8-Dec-2009
.
.
.
دو سال و 9 ماه بعد ...
یوونتوس بعد از شکست وحشتناک مقابل بایرن و دو فصل دوری از لیگ قهرمانان اروپا،یک بار دیگه به بالاترین سطح باشگاه های جهان برگشته و این بار نیومده که با اولین مشت،ناک اوت بشه؛اومده که همه رو انگشت به دهن کنه! حالا کاپیتان بوفون در ورزشگاه سرود لیگ قهرمانان رو میشنوه و ماها،روی کاناپه ی منزلمون،با استرس و شور زیادی منتظر درخشش عشق اولمون در اروپا هستیم! به عنوان قهرمان ایتالیا،تمام کارشناسان و کسایی که فوتبال براشون بهترین تفریحه منتظر دیدن بانوی پیر هستن...بانویی که دو سال از عمرش رو به حاشیه نشینی گذرونده.
London
نوشتن از لندن،یکی از سخت ترین کارهایی که میشه انجام داد! این اَبَر شهر ِ بریتانیای کبیر،اونقدر تاریخ،تمدن،آثار باستانی،مراکز مهم سیاسی،بازارهای بزرگ اقتصادی و مکانهای تفریحی داره،که آدم نمیدونه از چی بگه! از کجا بگه!
شهر لندن،در جنوب غربی بریتانیا واقع شده.این شهر،مرکز بریتانیا و پایتخت کشور انگلستان هست.تاریخ پیدایش شهر لندن به زمان امپراتوری رومی ها برمیگرده.این شهر در اون زمان "لاندینیوم" خطاب میشده.این شهر در محدوده ی رودخانه ی "ثیمز" بنا شد تا اهالی و ساکنین این شهر،مشکل دسترسی به آب رو نداشته باشن.رفته رفته با افزایش جمعیت و بزرگ تر شدن لندن،این رودخونه هم رسالت اصلی خودش رو از دست داد و بیشتر به جایی برای گذروندن اوقات فراغت مردم شهر بدل شد.
این شهر در تمام زمینه های زندگی بشری،از پیشتازان جهان محسوب میشه و در کنار شهر نیویورک،قطب اقتصادی دنیا هم هست.لندن پنجمین شهر بزرگ جهان و بزرگترین شهر اروپاس و پر بازدید ترین شهر جهان از نظر جذب توریست هم محسوب میشه.با توجه به حضور ملیت ها و اقوام بسیار گوناگون در لندن،این شهر پایتخت فرهنگی جهان هم هست.در آمارگیری انجام شده در مارچ 2011 لندن با جمعیتی معادل 8,174,100 نفر پر جمعیت ترین شهر اتحادیه ی اروپا شناخته شد.با توجه به مساحت 1570 کیلومتر مربعی لندن،این شهر تراکم بسیار بالایی از نظر جمعیتی داره.این جمعیت تقریبا 13% کل جمعیت بریتانیا محسوب میشه.
جالبه که شهر "تهران" در کنار شهرهایی مثل برلین،مسکو،دهلی،شانگهای و سئول،با لندن قرار داد خواهر خواندگی داره.
نمای بسیار زیبا از رودخانه "ثیمز" و شهر لندن
[img width=480 height=175]http://www.london-traveltips.com/pics/westminster-palace_city-of-westminster.jpg[/img]
نمایی از کاخ Westminster جایی که خیلی ها معتقدن مرکز سیاست گذاری دنیاست.
اتوبوس های دوطبقه ی قدیمی،از مهمترین نمادهای لندن
وضعیت آب و هوای لندن: لندن از جمله شهرهای پر باران دنیا محسوب میشه.با توجه به این که به دریا نزدیکه و شهری هست که پذیرای یه رودخونه هم هست،این امر خیلی هم عجیب نیست.مهمترین شاخصه ی هوای لندن،ابری و مه آلود بودنشه! لندن در ماه سپتامبر،دمای متوسط 19.6 درجه ی سانتی گراد رو تجربه میکنه.به طور میانگین 50.4 میلیمتر بارندگی در این شهر رخ میده.میزان رطوبت هم تقریبا 96% هست که رطوبت بالایی محسوب میشه!
برای آگاهی از وضعیت آب و هوای لندن کلیک کنید Chelsea F.C
تیم فوتبال چلسی،در سال 1905 توسط "هنری می یِرز"،تاجر انگلیسی تاسیس شد.قصه از اونجا شروع شد که آقای تاجر،ورزشگاه استمفورد بریج رو در سال 1904 خریداری کرد و پیشنهاد اجاره اون رو به تیم فولام داد.بعد از مخالفت مسئولین فولام با این قضیه،می یرز به این فکر افتاد که خودش،باشگاهی رو تاسیس کنه.از اونجا که این ورزشگاه در محله ی فولام واقع شده بود بد نبود که اسم فولام برای تیم انتخاب بشه ولی این اسم قبلا انتخاب شده بود.نام هایی مثل "کنزینگتون" و "لندن اف.سی" نامهایی بودن که چلسی با اون ها خطاب میشد.
چلسی در سال 1915 به فینال جام اتحادیه رسید؛جایی که فینال رو در الد ترافورد به شفیلد یونایتد واگذار کرد.در سال 1920 هم به مقام سوم لیگ انگلیس رسید که بهترین نتیجه ی این تیم تا اون روز تلقی میشد.تا سالهای میانی قرن بیستم،چلسی یه تیم کاملا معمولی بود و حرف خاصی برای گفتن نداشت.تا این که در سال 1952، "تد دریک" [مهاجم سابق آرسنال و تیم ملی انگلیس] به عنوان سرمربی تیم برگزیده شد و شروع کرد به بازسازی.اولین کاری که انجام داد،دست پیشکسوت ها رو از باشگاه کوتاه کرد.ساختار تیم های پایه رو اصلاح کرد و بازیکنانی از لیگهای پائین تر جذب کرد.این تغییرات نتیجه ی مثبتی برای چلسی داشت و منجر به قهرمانی چلسی در فصل 55-54 لیگ انگلیس شد.در انتهای همین فصل،یوفا جام قهرمانان اروپا رو تاسیس کرد؛این اقدام با اعتراض و تحریم اتحادیه فوتبال انگلیس همراه شد و چلسی هم به تَبَع اون ها در این رقابتها شرکت نکرد.تا سال 96 که رود گولیت به عنوان سرمربی چلسی انتخاب شد،این تیم خیلی افتخار قابل ذکری کسب نکرد.حضور گولیت باعث شد چهره های سرشناس اون زمان فوتبال[از جمله ی اونها،میشه به
جانلوکا ویالی اشاره کرد]،به چلسی ملحق بشن.این روند باعث قهرمانی چلسی در جام اتحادیه ی انگلیس در سال 97 شد.اما گولیت دو سال بیشتر دووم نیاورد و جاش رو به لوکا ویالی داد.حضور ویالی برای چلسی خوش یمن بود و چلسی در سال 98 برنده ی دو جام League Cup و جام برندگان جام اروپا شد.ویالی چلسی رو به لیگ قهرمانان اروپا هم هدایت کرد و در نهایت جای خودش رو به
کلودیو رانیری داد.رانیری اما جامی کسب نکرد و فقط تا نایب قهرمانی جام اتحادیه پیش رفت.
بزرگترین تحول چلسی اما در تابستون 2003 رخ داد.جایی که رومن آبراموویچ،میلیادر روس،چلسی رو خرید.اما آبراموویچ تاب نتیجه نگرفتن رانیری رو نداشت و یکسال بعد،مورینیو رو به لندن آورد.مورینیو چلسی رو به پنجمین تیمی تبدیل کرد که بعد از جنگ جهانی دوم برای دو سال پیاپی (05-04/06-05) قهرمان لیگ انگلیس میشد.اما دخالت های آبراموویچ باعث جدایی مورینیو شد.آبراموویچ لیگ قهرمانان رو میخواست و با آوردن بزرگانی مثل هیدینگ و آنچلوتی هم نتونست به این مهم برسه و در نهایت این مربی جوون ایتالیایی یعنی روبرتو دی متئو بود که آبراموویچ رو به آرزوی دیرینه اش رسوند.
اولین قهرمانی یک تیم لندنی در لیگ قهرمانان اروپا
[img width=480 height=255]http://www.chelseafc.com/javaImages/8b/6e/0,,10268~3698315,00.jpg[/img]
استمفوردبریج،ورزشگاه 135 ساله ی چلسی
Chelsea VS Juventus
به دلیل این که چلسی تیمی نبود که خیلی در رقابت های اروپایی حاضر بوده باشه،بنابراین شانس رویارویی با یووه رو نداشته و این دو تیم 2 بار بیشتر با هم بازی نکردن.هر دو بازی هم در چارچوب لیگ قهرمانان اروپا فصل 09-08 بود.فصلی که یوونتوس خیلی خوب در اروپا ظاهر شده بود و با درخشش کاپیتان تموم نشدنی خودش یعنی الکس دل پیرو،در گروهی که دو تیم خوب رئال و زنیت حضور داشتن،به عنوان تیم سرگروه به مرحله ی حذفی صعود کرد.یووه به تاریخ 25 فوریه 2009 در استمفورد بریج 1-0 بازی رو به چلسی باخت.در اون دیدار ِ کسل کننده اگر شانس با یووه و رانیری همراه بود،یووه حتی بخت پیروزی هم داشت ولی این اتفاق نیفتاد.تک گل اون بازی رو دیدیه دروگبا به ثمر رسوند.
در بازی برگشت،یووه با تمام وجود حمله میکرد و در نهایت یاکوئینتا قفل دروازه ی چلسی رو شکست؛اما گل ثانیه ی آخر اسین در نیمه ی اول،آب سردی بود بر پیکر یوونتوس.نیمه ی دوم هم با حملات بی امان یووه همراه بود تا بالاخره بازیکنای چلسی روی ضربه ی آزاد دل پیرو مرتکب خطای هند شدن و پنالتی دادن.اون پنالتی رو دل پیرو با خونسردی به گل تبدیل کرد.در حالی که یووه با تمام احساس دقایق آخر رو سراپا حمله بود،باز هم این دروگبا بود که تیر خلاص رو زد و چلسی به مرحله ی بعد صعود کرد.
گل دل پیرو هیچ ثمری نداشت
اون توپ انگار خودش قصد کرده بود بره تو گل! خیلی عجیب بود
Carlo Parola ||| More Info
Roberto Di Matteo
http://theshedender.com/wp-content/uploads/2012/05/Desailly-DiMatteo-FAcup.jpg
روبرتو دی متئو در کنار مارسل دسایی.تیم قهرمان FA Cup
این روزها وقتی کسی میخواد نامی از مربی شگفتی ساز بیاره،نه نامی از ویلانووا مطرحه،نه گواردیولا،نه ویاش بوآش...همه از کسی صحبت میکنن که در نیمه ی راه،تیم ِ بی روحیه و بی انگیزه ی ویاش بوآش رو تحویل گرفت و با ارائه ی یه فوتبال هوشمندانه مقابل بارسا و بایرن،به آبراموویچ فهموند که همیشه پول خرج کردن علاج درد نیست.خیلی بیشتر از اینها میشه در مورد دی متئو نوشت و خود ِ من هم به دلیل سبک خاصی که دی متئو دنبال میکنه،دوست دارم در موردش بنویسم ولی الان احساس میکنم زمانش نیست! بعد از بازی،وقتی مچ اندازی دی متئو و کاررا تموم شد،بیشتر از این مربی موفق خواهم گفت.
و اما یک بیوگرافی تکراری...
دی متئو در سال 1970 در شافهاوسن سوئیس متولد شد.فوتبالش رو به عنوان یه هافبک از تیم همون شهر در سال 1988 آغاز کرد.بعد از 3 فصل بازی برای این تیم،به تیم مطرح زوریخ نقل مکان کرد.در زویخ هم اما یک سال بیشتر دووم نیورد و در انتهای فصل 92-91 به تیم آراو پیوست.در این تیم موفق شد جایزه بازیکن سال سوئیس رو از آنِ خودش بکنه... و در نهایت در تابستون 93 به لاتزیو ملحق شد.بازی در لاتزیو برای دی متئو خوش یمن بود چرا که مورد توجه آریگو ساکی قرار گرفت و به تیم ملی دعوت شد.در سال 96 دی متئو با زدنیک زمان ( :mad:) سرمربی وقت لاتزیو به مشکل برخورد و رود گولیت که تازه به چلسی اومده بود،فرصت رو مغتنم دونست و با انتقالی 4.9 میلیون پوندی،این بازیکن رو به لندن برد.دی متئو در لندن خیلی زود جای خودش رو باز کرد و محبوب هواداران چلسی شد.یکی از خصوصیات این بازیکن شوت های راه دوری بود که میزد.دو گل بسیار زیبا از فواصل دور به تیم های تاتنهام و ویمبلدون هم به ثمر رسوند.
گل زیبای دی متئو به تاتنهام رو ببینید.
اما دی متئو بازیکن خوش شانسی نبود.در ابتدای فصل 2001-2000 در بازی با تیم سنت گالن سوئیس در رقابت های جام یوفا دچار مصدومیت شدیدی شد که 18 ماه خونه نشینش کرد و در نهایت در فوریه 2002 در حالی که فقط 31 سال سن داشت،مجبور به کناره گیری از فوتبال شد.در انتهای همون فصل،رانیری این بازیکن سابق رو به کادر فنی چلسی اضافه کرد.
اما دوران سرمربیگری دی متئو در تیم میلتون کینز آغاز شد.بعد تیم وست بروموویچ رو دست گرفت و در نهایت در تابستون 2011 در حالی که با مسئولین بیرمنگام به توافق نرسید،توسط ویاش بوآش برای همکاری در کادر فنی چلسی،انتخاب شد. و در مارچ 2012 بعد از نتایج اسفناک چلسی،به عنوان سرمربی موقت چلسی انتخاب شد و بقیه ی ماجرا رو هم که دیگه بهتر میدونید.
یادآوری بکنم که دی متئو تا امروز 6 بار [به عنوان بازیکن] با یووه رو در رو شده که در این 6 بازی،1 گل هم به یووه زده.گلی که بانی پیروزی 3-0 لاتزیو مقابل یوونتوس در فصل 95-94 در تورین بود.
[img width=480 height=76]http://s1.picofile.com/file/7491762361/match_preview.jpg[/img]
این بازی،خیلی بازی حساس و سنگینی هست.از چند جهت.یک این که دو تیم صدر نشین انگلستان و ایتالیا به مصاف هم میرن.دوم،سرمربیان دو تیم هر دو جوان هستن و میان که برای خودشون از بغل تقابل نامهای بزرگی مثل چلسی و یووه،اعتبار مضاعفی برای خودشون پس انداز کنن و سه؛دی متئو میدونه که داستان لیگ قهرمانان براش با لیگ برتر خیلی فرق داره و اینجا باید تمام دانش خودش رو به کار بگیره تا نشون بده قهرمانی سال قبلش اتفاق نبوده و از اون طرف کادر فنی یوونتوس و کاررا در این اندیشه که با غرش در بازی اول،صدای خودشون رو به گوش اروپا هم برسونن و خودشون رو در اروپا بزرگ نشون بدن.این نکات بسته به تفکرات دو سرمربی،هم میتونه باعث برگزاری یه دیدار خیلی جذاب بشه و هم میتونه کاری کنه که دقیقه 70 به بعد بیننده ها خوابشون ببره.باید صبر کرد و دید کادر فنی دو تیم به فکر بزرگتر کردن خودشون هستن یا نه؛دوست دارن اعتبارشون در همین سطح فعلی حفظ بشه.
نوشتن از یوونتوس خیلی تکراری هست و از یه جایی به بعد،تکراری میشه و خسته کننده! اما گویا یووه قصد داره تغییراتی در آرایش بازیش ایجاد کنه.برگشتن به 4 دفاع و بازی کردن با 5 هافبک میتونه یه تجربه ی جدید باشه.اما من ترجیح میدم این تغییر آرایش جلوی چلسی اتفاق نیفته و ما با همون سیستم قبلی و دیفالتی که داریم در لندن بازی کنیم.به دلایل متعدد.اول این که یووه با 2-5-3 خو گرفته و نمایش های مناسب و نتیجه های مثبتی رو کسب کرده.دومین دلیل مهمی که من دارم،چلسی هست.چلسی 1-3-2-4 بازی میکنه و زمان حمله به 1-4-1-4 تغییر حالت میده و موقعی که میخواد به حریف فشار بیاره،خیلی حلقه ی محاصره رو تنگ میکنه و فشار زیادی به مرکز دفاع حریف وارد میکنه.این میتونه برای یووه مثبت باشه،به شرطی که با 3 دفاع مرکزی بازی کنه.حُسنی که 2-5-3 داره همینه که دو تا پیستون کناری میتونن زمان دفاع،حکم دفاع کناری رو داشته باشن و مانع از این بشن که بازیکنای چلسی دفاع یوونتوس رو با Overlap دور بزنن و به دروازه نزدیک بشن.این رو کسی نمیتونه منکر بشه که کسب یک امتیاز از لندن اون هم بعد از 2 سال دوری از لیگ قهرمانان،نتیجه ی خیلی خوبی محسوب میشه برای یووه و مطمئنا بیش از این که به فکر پلن های تهاجمی باشیم،باید به تمرکز دفاعی و انسجام تیمی فکر کنیم.وظیفه ی پیرلو رو من در این بازی سنگین تر از همیشه میبینم.به خاطر حضور لمپارد.این بازیکن کلا در چلسی بازیش فرق میکنه و کلاس بالایی از یک هافبک مرکزی رو به نمایش میگذاره(تیم ملی رو فراموش کنید).پیرلو علاوه بر امر بازیسازی که باید انجام بده،فیس تو فیس لمپارد،باید مراقب حرکات این بازیکن هم باشه.این که ما بخوایم لمپارد رو به ویدال بسپاریم،اشتباهی بس بزرگ خواهد بود چرا که به احتمال فراوون،خوان ماتا در بازی 4 شنبه فیکس خواهد بود و نیاز به مراقبت ویژه داره این بازیکن.البته دفاع منطقه ای یوونتوس رو هم از یاد نبریم که واقعا هارمونی بالایی داره و بازیکنای تیم درک خوبی از بازی هم دارن و در زمان دفاع خوب به هم کمک میکنن.برای شخص من خیلی مهمه که جووینکو در این بازی حاضر باشه،چون فکر میکنم طراحی که انجام شده برای حمله،بیشتر روی ضد حملات تاکید داره.جایی که سبا باید با سرعت خودش،یه قاره رو انگشت به دهن بکنه.
اما چلسی...
این تیم خیلی جای صحبت داره.از بازیکنانش،کادر فنیش،سیستم و تاکتیک هاش و خلاصه فوتبالی که ارائه میکنه.در حد خودم و البته خیلی مختصر به چلسی هم میپردازم.
چلسی رو بارها گفتم که صدها بار کوچیکتر از یوونتوس دوست دارم و نتایجش برام مهمه.بگذریم که در این یکی دو سال به دلایل مختلف نتونستم پیگیر اخبار چلسی باشم ولی از زمانی که این تیم بارسا رو شکست داد،دوباره به سمتش برگشتم.دی متئو و کلا سرمربیان ایتالیایی،اولین تاثیری که سعی میکنن بذارن در تیم های انگلیسی،اینه که سعی میکنن ساختار دفاعی تیمشون رو اصلاح کنن.هر چند که با مشکل بزرگی مثل بی استعدادی ِ مدافعین انگلیسی مواجه هستن [برای این که بهتر حرفم رو درک کنید،شما رو ارجاع میدم به تیم ملی انگلیس در جام جهانی 2010 که کاپلو با اون عظمتش در کارهای دفاعی،تمیش ضعف دفاع داشت].اما همین اجرای [ به اصطلاح] کاتاناچیو ی دست و پا شکسته و ناقص،در لیگ انگلیس جواب میده و برای این که در اروپا هم جواب بده،مربی مجبور میشه به بازی ای مثل چلسی رو بیاره.دفاع اتوبوسی.همین الان چلسی ِ دی متئو در 4 هفته فقط دو گل خورده.که آمار 0.5 گل در هر بازی هست.این آمار در لیگی که بازی های پرگلی داره که همه ازش آگاهید،نتیجه ی خیلی خوب و مثبتی هست که دی متئو تونسته در تیمش بذاره.ولی واقعیت این نیست.چلسی هنوز با تیم گردن کلفتی روبرو نشده و محک جدی نخورده؛یووه میتونه عیار واقعی دفاع چلسی رو نمایان کنه.در بازی هایی که از چلسی دیدم،صلابت لازم برای انجام یه دفاع ایتالیایی رو ندیدم و مشخصا داوید لوئیز رو مدافعی میبینم که زیر فشار،اشتباهات وحشتناکی رو میتونه انجام بده.اضافه کنید جان تری رو که بارها نشون داده مرد بازی های بزرگ نیست و در حساس ترین لحظات،مرگبارترین اشتباهات رو کرده.حالا این دو نقر رو داشته باشید.میکل رو به عنوان هافبک دفاعی (!) این تیم در نظر بگیرید.من اصلا درک نمیکنم چرا اسین باید کنار بره تا میکل به ترکیب اصلی چلسی برسه.یه بازیکن فوق العاده بی استعداد که من هرچی بیشتر به بازیش دقت میکنم،بیشتر به حماقت این بازیکن واقف میشم.همین بازی که امروز عصر برگزار کردن،با یه پاس رو به عقب ِ کم جون،زامورا رو با چک تک به تک کرد.کلا یه چیز عجیبی هست این میکل و به نظرم اگر رو در روی جووینکو قرار بگیره،علاوه بر این که مستعد انجام وحشتناک ترین اشتباهات هست،خطر اخراج هم میتونه تهدیدش کنه.دو سمت دفاع چلسی اما اوضاعش نسبتا بهتره! ایوانوویچ و کول،بازیکنانی هستن که تجربه ی کافی رو دارن و شخصا خیلی انتظار اشتباهی ازشون رو ندارم؛هر چند که میشه از فضای پشت سرشون استفاده کرد و با 2 به یک کردنشون (2 بازیکن یووه در مقابل یکی از این دو نفر)،منتظر اشتباه هم بود و ازش استفاده کرد.
خط هافبک چلسی و مشخصا فرانک لمپارد،قلب تپنده ی چلسی محسوب میشه.فرانک لمپارد دقیقا همون نقشی رو در چلسی ایفا میکنه که در یووه،به عهده ی پیرلو هست.لمپارد باید توپ های سرگردان یک سوم دفاعی خودی و یک سوم میانی رو جمع کنه و از اون ها فرصت بسازه.در کنار این مسئولیت باید از میکل هم مراقبت کنه که اشتباهی ازش سر نزنه.دو بال کناری چلسی،چهارشنبه شب به احتمال زیاد،ماتا و رامیرز خواهند بود.دو بازیکنی که از تکنیک و فرصت طلبی بالایی برخوردار هستن و بازیکنان کناری یووه باید شش دانگ حواسشون رو جمع کنن چون این دو نفر [علی الخصوص ماتا] بازیکنان سریعی هستن و یک لحظه غفلت ازشون گرون تموم میشه.پشت محوطه ی جریمه هم که نیازی نیست بگم هازارد تا چه اندازه میتونه دردسر ساز باشه برای یوونتوس.امیدوارم هازارد رو به خوبی مهار کنن.البته خیلی هم نیاز نیست معطوف هازارد بشن؛چون از کار افتادن لمپارد خود به خود باعث فلج شدن هازارد هم میشه.
در خط حمله هم اصلا نیازی به توصیف نمیبینم.تورس به اندازه ی کافی خودش رو ثابت کرده و بر هر ببیننده ی فوتبال عیان هست که تورس چقدر مهاجم فرصات طلبی هست.علاوه بر شم گلزنی بالا،تورس دوندگی خیلی زیادی هم داره و دوباره بعد از گلی که به بارسا زد در نوکمپ به روزهای خوبش برگشته و شک نکنید انگیزه ی بالایی داره برای گلزنی تا دوباره اسمش در اروپا سر زبون ها بیفته.
اما جمع بندی که میخوام داشته باشم؛با توجه به شناختی که از چلسی دارم انتظار یک بازی فیزیکی رو از جانب این تیم دارم و امیدوارم که بازیکنان یوونتوس در این زمینه قافیه رو به چلسی نبازن.قطع ارتباط بین لمپارد با بازیکنانِ جلوییش مهمترین برگ برنده ی یوونتوس میتونه باشه در این بازی.و فشار وارد کردن از جانب چلسی،میتونه آرزوی هر یوونتوسی باشه.چون این تیم به شدت در ضدحملات ضعف داره و سرعت برگشت بازیکنانش به دفاع خیلی پائینه.همین میتونه باعث پیروزی یوونتوس باشه.
http://s3.picofile.com/file/7491989993/KEY.png
همه ی شما بهتر از من واقف هستید که در فوتبال مدرن امروزی،خط هافبک رو محور بازی تیم های بزرگ میدونن و کارشناسان مطرح هم بر این باورن که برنده ی بازی،تیمی ـه که میانه ی زمین رو در اختیار بگیره
Juventus
http://sumj2sports.com/wp-content/uploads/2012/08/pirlo_ap.jpg
آندره آ پیرلو،نبض تپنده ی یوونتوس
بر هیچ کس پوشیده نیست که پیرلو چه نقش مهمی در یووه پیدا کرده و بی شک از ارکان اصلی قهرمانی در سری آ بوده برای یووه.حالا داستان برای پیرلو جدی تر شده.بازیکنی که قبلا قهرمانی در این جام رو تجربه کرده و [بر خلاف تعداد زیادی از بازیکنان یووه]با جو این مسابقات آشناست،علاوه بر رهبری تاکتیکی تیم،رهبری روحی یووه رو هم باید در این بازی به عهده بگیره و با 100% توانش این بازی رو پشت سر بگذاره.بد بازی کردن یا محو شدن پیرلو در این بازی به منزله ی شکست یووه خواهد بود.
Chelsea
http://images.wikia.com/chelseafc/images/b/b4/Frank_Lampard_633568119450468750.jpeg
بر خلاف خیلی ها،من هازارد رو بازیکن محوری چلسی نمیدونم! این بازیکن پیر نمیشه!
ادن هازارد با یه انتقال پر سر و صدا و گرون به چلسی ملحق شد.با پستی که دی متئو بهش سپرد،خیلی هم زود درخشش رو برای چلسی آغاز کرد و تقریبا نشون داد ارزش رقم پرداختی رو داشته.
اما بازیکنی که سالهاست بدون حاشیه،رهبر چلسی هست و به واقع کاپیتانِ بدون بازوبند چلسی هست،همین فرانک لمپارده! اگر میبینید همه جا صحبت از هازارده،پشت سرش اسم لمپارد پنهان شده که با پاس های خوب خودش توپ رو به هازارد میرسونه و شرایط رو برای خودنمایی هازارد مهیا میکنه.بالا هم اشاره کردم؛اگر لمپارد رو از کار بندازیم و اجازه ندیم که توپ رسانی رو انجام بده،کسب حداقل امتیاز از لندن قطعی خواهد بود.