یووه بازیکنی میخره که نیاز داره ولی رئال بیشتر شبیه نمایشگاه بازیکنه در ضمن همین کریس رو نالدو و کاکا و بنزما اگر مربی نتیجه نگیره سرنوشت روبن و اشنایدر و هانتلار پیدا میکنن خداییش یه بازیکن گرون به جز زیدان بگین که رفته باشه رئال و فصل بعد آماده و روی فرم باشه
امسال هم بارسا قهرمان لالیگاست چون بارسا روح فوتبال داره و خیلی پاک بازی میکنه و یه سبک زیبا به فوتبال هدیه کرده البته هیچی یووه نمیشه
به جامعه مجازی هواداران باشگاه یوونتوس خوش آمدید
شما هم اکنون در حال مشاهده انجمن ها به صورت کاربر مهمان می باشید.در این حالت شما دسترسی به تمامی امکانات انجمن ندارید و امکان دریافت فایل ها به جز خود IPB را ندارید. اگر که عضو سایت می باشید اینجا را کلیک نمایید. در صورتی که تمایل به عضویت دارید اینجا را کلیک نمایید. عضویت در سایت رایگان می باشد!
شما هم اکنون در حال مشاهده انجمن ها به صورت کاربر مهمان می باشید.در این حالت شما دسترسی به تمامی امکانات انجمن ندارید و امکان دریافت فایل ها به جز خود IPB را ندارید. اگر که عضو سایت می باشید اینجا را کلیک نمایید. در صورتی که تمایل به عضویت دارید اینجا را کلیک نمایید. عضویت در سایت رایگان می باشد!
فلیپه ملو
Started by
Reza
, Jul 15 2009 09:43 PM
#41
Posted 01 September 2009 - 10:31 PM
#42
Posted 02 September 2009 - 11:02 PM
مي بينم كه ملو و تاپيكش بين المللي شدن!!!بحث داغ لاليگا هم توي اونا انجام مي شه...
بهرحال با آمارش توي بازي با رم ثابت كرد كه يه بازيكن فوقالعاده بوده و بعد از كيهليني و بالزارتي يكي ديگه از خريد هاي فوق العادهي يووه از فيورنتينا بوده.93% پاس صحيح توي پست هافبك مياني در بازي بين دو تيم كه توي 20 تيم برتر جهان توي 10 سال اخير هميشه حاضر بودن رو شايد فقط بازيكنايي توي مايه هاي 10 نفر موفق بشن بدست بيارن.امثال ملو ، ژاوي ، اينيستا ، جرارد ، كامبياسو و نهايتا بعضي اوقات آكيلاني...و اين چيز كمي نيست.
#43
Posted 08 September 2009 - 12:55 PM
#44
Posted 08 September 2009 - 03:55 PM
ملو کارلوس دونگا جدید برزیل من 1000% ایمان دارم که ملو در یووه موفق میشه ملو یک بازیکن متعصب و قدرتی با هوش با لاست
#45
Posted 10 September 2009 - 06:53 AM
#46
Posted 10 September 2009 - 09:26 AM
#47
Posted 10 September 2009 - 10:15 PM
#48
Posted 13 September 2009 - 12:36 AM
یوونتوس 2 0 لاتزیو
[img width=480 height=322]http://mojtaba2009.parsaspace.com/6.JPG[/img]
اول عکس رو ذخیره کنید بعدش بخونیدش مطلب روی عکس رو
[img width=480 height=322]http://mojtaba2009.parsaspace.com/6.JPG[/img]
اول عکس رو ذخیره کنید بعدش بخونیدش مطلب روی عکس رو
#49
Posted 13 September 2009 - 11:02 AM
این هم صحنه ای که ملو توی بازی برزیل اخراج شد
[img width=480 height=392]http://www.lastampa.it/multimedia/calcio/20526_album/02melo.jpg[/img]
[img width=480 height=392]http://www.lastampa.it/multimedia/calcio/20526_album/02melo.jpg[/img]
#50
Posted 13 September 2009 - 12:40 PM
#51
Posted 14 September 2009 - 03:12 AM
اوفففففففففففففففففففففف
این دیگه چی بود من رو یاده بروسلی انداخت
کاشکی طرف مایکون بود انوقت میمرد به ارزوم میرسیدم.
#52
Posted 14 September 2009 - 07:23 PM
#53
Posted 01 October 2009 - 02:56 PM
انصافا این بشر همه چیزش خداست، نیم ساعته دارم به این عکس می خندم :
[img width=480 height=294]http://www.img98.com/images/gio3v8nk5e7nv1wnx5.jpg[/img]
خوشحالی های بعد از گلش هم واقعا مثال زدنیه ! حرکاتی انجام میده که بچه ی 5 ساله انجام نمیده :دی:
فکر می کنم کیفیت ملو در کنار سرسختی سیسوکو یکی از بهترین خطوط دفاعی هافبک های دنیا باشه !
بازی با بولونیا 76 پاس داد، 90 درصد صحیح !!
[img width=480 height=294]http://www.img98.com/images/gio3v8nk5e7nv1wnx5.jpg[/img]
خوشحالی های بعد از گلش هم واقعا مثال زدنیه ! حرکاتی انجام میده که بچه ی 5 ساله انجام نمیده :دی:
فکر می کنم کیفیت ملو در کنار سرسختی سیسوکو یکی از بهترین خطوط دفاعی هافبک های دنیا باشه !
بازی با بولونیا 76 پاس داد، 90 درصد صحیح !!
#54
Posted 01 October 2009 - 02:59 PM
منم منتظرم کنار سیسوکو ببینمش
اوف که خدا جور کرده 2تا سیم خارداره محکم برا یووه
مومو و ملو چی میشه
#55
Posted 04 October 2009 - 09:35 PM
خوشبختانه ملو بازی قبل تیم ملی برزیل کارت قرمز گرفت و به دلیل محرومیت توی تعطیلات برای بازی های ملی در وینوو می مونه.
#56
Posted 04 October 2009 - 09:49 PM
ولی یک چیزی. تیم ملی هر هفته که لیگ ها تعطیل میشه. 2 بازی میکنه. یحتمل برزیل هم 2 بازی میکنه. بنابراین در بازی اول ملو غایب خواهد بود و در بازی بعد حاظر خواهد بود مگر اینکه دونگا دعوتش نکنه.
#57
Posted 05 October 2009 - 01:10 AM
اره عزیزم 11 اکتبر بازی نمیکنه ولی بازی با ونزوئلا که بازی مهم محسوب میشه به بازی میره احتمالا
#58
Posted 05 October 2009 - 01:15 AM
#59
Posted 05 October 2009 - 02:13 AM
البته ملو اصلا این سری دعوت نشده به تیم ملی.
خب رضا از اول میگفتی الاف نمیشدیم بریم بگریدم ببینم برزیل کی بازی داره ;D
#60
Posted 09 October 2009 - 01:12 PM
معمولا مصاحبه های بازیکن ها خیلی محافظه کارانه، تکراری و کلیشه ایه ! ولی این مصاحبه ملو با کالچیو ایتالیا خیلی باحال و قشنگه :
آیا یوونتوس برای توی یک مقصده یا یک مبدا ؟
بدیهی که یک مقصده. زندگی جدید من شروع شده و چیزای زیادی برای بدست آوردن اینجا هست. من خیلی هیجان زده ام.
آیا آماده ای ؟
آره آماده ام ولی باید جوری ازین خستگی راحت بشم.من از فصل پیش تا الان استراحت نداشتم. بعد از پایان فصل بازی های مقدماتی جام جهانی، بعد جام کنفدراسیون ها، بعد پیگیری آینده ام و انتقالم به تیم دیگه. و بعد رسیدنم به تورین. خوشبختانه بازی اول محروم بودم و فرارا بهم گفت 3 روز برو استراحت کن و بعد بیا سر تمرینات منم با خانوادم 3 روز فرار کردیم تا کمی بدون فشار و استرس استراحت کنیم.
وقتی شروع کردی فوتبال بازی کردن هیچوقت رویای همچین روزی رو داشتی؟ که روزی بیاد بازیکن اصلی تیم ملی برزیل و باشگاه یوونتوس بشی ؟
رویاش رو دیدم ولی تصورش نکرده بودم.البته باید بدونید محبوب ترین تیم ها در برزیل میلان، یوونتوس، لیورپول و منچستر هستند. پس طبیعی که بیانکونری ناخوداگاه در ذهن من یکی از مقصد ها بود.
وقتی جوون بود اسطوره ات کی بود ؟
زیکو.که البته الان به صورت شخصی هم باهاش در ارتباطم.
اولین تیمی که بازی کردی چی بود؟
یه تیمی که دیگه وجود نداره، یه تیمی برای محل زندگیم به اسم ولتا ردوندا نزدیک ریودوژانیرو، البته هنوز با اولین مربی ام در ارتباطم.
درسته که در ابتدا مهاجم بودی ؟
آره، یه بازیکن شبیه میلیتو بودم.البته مهاجم بازی کردنم شانسی بود.تو تیم جوانان فلامینگو بودم که توی زیکو کاپ شرکت کردیم و من در 13 بازی 10 گل زدم و آقای گل شدم.
توی فلامینگو هم مثل یوونتوس با یه گل شروع کردی.
آره، درواقع یه گل خیلی مهم در یک بازی خیلی مهم بود.اگر بازی رو نمی بردیم به سری بی می رفتیم و این برای تیمی مثل فلامینگو وحشتناک بود، خیلی وحشتناک.استرس خیلی بالا بود.هوادارا حتی داخل هتل تجمع کرده بودن و حتی نفس کشیدن سخت شده بود.فکر نمی کردم بازی کنم ولی اومدم توی زمین، پاتکویچ یه سانتر کرد، خوان جا خالی داد و من با سر گل زدم و با اون گل پیروز شدیم.
به محض اینکه توی برزیل کسی بدرخشه معمولا جلوی خونه اش پر میشه از استعداد یاب های اروپایی، درسته ؟
برای منم اتفاق افتاد، یه بار یکی اومد گفت بوردو من رو می خواد، ولی اتفاقی نیفتاد.
بعد به کروزیرو رفتی، یک تیم بزرگ با ستاره هایی مثل گومز درون گل، مایکون،الکس،لوئیزانو و دیوید، و البته لوکزامبورگو روی نیمکت.
لوکزامبورگو بهترین مربی که در برزیل داشتم، یه برنده ی مادرزاد. کسی که مثل دیوونه ها کار می کرد. همه چیز رو اینقدر برات توضیح می داد تا خسته بشی ! یه کادر فنی پرکار هم داشت و برای همین اینقدر موفق بوده.
مایکون اون موقع به این خوبی که الان هست بود ؟
نه، اون ذخیره ی مارینیو بود، بازیکنی که در تیم ملی بازی می کرد.اون موقع مشکلات مصدومیت زیادی داشت مایکون.
چرا بعد به جرمیو رفتی ؟
در اون مقطع تصمیم من فوتبالی نبود. من به خاطر کسی که بعدا همسرم شد از کروزیرو رفتم به جرمیو. همسرم آینده ام رو اونجا توی پورتو الگره ملاقات کرده بودم.
بعد به اروپا اومدی، چرا به رئال مایورکا رفتی ؟
چند تیم دیگه مثل پورتو و بنفیکا هم من رو می خواستند، ولی به مایورکا رفتم که چون حس کردم بهم اعتقاد دارند.انتقال خیلی خوبی بود، یادمه مقابل رئال بازی کردیم که زیدان و بکهام و روبرتو کارلوس و بقیه هم بودند. بازی رو 2-1 بردیم و من هم گل زدم. یکی از بهترین روزهای زندگیم بود.
بعد به رسینگ سانتاندر رفتی، اونجا چطور بود ؟
دو سال سخت در رسینگ گذشت. من اونجا مجبور بودم مدافع چپ و گاهی مهاجم بازی کنم، چیزی که درش باهاشون هم عقیده نبودم.عقیده داشتم یک بازین فیزیکی هستم.
و بعد رسینگ رو ترک کردی و به آلمریا رفتی.
در اون موقع این تصمیم برام یه جور برگشت به عقب بود چون آلمریا تازه از دسته 2 اومده بود، ولی حالا که بهش فکر می کنم یه قدم مثبت بود با جدایی از رسینگ.سال خوبی داشتم با مربی اونای امری که سکوی پرتاب من شد.
بله، و بعد به فیورنتینا پیوستی.چطوری این اتفاق افتاد ؟
من 5 ماه قبل از پایان فصل با فیورنتینا قرارداد بستم ! نمی خواستم هیچ ریسکی کنم، می خواستم سریع قرارداد ببندم نا نظرشون عوض نشده و تا به بازیکن دیگه ای فکر نکردند !
به خودت چه نمره ای از بازیت در فیورنتینا میدی ؟
به خودم 8 از 10 میدم.
بازی اولت یادته ؟
با اسلاویا پراگ بود توی مقدماتی لیگ قهرمانان.که یادمه موتو بعد از 4 ماه یه گل ضربه آزاد زد و بردیم.
بهترین خاطره ات از فیورنتینا ؟
بازی با لچه که چهارم شدیم و سهمیه لیگ قهرمانان گرفتیم.همه جا پر از هوادارای سر و پا شوق بود.
بدترین ؟
طبیعتا اتفاقی که در بازی با کالیری افتاد و محروم شدم.
چرا همه از کار با پراندلی تعریف می کنند ؟
اون بیش از حد باهوشه! جدی می گم. هیچوقت مربی مثل اون ندیدم. اون به سرعت همه چیز رو درک می کنه و به سرعت نیازهای تیم رو متوجه میشه.واقعا مربی فوق العاده ایه.
وقتی در فیورنتینا بودی بالاخره به تیم ملی دعوت شدی، چطوری این اتفاق افتاد ؟ دونگا باهات تماس گرفت ؟
نه، من خونه بودم با خانواده ام، رفتیم سایت تیم ملی برزیل برای دیدن دعوت شدگان، بعد اسم خودم رو که دیدم با همسرم مثل دیوونه ها شروع کردیم داد زدن و خوشحالی کردن !!
اولین روز در تیم ملی برزیل چطوری گذشت ؟
من چند تا از بازیکن ها رو می شناختم برای همین خیلی کمک کرد.یه سنت هست در تیم ملی برزیل که اونایی که تازه وارد اند باید سخنرانی کنند، بقیه هم بهش می خندند، مثل یه غسل تعمید! خیلی خوشحال بودم.
آیا این قانون رو می پسندی که هرکسی به تیم ملی دعوت شد حتما باید در اردو حضور پیدا کنه ؟
نه، به نظرم اگر کسی دوست نداره باید بتونه توی خونه بمونه.
بهترین خصوصیاتت چی هستند؟
قدرت بدنی، با توپ از مخمصه بیرون اومدن !
چه چیزایی فکر میکنی در بازیت باید بهتر بشه؟
باید با توپ سریع تر باشم، باید با لمس کمتری توپ رو انتقال بدم.
بهترین بازیکن های هم پست تو کی هستند ؟
اسین، یایا توره.
چیرو فرارا چطور آدمیه ؟
یه مربی باهوش مثل پراندلی، وقتی صحبت می کنه به چشمات نگاه می کنه !
فکر می کنی ماجراجویی با یوونتوس چطور باشه ؟
من 26 سالمه، اگر الان وقت قهرمان شدنم نباشه هیچوقت وقتش نخواهد بود. من به تیم بزرگی اومدم که مدتی جامی نبرده، الان وقتشه.
قبل از هربازی تو دستات رو بالا می بری و دعایی می خونی، میشه بگی چی میگی ؟
یه دعاست که برای موفقیت و سلامت هم تیمی هام دعا می کنم. و حتی برای حریفم، اینکه کسی چه از تیم مقابل چه از تیم ما در این بازی آسیب نبینه.
آیا راسته که به کارهای هنری و ورزش رزمی هم می پردازی ؟
آره، آره. آره من کارای هنری می کنم، البته الان خیلی وقته که تمرین نکردم، زمانی که جوون تر بودم ازین کارا می کردم.خیلی عصبی و پر از هیجان بودم.با کارای هنری سعی می کردم خودم رو آروم و کنترل کنم و با کارای رزمی سعی می کردم عصبیت خودم رو تخلیه کنم.
3 تا سگت رو چیکار کردی؟
تو فلورانس جایی سپردمشون، به محض اینکه خونه ی ثابتی در تورین بگیرم میرم میارمشون. بی صبرانه منتظرم ببینمشون!
وقتی توی خونه هستی و بیکاری فوتبال می بینی ؟ لالیگا،لیگ برتر یا بوندس لیگا ؟
همه چی می بینم، واقعا همه چی می بینم.خوشبختانه همسری فوق العاده دارم که درک می کنه من این کارو برای پیشرفت خودم می کنم. البته ما دوروز در هفته هم بیرون میریم.فقط من و اون.
ازت نپرسیدیم آیا فکر می کنی یوونتوس قهرمان میشه یا نه، چون به نظر میرسه اینتر هنوز برتره...
توی یووه من آدم هایی رو ملاقات کردم که به شدت خواهان قهرمانی هستند.اونا آماده اند هرکاری و هرتلاشی کنند تا بعد از چند سال قهرمانی به خونه بیارند.درواقع ما 2 تا قهرمانی می خوایم. چون ما باور داریم حتی می تونیم لیگ قهرمانان هم ببریم.
آیا یوونتوس برای توی یک مقصده یا یک مبدا ؟
بدیهی که یک مقصده. زندگی جدید من شروع شده و چیزای زیادی برای بدست آوردن اینجا هست. من خیلی هیجان زده ام.
آیا آماده ای ؟
آره آماده ام ولی باید جوری ازین خستگی راحت بشم.من از فصل پیش تا الان استراحت نداشتم. بعد از پایان فصل بازی های مقدماتی جام جهانی، بعد جام کنفدراسیون ها، بعد پیگیری آینده ام و انتقالم به تیم دیگه. و بعد رسیدنم به تورین. خوشبختانه بازی اول محروم بودم و فرارا بهم گفت 3 روز برو استراحت کن و بعد بیا سر تمرینات منم با خانوادم 3 روز فرار کردیم تا کمی بدون فشار و استرس استراحت کنیم.
وقتی شروع کردی فوتبال بازی کردن هیچوقت رویای همچین روزی رو داشتی؟ که روزی بیاد بازیکن اصلی تیم ملی برزیل و باشگاه یوونتوس بشی ؟
رویاش رو دیدم ولی تصورش نکرده بودم.البته باید بدونید محبوب ترین تیم ها در برزیل میلان، یوونتوس، لیورپول و منچستر هستند. پس طبیعی که بیانکونری ناخوداگاه در ذهن من یکی از مقصد ها بود.
وقتی جوون بود اسطوره ات کی بود ؟
زیکو.که البته الان به صورت شخصی هم باهاش در ارتباطم.
اولین تیمی که بازی کردی چی بود؟
یه تیمی که دیگه وجود نداره، یه تیمی برای محل زندگیم به اسم ولتا ردوندا نزدیک ریودوژانیرو، البته هنوز با اولین مربی ام در ارتباطم.
درسته که در ابتدا مهاجم بودی ؟
آره، یه بازیکن شبیه میلیتو بودم.البته مهاجم بازی کردنم شانسی بود.تو تیم جوانان فلامینگو بودم که توی زیکو کاپ شرکت کردیم و من در 13 بازی 10 گل زدم و آقای گل شدم.
توی فلامینگو هم مثل یوونتوس با یه گل شروع کردی.
آره، درواقع یه گل خیلی مهم در یک بازی خیلی مهم بود.اگر بازی رو نمی بردیم به سری بی می رفتیم و این برای تیمی مثل فلامینگو وحشتناک بود، خیلی وحشتناک.استرس خیلی بالا بود.هوادارا حتی داخل هتل تجمع کرده بودن و حتی نفس کشیدن سخت شده بود.فکر نمی کردم بازی کنم ولی اومدم توی زمین، پاتکویچ یه سانتر کرد، خوان جا خالی داد و من با سر گل زدم و با اون گل پیروز شدیم.
به محض اینکه توی برزیل کسی بدرخشه معمولا جلوی خونه اش پر میشه از استعداد یاب های اروپایی، درسته ؟
برای منم اتفاق افتاد، یه بار یکی اومد گفت بوردو من رو می خواد، ولی اتفاقی نیفتاد.
بعد به کروزیرو رفتی، یک تیم بزرگ با ستاره هایی مثل گومز درون گل، مایکون،الکس،لوئیزانو و دیوید، و البته لوکزامبورگو روی نیمکت.
لوکزامبورگو بهترین مربی که در برزیل داشتم، یه برنده ی مادرزاد. کسی که مثل دیوونه ها کار می کرد. همه چیز رو اینقدر برات توضیح می داد تا خسته بشی ! یه کادر فنی پرکار هم داشت و برای همین اینقدر موفق بوده.
مایکون اون موقع به این خوبی که الان هست بود ؟
نه، اون ذخیره ی مارینیو بود، بازیکنی که در تیم ملی بازی می کرد.اون موقع مشکلات مصدومیت زیادی داشت مایکون.
چرا بعد به جرمیو رفتی ؟
در اون مقطع تصمیم من فوتبالی نبود. من به خاطر کسی که بعدا همسرم شد از کروزیرو رفتم به جرمیو. همسرم آینده ام رو اونجا توی پورتو الگره ملاقات کرده بودم.
بعد به اروپا اومدی، چرا به رئال مایورکا رفتی ؟
چند تیم دیگه مثل پورتو و بنفیکا هم من رو می خواستند، ولی به مایورکا رفتم که چون حس کردم بهم اعتقاد دارند.انتقال خیلی خوبی بود، یادمه مقابل رئال بازی کردیم که زیدان و بکهام و روبرتو کارلوس و بقیه هم بودند. بازی رو 2-1 بردیم و من هم گل زدم. یکی از بهترین روزهای زندگیم بود.
بعد به رسینگ سانتاندر رفتی، اونجا چطور بود ؟
دو سال سخت در رسینگ گذشت. من اونجا مجبور بودم مدافع چپ و گاهی مهاجم بازی کنم، چیزی که درش باهاشون هم عقیده نبودم.عقیده داشتم یک بازین فیزیکی هستم.
و بعد رسینگ رو ترک کردی و به آلمریا رفتی.
در اون موقع این تصمیم برام یه جور برگشت به عقب بود چون آلمریا تازه از دسته 2 اومده بود، ولی حالا که بهش فکر می کنم یه قدم مثبت بود با جدایی از رسینگ.سال خوبی داشتم با مربی اونای امری که سکوی پرتاب من شد.
بله، و بعد به فیورنتینا پیوستی.چطوری این اتفاق افتاد ؟
من 5 ماه قبل از پایان فصل با فیورنتینا قرارداد بستم ! نمی خواستم هیچ ریسکی کنم، می خواستم سریع قرارداد ببندم نا نظرشون عوض نشده و تا به بازیکن دیگه ای فکر نکردند !
به خودت چه نمره ای از بازیت در فیورنتینا میدی ؟
به خودم 8 از 10 میدم.
بازی اولت یادته ؟
با اسلاویا پراگ بود توی مقدماتی لیگ قهرمانان.که یادمه موتو بعد از 4 ماه یه گل ضربه آزاد زد و بردیم.
بهترین خاطره ات از فیورنتینا ؟
بازی با لچه که چهارم شدیم و سهمیه لیگ قهرمانان گرفتیم.همه جا پر از هوادارای سر و پا شوق بود.
بدترین ؟
طبیعتا اتفاقی که در بازی با کالیری افتاد و محروم شدم.
چرا همه از کار با پراندلی تعریف می کنند ؟
اون بیش از حد باهوشه! جدی می گم. هیچوقت مربی مثل اون ندیدم. اون به سرعت همه چیز رو درک می کنه و به سرعت نیازهای تیم رو متوجه میشه.واقعا مربی فوق العاده ایه.
وقتی در فیورنتینا بودی بالاخره به تیم ملی دعوت شدی، چطوری این اتفاق افتاد ؟ دونگا باهات تماس گرفت ؟
نه، من خونه بودم با خانواده ام، رفتیم سایت تیم ملی برزیل برای دیدن دعوت شدگان، بعد اسم خودم رو که دیدم با همسرم مثل دیوونه ها شروع کردیم داد زدن و خوشحالی کردن !!
اولین روز در تیم ملی برزیل چطوری گذشت ؟
من چند تا از بازیکن ها رو می شناختم برای همین خیلی کمک کرد.یه سنت هست در تیم ملی برزیل که اونایی که تازه وارد اند باید سخنرانی کنند، بقیه هم بهش می خندند، مثل یه غسل تعمید! خیلی خوشحال بودم.
آیا این قانون رو می پسندی که هرکسی به تیم ملی دعوت شد حتما باید در اردو حضور پیدا کنه ؟
نه، به نظرم اگر کسی دوست نداره باید بتونه توی خونه بمونه.
بهترین خصوصیاتت چی هستند؟
قدرت بدنی، با توپ از مخمصه بیرون اومدن !
چه چیزایی فکر میکنی در بازیت باید بهتر بشه؟
باید با توپ سریع تر باشم، باید با لمس کمتری توپ رو انتقال بدم.
بهترین بازیکن های هم پست تو کی هستند ؟
اسین، یایا توره.
چیرو فرارا چطور آدمیه ؟
یه مربی باهوش مثل پراندلی، وقتی صحبت می کنه به چشمات نگاه می کنه !
فکر می کنی ماجراجویی با یوونتوس چطور باشه ؟
من 26 سالمه، اگر الان وقت قهرمان شدنم نباشه هیچوقت وقتش نخواهد بود. من به تیم بزرگی اومدم که مدتی جامی نبرده، الان وقتشه.
قبل از هربازی تو دستات رو بالا می بری و دعایی می خونی، میشه بگی چی میگی ؟
یه دعاست که برای موفقیت و سلامت هم تیمی هام دعا می کنم. و حتی برای حریفم، اینکه کسی چه از تیم مقابل چه از تیم ما در این بازی آسیب نبینه.
آیا راسته که به کارهای هنری و ورزش رزمی هم می پردازی ؟
آره، آره. آره من کارای هنری می کنم، البته الان خیلی وقته که تمرین نکردم، زمانی که جوون تر بودم ازین کارا می کردم.خیلی عصبی و پر از هیجان بودم.با کارای هنری سعی می کردم خودم رو آروم و کنترل کنم و با کارای رزمی سعی می کردم عصبیت خودم رو تخلیه کنم.
3 تا سگت رو چیکار کردی؟
تو فلورانس جایی سپردمشون، به محض اینکه خونه ی ثابتی در تورین بگیرم میرم میارمشون. بی صبرانه منتظرم ببینمشون!
وقتی توی خونه هستی و بیکاری فوتبال می بینی ؟ لالیگا،لیگ برتر یا بوندس لیگا ؟
همه چی می بینم، واقعا همه چی می بینم.خوشبختانه همسری فوق العاده دارم که درک می کنه من این کارو برای پیشرفت خودم می کنم. البته ما دوروز در هفته هم بیرون میریم.فقط من و اون.
ازت نپرسیدیم آیا فکر می کنی یوونتوس قهرمان میشه یا نه، چون به نظر میرسه اینتر هنوز برتره...
توی یووه من آدم هایی رو ملاقات کردم که به شدت خواهان قهرمانی هستند.اونا آماده اند هرکاری و هرتلاشی کنند تا بعد از چند سال قهرمانی به خونه بیارند.درواقع ما 2 تا قهرمانی می خوایم. چون ما باور داریم حتی می تونیم لیگ قهرمانان هم ببریم.
1 user(s) are reading this topic
0 members, 1 guests, 0 anonymous users