(صرفاً نظر شخصي / كلي و توصيفي / فاقد تحليل)
بدون ترديد كريستيانو رونالدو و وويچنك شزني در اين فصل نسبت به ساير بازيكنان يوونتوس نسبتاً بهتر بودند. نگرانيهاي هواداران از مصائب احتمالي نخستين فصل حضور ابرستاره پرتغالي در فوتبال ايتاليا به همراه دلشورههاي وضعيت دروازه يووه در نخستين فصلِ نبود بوفون با عملكرد تقريباً با ثبات اين دو بازيكن هرگز وخامت نگرفت و برعكس تبديل به نقطه قوت شد.
مويس كين به دليل كمتر بودن بازيهايش شايد به اندازه كريستيانو و وويچنك در زمره برترينها نباشد اما بيشك او پديده بيچون چراي يوونتوس در نيم فصل دوم رقابتهاي سري A بود. او اگر همافق با همين مسيري كه آغاز كرده حركت كند بدون شك به زودي به امباپه فوتبال ايتاليا مبدل خواهد شد.
فدريكو برنادسكي هرچند نسبت به فصل گذشته حضور و فروغ بيشتري داشت اما در نهايت با استانداردها و توقعي كه از او ميرفت همچنان فاصله دارد.
بليز متوئيدي، امره جان و رودريگو بنتانكور سه بازيكن با عملكردي تقريباً مشابه بودند. آنها در طول فصل بسيار پر نوسان بودند و در كنار نمايشهاي گاهاً دلپذير، بازيهاي خنثي زياد و البته ديدارهايي فوقالعاده بحثبرانگيز نيز كم نداشتند.
ماريو مانزوكيچ نيز مثل هميشه سختكوش و جنگنده ظاهر شد و بر خلاف تصور بسياري تبديل به زوجي زهردار در كنار رونالدو شد.
ميرالم پيانيچ نيز بدون پيشرفت محسوس نسبت به سالهاي گذشته هرچند اثرگذار بود اما كمتر توانست جايي مطمئن در قلب هواداران به دست بياورد.
ژائو كانسلو برخلاف انتظار، شروع بسيار خوب و بعضاً درخشاني داشت اما رفتهرفته دچار افت شد و نتوانست به مهرهاي قابل اتكا براي يوونتوس تبديل شود. با اين حال در باشگاه هنوز به پيشرفت او اميدواريهاي فراواني وجود دارد.
پائولو ديبالا نااميد كنندهترين فصل فوتبالياش را در يوونتوس سپري كرد. از تغيير پست به عنوان اصليترين دليل افت او ياد ميكنند.
داگلاس كاستا كه ميتوانست با حركات تكنيكياش از يك سو به تيم كمك كند و از سوي ديگر از هواداران دلربايي كند آنقدر اسير حاشيهها شد كه در آستانه خروج از باشگاه قرار گرفته است.
عملكرد الكس ساندرو آنقدر ضعيفتر از فصل گذشته بود كه شايد يووه پشيمان باشد چرا در تابستان گذشته او را در مقابل پيشنهادات چلسي و منيونايتد به فروش نرساند.
جورجو كيهليني؛ مدافع مستحكم و محبوب يووه بر خلاف درخشش كمنظير فصل گذشتهاش در اين فصل شادابي فصل قبل را نداشت و جز ديدار اعجاببرانگيز برگشت مقابل اتلتيكو مادريد خاطره ماندگاري جز مصدوميت از خود بر جاي نگذاشت.
لئوناردو بونوچي در هياهو و هجمههاي فراوان تيفوسيهاي يووه به تورين بازگشت و يكي از ستونهاي ثابت خط دفاعي يووه شد با اين حال اشتباهات كليدي او در برخي از ديدارها مانع از بازيابي مجدد او در يووه به عنوان يكي از اضلاع BBC شد.
سامي خديرا نيز طبق روال هميشگياش با دوست قديمي و همراهش «مصدوميت» وقتهايش را سپري كرد تا فصل را با ناكامي محض به پايان برساند.
لئوناردو اسپيناتزولا بالاخره به آرزويش در بازي براي يوونتوس رسيد. تحرك و چالاكي او در ديدارهايي كه به ميدان رفت نظرهاي فراواني را به خود جلب كرد اما حضور او در برخي از ديدارهاي اروپايي نشان داد او هنوز به مرز پختگي مدنظر يووه نرسيده است.
دنيهله روگاني بر خلاف تمام اميدهايي كه در فصول گذشته به او بود در ديدارهايي كه براي يوونتوس به ميدان رفت، متزلزل و آسيبپذير نشان داد تا نگراني براي جانشينهاي آتي كيهلو و بونوچي بيش از پيش شدت بگيرد.
ماتيا پرين؛ نيمكتنشيني، مصدوميت و تزلزل در ديدارهايي كه به ميدان رفت مجموعهاي مأيوس كننده براي سنگربان آيندهدار ايتاليايي يووه بود. او كه قرار بود جانشين بوفون در يوونتوس و آتزوري باشد بعيد است به اين زودي بتواند اين ايده را محقق كند.
نمايشهاي متوسط و ناگهان مصدومتي طولاني مدت و بازگشتي ضعيف تمام دادههايي است كه در كارنامه خوان كوادرادوي اين فصل مشاهده شد. با اين عملكرد شايد او براي ماندن در يووه به يك مربي به عنوان حامي نياز داشته باشد.
آندرها بارتزالي، مارتين كاسرس و كارلو پينسُليو نيز آنقدر در يوونتوس اين فصل كمرنگ و حتي بيرنگ بودند كه نميتوان قضاوتي كلي در موردشان ابراز داشت.
ماتيا دشيليو آنقدر اعصاب و روان طرفداران يوونتوس را در اين فصل درنورديد كه بعيد است ديگر كسي يادش باشد قرار بود او كمكحال خط دفاعي يووه در روزهاي سخت باشد. وارث ناخلاف مالديني اين فصل يكي از غيرمحبوبترين بازيكنان باشگاه بود.