....
منی ک بی یووه زندگی برام مشکله بدون هیچ شرم و خجالتی میگم ک ندیدن بازیهای این تیم اصلا برام سخت نیست...
حرف دل من رو زدید. از کارم زدم و اومدم خونه که بازی رو ببینم ولی وسط بازی به خودم گفتم که چی؟ کارت رو عقب انداختی که بیای چی رو ببینی؟ که چی نصیبت بشه؟ نه بازیکنی در ترکیبه که مشتاق دنبال کردنش باشی و نه تیم چیزی ارائه میده که ارزش صرفِ وقت رو داشته باشه. آخر شب نتیجه رو چک میکردی حداقل اعصابت آروم بود.
زمان مربی قبلی هم بعضی وقتا جلوی اینجور تیما مشکل داشتیم: مشکلمون این بود که خیمه میزدیم روی دروازهشون و هی توپ رو از چپ به راست میبردیم و میآوردیم ولی راه گل رو پیدا نمیکردیم و نهایتاً با یک گل به زور میبردیم. اونشکلی هم جنگ اعصاب بود ولی با تجربهی فعلی میبینم که از جنگ اعصاب فعلی به مراتب قابلتحملتره.
قبل از بازی یه نگاه به جدول سری آ انداختم دیدم لاتزیو 53 گل زده، با خوشخیالی فکر کردم احتمالاً امشب بتونیم بگیریمشون خیلی مونده تا من این یوونتوس رو بشناسم. نه! خیلی مونده تا خوشخیالی بیجا و زیادهخواهی رو ترک کنم، با واقعیتها کنار بیام و قناعت پیشه کنم
به هیچ شکل برام قابل درک نیست که در ورزشگاه خانگی خودمون جلوی تیمی مثل جنوا به این شکل مجبور به دفاع بشیم. 15 روز بازی نبود؟ برای جنوا هم نبود؛ مگه این وسط بازیکنای ما بازی ملی انجام دادند؟ تازه این که لیگه و اگه لغزشی هم داشته باشیم (کما اینکه قبلاً هم داشتیم) احتمال جبرانش هست.
بعد از بازی به خستگی بازیکنا اشاره شد، کسی هست دلیل این خستگی رو برای بنده توضیح بده؟
.
.
.
.
.
.
.
هجوم( حجوم ) -راجع به(راجب) - علیرغم - حواس - انضباط - زمینه(ضمینه ) حضور(حظور) - مزخرف(مضخرف) - دردِ دل(درد و دل)- توجیه( توجیح ) - دست مریزاد - نصیب - حاضر(حاظر ) - کج دار و مریز - لهجه
وگرنه = در غیر اینصورت
مگه نه = مگه اینطور نیست؟