پرش به

به جامعه مجازی هواداران باشگاه یوونتوس خوش آمدید
شما هم اکنون در حال مشاهده انجمن ها به صورت کاربر مهمان می باشید.در این حالت شما دسترسی به تمامی امکانات انجمن ندارید و امکان دریافت فایل ها به جز خود IPB را ندارید. اگر که عضو سایت می باشید اینجا را کلیک نمایید. در صورتی که تمایل به عضویت دارید اینجا را کلیک نمایید. عضویت در سایت رایگان می باشد!

تصویر

اساطیر دنیای فوتبال

- - - - -

  • لطفا وارد حساب کاربری خود شوید تا بتوانید پاسخ دهید
15 پاسخ برای این موضوع

#1
gigi joon

gigi joon

    بازیکن ذخیره یوونتوس

  • اعضا
  • 2883 ارسال
بعد از رکود مطلق تاپیک آشنایی با بازیکنان جهان بنا به پیشنهاد تنی چند از دوستان من جمله آقای محمد اصفهانی و یاسر و غیره :1: تصمیم به افتتاح این تاپیک گرفته شد. میخوایم این جا درمورد بازیکن ها بزرگی که بازنشسته شدن صحبت کنیم. دوستانی مثل مهدی (Little Prince) و یاسر و پرهام و ... میخوان بیوگرافی نسبتاً جامعی از بازیکنان بزرگ فوتبال دنیا (به جز یوونتوس) ارائه بدن. لطفا این جا پستی ارسال نکنید :1:

#2
quagliarella

quagliarella

    بازیکن ذخیره یوونتوس

  • اعضا
  • 2863 ارسال

پائولو مالدینی


تصویرتصویرتصویر



نام: پائولو چزاره مالدینی
تاریخ تولد: 26 ژوئن 1968
محل تولد: میلان ، ایتالیا
لقب: ال کاپیتانو
پست: مدافع
قد: 186



تصویر

902 بازی و 33 گل

از 1978 تا 1985 عضو تیم جوانان میلان بوده و از سال 1985 تا پایان دوران فوتبالش برای تیم بزرگسالان میلان بازی کرده.

پائولو مالدینی پسر چزاره مالدینی (فوتبالیست و مربی سابق ایتالیا) از وقتی ده ساله بود برای آث میلان بازی میکرد. اولین بازی خود را در فصل 84-85 و در تاریخ 20 ژانویه 1985 در دیدار مقابل اودینزه تجربه کرد. مصدومیت سرجو باتیستینی در این دیدار این فرصت را برای او به وجود آورد که اولین دیدار خود برای میلان را انجام دهد که تنها بازی او در فصل 84-85 بود.
در فصل 85-86 بازیکن ثابت میلان شد و نیلس لیدهالم مربی سوئدی میلان بیشتر از او به عنوان مدافع و برخی مواقع به عنوان مدافع چپ استفاده میکرد ، میلان در این فصل نتوانست مقامی بهتر از هفتم را در جدول به دست آورد. اسکودتوی فصل 86-87 جبرانی برای ناکامی های فصل پیش میلان بود و این اولین عنوانی بود که مالدینی با باشگاهش به دست آورد. در اواخر دهه 80 در کنار بازیکنانی چون فرنکو باره سی ، فان باستن ، روبرتو دونادونی ، دور گولیت و فرانک رایکارد بازی کرد. از آن زمان ، عنوان های ملی و بین المللی زیادی را کسب کرده است. از جمله 7 اسکودتو ، 1 قهرمانی کوپا ایتالیا ، 2 قهرمانی جام اروپا و 3 قهرمانی لیگ قهرمانان. افتخارات مالدینی در میلان و وفاداری اش به این باشگاه باعث شده که به بزرگترین اسطوره باشگاه تبدیل شود و شماره 3 میلان جاودانه برای خودش و خانواده اش بماند.
از فصل 85-86 به مدافع ثابت و قابل اعتماد تیم تبدیل شد. قدرتش در خط دفاعی و درخشش او به میلان کمک کرد که سه فصل متوالی قهرمان سری آ شود ( 91-92 ، 92-93 ، 93-94 ) .
در سال 1994 مالدینی از سوی مجله فوتبال "ورد ساکر" به عنوان بازیکن سال انتخاب شد. او اولین مدافی است که به این افتخار دست پیدا می کند. پس از فصل 96-97 و پایان دوران فعالیت فرنکو باره سی ، مالدینی کاپیتان میلان شد. در 25 سپتامبر 2005 رکورد 570 بازی دینو زوف را شکست. در تاریخ 16 فبریه 2008 و در بازی مقابل پارما تعداد بازیهای ملی و باشگاهی مالدینی به 1000 رسید.
از خاطره انگیزترین بازی های مالدینی میتوان به پیروزی 2-1 میلان در مقابل لیورپول در فینال جام قهرمانان 2006-2007 آتن و قهرمانی میلان اشاره کرد که انتقام میلان از لیورپول به خاطر شکست در فینال همین رقابتها در سال 2005 بود در آن بازی لیورپول که در نیمه اول 3 گل خورده بود توانست بازی را به تساوی بکشاند و در ضربات پنالتی میلان را شکست دهد. مالدینی در این بازی در ثانیه 51 برای میلان گل زد که زودهنگام ترین گل در فینال رقابتهای اروپایی بود و مالدینی با به ثمررساندن این گل مسن ترین بازیکنی است که در یک فینال گل میزند.
در 16 دسامبر سال 2007 در جریان بازیهای جام باشگاه های جهان در یوکاهاما اعلام کرد که در سال 2008 از فوتبال خداحافظی میکند. در 7 مارس 2008 ، دو روز بعد از حذف میلان در مرحله یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان ارپا در مقابل آرسنال ، در تصمیم خود تجدید نظر کرد و گفت که می خواهد قراردادش را برای یک سال دیگر تمدید کند. در همین حال قراردادش را تا تاریخ 30 جون 2009 تمدید کرد. آخرین بازی مالدینی در سن سیرو در 24 می و در مقابل رم بود که میلان 3-2 بازی را واگذار کرد. و آخرین بازی او به عنوان بازیکن در تاریخ 31 می و مقابل فیورنتینا بود که میلان در آخرین بازی فصل 2-0 فیورنتینا را مغلوب کرد.


بازی های ملی

12 بازی و 5 گل برای زیر 21 سال
126 بازی و 7 گل برای تیم ملی بزرگسالان ایتالیا

در سال 1986 پائولو توسط پدرش چزاره مالدینی که مربی تیم ملی زیر 21 سال ایتالیا بود دعوت شد. و در طول دو سال 12 بازی برای جوانان ایتالیا انجام داد و 5 گل به ثمر رساند.
اولین حضور مالدینی در تیم ملی ایتالیا در تاریخ 31 مارس 1988 در مقابل یوگسلاوی بود که با نتیجه 1-1 به پایان رسید. مالدینی در تمام دیدارهای ایتالیا در یورو 1988 به میدان رفت. اولین حضورش در جام جهانی در 1990 بود که ایتالیا در نیمه نهایی در ضربات پنالتی به آرژانتین شکست خورد.
پائولو اولین گل ملی اش را در 44مین بازی ملی و در دیدار دوستانه مقابل مکزیک به تاریخ 20 ژانویه 1993 به ثمر رساند.
او از سال 1994 تا 2002 کاپیتان تیم ملی بود و با 126 بازی ملی ، قبل از فابیو کاناوارو ( 122 بازی ملی ) رکورددار بازی در تیم ملی ایتالیاست.
اولین بازی که بازوبند کاپیتانی را بر بازویش بست بازی با برزیل در جام جهانی 94 بود که ایتالیا در ضربات پنالتی بازی را به برزیل واگذار کرد ، پائولو در فهرست 11 نفر برتر جام جانی 94 قرار گرفت که 32 سال قبل پدرش ، چزاره مالدینی همین عنوان را در جام جهانی 1962 به دست آورده بود.
پائولو مالدینی در مجموع با تیم ملی ایتالیا در چهار جام جهانی ( 1990 ، 1994 ، 1998 ، 2002 ) و نیز سه جام ملت های اروپا ( 1988 ، 1996 ، 2000 ) شرکت داشته است.
او پس از بدشانسی ایتالیا در جام جهانی 2002 که در مرحله یک هشتم نهایی با شکست برابر کره جنوبی از دور رقابت ها حذف شد ، از تیم ملی کناره گیری کرد و بازگشت به این تیم برای جام ملت های 2004 و جام جهانی 2006 را رد کرد.


افتخارات و عناوین

افتخارات باشگاهی :

7 اسکودتو : 1978-88 ، 1991-92 ، 1992-93 ، 1993-94 ، 1995-96 ، 1998-99 ، 2003-04
1 کوپا ایتالیا : 2002-03
5 سوپرکاپ ایتالیا : 1988 ، 1992 ، 1993 ، 1994 ، 2004
2 جام باشگاه های اروپا : 1988-89 ، 1989-90
3 لیگ قهرمانان اروپا : 1993-94 ، 2002-03 ، 2006-07
5 سوپرکاپ اروپا: 1989 ، 1990 ، 1994 ، 2003 ، 2007
2 جام باشگاه های جهان (جام تویوتا) : 1989 ، 1990
1 جام باشگاه های جهان : 2007

افتخارات ملی:

سوم جهان : 1990
نایب قهرمان جهان : 1994
نایب قهرمان اروپا : 2000

برخی از عناوین شخصی :

بهترین بازیکن زیر 21 ساله اروپا : 1989
تیم منتخب جام جهانی : 1994
3 بار ، تیم منتخب جام قهرمانان اروپا : 1988 ، 1996 ، 2000
2 بار تیم منتخب ستارگان جام جهانی : 1990 ، 1994
دومین بازیکن برتر جهان : 1995
بهترین مدافع سری آ : 2004
حضور در باشگاه صدتایی فیفا ( فیفا 100 )
تیم منتخب یوفا : 2003 ، 2005
بهترین مدافع جام قهرمانان : 2007
رکورد بیشرین بازی برای میلان : 902 بازی
طولانی ترین حضور در جامهای جهانی : 217.2 دقیقه
8 بار حضور در فینال جام قهرمانان و جام اروپا

#3
juventus_farzad

juventus_farzad

    تیفوسی یوونتوس

  • اعضا
  • 693 ارسال

رود گولیت



تصویر


نام : رود گولیت
تاریخ تولد:1 سپتامبر 1962
محل تولد: آمستردام،هلند
لقب: لاله ی سیاه
پست: هافبک-مهاجم
قد: 1.86

تصویر

Haarlem


1979–1982

91 بازی 32 گل

سال 1979 اولین قرارداد حرفه ای خودش رو با تیمه "هارلم" به امضا رساند و تا سال 1982 در اونجا بازی کرد.
گولیت اولین بازی خودش رو برای هارم در 16 سالگی انجام داد و به عنوان جوان ترین بازیکن لیگ هلند مطرح شد در اولین سال حضورش در این تیم،در جدول به رتبه ی آخر رسیدن و تیم به دسته ی دوم سقوط کرد.در سال حضور در دسته ی دوم که به "اـرستِ" معروف هست،هارلم به مقام اول میرسد و گولیت به عنوان بهترین بازیکن فصل معرفی میشود و در سال برگشتن به دسته ی اول گولیت در فرم خیلی خوبی قرار داشت و توانستند به عنوان چهارم برسند و برای اولین بار در تاریخ باشگاه به یک جام اروپایی راه پیدا کنند.

تصویر

Feyenoord


1982–1985

85 بازی 31 گل

گولیتِ جوان مورد توجه تیمهای انگلیسی آرسنال و ایپسویچ قرار گرفت، اما مربیان اون دو تیم از خرید گولیت امتناع کردند. تری نلی سرمربی آرسنال در یک مصاحبه گفت که 300 هزار یورو برای یک " بچه ی وحشی" بسیار زیاد است.گولیت راهی انگلیس نشد و با همان 300هزار یورو به "فاینورد" پیوست.در فاینورد گولیت خودش رو در کنار اسطوره ی فوتبال هلند یوهان کرایف میدید.
در سال اول حضور گولیت در فاینورد این تیم ستاره های زیادی رو از دست داد اما توانستند قهرمان لیگ و جام حذفی بشون و گولیت نامزد مرد سال فوتبال هلند شد.
گولیت در فاینورد زیر ذربین قرار گرفت و مربی تیم لیبرگست رود گولیت رو سیاه و تنبل خطاب کرد که بعدها از این حرفها دفاع کرد و گفت که این فقط یک لقب بوده و قصد توهین به گولیت رو نداشته است. در سپتامبر 1981 وقتی برای فاینورد در استادیوم "سنت مارین" بازی میکرد هواداران اسکاتلندی علیه او شعارهای نژادپرستانه سر دادند و گولیت گفت " آن شب سخت ترین شب زندگیم بود"

تصویر

PSV Eindhoven


1985–1987

68 بازی و 46 گل

در سال 1985 با 400 هزار یورو به تیم " پی اس وی آیندهوون " پیوست.گولیت در این سال هم نامزد مرد سال فوتبال هلند شد.پی اس وی جایی بود که گولیت توانست خودش را به عنوان یکی از بهترین بازیکنان فوتبال در سطح جهان معرفی کند و بازیهای خوب او باعث شد چشم تیمهای بزرگ اروپایی را تسخیر کند.گولیت همیشه توسط هواداران فاینورد سرزنش می شد که برای پول به ایندهوون پیوسته است.

تصویر

Milan A.C


1987–1993

171 بازی و 56 گل

سیلویو برلسکونی در سال 1987 گولیت را با 6 میلیون یورو به میلان آورد. این انتقال یک رکورد محسوب میشد و گران ترین انتقال فوتبال جهان به حساب می آمد.
در بین هم تیمیهایش بزرگانی مثل مارکو فان باستن،فرانک رایکارد و پائولو مالدینی حضور داشتند.جاه طلبی با لباس پی اس وی و میلان باعث شد تا گولیت در سال 1987 جایزه مرد سال فوتبال اروپا را از دستان نلسون ماندلا بگیرد.
وقتی او به میلان آمد هیچ تسلطی به زبان ایتالیایی نداشت و زندگی در یک کشور خارجی برای گولیت آزار دهنده بود با این حال اولین حضور گولیت در میلان زیر نظر آریگو ساکی با بردن "اسکوتو" برای این تیم بعد از 9 سال همراه شد.ساکی اغلب از گولیت در سمت راست خط حمله در کنار فان باستن و پیترو فیردیس استفاده می کرد اما بعد از مصدومیت فان باستن ساکی مجبور شد خط حمله ی سه نفره را به زوج گولیت و فیردیس تغییر دهد.
در فصل بعدی آنها توانستند قهرمانی اروپا را به لیست افتخارات خود اضافه کنند میلان توانست در مرحله ی نیمه نهایی رئال مادرید را حذف کند.در بازی برگشی که برابر رئال مادرید انجام دادند توانستند این تیم را با نتیجه ی 0-5 شکست دهند اما میلان بهای سنگینی پرداخت و گولیت مصدوم شد و این مصدومیت موجب شد تا گولیت برای دیدار نهایی پای خود را جراحی کند. با جراحی پای گولیت و آماده شدن او برای دیدار پایانی در سال 1989 میلان توانست "استوا بخارست" را با نتیجه 0-4 شکست بدهد که دوگل از این چهار گل توسط رود گولیت زده شد.در فصل بعدی هم میلان توانست از عنوان قهرمانی خود دفاع کند و این بار "بنفیکا" را در فینال سال 1990 شکست دادند هرچند مصدومیت های زیاد گولیت مانع از حضور دائم او در ترکیب اصلی میلان شده بود.
نوار پیروزی های میلان در اروپا در سال 1991 در مرحله ی نیمه نهایی توسط " المپیک مارسی" بریده شد و میلان با این جام وداع کرد.در بازی رفت در " سن سیرو" دو تیم به تساوی رسیدند. در بازی برگشت تنها چند لحظه از بازی مانده بود که میلان با گل "ودله" از مارسی عقب افتاده بود که نور افکنهای استادیم برای مدتی خاموش می شوند بعد از مدتی نورافکنها دوباره روشن می شوند اما بازیکنان میلان به رختکن رفته بودند و به زمین برنگشتند و یوفا مارسی را 0-3 برنده اعلام کرد.
میلان در سالهای 1992 و 1993 قهرمانی ایتالیا را بدست آورد.موقعیت گولیت در میلان به خاطر قانونی یوفا به شدت به خطر افتاد که باشگاهها فقط اجازه استفاده از 3 بازیکن خارجی را داشتند.

تصویر

Sampdoria


1993–1994 و 1994–1995 (به عنوان بازیکن قرضی)

53 بازی و 25 گل

در سال 1993 گولیت به "سمپدوریا" پیوست و توانست با این تیم به مقام قهرمانی جام حذفی ایتالیا دست پیدا کند و همچنین توانست در برد 3-2 مقابل میلان گل زنی کند.در فصل 95-94 با یک قرارداد چند ماهه به میلان باز گشت،اما در نیم فصل به عنوان بازیکن قرضی دوباره به سمپدوریا باز گشت .ددوران حضورش در سمپدوریا را زیر نظر اسون گوران اریکسون گذراند و آنها با احترام متقابل همدیگر را درک می کردند و توانستند به موفقیتهای خوبی برسند.

تصویر
Chelsea

1995–1998

32 بازی و 4 گل

در سال 1995 با یک قرارداد آزاد به "چلسی" پیوست و توانست همبازی جیان فرانکو زولا در چلسی بشود و زیر نظر گلن هادل توانستند به قهرمانی جام حذفی انگلستان برسند .

تصویر

بازی های ملی

66 بازی و 17 گل

در سال 1981 و در حالی که گولیت تنها 19 سال سن داشت،گولیت اولین بازی ملی خود را برای تیم ملی هلند مقابل سوئیس انجام داد.
حضور زود هنگام گولیت در ترکیب هلند با نا امیدی برای او همراه بود چون تیم ملی هلند در مرحله ی مقدماتی جام جهانی 1982 و یورو 84 حذف شد.
در جام ملتهای 1988 گولیت یکی از بازیکنان مهم برای هلند که سرمربیگری آن را رینوس میشل بر عهده داشت بود و با این که در اولین بازی در مقابل شوری شکست خوردند اما توانستند به عنوان قهرمانی این جام برسند هلند در این مسابقات با حذف بزرگانی مثل انگلستان،ایرلند و پیروزی بر آلمان غربی توانستند به فینال برسند و بار دیگر مقابل شوری قرار گرفتند و گولیت در این بازی برای اولین بار بازو بند کاپیتانی هلند رو به بازو بست و توانستند 0-2 به پیروزی برسند.
هلند یکی از مدعیان قهرمانی جام جهانی 90 در ایتالیا بود اما هلند زودتر از حد انتظار حذف شد مصدومیت زانو گولیت را در این بازیها بسیار آزار میداد اما او به بازی خوب خودش ادامه میداد و در بازی مقابل ایرلند با یک دریبل بسیار زیبا و یک شوت محکم توانست گل برتری هلند مقابل ایرلند را به ثمر برساند اما در دیدار مقابل آلمان غربی شکست خوردند و آلمان انتقام یورو 88 را از هلند گرفت.
در یورو 92 در سوئد هلند همچنان یکی از مدعیان بود و میخواست از عنوان قهرمانی خود دفاع کند در دیدار اول به راحتی اسکاتلند را با هنرنمایی گولیت و گل زنی برگ کمپ شکست دادند بعد از مساوی با روسیه و شکست آلمان به دور بعدی صعود کردند اما در مقابل دانمارک در ضربات پنالتی ناباورانه حذف شدند.
دوران پایانی حضور گولیت در تیم ملی هلند زیر نظر دیک ادوکات بود و ادوکات از گولیت در پست هافبک راست استفاده میکرد در بازی با انگلستان گولیت از مربی خواست که در میانه ی میدان بازی کند اما او قبول نکرد و گولیت جای خود را به اورمارس داد و تصمیم گرفت از بازیهای ملی کناره گیری کند اما بعد از مدتی نظر خود را تغییر داد و تصمیم گرفت مقابل اسکاتلند در 21 می 1994 بازی کند.
مدت کوتاهی قبل از شروع جام جهانی 1994 گولیت از کمپ تیم ملی هلند خارج شد و اعلام کرد که دیگر برای تیم ملی بازی نخواهد کرد و از بازی های ملی برای همیشه کناره گیری کرد.

افتخارات وعناوین:


عناوین باشگاهی:

هارلم:
دسته دوم لیگ هلند 1981
فاینورد:
دسته اول هلند و جام حذفی در سال 1984
ایندهوون:
دسته اول لیگ هلند 1986،1987
میلان:
سری آ 1988،1992،1993
سوپر کاپ ایتالیا 1988،1991،1994
جام قهرمانی اروپا 1989،1990
سوپر کاپ اروپا 1989،1990
جام باشگاههای جهان 1989،1990
سمپدوریا:
جام حذفی ایتالیا 1994
چلسی:
جام حذفی انگلستان: 1997

عناوین ملی:

جام ملتهای اروپا:1988

عناوین شخصی:

مرد سال فوتبال هلند: 1981
مرد سال لیگ هلند: 1984،1986
آقای گل جام خذفی هلند: 1984 با 9 گل
برنده کفش طلا ی فوتبال هلند:1986
توپ طلای فوتبال اروپا:1987
انتخاب بهترین بازیکن جهان توسط مجله ورزشی " ورد ساکر" : 1987،1989
بازیکن سال چلسی:1996

#4
alex74

alex74

    بازیکن ذخیره یوونتوس

  • اعضا
  • 2061 ارسال
  • Locationiran
یوهان کرایف

[img width=480 height=146]http://myup.ir/images/46560005717688959445.jpg[/img]


نام : هنریک یوهان کرایف
تاریخ تولد : 25 اوریل 1947 ( 64 سال )
محل تولد : امستردام - هلند
قد : 1.80
پست : هافبک هجومی - فوروارد



تصویر

اژاکس

*1964 - 1973 * 1981–1983 *

276 بازی 204 گل

کرایف درسن 10 سالگی در اژاکس بازی میکرد. اولین بازی خود را در تیم اژاکس در 15 نوامبر 1964 مقابل تیم گرونینگن انجام داد که اژاکس 3-1بازنده شدتنها گل اژاکس توسط کرایف به ثمر رسید. در ان سال اژاکس در رتبه سیزدهم قرار گرفت.
در 7 بازی که در مارس 1966 برای اژاکس به میدان رفت هشت گل زد.
اولین هت تریک او در لیگ هلند دربرابر تیم تل استار بود که اژاکس 6 - 2 پیروز شد.
در فصل 8-1967 با تیم اژاکس برای دومین بار قهرمان لیگ شد. همچنین برای دومین بار متوالی بازیکن سال هلند شد.
در 28 می 1969 در فینال اروپا مقابل اث میلان ایتالیا بازی کرد .اژاکس 4-1 شکست خورد.
در فصل 71-1970 دچار مصدومیت شد ومدت طولانی دور از میدان بود. 30 اکتبر 1970 در بازی با ایندهوون به مسابقات برگشت.
در 2 ژوئن 1971 در لندن برای اولین بار جام اروپا را بدست اورد. 2- 0 در مقابل پاناتینایکوس .
سال 1972 به همراه اژاکس برای دومین بار جام اروپا را برد. 2- 0 در مقابل اینترمیلان . کرایف هر دو گل را زد.
سال 1973 برای سومین بار قهرمان اروپا شد. 1- 0 در مقابل یوونتوس .

تصویر

بارسلونا

1973–1978

143 بازی 48 گل

در تابستان 1973 به بارسلونا رفت . دربارسا خیلی زود محبوب هواداران شد.
کرایف بارسلونا را پس از سال 1960 قهرمان لالیگا کرد.همچنین مرد سال فوتبال اروپا شد.
پس از بدنیا امدن پسرش برای او نام کاتالانی یوردی را انتخاب کرد.
در طی حضور در بارسلونا کرایف یک گل زد که به گل فانتوم معروف شد. در بازی مقابل اتلتیکو مادرید در حالی که در هوا به توپ ضربه زد.پس از اینکه توپ توسط میگوئل رینا دروازه بان اتلتیکو دفع شد با پاشنه پای راست خود دروازه را باز کرد. طرفداران کرایف بعدها به این گل لقب ( گل غیر ممکن کرایف ) دادند.

تصویر

لس انجلس ازتک

1979–1980

27 بازی 14 گل

سال 1979 در 32 سالگی با تیم لس انجلس ازتک قراداد بست. یک فصل برای این تیم بازی کرد وبازیکن سال انتخاب شد.

تصویر

واشنگتن دیپلمات

1980–1981

32 بازی 12 گل

در سال 1980 به تیم واشنگتن دیپلمات رفت. در می 1981 دچار مصدومیت شد ومجبور به ترک تیم شد.

تصویر

لوانته

1981

10 بازی 2 گل

در ژانویه 1981 کرایف در 3 بازی دوستانه برای اوترخت بازی کرد.جک والاس مربی باشگاه لسترسیتی از او درخواست کرد برای این تیم بازی کند.کرایف برای بازی در این تیم ابراز تمایل کردولی پس از مذاکره با این تیم پیشنهاد انها را رد کرد.
در مارس 1981 با تیم اسپانیایی لوانته قرارداد بست.کرایف در لوانته دچار مصدومیت شد وبا مسئولان باشگاه اختلاف پیدا کرد.او فقط 10 بازی برای لوانته انجام داد و 2گل زد.

بازگشت به هلند

پس از مدت کوتاهی که در لوانته بود.به هلند بازگشت. در دسامبر 1981 قرارداد جدیدی با اژاکس امضا کرد وتا سال 1983 در این تیم بازی کرد و 2بار فاتح لیگ و1 بار جام حذفی رابرد.

تصویر

فاینورد روتردام

1983–1984

33 بازی 11 گل

درپایان فصل 3- 1982 اژاکس قرارداد کرایف را تمدید نکرد. کرایف خشمگین شد وجواب انها را با بستن قرارداد با فاینورد را داد.
کرایف موفق شد فاینورد را پس از ده سال قهرمان لیگ کند.همچنین جام خذفی را هم بدست اورد.
در 13 می 1984 از فوتبال کناره گیری کرد.

تصویر

بازی های ملی

1966–1977

48 بازی 33 گل

اولی بازی خود را برای تیم ملی هلند در سپتامبر 1966 در مقدماتی جام ملت های اروپا انجام داد .
در بازی های تیم ملی هلند که کرایف موفق به گلزنی شده بود هلند هیچ وقت بازنده نشد.
کرایف در صعود به جام جهانی 1970 با تیم ملی هلند ناکام ماند.
در جام جهانی 1974 کرایف وتیم ملی هلند با بازی هایی که انجام دادن باعث تحسین همه شدند. انها برای راهیابی به فینال تیم های ارژانتین (0- 4 ) -المان شرقی(0- 2)
برزیل (0 - 2) را شکست دادند.کرایف در بازی مقابل ارژانتین 2 گل زد. در بازی فینال (1-2) به المان غربی باختند ونایب قهرمان شدند.
کرایف در اکتبر 1977 از تیم ملی کناره گیری کرد.

دوران مربی گری

اژاکس

1985–1988

در فصل 86 -1985 مربی اژاکس شد.در این فصل ایندهوون با مربی گری گاس هیدینک قهرمان شد و اژاکس دوم شد.
در فصل 87 - 1986 قهرمان جام حذفی هلند شد.
در سال 1987 با اژاکس جام در جام اروپا را برد.

بارسلونا

1988–1996

در سال 1988 کرایف مربی بارسلونا شد. طی سال های 1991 تا 1994 . 4 بار متوالی قهرمان لالیگا شد.
کرایف بازیکن های مشهوری چون گواردیولا - باکرو - بگریستین -کومن - میشاییل لادروپ - حاجی - روماریو را به بارسلونا اورد.
در سال 1991 به خاطر کشیدن یک پاکت سیگار در روز تحت عمل جراحی قرار گرفت. پس از ترک سیگار عضو انجمن مبارزه با دخانیات شد.
کرایف با بارسلونا بیشترین جام را کسب کرد ( 11 عنوان ). اما در حال حاضر جوزپه گواردیولا از او پیشی گرفته است.

عناوین کسب شده : به عنوان بازیکن

اژاکس
لیگ : 1966 -1967 -1968 - 1970 - 1972 - 1973 - 1982 - 1983
جام حذفی : 1967 - 1970 -1971 - 1972 - 1983
جام باشگاه های اروپا : 1971 - 1972 - 1973
سوپر کاپ اروپا : 1972 - 1973
جام اینتر توتو : 1968
بارسلونا
لالیگا : 1974
کوپا دل ری : 1978
فاینورد
لیگ : 1984
جام حذفی : 1984
عناوین کسب شده به عنوان مربی :

اژاکس
جام حذفی : 1986 - 1987
جام در جام اروپا : 1987

بارسلونا
لا لیگا : 1991 - 1992 - 1993 - 1994
کوپا دل ری : 1990
سوپر کاپ اسپانیا : 1991 - 1992 - 1994
جام در جام اروپا : 1989
جام باشگاه های اروپا : 1992
سوپر کاپ اروپا : 1992
عناوین شخصی :
مرد سال فوتبال هلند : 1967 - 1968 - 1969 - 1971
اقای گل لیگ هلند : 1967 (33 گل) - 1972 (25 گل )
مرد سال فوتبال اروپا : 1971 - 1973 - 1974
بهترین گل زن مقدماتی جام جهانی 74 در اروپا : 7 گل
کفش طلای اروپا : 1967 . 43 بازی 42 گل ( اژاکس - تیم ملی هلند )
کفش نقره ای اروپا : 1971
بهترین گل زن سوپر کاپ اروپا : 2 بازی 2 گل
توپ برنز اروپا : 1975
ورزشکار سال هلند :1973 - 1974
توپ طلای جام جهانی : 1974
عضو تیم منتخب جام جهانی : 1974
عضو 100 بازیکن برتر فیفا : 2004
بهترین مربی سال جهان : 1987
بهترین مربی سال لالیگا : 1991 - 1992
بهترین بازیکن خارجی لا لیگا : 1977- 1987
فوتبالیست قرن اروپا به انتخاب فدراسیون تاریخ وامار : 1999

#5
ehsan-alex

ehsan-alex

    ستاره یوونتوس

  • اعضا
  • 7243 ارسال

GABRIEL OMAR BATISTUTA

تصویر


نام: گابریل اومار باتیستوتا
تاریخ تولد: اول فوریه 1969
محل تولد: آرژانتین_ رکونکوئیستا
قد: 185
پست: مهاجم
لقب: باتی گل


"گابریل اومار باتیستوتا، ملقب به "باتی گل"، مهاجم اسطوره ای کشور آرژانتین که بخش اعظم دوران فوتبال خود را در باشگاه فیورنتینای ایتالیا سپری کرد، او دهمین گلزن برتر تاریخ فوتبال سری A ایتالیاست با 184 گل زده در 318 مسابقه، برترین گلزن تاریخ آرژانتین با 56 گل زده در 78 مسابقه ملی، باتی گل همچنین در سه دوره جام های جهانی 94و 98 و 2002 حضور داشته است، در سال 2004 نام او در لیست FIFA 100 ( لیستی از 125 اسطوره زنده دنیا) ثبت گردید، یکی از کاملترین بازیگران مستطیل سبز به عنوان یک تمام کننده مرگبار با قدرت سرزنی عالی و ضربات آزاد دقیق و دیدنی، او یکی از مشهورترین مهاجمان نسل خود است.
در سال 1993 هنگامی که فیورنتینا به سری B فوتبال ایتالیا سقوط کرد باتی گل کنار این تیم ماند و کمک کرد تا ویولایی ها 1 سال بعد دوباره به سطح اول فوتبال ایتالیا برگردند، یکی از محبوب ترین چهره های ورزشی فلورانس که در سال 1996 هوادارن ویولایی تندیس برنزی او را در ابعاد واقعی به پاس حضور او در تیم محبوبشان بر پا کردند.
او در فیورنتینا هیچگاه موفق به بردن جامی نشد اما هنگامی که در سال 2000 به باشگاه رم پیوست سرانجام موفق شد جام قهرمانی ایتالیا را برای اولین بار در طول دوران حضورش در این کشور بالای سر ببرد. باتی گل آخرین سالهای فوتبالش را در باشگاه "العربی" قطر سپری کرد و سال 2005 برای همیشه با مستطیل سبز خداحافظی کرد"

تصویر


*زندگی

گابریل، در اول فوریه سال 1969 در آولاندا در ایالت سانتا فه در آرژانتین بدنیا آمد ولی در حومه شهر رکونکوئیستا رشد و پرورش یافت، پدرش "اومار باتیستوتا" کارگر کشتارگاه و مادرش "گلوریا زیلی" دبیر یک مدرسه بود. او سه خوهر جوانتر از خودش به نام "الیسا" و "آلخاندرا" و "گابریلا" دارد.
گابریل در سن 16 سالگی همسر آینده اش "آیرینا فرناندز" را برای اولین با در یک مراسم مذهبی ( که به مناسبت پانزده سالگی او )برگزار شده بود، ملاقات کرد و 5 سال بعد در 28 دسامبر 1990 در کلیسای "سنت روکه" با یکدیگر ازدواج کردند.
او به همراه همسرش در سال 1991 به فلورانس رفت و یک سال بعد اولین فرزند آنها "تیاگو" به دنیا آمد.
به دنبال درخشش در فوتبال حرفه ای ایتالیا و تیم ملی آرژانتین، گابریل به شهرت و مقبولیت بالایی رسید، او در عین حال که در ساخت آگهی های بازرگانی شرکت میکرد و به شبکه های متعدد تلویزیونی دعوت میشد، اما زمان کمتری را به خانواده اش اختصاص میداد.
به دنبال این حواشی باتی گل برای نشان دادن علاقه خود به خانواده اش در سال 1996 در جریان پیروزی 2_1 مقابل میلان پس از به ثمر رساندن گل برتری تیمش رو به دوربین های تلویزیونی خطاب به همسرش فریاد زد " آیرینا دوستت دارم"!
داشتن جاذبه جنسی و تناسب اندام منحصیر بفرد، گابریل را به چهره مشهور و محبوب در میان زنان ایتالیایی و آرژانینی بدل کرده بود.
در سال 1997 دومین فرزند باتیستوتا "لوکاس" به دنیا آمد و دو سال بعد هم صاحب سومین فرزند خود ، "خواکین" شد.
فرزند چهارم او نیز "ساموئل" نام دارد.
در سال 2000 زمانیکه باتیستوتا برای باشگاه "آ اس رم" بازی میکرد به همراه خانواده اش به شهر رم پایتخت ایتالیا سفر کرد، دو سال بعد از اینکه ساموئل به دنیا آمد باتیستوتا به صورت قرضی به اینتر رفت.
در سال 2002 پس از 10 سال حضور در ایتالیا ، به دنبال قرارداد هنگفت و پر سر صدای گابریل با "العربی" یکی از تیمهای محلی قطر، خانواده باتیستوتا به این کشور سفر کرد و پس از یک دوره مصدومیتهای پیاپی در مارس 2005 ، باتی گل به دوران فوتبال خود در قطر پایان داد و پس از آن به شهر "پرت" در استرالیا عزیمت کرد، در آپریل سال 2006 تیم فوتبال این شهر بنام " پرت گلوری" برای فروش گذاشته شد اما باتیستوتا به دلیل عدم وجود استعداد بالقوه در این تیم از خریدن آن صرف نظر کرد.


*فوتبال باشگاهی


ابتدای راه

در دوران کودکی، گابریل ورزشهای دیگری را به فوتبال ترجیح میداد، او به واسطه قد بلندی که داشت به بازی بسکتبال می پرداخت، اما بعد از قهرمانی آرژانتین در جام جهانی 1978 ، تحت تاثیر توانایی های "ماریو کمپس" قرار گرفت و به فوتبال روی آورد. بعد از بازی در خیابانهای شهر به همراه دوستانش و همچنین بازی در باشگاه کوچک "گروپو آلگریا" به تیم محلی " پلاتنسه جونیور" پیوست. هنگامی که به بازی در تیم پلاتنسه جونیور مشغول بود به تیم "رکونکئیستا" دعوت شد که در مسابقات استانی با برتری در مقابل "نیو ولز اولد بویز" از منطقه روزاریو به مقام قهرمانی رسید، 2 گلی که گابریل در این بازی به ثمر رساند توجه تیم مقابل رو به او جلب کرد و باعث شد که در سال 1988 به این تیم بپیوندد.


نیولز اولد بویز

باتیستوتا فوتبال حرفه ای را از باشگاه "نیولز اولد بویز" با مربیگری "مارسلو بیلسا" آغاز کرد، او مدتی بعد مربی باتیستوتا در تیم ملی آرژانتین هم شد. سال اول حضور گابریل در این باشگاه اصلا آسان نبود، او از خانه و خانواده و دوست دخترش "آیرینا" دور بود و شبها در اتاق کوچکی در استادیوم می خوابید و از لحاظ وزنی هم دچار مشکل بود که باعث کندی او شده بود. در پایان آن سال او به تیم کوچکتری به نام "دپورتیوو ایتالیانو" از بوینس آیرس که در مسابقات "کاراناواله کاپ" در ایتالیا شرکت میکرد، قرض داده شد و در پایان تورنمنت با 3 گل زده آقای گل جام شد.

تصویر


ریور پلاته

در اواسط سال 1989 باتیستوتا با یک پیشرفت چشمگیر به "ریور پلاته" بزرگترین باشگاه آرژانتین پیوست و برای این تیم 17 گل به ثمر رساند اما اوضاع اینگونه به نفع گابریل پیش نرفت. او با "دانیل پاسارلا" سرمربی تیم به مشکل برخورد و در میانه فصل از تیم کنار گذاشته شد

تصویر


بوکا جونیورز

در سال 1990 باتیستوتا به "بوکا جونیورز" پیوست در حالی که به مدت طولانی در این تیم فرصت بازی کردن پیدا نکرد و در این مدت گابریل نتوانست به فرم ایده آل خود برسد اما از ابتدای 1991 که "اسکار تابارز" سرمربی بوکا شد شرایط برای او عوض شد، تابارز به او اطمینان داشت و از او حمایت میکرد، اطمینان و حمایت اسکار تابارز باعث شد گابریل به سرعت پیشرفت کند و در پایان لیگ ضمن بدست آوردن عنوان آقای گلی لیگ همراه با بوکاجونیورز جام قهرمانی را بالای سر برد.

تصویر


فیورنتینا

در سال 1991 نایب رئیس باشگاه فیورنتینا تحت تاثیر مهارت های باتیستوتا که با تیم ملی آرژانتین در مسابقات کوپا آمریکا حضور داشت، قرار گرفت و او را به باشگاه فلورانسی وارد کرد. باتیستوتا شروع خوبی با این تیم در سری A داشت و در اولین فصل حضورش 13 گل به ثمر رساند. در فصل بعد ( 1992_93 ) فیورنتینا به سری بی سقوط کرد اما با این وجود باتیستوتا موفق شد 16 گل به ثمر برساند.در حالیکه همگان گمان میبردن باتیستوتا با توجه به پیشنهادات وسوسه انگیز تیمهای بزرگ اروپایی فیورنتینا را ترک کند اما او به فلورانس و ویولایی ها وفادار ماند و این تیم را در سری بی همراهی کرد، فیورنتینا یک سال بعد با 16 گلی که باتیستوتا در سری B به ثمر رساند با سرمربیگری "کلودیو رانیری" دوباره به سری A بازگشت.
باتیستوتا در فیورنتینا به فرم ایده آل خود رسید و در فصل 94_95 با 26 گل زده بهترین گلزن سری A لقب گرفت و با گلزنی در تک تک 11 مسابقه اول فصل رکورد "اتزیو پاسکوتی" 30 ساله را شکست. در فصل 95_96 به همراه فیورنیتنا قهرمان جام حذفی و سوپر کاپ ایتالیا شد.
بعد از ناکامی در رسیدن به عنوان قهرمانی لیگ با فیورنتینا، باتیستوتا تصمیم گرفت به تیم بزرگتری بپیوندد، اما فیورنتینا برای حفظ باتیستوتا "جووانی تراپاتونی" مربی سرشناس و پر افتخار ایتالیایی را به خدمت گرفت و به ستاره خود اطمینان داد که هر کاری را که برای بردن اسکودتو لازم است انجام خواهد داد. بعد از شروع فوقالعاده باتی گل و فیورنتینا در ابتدای فصل، او دچار مصدومیت شد و به مدت یک ماه از مسابقات دور ماند، از دست دادن باتیستوتا باعث از دست رفتن صدر جدول شد و به این ترتیب فیورنتینا فصل را در جایگاه سوم به پایان رساند و سهمیه حضور در لیگ قهرمانان اروپا را بدست آورد.

تصویر


آ اس رم

باتیستوتا فصل 1999_2000 با وسوسه فتح همزمان اسکودتو و لیگ قهرمانان اروپا در فیورنتینا ماند. با وجود نمایش امیدوار کننده ویولایی ها در ابتدای مسابقات ، در پایان فصل به مقامی بهتر رده هفتم در لیگ دست نیافتند و در مسابقات اروپایی هم در مرحله دوم گروهی از رقابتها کنار رفتند. در فصل بعد باتیستوتا در ازای مبلغ 70 بیلیون لیر ایتالیا با قراردادی 3 ساله و دستمزد سالانه 14.8 بیلیون لیر به آ اس رم پیوست. انتقال او به آ اس رم سر و صدای زیادی به پا کرد ، باتی گل در بین هواداران فیورنتینا از محبوبیت بی اندازه ای برخوردار بود و به همین دلیل با تجمع در مقابل در مقابل دفتر باشگاه خواهان فسخ قرار داد و بازگرداندن او به فلورانس را داشتند اما اعتراضات آنها ثمری نداشت و ستاره محبوبشان آنها را ترک کرده بود.
او سرانجام در آ اس رم به آرزوی دیرینه خود رسید و جام قهرمانی ایتالیا را بالای سر برد، آ اس رم از سال 1983 موفق به کسب عنوان قهرمانی ایتالیا نشده بود و این اولین قهرمانی گرگها به کمک باتی گل بعد از 18 سال بود.
در فصل بعد باتی گل شماره پیراهن خود را از 18 به 20 تغییر داد به نشانه 20 گلی که او در راه قهرمانی آ اس رم به ثمر رسانده بود، او همچنین در آخرین فصل حضورش در این تیم در سال 2002 در سن 33 سالگی پیراهن شماره 33 را به تن کرد.

تصویر


پایان فوتبال

باتیستوتا نتوانست در فصل آخر حضورش در رم نمایش مطلوبی ارائه دهد و به صورت قرضی به اینترمیلان رفت، و آنجا هم نتوانست آمار مطلوبی ارائه دهد و طی 12 مسابقه تنها 2 گل به ثمر رساند و در پایان فصل طی یک ترانسفر آزاد به تیم العربی قطر پیوست. او در قطر رکورد گلزنی را که متعلق به اسطوره قطری ها منصور مصطفی بود با 24 گل زده شکست. در پایان فصل تعداد گل های زده او از تعداد بازی هایی که در لیگ کرده بود بیشتر بود، او همچنین به عنوان بهترین گلزن در بین لیگهای عربی در سال 2004 جایزه "گلدن فوت" را دریافت کرد.

تصویر


فوتبال ملی

در سال 1991 باتیستوتا برای بازیهای کوپا آمریکا که در شیلی برگزار میشد به تیم ملی دعوت شد، او با 6 گل زده بهترین گلزن رقابتها شد و همراه با آرژانتین پیروزی های باشکوهی بدست اورد.
در سال 1993 باتیستوتا برای دومین بار با تیم ملی آرژانتین در مسابقات کوپا امریکا که در اکوادور برگزار میشد حضور داشت و دومین قهرمانی پیاپی را بدست آورد.
در جام جهانی 1994 علارغم شروع امیدوارکننده، آرژانیتن در مرحله یک شانزدهم نهایی در کمال ناباوری توسط رومانی حذف شد، علارغم حذف ناباورانه آرژانتین باتیستوتا موفق به زدن 4 گل شد که شامل هت تریک او در بازی افتتاحیه مقابل یونان بود.
در طول مسابقات مقدماتی جام جهانی 1998 ، باتیستوتا طی مشکلاتی که با "دانیل پاسارلا" سرمربی سابق ریور پلاته و سرمربی وقت آرژانتین داشت اکثر بازیها را از دست داد اما سر انجام دو طرف درگیری را کنار گذاشتند و باتیستوتا برای مسابقات جام جهانی دعوت شد. در نخستین بازی مقابل جامائیکا باتی گل دومین هت تریک خود را در جام جهانی ثبت کرد و در کنار ساندرو کوکسیچ و جاست فونتاین و گرد مولر قرار گرفت و همچنین اولین بازیکنی شد که طی دو دوره متوالی جام جهانی موفق به انجام هت تریک میشد. در این دوره آرژانتین توسط گل دقایق پایانی دنیس برگ کمپ از دور مسابقات حذف شد.
به دنبال ارائه نمایش های امیدوار کننده آرژانتین در مسابقات مقدماتی جام جهانی 2002 امیدها برای کسب موفقیت آرژانتین که هدایت آن را "مارسلو بیلسا" به عهده داشت بالا رفت و باتیستوتا اعلام کرد که در پایان این رقابتها برای همیشه از تیم ملی خداحافظی خواهد کرد، با این تصور که این خداحافظی با قهرمانی آرژانتین همراه خواهد شد.
اما آرژانتین که در گروه موسوم به گروه مرگ رقابتها قرار گرفته بود با تنها پیروزی خود مقابل نیجریه و شکست 1-0 مقابل انگلستان و تساوی 1-1 مقابل سوئد از گردونه رقابتها کنار رفت و به این ترتیب باتی گل خداحافظی تلخی با فوتبال ملی داشت، هنوز اشکهای باتیستوتا هنگام خداحافظی و حذف از مرحله گروهی در اذهان هواداران آرژانتینی پاک نشده است، از سال 1962 این اولین بار بود که آرژانتین در مرحله گروهی رقابتها حذف میشد.


باتیستوتا فوتبال خود را در سال 2005 به پایان رساند و به شهر "پرت" در استرالیا رفت و از آنجا به آرژانتین برگشت.
با وجود اینکه مدارج مربیگری خود را در آرژانتین کامل کرد اما اخیرا هیچگونه فعالیت فوتبالی نداشته است، باتیستوتا در زمان برگزاری جام جهانی 2006 به عنوان مفسر شبکه "تلویزا دیپورتس" در تلویزیون حضور داشت.
او اخیرا یک شرکت استعداد یابی در آرژانتین تاسیس نموده و بعنوان دبیر فنی باشگاه حرفه ای "کولون" فعالیت میکند.

تصویر


آمار و ارقام:

باشگاهی

نیولز اولد بویز 21 بازی 7 گل
ریور پلاته 7 بازی 4 گل
بوکاجونیورز 39 بازی 22 گل
فیورنتینا 332 بازی 207 گل
آ اس رم 81 بازی 33 گل
اینتر 12 بازی 2 گل
العربی 21 بازی 25 گل

مجموع 493 بازی 306 گل


ملی 105 بازی 81 گل



افتخارات باشگاهی و ملی :

_قهرمانی لیگ کلاسورا آرژانتین با تیم جوانان بوکاجونیورز _ 1990_91
_قهرمانی سری B ایتالیا با فویرنتینا 1993_94
_قهرمانی کوپا ایتالیا با فیورنتینا 1995_96
_قهرمانی سوپرکاپ ایتالیا با فیورنتینا 1996
_قهرمانی سری A ایتالیا با آ اس رم 2000_2001
_قهرمانی سوپرکاپ ایتالیا با آ اس رم 2001
_قهرمانی کوپا آمریکا در سالهای 1991و 1993
_قهرمانی جام کنفدراسیون ها همراه با آرژانتین در سال 1992


افتخارات شخصی:

_آقای گل مسابقات کوپا آمریکا در سالهای 1991 و 1995
_آقای گل سری A در سال 1995
_بهترین بازیکن خارجی سری A در سال 1999
_سومین بازیکن برتر جهان در سال 1999
_آقای گل لیگ قطر در سال 2004
_بهترین بازیکن کشور آرژانتین در سال 1998
_بهترین گلزن تاریخ باشگاه فیورنتینا
_بهترین گلزن تاریخ تیم ملی آرژانتین
_ قرار گرفتن در لیست FIFA 100

#6
juventus_farzad

juventus_farzad

    تیفوسی یوونتوس

  • اعضا
  • 693 ارسال

الساندرو کاستاکورتا


تصویر

نام: الساندرو کاستاکورتا
تاریخ تولد:24 آپریل 1966
محل تولد: اراگو،ایتالیا
لقب: "بیلی"
پست: دفاع مرکزی
قد:183


تصویر


A.C MILAN

458 بازی و 3 گل

الساندرو کاستاکورتا در سال 1986 و در حالی که 20 سال داشت به تیمه "میلان" پیوست و به مدت 20 سال در میلان بازی کرد و در یک مقطع کوتاه و به مدت 1سال به تیمه " ای سی مونتزا" پیوست.
اورا در کنار فرانکو بارسی،پائولو مالدینی و مائور تاسوتی به عنوان بهترین بازیکنان در این پست میشناسند که در کنارهم یکی از قدرتمند ترین خطوط دفاعی سری آ و حتی اروپا را در دهه ی نود میلادی تشکیل داده بودند.
کاستاکورتا که در بین هوادارن میلان به عنوان "بیلی" شناخته شده بود توانست هفت بار با میلان به عنوان قهرمانی سری آ و پنج مرتبه هم به عنوان قهرمانی اروپا برسد.او تصمیم گرفت در فصل 06-2005 از میلان خداحافظی کند اما تصمیم گرفت قرارداد خود را 1سال دیگر با میلان تمدید کند و تا سن چهل سالگی برای میلان بازی کرد.او به عنوان پر سن و سال ترین فوتبالیست تاریخ لیگ قهرمانان اروپا به حساب میاید و با شکست 1-0 میلان مقابل "آاک آتن" در 21 نوامبر 2006 و با سن 40 سال و 211 روز رکورد دروازبان بلژِیکی "دانی ورلیندن" را که با 40 سال و 116 شکست و به این عنوان رسید.
در 7می سال 2007 در سن 41 سالگی او اعلام بازنشتگی کرد.در پایان فصل 07-2006 او به عنوان دستیار دوم در کنار "کارلو آنچلوتی" ماند و برای آخرین بار به عنوان بازیکن اصلی در 19 می 2007 در باخت 2-3 میلان مقابل اودینزه به بازی رفت.
او اولین گل خود را از روی نقطه ی پنالتی و در فصل 92-1991 در مقابل "رم" به ثمر رساند.

تصویر

بازی های ملی
59 بازی و 2 گل

در سال 1990 به تیم ملی ایتالیا دعوت شد و به عنوان نقطه اتکای ایتالیا در خط دفاعی به شمار می آمد.او برای ایتالیا در جامهای جهانی 1994 در امریکا و 1998 در فرانسه بازی کرد و همینطور در جام ملتهای اروپا "یورو 96" کشورش را همراهی کرد.بعد از دست دادن فینال باشگاههای اروپا در سال 1994 به همراه میلان او دیدار نهایی جام جهانی 1994 مقابل برزیل را هم از دست داد و این دو بدشانسی بزرگ در دوران بازی کاستاکورتا بود.
او در سال 1998 با 59 بازی از ماموریت خود در تیم ملی کناره گیری کرد.

دوران مربی گری

بعد ازکناره گیری از فوتبال در سال 2007 کاستاکورتا کار مربی گری خودش را به عنوان دستیار دوم کارلو آنچلوتی آغاز کرد،بعد از موفقیت در پایان فصل با میلان رسانه های ایتالیا از تمایل "بیلی" برای سرمربی گری یکی از تیمهای دسته های پایین ایتالیا منتشر کردند.
در اکتبر سال 2008 او به دنبال اخراج جوزپه بروکاتو از سرمربی گری تیم "مانتوا" کاستاکورتا به عنوان سرمربی این تیم که در سری بی بازی میکرد انتخاب شد،با این حال روند نتیجه نگرفتن مانتوا با کاستاکورتا هم ادامه داشت و او نتوانست نتایج این تیم را بهبود ببخشد،و سرانجام پس از شکست 0-1 مقابل "ویچنزا" استعفا داد مانتوا در آن فصل فقط چهار امتیاز تا منطقه ی سقوط فاصله داشت.



افتخارات و عناوین

میلان:

سری آ ایتالیا:1988،1992،1993،1994،1996،1999،2004
کوپا ایتالیا:2003
سوپرجام ایتالیا:1988،1992،1993،1994،2004
لیگ قهرمانان اروپا:1989،1990،1994،2003،2007
سوپر جام اروپا: 1989،1990،1994،2003،2004

#7
juventus_farzad

juventus_farzad

    تیفوسی یوونتوس

  • اعضا
  • 693 ارسال

آریگو ساکی


تصویر


نام: آریگو ساکی
تاریخ تولد: 1 اپریل 1946
محل تولد: فوسیگنانو،ایتالیا
پست: مربی

اریگو ساکی یک مربی بزرگ فوتبال به شمار می رود. او برای موفقیتهایی که به عنوان مربی با تیمهای ایتالیایی،به خصوص "میلان" کسب کرده دارای مشهوریت بسیار زیادی شده بود.
ساکی هیچ وقت به صورت حرفه ای به بازی فوتبال به عنوان بازیکن نپرداخت و قبل از آن که پا به عرصه ی مربی گری بگذارد یک کفش فروش بود.

دوران مربی گری قبل از حضور در میلان:


ساکی با تماشای فوتبال تهاجمی تیمهایی مثل برزیل،رئال مادرید،هلند رشد کرده بود و به این معناست که سبک مربی گری ساکی در مقابل فوتبال تدافعی ایتالیا در آن زمان بود.
او دوران مربیگری خود را تیم شهر کوچک خودش،"برانکا لوگو" آغاز کرد چون به آندازه ی کافی به عنوان بازیکن نمی توانتست برای تیم مفید باشد.او با این تیم بردهای خوبی به دست آورد ساکی در این باره می گوید:" من بیست و شش سال داشتم،دروازبان تیم من سی ونه سال و مهاجم هدف تیم سی و دو سال داشتند.من باید با آنها پیروز می شدم."
او قبل از پیوستن به "چزنا" به تیم "برلا" پیوست که در Serie B بازی می کرد پیوست و در آنجا با تیم جوانان کار می کرد. بعد از آن به "ریمینی" پیوست که در Serie C1بازی می کرد و با آنها به مقام اول رسید.
موفقیتهای ساکی زمانی شروع شد که او به "فیورنتینا" به عنوان مربی تیم جوانان پیوست.موفقیت های او با تیم جوانان،توجه مسئولان تیم "پارما" را که در Serie C1 بازی میکرد به خودش جلب کرد.در اولین فصل حضور باعت ترقی این تیم شد.در فصل بعدی تنها 3 امتیاز با رفتن به Serie A فاصله داشتند که با بی دقتی از دست رفت.با این حال مهمترین بخش حضور ساکی در پارما دو برد مهم در جام حذقی بود. در بازیهای گروهی توانستند با نتیجه 0-1 میلان را شکست دهند و بار دیگر این بار در بازی رفت مرحله ی حذفی 0-1 میلان را شکست دادند. این دو برد کافی بود تا نظر "سیلویو برلسکونی" مالک تیم یملان را به خودش جلب
کند.او ساکی را به عنوان سر مربی میلان انتخاب کرد.

تصویر

میلان:

1991-1987
در میلان ساکی با مشکل اعتبار مواجه شد. روزنامه ها معتقد بودند که او نمی تواند با ستاره های میلان ارتباط خوبی بر قرار کند و او هیچ وقت در میلان نتیجه نخواهد گرفت. با این حال ساکی با یک اصطلاح طنز گفت: " یک اسب سوار هیچ وقت روی اسب متولد نشده". ساکی موفقیت خود در میلان را با گرفتن پشت سر هم دو جام اروپا که یک موفقیت باور نکردنی بود بدست آورد.
ساکی موفقیت خود را مدیون مثلث هلندی تیم مارکو وان باستن،رود گولیت و فرانک ریکارد بود اگر چه بازیکنان بزرگ دیگری مثل فرانکو بارسی،ربرتو دونادونی و پائولو مالدینی هم از ارکان موفقیت میلان بودند.
اولین فینال اروپایی در سال 1989 در مقابل "استوا بخارست" که میلان توانست بازی را با نتیجه 0-4 پیروز شود که گلهای این بازی را گولیت و فان باستن هر کدام دو گل به ثمر رساندند که با این گلها میلان برای اولین بار توانست بعد از بیست سال جام ههرمانی را بالای سر ببرد.
در مرحله ی نیمه نهایی میلان توانست رئال مادرید را در مجوع با نتیجه ی 1-6 شکست دهد و به فینال برسد نتیجه ای که باعث شد از میلان به عنوان بهترین باشگاه نام برده شود.
بازی در یک چهارم نهای مقابل "وردربرمن" یک بازی سخت برای میلان بود و میلان در مجوموع دو بازی توانست با نتیجه ی 0-1 و با گل فان باستن که از روی نقطه ی پنالتی زده شد به مرحله بعدی صعود کند.
دیدار در مقابل "ستاره سرخ بلگراد". در این بازی دونادونیزندگی خودش رو مدیون پزشک تیم ستاره سرخ بود، به علت خطای بد بازی کن تیم بلگراد به روی دونادونی پزشک این تیم برای باز کردن راه اکسیژن به ششهای دونادونی مجبور شد گلوی او را بشکافد. بازی رفت دو تیم 1-1 مساوی شد و بازی برگشت به علت حواشی زیاد در دقیقه 64 نیمه کاره ماند اما در روز بعد بازی از سر گرفته شده بود که تا آن لحظه میلان 1-0 شکست خورده بود اما در نهایت در ضربات پنالتی میلان به مرحله ی بعدی صعود کرد.

دوران مربی گری بعد از حضور در میلان:

ساکی مدتی هم در لیگ اسپانیا مربی گری کرد. در سال 1998 بعد از گذراندن دوران موفق در"رسونری" ساکی به "اتلتیکو مادرید" پیوست.او با اتلتیکو به عنوان سیزدهم لیگ رسید و در مرحله ابتدایی جام حذفی،حذف شدند.
او بعدها و در فصل 2005-2004 به عنوان مدیر تیم فوتبال رئال مادرید به شهر مادرید باز گشت.

افتخارات و عناوین


پارما:
قهرمان سری سی 1

میلان:

سری آ: 1988
سوپر کاپ ایتالیا: 1988
جام قهرمانان اروپا:1989،1990
سوپر جام اروپا: 1989،1990
جام باشگاههای جهان: 1989،1990

#8
quagliarella

quagliarella

    بازیکن ذخیره یوونتوس

  • اعضا
  • 2863 ارسال


الیور بیرهوف


تصویرتصویر



نام : الیور بیرهوف
تاریخ تولد : 1 می 1968
محل تولد : کارلسروهه ، آلمان تصویر
پست : مهاجم
قد : 191


الیور بیرهوف در تاریخ 1 می 1968 در کارلسروهه آلمان متولد شد. خیلی دیر به تیم ملی رسید اما با بازیهای زیبا توانست در کنار یورگن کلینزمن بدرخشد. او زننده ی اولین گل طلایی بین الملی تاریخ فوتبال است و گل طلایی او در دیدار فینال رقابتهای جام ملتهای اروپا باعث سومین قهرمانی تیم ملی آلمان در اروپا شد. جایگیری خوب، شم گلزنی خوب، ضربات سر عالی باعث تمایز او از سایر مهاجمین میشد.



فوتبال باشگاهی

بیرهوف برای نه باشگاه فوتبال در چهار لیگ مختلف بازی کرده است.او در سری آ ایتالیا 103 گل به ثمر رسانده است و یکی از بهترین گلزنان خارجی تاریخ لیگ ایتالیا است.بیرهوف در فصل 97-98 برای اودینزه 27 گل به ثمر رساند و آقای گل سری آ لقب گرفت.هرچند که وی در بوندس لیگا موفقیتی کسب نکرد اما در اودینزه و تحت مربیگری آلبرتو زاکرونی خوش درخشید و در همان دوره جایگاهش را در تیم ملی به دست آوردو در سال 98 پس از سه فصل حضور موفق در اودینزه به میلان پیوست که در اولین فصل حضورش اسکودتو را با میلانی ها فتح کرد.
او پس از یک فصل حضور در لیگ 1 فرانسه و تیم موناکو به سری آ برگشت و فوتبالش را در کیوو و در پایان فصل 2002-03 به اتمام رساند. بیرهوف در آخرین بازی خود که مقابل یوونتوس بود هتتریک کرد ، دیداری که یووه ی از قبل قهرمان شده 4-3 کیوو را شکست داد.


باشگاه هایی که بیرهوف در آن حضور داشت :


تصویر 1986-1988 31بازی و 4 گل

الیور در سن 18 سالگی به عضویت بایر یردینگن درآمد. و در آخرین فصل حضورش در این تیم به تیم ملی زیر 21 ساله های آلمان دعوت شد.


تصویر 1988-1990 34 بازی و 6 گل


تصویر 8 بازی بدون گل


تصویر 1990-1991 32 بازی و 23 گل

رفتن بیرهوف به سالزبورگ موجب آغاز درخشش او شد و توانایی های خودش را در یک فصل حضور در سالزبورگ نمایان ساخت.

تصویر 1991-1995 117 بازی و 48 گل

در سال 91 به سری آ آمد ، در اولین فصل حضورش در آسکولی 17 بازی انجام داد که قادر به زدن بیش از 2 گل نشد ، با سقوط آسکولی به سری بی در این تیم ماند و سه فصل بازی در سری بی را تجربه کرد

تصویر 1995-1998 86 بازی و 57 گل

در اودینزه هم حضور نسبتا خوبی داشت و در فصل سوم حضورش با این تیم با 27 گل آقای گل سری آ شد ، که موجب شد میلان او را به خدمت بگیرد. اوج فوتبال بیرهوف در آخرین فصل حضورش در اودینزه و اولین فصل حضور در میلان بود (1998) ، که در همین سال عنوان مرد سال فوتبال آلمان را به خود اختصاص داد.

تصویر 1998-2001 91 بازی و 38 گل

در اولین فصل حضورش در میلان ، میلانی ها اسکودتو را فتح کردند . در سن 33 سالگی نیز با افتی که داشت میلان او را به موناکو فروخت.

http://www.shiaupload.ir/images/50786661412917380870.png 2001-2002 18 بازی و 5 گل



http://www.shiaupload.ir/images/11438379043200884341.png 2002-2003 26 بازی و 7 گل

الیور بیرهوف در سال 2003 از دنیای فوتبال خداحافظی کرد.


فوتبال ملی http://www.shiauploa...54656455241.png

10 بازی و 7 گل برای زیر 21 ساله های آلمان 1998-1990
70 بازی و 37 گل برای تیم ملی آلمان 1996-2002


بیرهف اولین بازی ملی اش را در بازی دوستانه مقابل پرتغال به تاریخ 21 فبریه 1996 انجام داد. و در دومین بازی ملی اش در تاریخ 27 مارچ 1996 با دو گل خود دانمارک را شکست داد. بیرهف با 37 گل ششمین گلزن برتر تیم ملی آلمان محسوب میشود ، که از مهمترین گلهایش میتوان به دو گلش در مقابل جمهوری چک در فینال یورو 96 اشاره کرد که در آن بازی بیرهو به عنوان بازیکن تعویضی به میدان آمد و با دو گل خود ، یکی در وقتهای قانونی بازی و دیگری در وقت اضافه آلمان را که 1-0 عقب افتاده بود قهرمان یورو 96 کرد.
بیرهوف در یورو 1996 ، 2000 و دو جام جهانی 98 و 2002 حضور داشت ، آخرین بازی اش برای تیم ملی آلمان را در فینال جام جهانی 2002 مقابل برزیل انجام داد ، در نیمه دوم این بازی به میدان آمد اما نتوانست آلمان را از شکست 2-0 نجات دهد.

افتخارات

باشگاهی:
قهرمانی سری آ 1998-99 (میلان)

ملی:
قهرمانی یورو 96
نایب قهرمانی جام جهانی 2002

شخصی:
آقای گل سری آ 1997-98 (اودینزه)
مرد سال فوتبال آلمان 1998


#9
alex74

alex74

    بازیکن ذخیره یوونتوس

  • اعضا
  • 2061 ارسال
  • Locationiran
فرانک رایکارد

[img width=480 height=153]http://img4up.com/up2/85148182173559762321.jpg[/img]

نام : فرانکلین ادموندو رایکارد
تاریخ تولد : 30 سپتامبر 1962
محل تولد : امستردام- هلند
قد : 1/90
پست بازی : مدافع - هافبک دفاعی

تصویر

اژاکس
1987-1980 206 بازی - 46 گل
رایکارد اولین بازی خود را برای اژاکس در حالیکه تنها 17 سال داشت انجام داد. در فصل 81 -1980 در اولین فصل حضورش 23 بازی دیگر برای این تیم انجام داد و 4گل به ثمر رساند.
در فصل 82 - 1981برای اولین بار به همراه اژاکس قهرمان هلند شد.
درفصل83 - 1982 برای دومین بار متوالی قهرمان هلند شد.
رایکارد به مدت هفت و نیم فصل در این تیم بازی کرد.در فصل 88 - 1987 با مربی ان سال های اژاکس یعنی یوهان کرایف درگیری پیدا کرد و گفت که دیگر تحت هیچ شرایطی با بودن کرایف در اژاکس نخواهد ماند.وبا تیم اسپورتینگ پرتغال قرارداد بست اما به خاطر اینکه با این تیم دیر قرارداد بست نتوانست برای این تیم بازی کند.او بلافاصله به عنوان بازیکن قرضی به تیم رئال زاراگوزا اسپانیا پیوست و تنها در 11 بازی برای این تیم به میدان رفت .

تصویر

میلان
1988-1993 142 بازی - 16 گل

رایکارد 5 فصل در میلان حضور داشت در ان زمان اریگو ساکی مربی میلان بود. رایکارد بازیکن محوری میلان محسوب می شدویک مدافع مرکزی در کلاس جهانی محسوب می شدکه در کنار دو هموطنش مارکو فان باستن ورود گولیت برای میلان بازی می کردند.رایکارد 2 بار با میلان جام اروپا را برد سال 1989 در مقابل استوا بخارست رومانی وسال 1990 در برابر بنفیکا پرتغال که در فینال 1990 تنها گل میلان توسط رایکارد زده شد.

بازگشت به اژاکس

1995 - 1993 55 بازی-19 گل

پس از 5 فصل بازی در میلان ایتالیا در سال 1993 دوباره به اژاکس برگشت .لوییز ون گال هدایت تیم اژاکس را به عهده داشت.
رایکارد به همراه دنی بلیند خط دفاع با تجربه ومستحکمی برای این تیم ساخته بودند.در فصل 95 - 1994 اژاکس بدون شکست قهرمان هلند شد.
درسال 1995 رایکارد در فینال جام اروپا (که به لیگ قهرمانان تغییر نام داده شده بود) مقابل میلان به برتری رسید وقهرمان شد.

تصویر

تیم ملی هلند

1994 -1981 73 بازی - 10 گل

اولین بازی خود را در تیم ملی هلند در سال ان1981 انجام داد.در فینال جام ملت های اروپا تیم جمهوری شوروی را شکست داد(2 -0 ) وقهرمان شد.
در کنار رونالد کومن دفاع مرکزی هلند را تشکیل داده بودنداو همچنین در جام های جهانی 90 و94 و جام ملت های 92برای هلند بازی کرد .
در جام ملت های اروپا سال 1992گل مساوی هلند مقابل دانمارک (2 - 2 ) را به ثمر رساند اما هلند در ضربات پنالتی باخت وبه فینال نرسید.
در یک چهارم نهایی جام جهانی 1994 با نتیجه (2 -3 ) مغلوب برزیل شد.

دوران مربی گری

در سال 1998 به عنوان دستیار مربی زیر نظر گاس هیدینک شروع به کار کرد.
در جام ملت های اروپا مربی تیم ملی هلند بودکه درای رقابت ها 3 پیروزی بدست اورد(1-0 ) مقابل جمهوری چک - (3 - 0 ) دانمارک - (3 -2 ) فرانسه.
در مرحله یک چهارم نهایی بزرگترین دسناورد رایکارد با پیروزی (6 - 1) مقابل یوگسلاوی رقم خورد.
تیم هلند در این تورنمنت زیباترین فوتبال را به نمایش گذاشت اما در مرحله نیمه نهایی در یک بازی دراماتیک در ضربات پناتی مغلوب ایتالیا شد ورایکارد بلافاصله استعفا داد.

اسپارتا روتردام

در فصل 2002- 2001 مربی اسپارتا روتردام قدیمی ترین تیم حرفه ای هلند شداما تیم تحت رهبری او از لحاظ مالی وضعیت چندان مناسبی نداشت. اسپارتا روتردام برای اولین بار در تاریخ خود به دسته دوم سقوط کرد و رایکارد از کار برکنار شد.

بارسلونا

2008 - 2003

در فصل 2004 - 2003 به عنوان مربی بارسلونا انتخاب شد.در ان سال خوان لاپورتا رئیس جدید باشگاه شد اما هواداران از انتخاب لاپورتا خوشحال نشدند زیرا لاپورتا اجازه نداده بود دیوید بکام به بارسلونا بپیوندد.لاپورتا برای اینکه هوادران بارسلونا را راضی نگه دارد با رونالدینیو قرارداد بست.
رایکارد شروع ناامید کننده ای در بارسا داشت به همین خاطر طرفداران این تیم خواستار استعفای او شدند.اما این تیم کم کم راه خود را پیدا کردو در پایان فصل نایب قهرمان شد. رایکارد در دومین سال حضور خود در بارسا بازیکنان جدیدی (دکو - اتوئو - مارکز - ژولی) را به این تیم اوردهمچنین بازیکنان جوانی که از قبل در تیم جوانان باشگاه اموزش دیده بودند( والدز - پویول - ژاوی - اینیستا ). رایکارد با پشتیبانی قوی لاپورتا به یک تیم ثروتمند تبدیل کرد.
او اولین مربی بارسلونا بود که توانست 2 باررئال مادری را در سانتیاگو برنابئو شکست دهد.کاری که مربیانی همچون کرایف - ون گال و اراگونس نتوانستند انجام دهند.
در 8 می 2008 پس از شکس 4 -1 در برابر رئال مادرید لاپورتا اعلام کرد درپایان فصل 2008 -2007 رایکارد دیگر مربی بارسا نخواهد بود.

گالاتاسرای

2010 -2009

در 5 ژوئن 2009 رایکارد قراردادی 2 ساله با تیم گالاتاسرای ترکیه بست اما در 19 اکتبر 2010 از کا برکنار و گئورگ حاجی جانشین او شد.

عربستان سعودی

2011

پس از جام ملت های اسیا در سال 2011 رایکارد اعلام کرد علافه مند است مربی تیم ملی ایران شود و امیدوار است در این تیم کار کنداما فدراسیون فوتبال ایران بدون اینکه گفتگو ومذاکره ای با رایکارد داشته باشد با کارلوس کیروش مربی پرتغالی قرارداد بست.
در 28 ژوئن 2011 پس از مذاکراتی که با فدراسیون فوتبال عربستان سعودی داشت مربی گری این تیم را قبول کرد.

عناوین کسب شده به عنوان بازیکن

اژاکس
لیگ هلند : 1982 - 1983 - 1985 - 1994 - 1995
سوپرکاپ : 1993 - 1994
جام حذفی : 1983 - 1986 -1987
جام در جام اروپا :1987
لیگ قهرمانان اروپا : 1995
--------------------------------------
میلان
لیگ ایتالیا : 1992 - 1993
سوپر کاپ : 1988 - 1992
جام اروپا : 1989 - 1990
سوپرکاپ اروپا : 1989 - 1990
جام بین قاره ای : 1989 - 1990
----------------------------------------
تیم ملی هلند
جام ملت های اروپا : 1988
------------------------------------
عناوین کسب شده به عنوان مربی

بارسلونا
لیگ قهرمانان اروپا : 06 / 2005
لالیگا : 2005 /2004 - 2006 / 2005
سوپر کاپ : 2005 - 2006
--------------------------------------
عناوین شخصی

مرد سال فوتبال هلند : 1985 - 1987
بهترین بازیکن خارجی سری ا : 1992
مربی سال اروپا : 06 / 2005
مربی منتخب تیم اروپا : 2006
بهترین مربی باشگاهی جهان به انتخاب فدراسیون تاریخ وامار: 2006
مربی سال لا لیگا : 2005 - 2006

#10
obsidian

obsidian

    هوادار یوونتوس

  • اعضا
  • 146 ارسال
-------------------------------------------------------------------------------- بابی چارلتون که با شوتهایش دروازبانان جرعت مقابله نداشتند بابی چارلتون و جایزه ی بهترین بازیکن اروپا در سال 1966 متولد: 11 اکتبر 1937 ملیت: انگلیسی پست: مهاجم ویژگی ها: جنگنده - شوتهای ویران کننده افتخارات مهم شخصی: بهترین بازیکن اروپا در سال 1966 بهترین بازیکن جام جهانی 1966 بهترین گلزن تاریخ تیم انگلیس افتخارات ملی : قهرمان جام جهانی 1966 افتخارات باشگاهی : قهرمان لیگ فوتبال انگلستان در سالهای 1957 ، 1965 و 1967 قهرمان FA cup : در سال 1963 قهرمان لیگ اروپا در سال 1968 قهرمان FA Community Shield در سالهای 1956 ، 1957 ، 1965 و 1967 زندگی نامه ورزشی وی خیلی کوتاه خواهد بود چون او کل دوران اوج خود را در یک تیم سپری کرد. وی در تیم مدرسه فوتبال ایست نورث امبرلند کشف شد و در 19 سالگی و در سال 1956 به منچستر پیوست و تا سال 73 در منچستر ماندگار شد. 17 سال بازی در منچستر نشان از علاقه، تعصب و آمادگی بدنی وی دارد. چارلتون در 606 بازی در منچستر 199 گل به ثمر رسانده ، رکورد بیشترین حضور او توسط رایان گیگز در فینال مسکو سال 2008 شکسته شد. از افتخارات او سه قهرمانی لیگ انگلیس در 57-65-67 / قهرمانی در جام حذفی 63 / قهرمانی در جام باشگاههای اروپا در سال 68 می باشد. در سال 73 وی منچستر را به قصد پرستون نورث اند ترک می کند و یک فصل را در این تیم بازی می کند که در 38 بازی 8 گل به ثمر میرساند. و بالاخره در سن 37 سالگی تصمیم به خداحافظی از مستطیل سبز میگیرد. در رده ملی وی در 3 دوره جام جهانی (62-66-70) بازی کرد که اوج قدرت وی در جام جهانی 66 لندن بود که چشم ها را خیره کرد. اولین بازی ملی وی در سال 58 مقابل تیم اسکاتلند انجام شد که با برتری 4 بر صفر انگلیس به پایان رسید. وی در جام جهانی 66 با بازیهای درخشان خود و با غلبه بر آلمان به مقام قهرمانی رسیدند که چارلتون به عنوان بهترین بازیکن جام هم برگزیده شد اما این پایان کار نبود و چارلتون در همین سال توپ طلای اورپا را هم مال خود کرد و بهتربن بازیکن اروپا شناخته شد. در این سال انگلستان با بزرگان خود از جمله بنکس در دروازه - بابی مور - هورست - هانت و ... آلمان آماده را مغلوب کرد تا کاپ قهرمانی به خانه برگردد. بابی چارلتون در 106 بازی ملی ، 49 گل به ثمر رساند که این تعداد گل زده هنوز هم پابرجاست. در دوره مربیگری هم در سال 74 تا 84 برای تیم ویگان اتلتیک خدمت کرد و از سال 84 تاکنون هم عضو هیئت رئیسه باشگاه منچستر بوده است. درخشش "بابی چارلتون" در عرصه نگارش "سر بابی چارلتون" این بار نه عنوان برترین فوتبالیست که عنوان بهترین اتوبیوگرافی‌نویس انگلیس را از آن خود کرد. کتاب «اتوبیوگرافی: سال‌های بازی من در منچستر یونایتد» که توسط بابی چارلتون، فوتبالیست اسطوره ای اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 انگلیس نوشته شده، به عنوان بهترین زندگینامه خودنوشت از سوی منتقدان این کشور شناخته شد. این کتاب با اشاره های تاریخی این فوتبالیست مشهور به رویدادهای ورزشی، توانسته است توجه فوتبال دوست های جزیره را به خود معطوف کند. بابی چارلتون که به عنوان شوالیه ای مبارز در عرصه فوتبال، محبوب مردم انگلیس بود و به همین دلیل هم موفق به دریافت جایزه افتخار و لقب «سر» شد، همواره به عنوان شخصیتی متفاوت و لجباز مطرح بوده است. در این کتاب مطالب جالبی به چشم می‌خورد؛ از رابطه او با ران آتکینسون که او را با صفت «غرغروی کبیر» می نامید گرفته تا چگونگی روی آوردن او به فوتبال و... او ضمن معرفی زادگاهش و خانواده ای که در آن به دنیا آمد و بیشترشان هم از طبقه معدن چیان اشینگتون بودند، استعداد ویژه خود را در فوتبال ارثیه ای از سوی خانواده مادری اش می داند که بیشترشان به صورت ژنتیک فوتبالیست بودند. کلی میلبورن، از مشهورترین این بستگان است که در نیوکاسل توپ می‌زد. برای نسلی که هرگز شاهد فوتبال بابی چارلتون نبوده، این می‌تواند جالب باشد که سبک او به عنوان فصلی متفاوت از فوتبال، سال‌هاست که در مدرسه‌های فوتبال اروپا تدریس می‌شود. بکهام نیز در دوران رشد خود در این مدرسه فوتبال را فرا گرفت. بهترین تیم تاریخ از نگاه سر بابی چارلتون " سر بابی چارلتون " بازیکن اسطوره ای منچستر یوناید بهترین تیم تازیخ فوتبال از دیدگاه خود را روی کاغذ آورده است. او بهترین ها را از میان بازیکنان سالهای دور انتخاب کرده و تنها بازیکنان که هم عصر او نبوده اما در سیاهه بهترین ها حضور یافته اند، پیتر اشمایکل و روی کین هستند. دروازه بان : گوردون بنکس نمی توانستم از بین بنکس و اشمایکل یکی را انتخاب کنم اما در نهایت تصمیم گرفتم گوردون را برگزینم زیرا در طول دوران بازیگری خود با او روبه رو شده بودم. بازی مقابل گوردون شبیه یک کابوس بود. شما به عنوان یک مهاجم روحیه ی خود را از دست میدادید زیرا او همه ی توپ ها را مهار میکرد. در انگلستان با او هم تیمی بودم . بدون تعارف می‌گویم وقتی او را در درون دروازه‌ داشتیم، خیالمان از بابت گل نخوردن راحت بود. او یک قهرمان بود. فکر می‌کنم انتخاب درستی انجام داده‌ام. دفاع راست: یالما سانتوس او بین سال‌های 54 تا 66 در چهار جام جهانی شرکت کرد و بهترین مدافع راستی است که تاکنون دیده‌ام. او را در نقش دفاع وسط نیز دیده بودم ولی به نظر من او می‌توانست در همه جای زمین بازی کند. دفاع میانی: بابی مور برای انتخاب بهترین بازیکن این پست نیز به مشکل برخوردم. نمی‌توانستم "جان چارلز" را در این تیم جا ندهم ولی بابی نیز فوق‌العاده بود و ترکیب وی با "بکن‌باوئر" را بیشتر می‌پسندم. بابی می‌توانست بازی را پیش‌بینی کند حتی می‌توانست حرکت مهاجم روبرویش را حدس بزند و مانع از ادامه‌ی کارش شود. دفاع میانی: فرانتس بکن‌باوئر کیفیت بازی وی شباهت بسیاری با بابی‌مور داشت. بسیار عالی تکل می‌زد و با یک پاس می‌توانست جریان بازی را تغییر دهد. همیشه کنترل خوبی بر شرایط بازی داشت و هیچگاه نمی‌ترسید. بازی در برابر او کار بسیار مشکلی بود. دفاع چپ: سیلویو مارزولینی او در طول دهه‌ی 60 برای آرژانتین درخشید. بازیکن بسیار محکمی بود و در پست خود بهترین به شمار می‌رفت. سرعت زیادی نداشت ولی قدرت بازی خوانی او چیزی بود که همه را به تحسین وامی‌داشت. اوج هنرنمایی وی جام جهانی 1966 انگلیس بود. نوع بازی وی به شکلی بود که کنترل بسیار خوبی بر روی توپ داشت و همین مساله به وی فرصت می‌داد توپ را با خیال راحت از منطقه‌ی خطر دور کند. هافبک راست: میشل پلاتینی هافبک‌های زیادی مدنظر من بودند، ولی کلاس پلاتینی با سایرین تفاوت دارد. او می‌توانست در کمترین فضاها پاس‌ها را ارسال کند، کاری که هیچ کس نمی‌توانست آن را انجام دهد. به عنوان یک هافبک گل‌های بسیاری به ثمر می‌رساند و در زمان خود بهترین بود. هافبک میانی: آلفردو وی استفانو کاپیتان تیم، باهوش‌ترین بازیکنی که تاکنون وارد زمین فوتبال شده. نخستین باری که او را دیدم در جام قهرمانی باشگاه‌های اروپا بود و من از روی صندلی‌های برنابئو شاهد بازی او بودم. نمی‌توانستم از او چشم بردارم. با پاس‌های دقیق می‌توانست توپ را به همه جای زمین برساند. خوب گل می‌زد و به تیم اقتدار خاصی می‌داد. هافبک میانی: دانکن ادواردز حاکم مطلق میدان بود و غیر قابل مهار. فیزیک بدنی بسیار عالی داشت و می‌توانست به هر شکلی که شده توپ را از چنگ حریف درآورد. متاسفانه او در فاجعه‌ی مونیخ کشته شد و این مساله فقدان بزرگی هم برای منچستریونایتد و هم برای انگلیس بود. در فوتبال امروز هیچ بازیکنی را نمی‌یابم که به خوبی او باشد. او با هر مقیاسی فوق‌العاده بود. هافبک چپ: یوهان کرایف بسیار باهوش. مغزش برای فوتبال ساخته شده بود. کنترل‌هایش بر روی توپ بسیار عالی بودند و به شکل غریزی می‌توانست توپ‌های بسیار خوبی برای هم تیمی‌هایش ارسال کند. با استعداد بود و گل‌های زیادی به ثمر می‌رساند. حضور او در زمین به سایر بازیکنان روحیه می‌داد. مهاجم: پله برای انتخاب مهاجم بین سه گزینه فکر می‌کردم. پله، مارادونا و پوشکاش ولی نتوانستم پله را خارج از ترکیب قرار دهم. بیشتر مردم نیز پله را به پوشکاش ترجیح می‌دهند، زیرا چیزهای بیشتری راجع به او شنیده‌اند. شاید پله بیش از حد مورد توجه قرار گرفته باشد ولی اگر این دو را با هم مقایسه کنید، فاصله زیادی بین آنها نیست. زمانی که پله هزارمین گل خود را به ثمر رساند، تمام نشریه‌های دنیا عکس او را چاپ کردند و مطلب بسیاری درموردش نوشتند. وقتی این موضوع را به پوشکاش گفتم، وی در جواب گفت: «من هزارمین گلم را پنج سال پیش به ثمر رساندم!» شاید بهتر است پله و پوشکاش در بین دو نیمه با هم تعویض شوند! مهاجم: دیگو مارادونا او با سرعت زیادی توپ را حمل می‌کرد. دیگر هیچ بازیکنی را همانند او ندیده‌ام. حضور وی در تیم حریف شما را به وحشت می‌انداخت. به سختی می‌توانستند او را متوقف کنید و همیشه خودش را در موقعیتی قرار می‌داد که بتواند گلزنی کند. مربی: سرالکس فرگوسن فکر نمی‌کنم برای این تیم نیازی به مربی باشد. فقط باید به آنها بگویید با سیستم 3-3-4 بازی کنند یا 2-4-4 ولی اگر بخواهم کسی را برای مربی‌گری انتخاب کنم کسی جز الکس نخواهد بود. او تنها کسی است که می‌تواند هدایت چنین بازیکنانی را در دست بگیرد. نیمکت نشینان: پیتر اشمایکل: یک دروازه‌بان فوق‌العاده. بهترین دروازه‌بانی که یونایتد در تمام تاریخ داشته است. جان چارلز: اگر بخواهید به صورت رندوم تیمی را انتخاب کنید، نمی‌توانید چارلز را در آن جای ندهید. بازیکن بسیار بزرگی بود و روی تمام توپ‌های هوایی تاثیرگذار بود. روی‌کین: یکی رهبر مادرزاد بود و در زمین بازی‌های زیبایی ارایه می‌داد. در طول دوران بازیکنی‌اش اشتباه‌های زیادی انجام نداد ولی هرگاه مرتکب اشتباه می‌شد، پایش می‌ایستاد. فرانس پوشکاش: هیچ گاه موقعیت‌های تک به تک را از دست نمی‌داد و همه‌ی آنها را تبدیل به گل می‌کرد. رکورد گل‌های ملی او حیرت‌آور است. او در ترکیب رئال نیز گل‌های بی‌شماری به ثمر رسانده است

#11
juventus_farzad

juventus_farzad

    تیفوسی یوونتوس

  • اعضا
  • 693 ارسال

فرانکو بارزی



تصویر


نام: فرانکو بارزی
محل تولد: تراواگلیاتو (برشا)،ایتالیا
پست: سویپر
لقب: آقای کوچک

فرانکو بارزی در حال حاضر یکی مربیان تیم جوانان است،او در دوران بازی خودش در پست دفاع مرکزی بازی میکرد و او در تمام دوران فوتبال خود تنها در Serie A و برای میلان بازی کرد.در سال 1999 بارزی به عنوان نامزد بازیکن قرن باشگاه میلان انتخاب شد او برادر کوچکتر اسطوره ی باشگاه اینتر جوزپه بارزی است.
برادر بزرگترـ فرانکو،جوزپه،او را برای آزمایش به تیم جوانان اینتر برد،اما فرانکو در تست تیم جوانان اینتر رد شد.با وجود این شکست او بازی در تیم رویاهایش را کنار گذاشت و تصمیم گرفت شانس خود را در تیم میلان برای تست امتحان کند جایی که او را قبول کردند.

تصویر

A.C Milan


1977-1997 (719 بازی و 33 گل)

بارزی رهبر تیم میلان بود و این خط دفاعی بهترین خط دفاعی در آن دهه به شمار می رفت.در طی آن دوران،چهار نفر خط دفاعی میلان شامل فرانکو بارزی،پائولو مالدینی،آلساندرو کاستاکورتا و مائورو تاسوتی می شد که عنوان بهترین خط دفاع اروپا را بدست آوردند.بارزی یکی از معدود بازیکنانی هست که تمام دروان فوتبال خود را در یک تیم سپری کرده، که توانست در 719 بازی 33 گل به ثمر برساند، که این تعداد گل بر خلاف معمول مدافعان ایتالیایی بود که در سیستم دفاعی مخصوص خودشان "کاتناچیو" آموزش دیده بودند.از بارزی به عنوان یک مهاجم دفاعی یاد می شود به طوری که در ضد حملات به عنوان یک مهاجم حاضر می شد اما این باعث نمی شد که او وظایف دفاعی خود را فراموش کند.میلان به همراه بارزی توانست پیروز شش اسکودتو سه جام قهرمانی اروپا- بارزی در آخرین عنوان اروپایی خود با میلان نتوانست تیم را در فینال سال 1994 همراهی کند.در سالهای آخر فوتبال خود بارزی زوج مرکزی دفاع میلان را با پائولو مالدینی تشکیل می داد که او هم تقریبا دوران فوتبالی شبیه به بارزی داشت.
بعد از بیست سال حضور در میلان وقت خداحافطی فرا رسدید و باری در 24 جون سال 1997 از دنیای فوتبال به عنوان بازیکن کناره گیری کرد.
شماره 6 فرانکو توسط باشگاه میلان بایگانی شد که این کار در فوتبال ایتالیا کم اتفاق می افتد.

تصویر

بازی های ملی

بارزی در سه جام جهانی در سالهای 1982،1990 و 1994 برای بازی در تیم ملی انتخاب شد . بارزی عضو تیم ملی در یورو 1980 و همینطور تیم جام جهانی 1982 بود اما هرگز در این بازیها،به بازی گرفته نشد.
اولین بازی ملی بارزی بعد از سال 1982 و در بازی مقابل رومانی انجام شد.او جام 1986 را از دست داد و سر مربی ایتالیا "انتزو بارتزو" ترجیح داد از ترکیب مدافعان یوونتوس "کابرینی" و " جنتیله" به همراه "شیره آ" که در پست بارزی به عنوان لیبرو بازی می کرد برای دفاع استفاده کند.
بارزی در اوایل دوران حضور خود در تیم ملی با یک بد شانسی رو به رو شد که این بد شانسی همزمان شدن حضور او در تیم ملی با حضور "گائتانو شیره آ" که بدون شک انتخاب اول مربیان ایتالیا برای بازی در پست لیبرو بود و بارزی معمولا از ترکیب تیم خارج می شد.بنابراین او تصمیم گرفت در تیم ملی تا زمانی که بارتزو سر مربی باشد بازی نکند این کار باعث شد تا او یک دوره تا جام جهانی 1990 در تیم ملی حضور نداشته باشد.
وقتی که "آتزوری " از جام 1986 حذف شد شیره آ تصمیم گرفت از بازیهای ملی کناره گیری کند و این زمینه را برای حضور دوباره ی بارزی در تیم ملی فراهم کرد مسئولیت جانشینی شیره آ وقتی تلخ تر شد که شیره آ در یک تصادف اتومبیل در سن 36 فقط چند ماه قبل ازمیزبانی جام جهانی 1990 سالگی کشته شد. بنابراین بارزی اولین حضور خود را در جامهای جهانی را در سال 1990 داشت که آتزوری در مرحله ی نیمه نهایی به آرژانتین باختند اما در دیدار رده بندی توانستند انگلستان را شکست دهند و به مقام سوم برسند.
در سال جام جهانی 1994 او خود را خیلی نزدیک به بالا بردن جام جهانی می دید اما او در مرحله ی گروهی و در بازی مقابل نروژ مصدوم شد و بعد تلاشهای فراوان توانست در دیدار نهایی مقابل برزیل بازی کند.بارزی توانست 120 دقیقه در زمین بازی کند در بازیی که 0-0 به پایان رسدید.بارزی اولین پنالتی ایتالیا را از دست داد و ضربه ی خود را به بیرون زد.ایتالیا می رفت که برای اولین بار در فینال جام جهانی با ضربات پنالتی شکست بخورد.
بارزی یکی از شش بازیکنی است که هر سه نوع مدال در جام جهانی را برده اند.،مدال طلا در سال 1982،برنز 1990 و نقره 1994.
بارزی همچنین عضو تیم ملی المپیک ایتالیا در بازیهای المپیک تابستانی1984 در لس انجلس در کلیفرنیا بود.

عناوین و افتخارات:

میلان:

لیگ قهرمانان اروپا: 1994،1990،1989
جام باشگاههای جهان: 1990،1989
سوپر جام اروپا: 1994،1990،1989
سری آ ایتالیا: 1996،1994،1993،1992،1988،1979
سری بی: 1983،1981
سوپر جام ایتالیا: 1994،1993،1992،1988
میتروپا کاپ: 1982

ایتالیا:

جام جهانی: 1982
جام اسکانیا: 1991 در سوئد
مقام سوم جام جهانی: 1990

[size=11pt]عناوین شخصی:

توپ نقره اروپا : 1989
آقای گل جام حذفی ایتالیا 1990
بهترین بازیکن لیگ ایتالیا: 1990
بازیکن قرن باشگاه میلان:2004

#12
Alvinegro Praiano

Alvinegro Praiano

    داره تیفوسی میشه

  • اعضا
  • 33 ارسال
پله اعجوبه‌ی برزیلی بود که به پیراهن شماره‌ی ۱۰ شخصیت بخشید. پس از او بهترین‌های فوتبال، سنت او را با پیراهن شماره‌ی ۱۰ ادامه دادند و این پیراهن تدریجا رنگی از تقدس به خود گرفت. ولی پله این اسطوره‌ را چگونه شکل داد؟

زمانی که بازی‌گردانان خلاق شماره‌ی ۱۰ با توجه به دگرگونی سیستم‌های فوتبال و برای پاسخ به نیازهای تاکتیکی فوتبال مدرن، در قلب میدان‌ در حال شکل‌گیری بودند و هر یک با تعبیر خود فوتبال زیبا را معنا می‌کردند، پله مدت‌ها بود به عنوان گل‌زنی استثنایی، به چهره‌ای جهانی تبدیل شده بود. او در جام جهانی ۱۹۵۸ با گل‌های زیبا و حرکاتی حیرت‌آور، نام خود را بر سر زبان‌ها انداخته بود.
ولی پله در دوره‌ی کمال خود در مسابقات جام جهانی سال ۱۹۷۰ در مکزیک، در نقشی ظاهر ‌شد که پیش از او بازیکنانی چون آلفردو دی‌ استفانو، بابی چارلتون، جیانی ریورا و ولفگانگ اوورات در میانه‌ی میدان به عنوان هافبک‌های خلاق تهاجمی بازی می‌کردند. تفاوت در این بود که هیچکدام از این بازیکنان، فرهمندی، آوازه و نیز کمال‌یافتگی پله‌ی سال ۱۹۷۰ را نداشتند. بر این پایه بود که پله در آن دوره از مسابقات با پوشیدن پیراهن شماره‌ی ۱۰، به این شماره شخصیت و حتا می‌توان گفت تقدس بخشید‌و برای بازیکنان مشابه خود یک قالب مفهومی ساخت: «بازیکن شماره‌ی ۱۰».

پله گرچه به عنوان یک گلزن و تمام‌کننده‌ شناخته می‌شد، ولی در تاکتیک تیم ملی برزیل در سال ۱۹۷۰ در جایگاه بازیکنی در قلب زمین منظور ‌شد. او بیش از آن که یک تمام‌کننده باشد، یک سازنده بود. درست به همین دلیل بود که شمار گل‌هایی که پله در این بازی‌ها ساخت، بسیار بیشتر از گل‌هایی بود که شخصا به ثمر رساند. کارشناسان فوتبال متفق‌القول‌اند که زیباترین گل‌های پله در آن دوره از بازی‌ها، گل‌هایی هستند که خود او شخصا به ثمر نرسانده است. نباید فراموش کرد که در مسابقات مقدماتی جام جهانی ۱۹۷۰، تیم ملی برزیل با پاراگوئه، کلمبیا و ونزوئلا هم‌گروه بود و در برابر این تیم‌ها روی هم ۲۳ گل به ثمر رساند که از آن میان توستائو مهاجم ریزنقش، با ۱۰ گل بیشترین سهم را داشت.
در خود مسابقات جام جهانی نیز، جرزینهو بهترین گلزن تیم ملی برزیل بود و در جدول گلزنان آن دوره پس از گرد مولر مهاجم آلمانی، با شش گل به مقام دوم رسید. اگر بازی‌های آن دوره را مرور کنیم و نگاهی به گل‌های آن بیندازیم، پی می‌بریم که بیشتر آن‌ها توسط پله ساخته شده و در واقع مهاجمانی استثنایی چون توستائو و جرزینهو، بیشتر تمام‌کننده بوده‌اند. همین واقعیت کافی‌ست تا به جایگاه پله در آن دوره از مسابقات به عنوان طراح اصلی و بازی‌ساز تیم ملی برزیل و به دیگر سخن «بازیکن شماره‌ی ۱۰» پی‌ببریم.
ولی ببینیم خود ادسون آرانتس دوناسیمنتو که فوتبالدوستان او را به نام پله می‌شناسند، دارای چه ویژگی‌هایی بود که توانست به پیراهن شماره‌ی ۱۰ چنین شخصیت و تقدسی ببخشد. فرانتس بکن‌باوئر، قیصر فوتبال آلمان درباره‌ی پله گفته بود: «خود من با پله در تیم کاسموس نیویورک هم‌بازی بودم و در همانجا به یکی از طرفداران او تبدیل شدم». جالب‌تر از این سخن، اظهاراتی است که خود پله درباره‌ی خود داشته است: «دیگر هرگز پله تازه‌ای به وجود نخواهد آمد، زیرا خدا فقط یک پله، یک بتهوون و یک میکل‌آنژ خلق کرده است. ولی دلیل دیگری نیز وجود دارد. دیگر هرگز پله‌تازه‌ای به وجود نخواهد آمد، زیرا پدر و مادر من کارخانه‌ی خود را تعطیل کرده‌‌اند».
شاید پله حق داشته باشد و دست‌کم با مجموعه‌ی ویژگی‌هایی که در او گردآمده بود، دیگر بازیکنی چون او به وجود نیاید. او یک اعجوبه‌ی واقعی بود و قادر بود با توپ همه‌کار بکند. او می‌توانست روی یک دستمال کوچک، بازیکن حریف را دریبل کند. پله قدرت شوتزنی با هر دو پا را داشت و افزون بر آن با پرشی حیرت‌آور سرزن قهاری نیز بود و بسیاری از گل‌های زیبای خود را با ضربه‌ی سر به ثمر رساند. پله اندامی نیرومند و ورزشکارانه داشت. گاه به حرکات آکروباتیک تماشایی دست می‌زد.
یکی از ویژگی‌های حیرت‌آور پله، پاس‌های دقیق و ناگهانی او بود. گاه به نظر می‌رسید که پله نزدیک شدن یک یار خودی را بدون اینکه او را دیده باشد حس می‌کند یا بومی‌کشد. پاس گل او به کارلوس آلبرتو در بازی فینال جام جهانی سال ۱۹۷۰ در برابر ایتالیا، نمونه‌ی درخشان یک چنین استعداد شگرفی است.
پله در چهار دوره‌ی رقابت‌های جام جهانی شرکت داشت. از جام جهانی سال‌های ۱۹۵۸ در سوئد فیلم‌های زیادی وجود ندارد. فیلم‌های آن دوره همه سیاه و سفید هستند و از کیفیت خوبی برخوردار نیستند. با این همه در تصاویر محدودی که از بازی‌های آن دوره وجود دارد، می‌توان نبوغ پله را به عنوان یک مهاجم دید. در مسابقات جام جهانی ۱۹۶۲ پله در دومین بازی چنان آسیب دید که از دور بازی‌ها کنار رفت. ولی در تیم ملی برزیل ستارگانی چون گارینشا و واوا همتراز او بودند و توانستند مقام قهرمانی را به چنگ آورند.
جام جهانی سال ۱۹۶۶ در انگلستان برای پله و تیم ملی برزیل فصلی تاریک بود. پله و گارینشا به عنوان قهرمانان جهان هیچکدام در فرم مطلوب و آرمانی نبودند. برزیل حتا نتوانست از گروه خود صعود کند و تنها با یک پیروزی دو بر صفر در برابر بلغارستان و دو شکست متوالی سه بر یک در برابر مجارستان و پرتغال، در گروه خود سوم و حذف شد. بویژه در بازی آخر این تیم در برابر پرتغال، ستاره‌ای به نام اوزه‌بیو در خط حمله‌ی تیم پرتغال توپ می‌زد که با هنرنمایی خود در میدان، پله و یارانش را جادو کرد و آنان را زودهنگام به خانه فرستاد.
بر این پایه، نباید تاریخ فوتبال را از منظر نتایج آن داوری کرد. پله در اواخر دهه‌ی ۶۰ میلادی هنوز پله‌ای نشده بود که ما امروز می‌شناسیم. او پس از دو دوره‌ی ناکامی شخصی، باید در جام جهانی سال ۱۹۷۰ در مکزیک خود را ثابت می‌کرد و نشان می‌داد که سزاوار آن چیزی است که جهان از او انتظار داشت. او با تیم ملی برزیل برای آخرین بار به مسابقات جام جهانی پا گذاشت. پله در آن سال، با ۳۰ سال سن در اوج پختگی و کمال بود. او با پیراهن شماره‌ی ۱۰ طلایی‌رنگ تیم ملی برزیل در قلب میدان همزمان روح و قلب تیم خود بود.
در آن زمان، چند سالی بود که تلویزیون رنگی به بازار آمده بود و از این بازی‌ها تصاویر رنگی نیز در جهان پخش می‌شد. افزون بر آن، صحنه‌های بازی از زوایای گوناگون در زمین فیلمبرداری می‌شد و تکنیک‌های تازه‌ای مانند بازپخش صحنه‌های حساس به صورت حرکات آرام (اسلوموشن)، تماشای فوتبال از طریق تلویزیون را نسبت به دوره‌های پیشین جام جهانی، صدها بار گیراتر می‌ساخت.
این تکنیک‌های فیلمبرداری ممکن ساخت تا اسطوره‌ی شماره‌ی ۱۰ زاده شود. مردم جهان با چشمان حیرت‌زده‌ی خود می‌دیدند که شماری از ستارگان چه مهارت‌ها و توانایی‌هایی در بازی فوتبال دارند و با توپ چه شعبده‌بازی‌هایی در زمین انجام می‌دهند. پله در راس همه‌ی این ستارگان بود و پیراهن‌طلایی‌های برزیلی، با رقص سامبای خود بر روی چمن سبز همه را جادو کردند و دیگر تیم‌ها را در سایه قرار دادند.
چند ماه بعد از این دوره از مسابقات، فیلمی رنگی از بازی‌ها در سینماهای جهان بر روی پرده‌های بزرگ نمایش داده شد. اگر چه این فیلم یک فیلم سینمایی نبود، ولی بدون شک نقش اول آن را ستاره‌ای به نام پله بازی می‌کرد. هنر پله در آن بود که توانسته بود در گذر زمان و با کسب تجربه، در آن دوره از مسابقات، هر دو شخصیت بازیکن سازنده و تمام‌کننده را تلفیق کند و در سطحی عالی نمایش دهد.
در آن دوره از مسابقات، بازیکنان خلاقی چون بابی‌چارلتون، ولفگانگ اوورات و جیانی ریورا نیز هر یک در میانه‌ی میدان تیم‌های خود می‌درخشیدند، ولی هیچکدام توانایی‌ها و بویژه فرهمندی پله را نداشتند. به این اعتبار می‌توان گفت که اسطوره‌ی بازیکن شماره‌ی ۱۰ در تاریخ فوتبال به نام پله رقم خورده و با این بازیکن استثنایی زاده شده است.
ستون‌های استوار تیم ملی برزیل، بر شانه‌های نیرومند پله قرار داشت. پله هم تیم ملی برزیل را رهبری و هم با بازی خلاق و زیبای خود آن را تزیین می‌کرد. او در ردیف مهاجمانی چون جرزینهو و توستائو ولی متمایل به عقب بازی می‌کرد و با حرکات سرسام‌آور خود در زمین حریف، مرتب فضاسازی و ایجاد فرصت می‌کرد.
هنگامی که توپ به پله می‌رسید، بلافاصله چند بازیکن تیم مقابل متوجه او می‌شدند تا نقشه‌های او را عقیم سازند. همین باعث می‌شد که برای مهاجمان زهرداری چون جرزینهو و توستائو، فضاهای ایده‌آل ایجاد شود. البته باید یادآور شد که در میانه‌ی میدان تیم ملی برزیل و در کنار پله، بازیکنان خلاقی چون جرسون و ریوه‌لینو نیز حضور داشتند که قدرت تکنیکی و دامنه‌ی مانورهای آنان، برای پله این فرصت را فراهم می‌کرد که گاهی در نوک پیکان حمله ظاهر شود.
ولی نقشی که پله در مسابقات جام جهانی سال ۱۹۷۰ بازی کرد، از هر کسی برنمی‌آمد. این کار تنها نیازمند مهارت‌های فوق‌العاده‌ی فردی و فهم تاکتیکی نبود، بلکه همچنین کاردانی استراتژیک و آمادگی برای از خودگذشتگی نیز می‌طلبید. یعنی خصوصیاتی که بازیکنان تمام‌کننده غالبا فاقد آن هستند، زیرا از غریزه‌ی ناب گلزنی خود تبعیت می‌کنند. اگر پله می‌خواست در جام جهانی ۱۹۷۰ مانند پله‌ی جام جهانی ۱۹۵۸ عمل کند، هرگز پله‌نمی‌شد. قطعا نام او به عنوان گلزنی استثنایی در کنار گلزن‌های قهاری چون ژوست فونتن، گرد مولر، پائولو روسی و مارکو فان‌باستان ثبت می‌شد، ولی نمی‌توانست پدیدآورنده‌ی اسطوره‌ی شماره‌ی ۱۰ و طلایه‌دار بازیکنانی در اندازه‌‌های کرویف، مارادونا، پلاتینی، باجو و زیدان باشد.
هر کس بخواهد مفهوم بازیکن شماره‌ی ۱۰ را در ژرفای آن درک کند، باید یکبار دیگر گل چهارم برزیل را در بازی مقابل ایتالیا در جام جهانی ۱۹۷۰ ببیند، گلی که با نبوغ پله چون لقمه‌ای آماده در دهان کارلوس آلبرتو گذاشته شد، تا او با شوتی زیبا آن را ببلعد.
این آخرین بازی پله در جام جهانی بود و پله با آن پاس طلایی می‌خواست نام خود را در تاریخ فوتبال جاودانه سازد. توپ در بیرون محوطه‌ی جریمه‌ی ایتالیا به پله رسید. او با حرکت بدن چنین وانمود کرد که آماده‌ی دریبل و نفوذ به درون محوطه‌ی جریمه است، چیزی که همواره در میان مدافعان ایتالیایی سراسیمگی ایجاد می‌کرد. همه‌ی چشم‌ها به پله و حرکات او دوخته شده بود و هیچکس ندید که از سمت راست کارلوس آلبرتو مدافع راست برزیلی با چه گام‌های بلندی نزدیک می‌شود. ولی گویی پله با چشمانی که در پشت سر او قرار دارند، این نزدیک شدن را دید و به عوض دریبل، در لحظه‌ای مناسب توپ را در مقابل پای کارلوس آلبرتو انداخت. آری، آن گل یکی از زیباترین گل‌های پله بود که البته کارلوس آلبرتو آن را به ثمر رساند!
پله در عمر ورزشی فعال خود در میدان، روی‌هم ۱۲۸۱گل به ثمر رساند و این رکوردی است که تا امروز نیز دست‌نیافتنی مانده است. پله هزارمین گل خود را در ۱۹ نوامبر سال ۱۹۶۹ در ورزشگاه غول‌پیکر ماراکانا به ثمر رساند. او توپی را از روی نقطه‌ی پنالتی با شوتی دقیق درون دروازه‌ی تیم واسکو دوگاما فرستاد، سپس خود آن توپ را از دروازه بیرون آورد و بر آن بوسه زد. پس از آن بازی، تماشاگران به داخل زمین ریختند و او را احاطه کردند، پیراهن شماره‌ی ۱۰ را از تن او بیرون آوردند و پیراهنی بر تن او کردند که روی آن شماره‌ی ۱۰۰۰ به چشم می‌خورد!
ادواردو گالئانو نویسنده و روزنامه‌نگار اورگوئه‌ای درباره‌ی پله گفته است: «همه‌ی ما که این شانس را داشتیم بازی پله را تماشا کنیم، هدیه‌ای با زیبایی کم‌نظیر دریافت کرده‌ایم: لحظاتی که ارزش جاودانه شدن دارند و ما را به این باور می‌رسانند که جاودانگی واقعا می‌تواند وجود داشته باشد».

[img width=480 height=318]http://soccerlens.com/files/2011/02/Pele-3-1024x679.jpg[/img]

#13
Sayyed Amir

Sayyed Amir

    بازیکن اصلی یوونتوس

  • اعضا
  • 5170 ارسال
  • LocationKerman
Spoiler



فیلیپو اینزاگی( Filippo Inzaghi)
ملقب به سوپر پیپو
متولد پیاچنزا ایتالیا(Piacenza, Italy)
دروز: 9 اوت 1973
قد 181 سانتی متر
پست مهاجم

باشگاه های جوانان:
سن نیکولو( San Nicolò) 1982–1985
پیاچنزا ( Piacenza) 1985–1991

باشگاه های بزرگسالان:
پیاچنزا (Piacenza) 1991–1995
آلبینولفه (Leffe) 1992–1993 قرضی
ورونا (Verona) 1993–1994 قرضی
پارما(Parma) 1995–1996
آتالانتا(Atalanta) 1996–1997
یوونتوس (juventus) 1997-2001
میلان (milan) 2001-2012

بازی ها و گلها:
پیاچنزا 39 بازی 15 گل
آلبینولفه 21 بازی 13 گل
ورونا 36 بازی 13 گل
پارما 15 بازی 2 گل
آتالانتا 33 بازی 24 گل
یوونتوس 122 بازی 58 گل
میلان 202 بازی 73 گل

بازی های ملی:
تیم ملی ایتالیا زیر 21 سال 1993–1996
تیم ملی بزرگسالان ایتالیا 1997–2007

بازی ها و گلهای ملی:
تیم ملی ایتالیا زیر 21 سال 14 بازی 3 گل
تیم ملی بزرگسالان ایتالیا 57 بازی 25 گل
****

فیلیپو اینزاگی ملقب به سوپر پیپو در نهم آگست سال 1973 در شهر پیاچنتزا متولد شد.
او فوتبال خود را در سال 1991 با پیراهن تیم پیاچنتزا آغاز کرد .
او طی حضور چهار ساله خود در 39 مسابقه موفق شد 15 گل به ثمر برساند البته این حضور بصورت مداوم نبود
چرا که طی این چهار سال دو بار به عنوان بازیکن قرضی در تیم های دیگری توپ زد .
یک بار در فصل 92-93 در آلبینولفه در سری C1 و بار دیگر در فصل 93-94 برای تیم ورونا در سری B به میدان رفت .
حاصل این دو فصل 21 بازی و 13 گل برای آلبینولفه و 36 بازی و 13 گل در ورونا بود .
در سال 1995 اینزاگی به پارما پیوست که حضور درخشانی نداشت . 15 بازی و 2 گل پایان کار پیپو در پارما بود .
یکی از این دو گل در مقابل تیم سابق پیپو به ثمر رسید که اشک های او را جاری کرد .
اما اینزاگی تشنه درخشش بود و در سال 1996 با پیوستن به آتالانتا ظهور ستاره جدیدی رو به ایتالیا نوید داد .
در این فصل اینزاگی موفق شد در 33 مسابقه 24 بار گلزنی کند و نام اینزاگی در ایتالیا طنین انداز شد .
در پایان همان فصل عنوان بهترین بازیکن جوان فصل سری آ را کسب کرد و موفق شد بهترین گلزن سری آ شود .
اما این پایان آروزوهای اینزاگی نبود . در سال 1997 یوونتوس به دنبال اینزاگی بود و این پیشنهادی
نبود که اینزاگی بتواند از آن چشم پوشی کند . با پیوستن اینزاگی به یوونتوس درهای آتزوری به روی فیلیپو
گشوده شد و اینزاگی به یک بازیکن بین المللی تبدیل شد .
122 مسابقه و 58 گل زده حاصل کار اینزاگی از سال 1997 تا 2001 در یوونتوس بود .
سرانجام فیلیپو علیرغم حضور موفق در یوونتوس به میلان پیوست و تا به امروز در این تیم مشغول بازی ست .
حضوری که تا به امروز با 72 گل زده در 195 مسابقه همراه بوده است .

یوونتوس

تصویر

انتقال او به یوونتوس ششمین جابه جایی او در طول هفت فصل حضور در فوتبال حرفه ای بود .
رقم انتقال او به یوونتوس 23 بیلیون لیر بود . با حضور در یوونتوس رقابت سختی در پیش روی اینزاگی بود
چرا که کنار زدن اسطوره ای به نام الکس دلپیرو کار آسانی نبود .
اما ظاهرا ً قرار نبود اینزاگی جای الکس را بگیرد چرا که دیری نپائید که زوجی سهمناک در خط حمله یوونتوس
با حضور دلپیرو و اینزاگی به وجود امد که بعدها دلپیپو نامیده شد .
اینزاگی در یوونتوس موفق شد اولین بازیکنی باشد که در یک فصل دو بار در لیگ قهرمانان اروپا هت تریک کند .
یک بار در مقابل دینامو کیف و بار دیگر در مقابل هامبورگ . (بعداً مایکل اوون موفق به تکرار این رکورد شد .)
در فصل 97-98 برای اولین بار موفق به کسب اسکودتو گردید .
در دیدار مقابل بولونیا که منجر به قطعی شدن قهرمانی یوونتوس گردید اینزاگی موفق شد هت تریک کند .
علیرغم حضور درخشان حضور اینزاگی در یوونتوس ضمانتی نداشت و به زودی داوید ترزگه جای او را در تیم گرفت .
این انتقال باعث واگذاری او به میلان شد . مبلغ این قرارداد 70 میلیون لیر ایتالیا بود .

میلان

[img width=480 height=335]http://rossoneri.ir/Icon%20And%20Logo/other/9bd01f4e81f78d1b4a9b8a2c526b3a64-getty-510881159.jpg[/img]

ورود به میلان برای اینزاگی چندان خوشایند نبود . مصدومیت از ناحیه زانو باعث شد فیلیپو نیم فصل را از دست بدهد .
اما اینزاگی خیلی زود به میادین بازگشت و این بار رقیب خود را مهاجم سرسخت و بزرگی به نام آندری شوچنکو می دید .
خیلی زود اینزاگی راه کسب مجدد افتخارات را پیدا کرد . کسب قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا 2002-03 ، قهرمانی در
کوپا ایتالیا همان فصل و کسب اسکودتو 2003-04 افتخاراتی بود که خیلی زود با میلان به دست آورد . او در
سال 2003 موفق شد برای سومین بار در لیگ قهرمانان اروپا در مقابل دیپورتیوو لاکرونیا هت تریک کند .
همچنین گل پیروزی بخش مقابل آیاکس را به ثمر رساند .

بعد از رهایی کامل از مصدومیت زانو درخشش های اینزاگی رنگ تازه ای به خود گرفت .
او در طول دو سال بی رحمانه به دروازه ها هجوم می برد .
در بدو ورود در 22 مسابقه فصل سری آ 12 گل به ثمر رساند و حضوری موفق در لیگ قهرمانان اروپا داشت .
پیپو متخصص به ثمر رساندن گل های سه امتیازی بود . پیروزی در مقابل لیون در یک چهارم پایانی و دو
پیروزی در مقابل باواریایی ها و فتح آتن در فینال لیگ قهرمانان اروپا 2007 حاصل گل های پیروزی بخش فیلیپو اینزاگی بود .

این گل دومین گل او در دو فینال اروپایی بود . گل هایی که ارزش ویژه ای برای اینزاگی داشت .
خود اینزاگی بعد از گل گفت : این اتفاق رویای کودکی من بود . گل دیروز من مهم ترین اتفاق زندگی من بود .
مسابقه ای فراموش نشدنی که با من در تمام زندگی ام خواهد ماند .
اما ظاهرا نمی توان برای اینزاگی پایانی متصور بود . با شروع فصل 2007-08 موفقیت ها ادامه داشت .
گلزنی در دیدار سوپر کاپ در مقابل سویا با پیروزی 3-1 میلان و به ثمر رساندن دو گل در فینال باشگاه های جهان
در مقابل بوکا جونیورز که به پیروزی 4-2 میلان منجر شد اینزاگی را به یک افتخار جدید رساند .
اولین بازیکنی که موفق شد در تمام مسابقات ممکن یک فصل گلزنی کند .
اخرین گل او در سال 2008 که در مقابل اودینزه به ثمر رسید یکصدمین گل اینزاگی برای میلان بود .
سیصدمین گل اینزاگی در پیروزی 5-1 برابر سیه نا به ثمر رسید .

اینزاگی سال 2009 را با هت تریک در مقابل آتالانتا آغاز کرد . سپس بار دیگر در برابر تورینو هت تریک کرد .
اما چرا انقدر هت تریک های اینزاگی مورد توجه قرار می گیرند .
این دهمین هت تریک اینزاگی در طول مسابقات رسمی بود که او را در صدر و بالاتر از بازیکنانی چون جوزپه سینیوری (9) ،
هرنان کرسپو ( ، روبرتو باجو ، مارکو فان باستن ، گابریل باتیستوتا ، آبل بالبو و وینچنزو مونتلا (7) ،
آنتونیو دی ناتاله و داوید ترزگه (6) و ... قرار داد .
این هت تریک ها یک بار با پیراهن آتالانتا ، چهار بار با پیراهن یوونتوس و پنج بار با پیراهن میلان بود .
با شروع فصل 2009-10 و تحت مربیگری لئوناردو اینزاگی به یک بازیکن جانشین تبدیل شد اما این بار هم اینزاگی تاثیر گذار بود .
در سال 2010 در مسابقات گروهی لیگ قهرمانان اروپا درحالیکه تا دقایق پایانی میلان 2-1 از رئال عقب افتاده بود
با گل اینزاگی که در نیمه دوم وارد میدان شده بود موفق شد به مرحله بعد راه پیدا کند .

اینزاگی با به ثمر رساندن 70 کل اروپایی بعد از رائول با 73 گل در رده دوم گلزنان اروپایی قرار گرفته است .
اینزاگی عنوان مسن ترین گلزن تاریخ لیگ قهرمانان اروپا را نیز داراست .
همچنین با به ثمر رساندن 125 گل در رده ششم گلزنان تاریخ میلان و بالاتر از مارکو فان باستن قرار دارد .

تیم ملی

اینزاگی اولین حضور خود در تیم ملی را برای ایتالیا در برابر برزیل در هشتم ژوئن سال 1997 تجربه کرد.
او در جام جهانی 1998 ، یورو 2000 ، جام جهانی 2002 و جام جهانی 2006 حضور داشت .
او همچنین بهترین گلزن مسابقات مقدماتی جام جهانی 2002 و یورو 2004 شد که آخری را به دلیل مصدومیت از دست داد .
آسیب دیدگی جدی ای که او در ناحیه زانو و قوزک پایش داشت یک وقفه دو ساله در بازی ملی اش ایجاد کرد .
تااینکه در سال 2006 توسط مارچلو لیپی به تیم ملی فرا خوانده شد .
اما با توجه به حضور گلزنانی مانند الساندرو دلپیرو ، فرانچسکو توتی و لوکا تونی اینزاگی فرصت زیادی برای حضور نیافت .
تنها حضور او در مسابقه مرحله گروهی و در برابر تیم ملی چک بود که به عنوان جایگزین آلبرتو جیلاردینو وارد زمین شد .
این تنها حضور با تنها گل اینزاگی در این تورنمنت همراه شد .
این گل یک رکورد دیگر به رکوردهای اینزاگی افزود . اینزاگی مسن ترین گلزن تاریخ تیم ملی ایتالیا ست .
او با به ثمر رساندن 25 گل در 57 مسابقه به همراه آدولفو بالونچیری و آلساندرو آلتوبلی ششمین گلزن برتر تاریخ تیم ملی ایتالیاست .
الکس فرگوسن درمورد اینزاگی می گوید : این مرد باید در آفساید متولد شده باشد .

افتخارات اینزاگی:

چمپیونز لیگ(قهرمانی): دو بار 2003 و 2007
چمپیونز لیگ(نایب قهرمانی): دو بار 98 و 2005

سوپر کاپ اروپا: 2003 و 2007

جام باشگاههای جهان: 2007

انترتوتو کاپ اروپا: 1999

سری آ: سه بار 97-98 و 2003-2004 و 2010-2011

جام حذفی ایتالیا: یک بار 2002-2003

سوپر کاپ ایتالیا: 97 و 2011

افتخارات ملی:

قهرمانی جام جهانی: 2006

قهرمانی جام ملتهای اروپا زیر 21 سال در سال 1994

نایب قهرمانی جام ملتهای اروپا:2001

افتخارات فردی:

آقای گل سری آ در فصل 96-97

بهترین بازیکن جوان سری آ در همان فصل

دومین گلزن برتر تاریخ باشگاههای اروپا با 70 گل

پنجمین گلزن برتر تاریخ ایتالیا با 315 گل

[img width=480 height=298]http://www.myup.ir/images/22123072567696055446.jpg[/img]

[spoiler=آمار اینزاگی به روایت جدول]
تصویر

تصویر

[img width=480 height=301]http://www.myup.ir/images/99370670728910160842.jpg[/img]

[img width=480 height=375]http://www.myup.ir/images/43624727048271606611.jpg[/img] [/spoiler]

[spoiler=نظر بهمن] وقتی صحبت از اینزاگی میشه دو مشخصه اصلی ازش رو به یاد میارم؛ خوشحالی های بعدش از گلش و بعد هم چرخش های ناگهانی و تکراریش که هر بار با دفعه قبلی فرق داشت ! زمانی که توی یووه بود زوج بسیار فوق العاده ای رو با دل پیرو ساخته بود، ولی فروشش ابتدا خیلی سرو صدا به پا کرد و اعتراض های زیادی انجام شد، اینزاگی با بی مهری از یووه رفت و میخواست خودش رو توی میلان ثابت کنه. اینزاگی یکی از بازیکن هایی بود که فوتبال رو با قلبش بازی میکرد و از این نظر قابل احترام هست" [/spoiler]

#14
Guest_alessandro1985_*

Guest_alessandro1985_*
  • مهمان

[img width=480 height=456]http://alessandro1985.persiangig.com/11111111111.JPG[/img]

آرژانتین( مارادونا ) 2 بلژیک 0

مدافعهای بلژیک در مرحله نیمه نهایی جام جهانی 86 مکزیک رو ببینیند که هاج وواج دارن مارادونا رو تماشا میکنن



#15
Huceyn

Huceyn

    بازیکن ذخیره یوونتوس

  • اعضا
  • 1411 ارسال
خب بنده تصمیم گرفتم بعد از مدت ها آستین ها رو بزنم بالا و یه تکونی به این تاپیک بدم :1: امیدوارم مورد پسند واقع بشه ,,, فقط یه چیزی . من کتابی متن نمی نویسم ! با زبون خودمونی بازیکن رو معرفی می کنم تا قشنگ واس همه مفهوم بشه و همه حال کنن :1: خوب دیگه بریم واس متن :

Raúl González Blanco

تصویر

را
ئول گونزالز بلانکو که توی محافل فوتبالی با نام رائول شناخته میشه ! یکی از بهترین بازیکنان تاریخ اسپانیا و اسطوره باشگاه رئال مادرید .رائول 27 جون 1977 تو شهر San Cristóbal de los Ángelesکه همسایه شهر بزرگ مادرید حساب میومد به دنیا اومد ! رائول بعد از چند سال زندگی در این شهر به شهر مادرید سفر کرد و فوتبال نیمه حرفه ای خودش رو شروع کرد ,,,

Youth Era

تصویر

رائول فوتبال خودش رو از تیم محلی شهر محل تولدش یعنی San Cristóbal de los Ángeles شروع کرد . رائول اول عضو تیم آلِوین این شهر بود و بعد از 1 فصل بازی تو این تیم راهی تیم دیگه این شهر یعنی اینفانتیل شد و برای این تیم بازی کرد .جالبه بدونید رائول گونزالز فوتبال حرفه ای خودش رو از اشگاه رقیب رئال مادرید یعنی اتلتیکو مادرید شروع کرده ! جایی که تونست با این تیم به اولین جام قهرمانی خودش هم برسه . اما بعد از قهرمانی رییس باشگاه اتلتیکو تصمیم گرفت برای حفظ پول توی باشگاه و صرفه جویی , آکادمی باشگاه رو تعطیل کنه ! همین هم باعث شد که رائول بره به آکادمی تیم رئال مادرید و شروع کنه به پیشرفت . رائول پله های ترقی رو دونه دونه طی کرد تا اینکه تونست به تیم Real Madrid C راه پیدا کنه .

× ×

Real Madrid Era

تصویر

رائول جوان که راهی تیم Real Madrid C شده بود پر از انرژی و شوق بود . واس همین می خواست هر کاری کنه تا خودش رو نشون بده و بگه که آماده درخشش توی دنیای فوتباله . رائول توی Real Madrid C توی 7 بازی 16 گل به ثمر رسوند و نشون داد که خیلی بیشتر از سنش توانایی داره . همین هم باعث شد که خورخه والدانو سرمربی وقت رئال تصمیم گرفت رائول رو به طور مستقیم از رئال مادرید سی راهی تیم اصلی کنه . رائول اون زمان جانشین امیلو بوتراگوئنو شد ! بازیکنی که اون زمون واس خودش تو رئالیک اسطوره بود و می خواست از رئال خداحافظی کنه . رائول اون زمان به عنوان جانشین این بازیکن معرفی شد و همه رائول رو امیلویِ شماره 2 دونستند ! غافل از اینکه رائول روزی حتی از امیلو هم بهتر خواهد شد ,,,

رائول اول همون فصل تونست عنوان جوون ترین بازیکنی که راهی تیم اصلی شده و واس این تیم بازی کرده رو واس خودش کنه . رائول اون 17 سال و 124 روز سن داشت . رکردی که اخر همون فصل توسط آلبرت ریورا شکسته شد و زیاد واس رائول دووم نداشت . اولین بازی رائول با پیراهن تیم اصلی رئال مقابل تیم زاراگوزا تو استادیوم لا روماردا بود . تو همون بازی بود که رائول تونست توانایی های خودش رو به همه نشون بده . رائول تو اون بازی اولین پاس گل رسمی دوران حرفه ای خودش رو به ثبت رسوند . رائل به صورت خیلی تماشایی همبازی خودش و مهاجم اول تیم یعنی ایوان زامورانو رو توی موقعیت گل قرار داد و اعث شد که رئال مادرید به گل برسه .

هفته بعد زمانی بود که رائول موفق شد اولین گل حرفه ای خودش رو برای تیم رئال مادرید به ثمر برسونه . گلی که توی زمین اصلی تیم رئال مادرید و در دربی مادرید به ثمر رسید . رائول در مقابل تیمی که فوتبال حرفه ای خودش رو از اونجا شروع کرده بود قرار گرفته بود . یعنی اتلتیکو مادرید ! واس همین رائول انگیزه زیادی داشت و همین انگیزه هم باعث شد بتونه گلزنی کنه . رائول اون فصل خودش رو به عنوان یک بازیکن نیمه ثابت توی تیم رئال جا انداخت و توی 28 بازی 9 گل به ثمر رسوند . رائول تو اولین فصل حظورش توی تیم اصلی تونست با این تیم به قهرمانی لالیگا برسه و طعم شیرین قهرمانی رو در اولین فصل بازیش در رئال بچشه ,,,

این قهرمانی شروعی بر قهرمانی های زیاد رائول در رئال مادرید بود . قهرمانی در لالیگا , لیگ قهرمانان , سوپر کاپ اسپانیا و اروپا و ... اما هیچوقت نتونست تو رئال قهرمان کوپا دل ری یا همون جام حذفی بشه !! رائول توی رئال به افتخارات شخصی زیادی هم رسید. برای مثال رائول توی رئال و با گلی که سال 2005 در مرحله مقدماتی جلوی لیون زد , اولین بازیکن تاریخ شد که تونست توی لیگ قهرمانان به رکورد 50 گل زده برسه ! رائول همچنین تونست رکورد بیشترین تعداد حظور توی مسابقات لیگ قهرمان اروپا رو با 128 بازی مال خودش کنه . همچنین رائول اولین بازیکن تاریخ شد که تونست تو 2 فینالِ متفاوت لیگ قهرمان گلزنی کنه . اول در فینال سال 2000 مقابل والنسیا و بعد در فینال سال 2003 جلوی بایرن لورکزن .

رائول توی رئال مادرید کلا 323 گل به ثمر رسوند . 323 گلی که رائول رو بهترین گلزن تاریخ باشگاه رئال مادرید می کنه . نفر دوم لیست دی استفانویی هست که فقط 228 گل زده !! گلِ 300 رائول واس رئال خیلی خاطره انگیز بود . جایی که رائول با یک هتریک جلوی رئال اونیون تونست تیمش رو 4-3 برسونه . گل 229 رائول , گلی که رکورد دی استفانو رو شکوند مقابل اسپورتینگ گیخون در تاریخ 19 فوریه سال 2009 بود . رائول توی لیست گلزن ترین بازیکنان تاریخ لالیگا هم در رده سوم جا داره [ 228 گل ! ] . نفر اول این لیست تلمو زارا معروفه با 252 گل .

رائول با 550 بازی برای رئال , رکورد بیشترین تعداد بازی در این باشگاه رو مال خودش کرده . رکوردی که نفر دومش مانوئل سانچزه با 524 بازی . تو تاریخ لالیگا هم رائول نفر دوم هست . نفر اول هم زوبی زارتا معرفه که 622 بازی تو لالیگا انجام داده .

اما خداحافظی رائول با رئال توی مستطیل سبز واقعا حماسی و احساسی بود ! رئال مقابل رئال زاراگوزا بازی داشت و رائول بازی رو از روی نیمکت شروع کرد . اما دقیقه 15 بازی بود که رائول گونزالز جای رافائل فن در فارت وارد زمین شد . تو نیمه دوم و دقیقه 50 بود که رائول احساس ناراحتی کرد و به نیمکت اشاره کرد نمی تونه بازی کنه و تعویضش کنن . کریم بنزما داشت حاظر می شد وارد زمین بشه که رئال یهو یک ضد حمله زد و رونالدو توپ رو از گوشه زمین پی می برد . رائول که دید تیمش داره حمله می کنه لنگان لنگان خودش رو به محوطه جریمه حریف رسوند و سانتر رونالدو رو با یک ضربه وارد دروازه کرد ! این آخرین باری بود که رائول با پیراهن رئال مادرید توپ رو لمس کرد !! بعد از این گل رائول یه دلیل مصدومیت تعویض شد و دیگه با پیراهن رئال بازی نکرد . نکته جالب این قضیه استادیومی بود که رائول تو اون آخرین بازیش رو برای رئال انجام داد . استادیوم لا روماردا ,,, همون استادیومی که رائول اولین بازیش رو برای رئال توش انجام داد !

رائول ادامه ی اون فصل رو به دلیل مصدومیت از دست داد و دی گه نتوسنت واس رئال بازی کنه . تاریخ 24 جولای گوتی همبازی و رفیق صمیمی رائول اعلام کرد که این فصل فصل اخرش برای رئال هست ! فرداش درست روزی که هوادار ها همه توی شک بودن باشگاه رسما اعلام کرد که رائول هم فصل بعد تیم رو ترک می کنه و این آخرین فصلش در برنابئو هست . سرمربی جدید رئال یعنی خوزه مورینو از رائول خواست که با تیم بمونه ولی رائول اعلام کرد که دوست نداره 1 سال دیگه به عنوان مهاجم چهارم تیم بازی کنه و اعتقاد داره می تونه توی یک باشگاه دیگه بازی های خیلی خوبی از خودش نشون بده .

× ×

Schalke 04 Era

تصویر

سال 2010 و بعدِ جدایی از رئال مادرید , رائول پیشنهاد های زیادی داشت . 2 تا پیشنهاد توپول موپول از بتاشگاه های قطی و روسیه ای ! اما رائول بین همه ی پیشنهاد ها شالکه رو انتخاب کرد . اونم واس این که این تیم به لیگ قهرمان رسیده بود و رائول هنوز دوست داشت در سطح اول اروپا خودی نشون بده . رائول یک قرار داد 2 ساله رو با شالکه بست . اومدن رائول به شالکه مساوی شد با یکی از درخشان ترین دوره های تاریخ باشگاه !! دوره ای که شالکه توش به اولین سوپر کاپ آلمان تاریخ خودش و اولین نیمه نهایی لیگ قهرمان خودش رسید !! رائول اولین گلش برای شالکه رو توی فینال مسابقات LIGA Ttotal مسابقات پیش فصل باشگاه آلمان و مقابل بایرن مونیخ به ثمر رسوند و به تیمش کمک کرد تا 3-1 بایرن رو شکست بدن .

رائول اولین بازیش در بوندسلیگا رو مقابل تیم هامبورگ انجام داد . بازی ای که موفق به زدن گلی نشد . اولین گل رائول در بازی مقابل مونشن گلادباخ به ثمر رسید . بازی ای 2-2 مساوی شد . رائول اوایل حظورش توی شالکه چندان با محیط آشنا نشده بود واس همین نمی تونست خوب بازی کنه و گلزنی کنه . تا اینکه تو تاریخ 5 نومبر و بازی مقابل تیم پائولی موتور گلزنیش رو روشن کرد ! بعد از این بود که رائول شروع کرد به گلزدن برای شالکه . رائول توی شالکه 3 بار هتریک کرد . اولین بار مقابل وردربرمن که باعث شد شالکه 4-0 پیروز بشه . دومین بار مقابل کولن بود جایی که شالکه با 3 گل رائول 3-0 پیروز شد . اخرین هت ریکش هم با پیراهن شالکه دوباره مقابل وردربرمن بود . جایی که شالکه 5-0 این تیم رو شکست داد !

یکی از حساس ترین گل های رائول توی تیم شالکه مقابل بایرن مونیخ در چارچوب مسابقات حدفی بود . جایی که تو مرحله نیمه نهایی شالکه تونست با تک گل رائول به فینال مسابقات برسه ! با این گل شالکه بعد از 6 سال دوباره به فینال جام حذفی آلمان رسید. جایی که تونست با نتیجه دویسبرگ رو شکست بده و برای پنجمین بار قهرمان بشه ! رائول 16 سال در رئال بازی کرد اما هیچوقت قهرمان جام حذفی نشد ! اما تو شالکه و تو همون سال اول تونست قهرمان جام حذفی بشه !! بعد از این قهرمانی شالکه به فینال سوپر کاپ آلمان رفت . جایی که باید مقابل دورتموند قرار می گرفت . شالکه تونست دورتموند رو شکست بده و برای اولین بار در تاریخ خودش قهرمان سوپر کاپ آلمان بشه .

رائول با شالکه توی لیگ قهرمان اروپا هم عملکرد خیلی خوبی از خودش نشون داد . رائول تو بازی مقابل اینتر میلان به تیمش کمک کرد که این تیم رو شکست بده و راهی نیمه نهایی بشه . رائول تو بازی اول در سن سیرو 1 گل برای تیمش زد و تو بازی برگشت هم 1 گل دیگه ! شالکه اون بازی ها رو به ترتیب 5-2 در سن سیرو و 2-1 در زمین خودش به پیروزی رسید . شالکه اون سال برای اولین بار در تاریخ باشگاهش به نیمه نهایی لیگ قهرمان رسیده بود و مقابل منچستر یونایتد صف آرایی می کرد . جایی که موفق نبودن و با 2 شکست 2-0 و 4-1 از لیگ قهرمانان خداحافظی کردند .

در تاریخ 19 فوریه 2012 رائول موفق شد 400 گل خودش رو در عمر فوتبالیش به ثمر برسونه ! اون زمان رائول 323 گل با پیراهن رئال , 44 گل با پیراهن اسپانیا و 33 گل با پیراهن شالکه به ثمر رسونده بود . 19 اپریل در یک کنفرانس مطبوعاتی رائول اعلام کرد که بعد از اتمام قرار دادش شالکه رو ترک خواهد کرد و آینده فوتبالیش رو خارج از اروپا دنبال خواهد کرد .

× ×

Al-Sadd Era

تصویر

12 مِی 2012 بود که اعلام شد رائول یک قرار داد با باشگاه السعد قطر امضا کرده و فصل بعد رو در این تیم توپ خواهد زد . رائول تو اولین بازی رسمی خودش برای ال سعد اولین گل خودش هم برای این باشگاه به ثمر رسوند . تا اینجای کار هم رائول توی 8 بازی 4 گل واسه السعد به ثمر رسونده .

× ×

Spain Era

تصویر

رائول از همون نوجوونی در تیم ملی حظور داشته ! از تیم ملی زیر 18 سال بگیر تا تیم ملی بزرگسالان . رائول در تمام رده های امید کلا 17 گل به ثمر رسوند و نشون داد که لایق حظور در تیم بزرگسالانه . خیلی ها انتظار داشتن که رائول در لیست نهایی خاویر کلمنته واس مسابقات یورو 1996 حظور داشته باشه اما کلمنته از رائول دعوت نکرد . همین باعث شد که رائول اولین بازی ملیش یه چند ماهی به تعویق بیفته . رائول اولین بازی ملیش رو در ماه اکتبر و مقابل تیم جمهوری چک انجام داد . آخرین بازی رائول هم با پیراهن تیم ملی مقابل ایرلند شمالی بود . جایی که اسپانیا 3-2 شکست خورد . رائول تو اون بازی دقایق اخر یک ضربه زیبا زد که با بدشانسی به تیرک خورد و نتونست مانع از شکست اسپانیا بشه .

رائول توی کل دوران بازیش واس تیم ملی 44 گل به ثمر رسوند . تعدادی که تا سال 2010 رکورد ملی به حساب میومد اما سال 2010 توسط دیوید ویا شکسته شد . رائول به همراه اسپانیا تو 3 جام جهانی شکرت کرد و تو هر جام جهانی حداقل 1 گل رو برای تیمش به ثمر رسوند . تو جام جهانی 2002 رائول 3 گل در مرحله گروهی واس اسپانیا به ثمر رسوند اما اولین بازی حدفی این مسابقات مصدوم شد و نتونست درخشش خودش رو ادامه بده .رائول همچنین توی 2 تا یورو شرکت کرده اما تو هیچکدوم موفق به کسب عنوان مهم نشده . رائول سال 2002 و بعد از خداحافظی فرناندو هیرو از بازی های ملی , کاپیتان اسپانیا شد و تا سال آخر بازیش تو تیم ملی یعنی سال 2006 این عنوان رو واس خودش نگه داشت . بعد از خداحافظی هم این بازوبند رو به همبازی خودش توی رئال یعنی ایکر کاسیاس سپرد .

× ×

Personal Life

تصویر

سال 1999 رائول با مامن سانز یکی از مدل های اسپانیایی عروسی کرد و به جرگه متاهلین پیوست !! رائول بعد از ازدواج , بعد از هر گل انگشت حلقه خودش در دست چپ رو ماچ می کرد تا عشقش به مامن همسرش رو نشون بده . رائول به همراه مامن صاحب 5 تا فرزند شد ! 4 پسر و 1 دختر . بچه هایی با اسم های : خورخه , هوگو , هکتور , متئو و ماریا !

رائول بارها اعلام کرده که عاشق موسیقی اسپانیایی هست و از شنیدن آهنگ های اسپانیایی فوق العاده لذت می بره . همچنین رائول یک کتاب خون حرفه ای هم هست . رائول یکی از هوادار های سرسخت آرتورو پرز , نویسنده مشهور اسپانیایی هست .

× ×

Club Honours

تصویر
× افتخارات رائول به همراه رئال مادرید ! ×

- 6 قهرمانی در لالیگا به همراه رئال مادرید !
- 4 قهرمانی در سوپر کاپ اسپانیا به همراه رئال مادرید !
- 3 قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا به همراه رئال مادرید !
- 1 قهرمانی در سوپر کاپ اروپا به همراه رئال مادرید !
- 2 قهرمانی در جام باشگاه های جهان به همراه رئال مادرید !
- 1 قهرمانی در جام حذفی آلمان موسوم به DFB-Pokal به همراه شالکه 04 !
- 1 قهرمانی در سوپر کاپ آلمان به همراه شالکه 04 !

× ×

Individual Honours

[img width=480 height=239]http://www.shiaupload.ir/images/99652011943838383620.jpg[/img]

- پدیده لالیگا در فصل 1994-95
- بهترین بازیکن اسپانیایی لالیگا در فصل های : 1996-96 / 1998-99 / 1999-2000 / 2000-2001 / 2001-2002
- بهترین گلزن اسپانیایی لالیگا در فصل های : 1995-96 / 1998-99 / 2000-01 / 2002-03
- 2 آقای گلی در جام حذفی اسپانیا موسوم به کوپا دل ری در فصل های : 2001-02 / 2003-04
- بهترین گلزن لالیگا در سال های : 1998-99 / 2000-01
- بهترین گلزن لیگ قهرمان اروپا در سال های : 1999-2000 / 2000-01
- بهترین مهاجم لیگ قهرمان اروپا در سال های : 1999-2000 / 2000-01 / 2001-02
- برنده جایزه آلفرد دی اسفانو در سال 2007
- بهترین گل سال در سال 2011

× ×

Records

تصویر

- رکورد دار بیشترین تعداد گل زده در تاریخ باشگاه رئال مادرید با 323 گل
- رکورد دار بیشترین تعداد بازی در تاریخ باشگاه رئال مادرید با 741 بازی
- رکورد دار بیشترین تعداد گل زده برای باشگاه رئال مادرید در تاریخ لالیگا با 228 گل
- رکورد دار بیشترین تعداد بازی برای باشگاه رئال مادرید در تاریخ لالیگا با 550 بازی
- رکورد دار بیشترین تعداد گل زده برای باشگاه رئال مادرید در لیگ قهرمانان اروپا با 66 گل زده
- رکورد دار بیشترین تعداد گل زده در تاریخ لیگ قهرمان اروپا با 71 گل زده
- رکورد دار بیشترین بازی برای رئال در لیگ قهرمان با 132 بازی
- رکورد دار بیشترین تعداد بازی در تاریخ لیگ قهرمان با 144 گل
- رکورد دار بیشترین تعداد گل زده برای رئال مادرید در رقابت های اروپایی با 67 گل زده
- رکورد دار بیشترین تعداد گل زده در رقابت های اروپایی با 76 گل زده

× × ×

خب همین دیگه :1: امیدوارم حال کرده باشید . در اخر راجع به رائول باید گفت : Raul Gonzalez ,,, A Living LEGEND




#16
HeIlIG DaVidS

HeIlIG DaVidS

    بازیکن اصلی یوونتوس

  • اعضا
  • 4912 ارسال

تصویر


آشنایی
-------


Full name : Hendrik Johannes Cruijff

Date of birth : 25 April 1947

Place of birth : Amsterdam , Netherlands

Height : 180 Cm

Playing position : Attacking midfielder

Youth career

1957–1964------Ajax

Senior career

Team-----Apps-------Goals-----------Years

1964–1973------Ajax-------240-------190
1973–1978-------Barcelona-------143--------48
1979–1980-------Los Angeles Aztecs-------27---------14
1980–1981-------Washington Diplomats-------32---------12
1981---------------Levante-------10----------2
1981–1983-------Ajax-------36---------14
1983–1984-------Feyenoord-------33---------11
Total------520--------291

National team


1966–1977------Netherlands------48------33

Teams managed

1985–1988------Ajax
1988–1996------Barcelona
2009–2013------Catalonia

هندریک یوهانس کرویف ، متولد 25 آوریل 1947 در شهر ِ آمستردام که در فوتبال همه او را با نام ِ یوهان کرویف میشناسند . بازیکن ِ سابق ِ تیم ملی هلند و مدیر فعلی تیم ِ فوتبال بارسلونا که 3 بار در سال های 1971 ، 1973 و 1974 برنده ی توپ طلای اروپا شده که این رکورد رو به همراه ِ میشل پلاتینی ، هم وطنش مارکو فان باستن و مسی داشته باشه . کرویف یکی از بزرگترین مفاسران فلسفه ی توتال فوتباله که توسط ِ رینوس میشل پایه گذاری شد و همچنین به عنوان ِ یکی از بزرگترین بازیکنان ِ فوتبال در سطح ِ جهان شناخته میشه . پس از اینکه کرویف در سال ِ 1984 از فوتبال خداحافظی کرد ، دوران ِ موفق ِ مربیگریش رو ابتدا از آزاکس شروع کرد و سپس در بارسلونا ادامه داد که تا همین امروز به عنوان ِ یکی از مشاورین ِ با نفوذ ِ هر دو باشگاه شناخته بشه . پسر ِ کرویف به اسم ِ " یوردی " در سطح ِ حرفه ای فوتبال مشغول به فعالیته .

در سال ِ 1999 و در انتخاب ِ بهترین بازیکن ِ قرن ِ اروپا توسط ِ فدراسیون ِ تاریخ و آمار ِ فدراسیون ِ بین المللی فوتبال " فیفا " ، رتبه ی اول و در رده بندی ِ بهترین بازیکن ِ قرن ِ جهان بعد از پله جایگاه ِ دوم رو نصیب ِ خودش کرد . همچنین او در رای گیری مجله ی هفتگی ِ فرانس فوتبال در مورد ِ بهترین بازیکن ِ قرن که توپ ِ طلا رو کسب کرده باشه ، به مقام ِ سوم رسید .

سبکِ بازی
----------


در دوران ِ فوتبال ِ او ، اسم ِ کرویف هم معنی بود با سبک ِ بازی " توتال فوتبال " . سبکی که در اون در حرکت ِ هر بازیکنی ، بازیکن ِ دیگه جایگزین ِ او میشه و به این نحو ، شکل ِ سازمانی ِ تیم حفظ میشه . این سیستم نقش ِ ثابتی برای هر بازیکن نداره و هر بازیکنی میتونه در نقش ِ مدافع ، هافبک و مهاجم باشه . این سیستم توسط ِ مربی آزاکس " رینوس میشل " پایگذاری شد و در طول ِ زمان توسط ِ کرویف به شهرت رسید .

کرویف در اصل ِ بازی خودش یک بازیساز بود که توانایی ِ مارک کردن ِ یار ِ مقابل ِ خودش رو هم به راحتی داشت و همچنین پاس هایی که در شرایط ِ سخت ارسال می کرد ، مانندش در گذشته نبود و در آینده تکرار نشد . در این سیستم کرویف در مرکز ِ خط ِ حمله به کار گرفته می شد و یک غفلت از مدافع کافی بود تا حرکات ِ ویرانگر ِ او از جناحین شروع بشه و پایه ریز ِ گل برای تیمش باشه . تا قبل از اون هیچکس چنین مهاجم ِ وسطی رو ندیده بود . راهی که کرویف در مسیر ِ فوتبال ِ خودش طی کرد ، به گونه ای بود که هنوز اون رو به عنوان ِ یک " توتال فوتبالر " میشناسند .

کرویف به تکنیک ، سرعت و قدرت ِ دریبل ِ خودش شناخته میشه ، اما بزرگترین شاخصه ی او ، فضاسازی های مناسب برای هم تیمی های خودش بود . دیوید میلر نویسنده ی ورزشی در مورد ِ کرویف اعتقاد داشت که او باعث می شد که هر بازیکنی ، عمق ِ توانایی ِ خودش رو بشناسه و از تمام ِ توانایی هاش استفاده کنه . میلر لقب ِ " فیثاغورس در کتانی " رو به خاطر ِ پاس های با دقت و زاویه دار به کرویف داد . " کمتر کسی پیدا میشه که بتونه قدرت ِ جسمی و فکری خودش رو با هم هماهنگ کنه . او این کار رو می کرد و این ها رو در محوطه ی جریمه به هم تیم های خودش منتقل می کرد " .

کرویف حرکات ِ فوق العاده ای داشت که هم اکنون این حرکات رو " حرکات ِ کرویف " میشناسند . برای انجام ِ این حرکت او به توپی که به سمتش فرستاده می شد ، با پشت ِ پا ضربه ای می زد که تو از حرکت بایسته و بعد هم با یک چرخش ِ سریع و دور از دسترس ِ مدافعان توپ رو به گوشه ی دروازه می فرستاد .

فوتبالِ باشگاهی
-----------------


کرویف در طول ِ زمان ِ فوتبال ِ خودش برای تیم های آژاکس ، بارسلونا ، لوس آنجلس آزتکس ، واشنگتون دیپلماتس ، لوانته ، و فاینورد به میدان رفت .

آزاکس
-------


کرویف در تولد ِ 10 سالگی ، یعنی در سال 1957 وارد ِ سیستم ِ پرورش ِ بازیکن ِ آژاکس شد . در اولین دیدار ِ خودش برای تیم ِ اصلی ِ آژاکس ، در 15 نوامبر ِ 1964 برای آژاکس در لیگ ِ هلند مقابل ِ GVAV به میدان رفت که تونست تنها گل ِ تیمش رو در باخت ِ 3-1 به ثمر برسونه . در اون فصل آژاکس در پایین ترین جایگاه ِ تاریخ ِ خودش قرار گرفت و رتبه ی نازل ِ سیزدهم رو نصیب ِ خودش کرد . اما در فصل ِ 1965/66 ، کرویف فصل رو فوق العاده آغاز کرد . اون دیگه به یکی از ارکان ِ اصلی آژاکس تبدیل شده بود و دو گلی که در 24 اکتبر ِ 1965 مقابل ِ " وایلسکراخت " و در برد ِ 2-0 تیمش به ثمر رسوند ، جایگاهش رو مستحکم تر کرد . در 7 بازی ای که در فصل ِ زمستان بازی کرد تونست 8 بار گل زنی که و در مارس ِ 1966 تونست اولین هتریک ِ خودش رو مقابل ِ " تلستار " انجام بده . 4 روز بعد در مقابل ِ تیم ِ " ویندام " 4 گل به ثمر رسوند که ثابت کنه با سن ِ کمی که داره ، میتونه به یکی از اعجوبه های فوتبال تبدیل بشه . مقایسه ی فصل ِ قبل با این فصل فقط در درخشش ِ کرویف خلاصه می شد . 25 گل در 23 بازی کافی بود که اون بتونه راه ِ قهرمانی آژاکس رو هموار کنه .

فصل ِ بعد هم تیم ِ آژاکس تونست با درخشش ِ کرویف قهرمانی ِ لیگ ِ هلند رو به دست بیاره و این بار قهرمانی در جام ِ حذفی ِ هلند هم باعث شد که یوهان اولین دابل ِ فوتبال ِ خودش رو کسب کنه . این فصل هم با 33 گل برای کرویف به پایان رسید . در فصل ِ 1967/68 تونست در سن ِ 21 سالگی سومین قهرمانی خودش با آژاکس رو بدست بیاره و همچنین به عنوان ِ بازیکن ِ سال 1967 هلند انتخاب بشه . کرویف در اولین فینال ِ اروپایی ِ خودش در اون سال به میدان رفت که نتیجه ی کار باخت ِ 4-1 مقابل ِ " میلان " بود . در همین سال به خاطر ِ گل زنی های متوالیش در فصل ِ قبل ِ لیگ ِ هلند و تیم ِ ملی ، با 42 گل از 43 بازی تونست کفش ِ طلایی ِ اروپا رو بدست بیاره .

در فصل ِ 1969/70 کرویف دومین دابل ِ خودش با آژاکس رو داشت اما در ابتدای فصل ِ 1970/71 کرویف به یک مصدومیت ِ طولانی مدت دچار شد که باعث شد تا ماه ِ اکتبر پا به میدان نذاره و در اولین دیدار ِ خودش در بازگشت به میادین در 30 اکتبر 1970 مقابل ِ PSV لباس ِ شماره ی 9 همیشگی خودش رو که این بار به تن ِ " گرمی مورن " رو نپوشه و با شماره ی 14 به میادین برگرده . برای همه نا معقول بود که کرویف نخواد شماره ای از بین ِ 1 تا 11 رو برای خودش انتخاب نکنه و تکرار ِ این کار در تیم ملی ِ هلند باعث شد که این شماره به انحصار این بازیکن در بیاد . کاری که باعث ِ ساخت ِ مستند " Nummer 14 Johan Cruyff " شد ، همچنین مجله ی " Voetbal International " چاپ ِ هلند بار ها از تیتر ِ " Nummer 14 " استفاده کرد .

در 27 نوامبر ِ 1970 کرویف در برد ِ 8-1 تیمش مقابل ِ آلکمار 6 گل به ثمر رسوند . بعد از گلزنی مقابل ِ اسپارتا روتردام و کسب ِ پیروزی ِ 2-1 در فینال ِ جام ِ حذفی ِ هلند ، آژاکس برای اولین بار تونست در دوم ِ جون ِ 1971 اولین قهرمانی ِ اروپایی خودش مقابل ِ پاناتینایکوس رو در کاپ ِ اروپا و در لندن جشن بگیره . بعد از این درخشش ها ، در پایان ِ همون فصل پیشنهاداتی از طرف ِ PSV و بارسلونا به آژاکس رسید ، اما کرویف در 21 جولای 1971 قرارداد ِ هفت ساله ای با آژاکس ثبت کرد تا خودش رو بیش از این در آمستردام نگهداره . در انتهای سال ، کرویف برای چهارمین بار به عنوان ِ بازیکن ِ سال ِ هلند انتخاب شد و علاوه بر این ، بهترین بازیکن ِ سال ِ قاره هم انتخاب شد .

اما سال ِ 1972 سال ِ بسیار ویژه و موفق برای آژاکس و کرویف بود . آژاکس در دومین فینال ِ متوالی ِ خودش در کاپ ِ اروپا ، این بار اینتر رو با 2 گلی که کرویف به ثمر رسوند تونست شکست بده . بعد از این برد روزنامه های هلندی از پیروزی ِ بزرگ ِ " توتال فوتبال " هلند مقابل فوتبال ِ دفاعی ِ ایتالیا نوشتن و مرگ ِ فوتبال ِ ایتالیا رو متصور شدن . کرویف همچنین دو گل در برد ِ 3-2 تیمش در فینال ِ جام ِ حذفی ِ هلند در مقابل ِ " دن هاگ " به ثمر رسوند . در لیگ هم یوهان با به ثمر رسوندن ِ 25 گل به عنوان ِ آقای گلی رسید و این گل زنی ها قهرمانی ِ آژاکس در لیگ رو هم در پی داشت . موفقیت های آژاکس تمومی نداشت تا جایی که در پاییز ِ 1972 تیم ِ ایندیپندنته ی آرژانتین در جام ِ باشگاه های جهان در مجموع ِ 2 دیدار ( 1-1 و 3-0 ) مغلوب ِ آژاکس شد و قهرمانی رو جام رو به این تیم واگذار کرد . سپس در ژانویه ی 1973 در سوپر کاپ ِ اروپا یوهان و هم تیمی هاش تونستن که تیم ِ رنجرز رو در 2 بازی ِ رفت و برگشت 3-1 و 3-2 شکست بدن و این قهرمانی رو هم به ویترین ِ افتخارات ِ باشگاهشون اضافه کنن . پس از اون در فصل ِ 1972/73 آژاکس باز هم تونست قهرمانی ِ لیگ ِ هلند رو کسب کنه و در سومین قهرمانی ِ متوالی ِ خودش در کاپ ِ اروپا یوونتوس رو 1-0 مغلوب کنه و به این عنوان برسه .

در تابستان ِ 1973 کرویف با 6 میلیون ییلدن ( 2 میلیون دلار ِ آمریکا در سال 1973 ) به بارسلونا فروخته شد . 19 آگوست ِ 1973 آخرین بازی ِ کرویف با لباس ِ سفید و قرمز بود که مقابل ِ اف سی آمستردام به میدان رفت . افتخارات با آژاکس همچنن برای کرویف پایان ناپذیر بود ، اما این فروش نقطه ی پایانی بود برای یکه تازی های آژاکس در میادین ِ اروپایی .

تصویر

بارسلونا
--------


حضور در بارسلونا و همزمان شدن با تولد ِ پسر ِ یوهان باعث شد که اسم ِ کاتالانی ِ " یوردی " رو برای پسر ِ خودش انتخاب کنه . کرویف به بارسلونا کمک کرد تا این تیم برای اولین بار پس از سال ِ 1960 قهرمانی ِ " لیگا " رو بدست بیاره و در همون سال برد ِ 5-0 بارسلونا در " سانتیاگو برنابئو " شاهکاری بود که باید اون رو به اسم ِ کرویف ِ هلندی نوشت . انتهای فصل باز هم با عنوان ِ بهترین بازیکن ِ اروپا برای کرویف همراه بود .

در زمان ِ حضور در بارسلونا ، کرویف یکی از معروف ترین گل های خودش که به " The 'Phantom' Goal " معروف شد رو تونست به ثمر برسونه . در بازی مقابل ِ آتلتیکو مادرید ، سانتری که از سمت ِ راست به تیرک ِ مخالف شد ، کرویف با دور خیز ِ چند متری به هوا برخواست و در حالی که به اندازه ی نزدیک به 2 متر روی هوا بود ، به شکلی که صورتش به سمت ِ زمین بود حالت ِ رول بَک داشت ، توپ رو با پشت ِ پاش به گوشه ی دروازه ی میگل رینا فرستاد . این گل مدت ها بعد به بهترین گل ِ کرویف از نگاه ِ هواداران شناخته شد .

بد نیست بدونید که کرویف در سال ِ 1975 در 2 دیدار برای پاریس سنت ژرمن به میدان رفت ، چون که یکی از طرفدار های طراح ِ لباس ِ معروف ، " دانیل هچتر " بود که در اون زمان مدیریت ِ تیم ِ پاریسی رو بر عهده داشت .

تصویر


آمریکا
-----


در سن ِ 32 سالگی و در یک انتقال ِ پر سود ، یوهان به لوس آنجلس آزتکس از لیگ ِ شمال ِ آمریکا منتقل شد . قبل از این شایعه ی پیوستن ِ کرویف به نیویورک کاسموس وجود داشت ، اما توافقات انجام نشد ، با این حال کرویف در بازی های پیش فصل برای این تیم به میدان رفت ! او فقط یک فصل در لوس آنجلس موند و در همون یک فصا تونست عنوان ِ بهترین بازیکن ِ لیگ رو نصیب ِ خودش کنه . فصل ِ بعد یوهان به تیم ِ واشنگتون دیپلماتس نقل ِ مکان کرد و تا نیم فصل در این تیم موند ، تا اینکه این تیم به مشکلات ِ مالی بر خورد و کرویف به عنوان ِ بازیکن ِ مهمان برای میلان به میدان رفت که در همون چند دیدار مصدوم شد و ادامه ی فصل ِ لیگ ِ آمریکا رو از دست داد و واشنگتون رو ترک کرد .

تصویر

لوانته
-----


در ژانویه ی 1981 ، کرویف در چند دیدار ِ دوستانه برای تیم ِ " دوردرخت " هلند به میدان رفت . با این حال " جاک والیس " مدیر ِ لستر سیتی انگلیس در تلاش بود که بتونه کرویف رو جذب کنه . با وجود ِ سه هفته مذاکره با این تیم ِ انگلیسی ، در نهایت یوهان به تیم ِ لوانته از لیگ ِ دسته دوم ِ اسپانیا منتقل شد . در مارس ِ 1981 یوهان برای اولین بار برای لوانته پا به میدان گذاشت . مصدومیت ، نا رضایتی مدیران و سطح ِ پایین ِ دسته دوم ِ اسپانیا باعث شد که یوهان فقط در 10 بازی برای لوانته به میدان بره که حاصل ِ این به ثمر رسوندن ِ 2 گل بود . پس از صعود ِ لوانته به " لیگا " ، قراردادی به کرویف امضا نشد و کرویف از اسپانیا خارج شد .


بازگشت به هلند
-----------------


پس از حضور در آمریکا و مدت ِ کوتاهی هم در لوانته ، یوهان تصمیم گرفت که ادامه ی فوتبالش رو در سرزمین ِ مادری دنبال کنه . در 30 نوامبر ِ 1980 کرویف به تیم ِ سازنده ی خودش یعنی آژاکس بازگشت . آژاکس ِ تحت ِ هدایت ِ " لئو بینهاکر " اوضاع ِ خوبی نداشت و در حالی که 13 هفته از مسابقات می گذشت ، این تیم در رتبه ی هشتم قرار داشت . با اضافه شدن ِ کرویف و شروعی دوباره برای این بازیکن ، آژاکس فصل ِ 1980/81 رو در رتبه ی دوم به پایان رسوند . در دو فصل ِ بعد آژاکس به همراه ِ کرویف تونست قهرمان ِ هلند بشه که این قهرمانی در فصل ِ 1982/83 با کسب ِ جام ِ حذفی ِ هلند و یک دابل ِ دیگه برای کرویف همراه بود . در یکی از جالب ترین گل های اون فصل ، در حالی که آژاکس در مقابل ِ تیم ِ " هلموند اسپورت " قرار داشت و کرویف پشت ِ ضربه ی پنالتی ایستاده بود ، توپ رو به هم تیمی خودش پاس داد و با پاس ِ دوباره به کرویف ، دروازه ی حریف برای بار ِ ششم باز شد . این اتفاق در حالی افتاد که تمام ِ بازیکنان ِ حریف و دروازبان ِ این تیم ، نظاره گر ِ اتفاقات بودند .

فاینورد
------


در انتهای فصل ِ 1982/83 ، پیشنهادی از سوی سران ِ آژاکس برای تمدید ِ قرارداد به کرویف ارائه نشد . این کار که باعث ِ خشم ِ یوهان شده بود ، باعث شد که به تیم ِ رقیب ِ آژاکس یعنی فاینورد بره . کرویف باز هم فصل ِ موفقی به همراه ِ فاینورد داشت . باز هم یک دابل ِ دیگه برای این اسطوره ی هلندی که به تیم ِ سابقش ثابت کنه که هنوز برای کنار گذاشتنش وقت ِ زیادی باقی مونده بود . هم زمان با حضور ِ یوهان ، بازیکنان ِ قدرتمندی مثل ِ " رود گولیت " و " پتر هوتمن " در فاینورد حضور داشتن که از عوامل ِ این دابل ِ تاریخی برای فاینورد به حساب میومدن . با وجود ِ سن ِ بالا ، کرویف به جز یک بازی ، در تمام ِ بازی های تیم ِ فاینورد به میدان رفت ، تا جایی که تونست برای پنجمین بار به عنوان ِ بازیکن ِ سال ِ هلند انتخاب بشه . آخرین بازی ِ کرویف در لیگ ِ هلند در 13 می 1984 بود که با گلزنی ِ این بازیکن مقابل ِ PEC همراه شد . آخرین بازی ِ کرویف در دیداری در عربستان ِ سعودی بود که با گل و پاس ِ گل ِ خودش فاینورد رو به پیروزی رسوند .

و این بود پایانی برای یک عمر افتخار آفرینی و زندگی ِ پر فراز و نشیب ِ یک اسطوره در مستطیل ِ سبز .

فوتبالِ ملی
-----------


48 بازی و 33 گل ِ زده ! در دومین بازی ِ ملی خودش برای تیم ملی هلند مقابل ِ چکسلواکی ، اولین بازیکنی بود که با این لباس ِ نارنجی با کارت ِ قرمز جریمه شد تا با محرومیت ِ یک ساله مواجه بشه . در زمان ِ حضور ِ کرویف در تیم ِ ملی هلند ، نائب قهرمانی ِ مسابقات ِ جام جهانی برای این کشور به دست اومد . با درخشش کرویف تیم های قدرتمندی مثل ِ آرژانتین ( 4-0 ) ، آلمان ِ شرقی ( 2-0 ) و برزیل ( 2-0 ) از دور ِ مسابقات کنار رفتند و هلند تونست خودش رو از سخت ترین مسیر ِ ممکن به فینال ِ این مسابقات برسونه . اما در فینال با وجود ِ بازی ِ فوق العاده نارنجی پوشان و حملات ِ بی امان ِ اونها ، در حالی که بازی رو در دقیقه ی 2 با ضربه ی پنالتی پیش بودن ، این بازیکنان ِ آلمان ِ غربی از جمله اولی هوینس ، برتی ووگتس ، فرانس بکب باوئر ، وولفگانگ اوراث بودند که با تجربه ی خودشون نیمه ی اول از هلند پیش افتادن و در دفاع ِ مطلق خودشون رو قهرمان ِ جهان کردند . در این بازی کرویف به دلیل ِ اعتراض به داور ، با کارت ِ زرد جریمه شد .

کرویف در اکتبر 1977 از فوتبال ِ ملی کناره گیری کرد . قبل از این ، کرویف تونست هلند رو در مسابقات ِ انتخابی جام ِ جهانی همراهی کنه و باز هم هلندی ها دز این مسابقات به مقام ِ نائب قهرمانی رسیدند . کرویف رکورد ِ جاودانه ای از خودش به جای گذاشت . در هر دیداری که اون تونست موفق به گلزنی بشه ، تیم ِ حریف با مساوی یا باخت از زمین خارج شد !

تصویر

دوران ِ مربیگری
---------------


آژاکس
------


پس از بازنشستگی از فوتبال ، کرویف بلافاصله به مربیگری رو آورد تا بتونه جا پای معلم ِ خودش یعنی " رینوس میشل " بذاره . در ماه ِ می 1985 کرویف به آژاکس برگشت . در همون فصل یوهان رقابت رو به فاینورد ِ " گاس هیدینگ " واگذار کرد ، با این حال که با تفاضل ِ گل ِ +85 ( 120 زده ، 35 خورده ) مسابقات رو به پایان رسوند . هر چند که تونست دو سال ِ متوالی قهرمانی ِ جام ِ حذفی ِ هلند رو برای آژاکس کسب کنه و این تیم رو در سال ِ 1987 و در بازی مقابل ِ " لوکوموتیو لیپزیگ " با تک گل ِ " مارکو فان باستن " به قهرمانی ِ جام ِ برندگان ِ اروپا برسونه .

در مدت ِ حضور در آژاکس ، کرویف سیستم ِ مورد ِ علاقه ی خودش رو اینطور می چید : 3 مدافع به همراه ِ یک بازیکن ِ پوششی ، 2 هافبک ِ تدافعی ، 2 هافبک ِ دفاعی ، یک هافبک ِ هجومی ، 1 مهاجم ِ نوک و یک وینگر ! این سیستم بعد ها هم در آژاکس پیاده شد که باعث ِ قهرمانی در لیگ ِ قهرمانان ِ اروپا در سال ِ 1995 برای این تیم شد . همچنین تیم هایی مثل ِ آلمان و انگلیس با کپی برداری از این سیستم ، تیم ِ خودشون رو تشکیل می دادن . در طول ِ مربیگری کرویف در آژاکس بازیکنان ِ بزرگی مانند فان باستن ، رایکارد ، بلیند ، وینتر ، برگکمپ و ... به فوتبال ِ هلند و اروپا معرفی شدند .

بارسلونا
--------


در سال ِ 1988 کرویف مانند ِ دوران ِ فوتبال ِ خودش ، از آژاکس به بارسلونا رفت تا مربیگری در این تیم رو هم تجربه کنه . در بارسلونا بازیکنانی مانند ِ پپ گواردیولا ، خوزه ماری باکرو ، ژیکی بگیریستین ، گویکوتژا ، کومان ، میشل لادروپ ، روماریو ، گئورگ هاگی و استویچکوف خریداری شدند . زیر ِ نظر ِ کرویف بارسلونا 4 بار بین ِ سال های 1991 تا 1994 قهرمان ِ لالیگای اسپانیا شد و با شکست ِ سمپدوریا در جام ِ برندگان ِ اروپا در سال ِ 1989 و لیگ ِ قهرمانان ِ اروپا در سال ِ 1992 ، یه این دو جام ِ بزرگ دست پیدا کرد . کرویف همچنین برنده ی کوپا دل ری در سال ِ 1990 ، سوپر کاپ ِ اروپا در سال ِ 1992 و کسب ِ 3 جام ِ سوپر کاپ ِ اسپانیا برای بارسلونا شد .

کرویف به دلیل ِ کشیدن ِ 20 سیگار در روز ، در سال 1991 دچار عارضه ی قلبی شد و مدتی رو در بیمارستان سپری کرد . به همین خاطر او سیگار رو برای همیشه کنار گذاشت تا حدی که به عنوان ِ عضوی از کمپین ِ ضد ِ دخانیات ِ کاتالان شناخته شد ! با کمک ِ یوهان 16 داروی ضد ِ دخانیات در کاتالان ساخته شد .

کرویف با 11 جام موفق ترین مربی ِ تاریخ ِ باشگاه ِ بارسلونا شناخته می شد تا اینکه چند سال بعد گواردیولا که فوتبال ِ خودش رو زیر ِ نظر ِ کرویف گذرونده بود با 15 جام تونست این رکورد رو از آن ِ خودش کنه . با حضور ِ 8 ساله در این باشگاه ، یوهان به طولانی ترین دوران در این باشگاه رسید اما پس از عدم ِ موفقیت در دو سال ِ آخر ، " جوزپ لوئیز نونز " با کرویف قطع ِ همکاری کرد و این پایانی بود بر عمر ِ مربیگری کرویف در فوتبال .

هنگامی که او در بارسلونا مشغول به کار بود ، با پیشنهاد ِ فدراسیون ِ فوتبال ِ هلند برای هدایت ِ این تیم در جام ِ جهانی ِ 1994 مواجه شد اما این مذاکرات در لحظات ِ آخر بی نتیجه موند !

در سال های بعد با حمایت ِ علنی کرویف از خوان لاپورتا ، این فدر تونست در انتخابات ِ ریاست ِ باشگاه ِ بارسلونا پیروز بشه . " من به دنبال ِ هیچ پست ِ رسمی در بارسا نیستم . من فقط به این باشگاه مشاوره میدم " . تفکرات ِ کرویف به عنوان ِ بازیکن و مربی در بارسلونا و استفاده ی کاتالانی ها از این تفکرات باعث شد که با نفوذ ِ هلندی ها اون ها بتونن تیکی تاکای خودشون رو با این فوتبال در آمیخته کنن تا پایه ریزی ِ قهرمانی های 2008 و 2012 در یورو و 2010 در جام ِ جهانی برای اسپانیا بدست بیاد .

در 26 مارس ِ 2010 کرویف به عنوان ِ مدیر ِ افتخاری بارسلونا انتخاب شد .

تصویر


پیشنهادِ بازگشت به آژاکس
---------------------------


در 20 فبریه ی 2008 و در پی 10 سال سو ء مدیریتی در آژاکس مدیران ِ ارشد ِ این باشگاه از کرویف درخواست کردند که به این باشگاه برگرده و اون ها رو در بازسازی ِ این تیم کمک کنه . بازگشتی که برای بار ِ چهارم رخ می داد . هر چند که در مارس ِ همون سال کرویف خودش رو از تشکیلات ِ آژاکس کنار کشید چون که تفکرات ِ او و " مارکو فان باستن " مربی ِ وقت ِ آژاکس ، تفاوقت های بسیاری داشت . فان باستن در مورد ِ نقشه های کرویف اینگونه گفت که " اون میخواست همه چیز سریع تر از حالت ِ معمول انجام بشه و به کارهایی که انجام می شد راضی نبود " !

کاتالونیا
-------


در دوم ِ نوامبر 2009 کرویف به عنوان ِ مربی ِ تیم ِ ملی کاتالونیا معرفی شد که این شروعی برای مربگیری بعد از 13 سال بود .

بازگشت به آژاکس
------------------


در 11 فبریه ی 2011 کرویف به آژاکس برگشت تا در جایگاهی گروه ِ مشاوره به این تیم کمک کنه .

چیواس گوادالاخارا
-------------------


کرویف در فبریه ی 2012 به عنوان ِ مشاور تیم ِ مکزیکی چیواس گوادالاخارا شروع به فعالیت کرد . خورخه ورگارا مالک ِ این باشگاه که در اواخر ِ 2011 این باشگاه رو خریداری کرده بود ، در اوایل ِ حضورش دست به این اقدام زد .

با این حال که قراردادی 3 ساله بین ِ کرویف و این باشگاه ِ مکزیکی بسته شده بود ، اما در دوم ِ 2012 این قرارداد فسخ شد و کرویف به فعالیتش در این باشگاه پایان بخشید .

افتخاراتِ باشگاهی ( بازیکن ) :
------------------------------


آژاکس ( لیگِ هلند ) : 1966, 1967 , 1968, 1970, 1972 , 1973, 1982, 1983

آژاکس ( جامِ حذفی ) : 1967, 1970, 1971, 1972, 1983

آژاکس ( جامِ باشگاه های اروپا ) : 1971, 1972, 1973

آژاکس ( جامِ باشگاه های جهان ) : 1972

آژاکس ( سوپر جامِ اروپا ) : 1972, 1973

آژاکس ( جامِ اینترتوتو ) : 1968 Group A2

بارسلونا ( لیگِ اسپانیا ) : 1974

بارسلونا ( جامِ حذفی اسپانیا ) : 1978

فاینورد ( لیگِ هلند ) : 1984

فاینورد ( جامِ حذفی هلند ) : 1984



افتخاراتِ ملی ( بازیکن ) :
------------------------


هلند ( نائب قهرمانیِ جهان ) : 1974


افتخاراتِ باشگاهی ( مربی ) :
-----------------------------


آژاکس ( جامِ حذفی ) : 1986, 1987

آژاکس ( جامِ برندگانِ اروپا ) : 1987

بارسلونا ( جامِ حذفی اسپانیا ) : 1990

بارسلونا ( لیگِ اسپانیا ) : 1991, 1992, 1993, 1994

بارسلونا ( سوپر کاپِ اسپانیا ) : 1991, 1992, 1994

بارسلونا ( جامِ برندگانِ اروپا ) : 1989

بارسلونا ( جامِ باشگاه های اروپا ) : 1992

بارسلونا ( سوپر کاپِ اروپا ) : 1992



افتخاراتِ فردی ( بازیکن ) :
--------------------------


بهترین بازیکنِ اروپا : 1971 , 1973 , 1974

بهترین بازیکنِ اروپا ( مقام سوم ) : 1975

بهترین بازیکنِ هلند : 1967 , 1968 , 1969 , 1971

توپِ طلای جام جهانی : 1974

کفشِ طلای اروپا : 1967

کفشِ نقره ای یورو : 1972

آقای گلِ لیگِ هلند : 1967 , 1972

آقای گلِ جام حذفیِ هلند : 1966

آقای گلِ سوپر کاپِ اروپا : 1972

آقای گلِ مقدماتی جامِ جهانی : 1974

بهترین ورزشکارِ هلند : 1973 , 1974

تیمِ ستارگانِ فیفا : 1974

بهترین بازیکنِ خارجیِ لالیگا : 1975

بهترین بازیکنِ لیگِ آمریکا : 1977 , 1978 , 1979

کفشِ طلای هلند : 1984

بازیکنِ طلایی هلند : 1992 , 1994

بهترین بازیکنِ قرنِ اروپا : 1999



افتخاراتِ فردی ( مربی ) :
--------------------------


بهترین مربی فیفا : 1987

بهترین مربی لالیگا : 1991 , 1992

بهترین مربیِ جهان : 1991 , 1992

فیفا 100 : 2004

  • M1L4D از این پست تشکر کرده است





1 کاربر در حال خواندن این موضوع است

0 کاربر، 1 مهمان و 0 عضو مخفی