اين كار را انجام دادم."
آنتونيو كاسانو دليل اين كه ماشين بالوتلى حالت استتارى دارد را مشخص ميكند؛ او مى تواند با ماشين داخل زمين برود بدون اين كه كسى مچش را بگيرد!
“اگر من جاى او بودم آن طور به داور عكس العمل نشان نمى دادم؛ در عوض به خانه ميرفتم و كمد ها را خرد مى كردم"
براى نكات محرمانه و سودمند موريزيو زامپارينى، در هفته هاى بعد نيز با ما باشيد!
"ما به دنبال گيلاس روى كيك بوديم، ولى چيزى پيدا نكرديم."
اورليو آندراتزولى خود كيك را هم پيدا نكرد. رم فصل قبل فقط توانست يك شيرينى كشمشى تضمين كند.
"حرفه ى من پايان نرسيده است. بعد از چنين مدت طولانى اى، بدن من به تعويض تاير هم نياز داشت."
خاوير زانتى نه تنها اعضاى مصنوعى دارد، بلكه آنها را تعويض هم ميكند!
"همان طور كه شاهد هستيد لوچيانو موجى در حذب اصلاح طلبان ايتاليا نامزد شده است. او نماد مبارزه با "سيرك" رسانه ها و قضاوت هاى دردسرساز در ايتالياست."
موجى دنبال حذبش است همان طور كه نماد سياست به هم ريخته ى ايتاليا نيز هست!
"شرايط آب و هوايى برزيل من را مى ترساند."
چزاره پراندلى هنوز كابوس ١٢٠ دقيقه در گرماى برزيل را مى بيند!
"ديويد بكهام بازيكنى با كلاس واقعى است و نميتوانم اين را انكار كنم ولى تصميم ميلان تمركز بر جوانان است."
اين را ماسيميليانو آلگرى درست يك روز قبل از پيوستن زاكاردوى ٣١ ساله به ميلان گفت.
"اگر در بچگي به من مى گفتيد كه من براى باشگاه مورد علاقه ام، منچستر يونايتد، بازى خواهم كرد و جام خواهم برد، كاپيتان تيم ملى مى شوم و بيش از ١٠٠ بازى براي انگليس انجام مى دهم، و در بزرگ ترين باشگاه هاى جهان بازى مى كنم، مى گفتم تخيلات شماست!"
و اگر به او مى گفتيد كه براى ال اى گلكسى بازى خواهد كرد، مى گفت:«براى كجا؟!!!»
"ما در ناپولى، در ١٠ دقيقه ى اول بازى مانند يك تور راهنمايى شده عمل كرديم و تاوان اين را هم پس داديم."
سرمربى تورينو، جامپيرو ونتورا در فروشگاه هديه فروشى گم شد!
"مردم پالرمو من را دوست دارند، آنها من را در خيابان متوقف مى كنند و اصرار مى كنند بمانم. حتى بعضاً به ماشينم آب دهان پرتاب مى كنند، اما واقعا از اين فراتر نمى روند!"
زامپارينى مردم را شكل گوله هاى عشق و محبت مى بيند!
"نگران آبروى زامپارينى براى استخدام و اخراج ام هستم؟ نه، تنها چيزى كه من نگرانش هستم مرگ است!"
جنارو گتوزو خودكشى شغلى اش را مسخره مى كند.
"ما ديگو فابرينى را پشت پرده به تيم آورديم؟ نه، فقط كنار رودخانه منتظر بوديم تا جنازه را تحويل بدهند."
مديركل پالرمو، پيترو لو موناكو، براى توصيف اين انتقال كمى از زبان محاوره اى استفاده مى كند!
"من داشتم به بازيكنانم علامت مى دادم كه نيكولاس بورديسو از دور به من توهين كرد. يك بازيكن حرفه اى چگونه مى تواند با يك مربى اين گونه رفتار كند؟ چرا من بايد عذرخواهى كنم؟ او نمى تواند به من درس اخلاق بدهد. كسى كه به حريف آرنج مى زند و آب دهان پرتاب مى كند فقط بايد خفه شود!"
حالا اين دليو روسى است كه به كسى درس اخلاق ورزشى مى دهد، بعد اينكه بازيكن خود را مشت مى زند و به حريف انگشتانش را نشان مى دهد! احمقانـ... اوه صبر كنيد:
"وقتى به من توهين مى شود نمى توانم آرام بگيرم. قبول دارم كه زياده روى كردم، اما نمى توانستم ساكت بمانم. نمى خواهم بحث را دوباره باز كنم، اما نمى دانم دفعه ى بعد خود را كنترل خواهم كرد يا نه! به هر حال سعى ام را مى كنم."
در وهله ى اول بايد بدانيد كه مشكل زود عصبانى شدن داريد، و سپس بايد سعى كنيد اين عادت را ترك كنيد. به اين ترتيب دليو روسى هنوز در مرحله ى منفى يكم قرار دارد!
"امسال بعضى از طرفداران طورى بازى را تماشا مى كنند كه انگار در تئاتر نشسته اند!"
آنتونيو كنته مى گويد كه طرفداران ما به خاطر ساندويچ به ورزشگاه نمى آيند، به خاطر كاناپه مى آيند.
"شما بايد او (بالوتلى) را مشغول نگه داريد. موقع كريسمس، ما براى يكسرى از كودكان بازى اى ترتيب داديم، و او حدود نيم ساعت در صف آنها ماند تا نوبتش شود و ما مى گفتيم:« خدايا! با او چه كنيم؟ او يك كابوس واقعى است!». در نهايت او سرگرم يك مصاحبه ى ٢٠ دقيقه اى همراه با جو هارت شد، بعدش يك نفر به او يك آيپد داد تا انگرى بردز بازى كند."
جيمز ميلنر نگران اين است كه بيش فعالى دوپينگ محسوب مى شود يا خير!
"دوستان عزيز، ديشب من به خاطر رانندگى در مستى، جريمه ى ملايمى شدم."
نيكلاس بنتنر مى گويد كه در دانمارك جريمه ها انواعى مانند ملايم، فلفلى و بدون گاز تقسيم مى شوند.
"ما چند سال پيش ليونل مسى را در چنگ خود داشتيم. پس قطعا در مورد او بيشتر افسوس مى خوريم تا از دست دادن لواندوسكى!"
مدير جنوا، انريكو پرزيوسى، هر چقدر هم افسوس بخورد، باز هم آنقدر هست كه تمام مدت يادآورى كند.
"فرانچسكو توتى، به نظر مى رسد تو هر روز به جاى اينكه پير تر شوى جوان تر مى شوى!"
بوفون شباهت هايى بين كاپيتان رم و بنجامين باتن مى بيند!
"رختكن تيم خطرناك ترين منطقه ى تورين است، مخصوصا بين دو نيمه. حتى وقتى ما جلو هستيم، كنته طوفان به پا مى كند و هر چيزى به دستش مى رسد پرت مى كند به ديوارى كه جاى من است. او همه چيز را پرت مى كند، به خصوص بطرى هاى پر از آب!"
بعد از اين همه هياهو، آندرا پيرلو به يك سشوار نيز نياز دارد!
"ديديد چگونه جاى گيرى كرد؟ او مثل بازنشسته ها عمل كرد! داويد آلابا از ١٢٠ مترى شوت زد!"
فرانز بكنباوئر مى گويد بوفون بانوى پير يووه است.
"ولى بازنشسته ها انسان هاى خردمندى هستند..."
پراندلى به پايان رساندن روياهاى آلمان توسط بازنشسته هايى مثل بوفون، آن هم دو بار، اشاره مى كند.
"پابلو اسوالدو فوق العاده قوى است، حتى اگر كمى در كله مشكل داشته باشد!"
زيبى بونيك فكر مى كند كه اين دليل عالى بودن مهاجم سابق رم در ضربات سر است.
"موراتى ٤ روز پيش من را تاييد كرد، پس بعيد مى دانم به اين زودى نظرش را عوض كند.."
آندرا استراماچونى نمى داند كه اينجا ايتالياست؟؟!!
"پول براى راضى كردن زن راضى نيست. اگر او بخواد با مرد ديگرى بخوابد، اينكار را مى كند!"
اورليو دلاورنتيس ماتزارى را "دختر بى حيا" صدا مى زند.
"بازيكنان بايد احساس راحتى كنند. من نبايد حتى تولد ها را فراموش كنم، گاهى اوقات اين چيز هاى كوچك هستند كه حساب مى شوند."
سرمربى رم، رودى گارسيا، مى گويد مربى بودن مثل اين است كه با ٢٥ نفر ازدواج كرده باشيد.
"زندگى يك مربى وقتى كه خارج از كشور است كاملا متفاوت است، مثلا بعد از باخت يك بازى، لازم نيست از مردمى كه در راه خانه به شما سنگ پرت مى كنند بترسيد."
پراندلى دلش براى آن روز هاى خوشى كه طرفداران فقط گوجه پرت مى كردند تنگ شده است.
"ما مثل باشگاه هاى ديگر نيستيم كه به مسابقاتى راه پيدا مى كنند، ولى بعد پشيمان مى شوند و مى خواهند در اولين فرصت ممكن حذف شوند."
ماسيمو چلينو نام اودينزه اى را، نه منظورم اين است كه نام تيمى را نمى برد!
"من وضعيت باشگاه ها را به مديرى تشبيه مى كنم كه به زندان برده شده چون بايد به هند هليكوپتر مى فروخته و اگر درصدى را به واسطه هاى هندى نمى داده، معامله انجام نمى شده. متاسفانه، بند هاى بيشتر قراردادها اين گونه شده كه شما تا درصدى را به ايجنت بازيكن ندهى انتقال صورت نمى گيرد."
تشبيه زامپاريني را ادامه بدهيم، به اين مى رسيم كه فوتبال مانند جنگ هاى مدرن است؛ اغلب تير اسلحه اى كه خود فروخته ايد بهتان اصابت مى كند.
"من از QPR تشكر ميكنم، آنها تنها باشگاهى بودند كه من را مى خواستند."
پس ژوليو سزار بلاخره فهميد چرا به QPR رفت!