349 پاسخ برای این موضوع

[ace of glass]

حتی بعد کنته اسمش برای یووه هم اومده بود.... خیلی خوبه یه اسطوره برای تیکی ک بازی کرده مربی گری کنه....

زیزو با اون همه فکر بازی خوانی باید دید تو مربی گری چطوره...از سد بایرن رد شیم بقیه رو میشه ی کاری کرد.... امیدوارم موق باشه

[GioVanni Agnelli]

- آمارش تو مربيگري كه خيلي چشم گير نبوده، ولي بهرحال بايد منتظر بود.

شخصا خيلي دوست دارم موفق نباشه   اصلا شخصيت محبوبي نيست برام.

ولي رئال اينقدر بازيكن داره كه يه مربي بايد خيلي "نامربي" باشه كه نتونه موفق بشه، مثل بنيتز ...

[Pouya]

شخصا خيلي دوست دارم موفق نباشه   اصلا شخصيت محبوبي نيست برام.

 

واقعا شرم آور هست همچین نظراتی    مرتد!

 

برای اینکه فکر نکنید اسپمه  : زیدان تقریبا از همه بازیکن های بزرگ رئال حمایت کرده و گفته در ژانویه بازیکنی از تیم جدا نمیشه و ورودی هم بعیده داشته باشیم. 

 

ویرایش : مهم ترین نکاتی که می تونه باعث موفقیت زیدان بشه:

1. از همه بازیکنا یه سر و گردن بزرگ تره.

2. تیم رو در شرایط بد تحویل گرفته ولی ابزار موفقیت رو داره. (#مورینیواستایل)

3. در لیگ و اروپا هنوز چیزی از دست نرفته و نبودن رئال در جام حذفی که ننگی برای بنیتز بود، حالا یه امتیاز مثبت به حساب میاد.

4. تجربه بودنش در کنار کارلو آنچلوتی. خیلی از رئالی ها زیدان رو از عوامل اصلی موفقیتشون در نیمه نهایی و فینال 2014 می دونن.

5. اعتمادی که پرز بهش داره. بدترین نتایج رو هم بگیره، تابستان از 0 شروع می کنه و همه چی در اختیارش هست.

6. رابطه خوبی که با بازیکنا و اسطوره های رئال مادرید داره.

7. زیدان همیشه بازیکن بازی بزرگ بوده یا در واقع بزرگ ترین بازیکن در بازی های بزرگ بوده. این فاکتور خیلی مهمیه و قطعا در مربیگری هم کمکش می کنه که بهترین تصمیم ها رو بگیره.

 

به قول پپ امیدوارم موفق باشه ولی نه خیلی

[Massimiliano Allegri]

^^

از چی زیدان خوشت میاد    

امیدوارم خودش و رئال با هم نابود بشند این فصل ، حتی بدم نمیاد در صورتی که ما بایرن رو حذف کردیم رئال هم بدست رم حذف بشه  :pep: ینی در این حد ...  :65yytgts6rouhope1x2s:

+ برا اینکه فکر نکنید اسپمه : چیزی به ذهنم نرسید ، اسپمه 

[Huceyn]

این مقاله رو توی سایت طرفداری گذاشتم، گفتم اینجا هم بزارم علاقه مندان به زیزویِ کبیر خواستن بخونن و ازش لذت ببرن : ( البته مفصل طولانی هستش ولی خب اگه زیزو فن هستین حتما بخونید   )

 

 

- اواخر ماه مارچ بود که یک مرد کچل، گوشه ی زمین تمرین بایرن مونیخ نشسته بود و بدون اینکه توجهی رو به خودش جلب کنه در حال بررسی تمرین های تیم بود.تمام حرکات تمرینی بایرن رو زیر نظر می گرفت و از کوچکترین جزئیت ها هم رد نمی شد. با دقت تمامی اتفاق ها رو زیر نظر داشت. بعد از اینکه تمرین تموم شد، دانته مدافع مرکزی تیم بایرن مونیخ، به سمت این مرد رفت و بدون اینکه توجه زیادی به کلود ماکه له له و ویلی سانیول - که در کنار مرد کچل حظور داشند - بکنه، شروع به عکس گرفتن با اون مرد کرد. بعد از اون ژابی آلونسو هم خودش رو بهش رسوند. فرانک ریبری هم به این جمع اضافه شد. در آخر هم پپ گواردیولا به سمت این مرد اومد و عرض ادب کرد و دقایقی باهاش به صحبت پرداخت. فضا طوری شده بود که ویلی سانیول و ما که له له به کل نادیده گرفته شده بودن !!


- همه این اتفاق ها و خوش آمد گویی ها برای کسی که برای یادگیری به زمین تمرین بایرن مونیخ اومده و تازه می خواست مربیگری رو شروع کنه، اتفاق خیلی عجیبی به نظر میومد. درست هم هست عجیب بود !! اما خب خیلی کم پیش میاد که شما راهی زمین تمرینتون بشید، و زین الدین زیدانِ بزرگ اونجا حظور داشته باشه !

یکی از بهترین بازیکنان تاریخ فوتبال، به شهر اومده بود تا دوره کار آموزی خودش برای گرفتن مدرک مربیگری اروپا رو، در کنار گواردیولا سپری کنه. در اوایل ماه مِی هم با کمک گواردیولا، موفق شد در امتحان نهایی قبول بشه و مدرک خودش رو کسب کنه. همه چی آماده بود تا رئال مادرید به پپ گواردیولای خودش برسه. یک بازیکن بزرگکه سابقه بازی در تیم رو داشته باشه، مربیگری رو از تیم های پایه باشگاه شروع کرده باشه و بعد از رفتن آنجلوتی، روی نیمکت تیم اصلی بشینه تا شروع به افتخار آفرینی کنه. همه چیز به نظر درست میومد ،،،


- اما چند هفته بعد، فلورنتینو پرز یک تصمیم دیگه گرفت. اون زیدان رو روی نیمکت تیمش نزاشت و این پست رو تقدیم به رافا بنیتز کرد. زیدان هم قرار شد یک فصل دیگه رو با تیم دوم رئال مادرید یعنی کاسیا بگزرونه " اگه بعد از رفتن کارلو به من پیشنهاد سرمربیگری در تیم داده میشد، بدون شک قبولش می کردم. اما خب رئال مادرید اعتقاد داشت هنوز نوبت من نرسیده ! " این صحبت زیدان نشون از علاقه این مربی برای نشستن روی نیمکت مربیگری یکی از بهترین تیم های جهان رو داشت ،،،،


- رو راست بخواییم باشیم این این اتفاق، افتادنش خیلی بعید بود. گواردیولا - الگوی مربیگری زیدان - زمانی که در تیم دوم بارسا حظور داشت، با این تیم تمامی جام های ممکن رو برد و یک سبک فوق العاده از فوتبال رو ارائه می داد. اما زیدان با کاستیا حتی نتونسته بود به مرحله پلی آف برسه و در اوایل حظورش در تیم هم با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کرد. همین باعث شده بود در بعد فنی، از زیدان انتقاد هایی بشه و این چیزی نبود که پرز می خواست. پرز شخصی رو می خواست که هواداران مادرید و رسانه ها عاشقش باشن. که اسمش رو فریاد بزنن. که بدون ذره ای تردید صاحب نیمکت تیم بشه و همه رو خوشحال کنه. در یک جمله، پرز زین الدین زیدان بزرگ رو می خواست ! نه کسی رو که هنوز ازش انتقاد میشه. آیا زیدان می تونست رهبری گروهی از بهترین ستاره های دنیا رو بر عهده بگیره ؟! آیا می تونست در شرایط حساس خودش رو کنترل کنه و مثل دوران بازیگریش در شرایط حساس کنترلش رو از دست نده ( 14 کارت قرمز زیدان رو یادتون میاد ؟! ) ؟؟ و از همه مهمتر، می تونه موفقیتی رو که به عنوان بازیکن در زمین کسب کرد و بهش رسید رو، در عرصه ی مربیگری هم کسب کنه ؟! پرز نه اهل ریسک هست و نه کسی هستش که صبر زیادی داشته باشه. پس شاید نسپردن هدایت کشتی رئال مادرید به زین الدین زیدان، بهترین کار به حساب میومد ،،،
-" انگار داشت با توپ حرف می زد. من تا اونموقع هیچ چیزی شبیه به اون ندیده بودم. یزید ( اسم میانی زیدان ) کیفیت یک جنگجویی رو داشت که تشنه ی رسیدن به موفقیت و اعتبار بود. اون گرسنه ی موفقیت بود ! " این حرف ها رو کاشف زیدان می زنه. زیدانی که وقتی در سال 2006 بازنشسته شد، همه چیز رو برده بود. جام جهانی، جام ملت های اروپا، لیگ قهرمانان و توپ طلا. اگر چه درست مثل الگوی مربیگری خودش گواردیولا، چند سال آخر بازیش به جام های زیادی نرسید.


- " وقتی که بازنشسته شدم، اصلا نمی خواستم که مربی بشم. می خواستم خودم رو صرف کار های دیگه ای بکنم. " کاری که انجامش داد. زیدان ** گاه به الجزایر و خانوادش سر می زد و با بخش عمده ای از داراییش شروع به انجام کار های خیریه کرد. از بنگلادش گرفته تا سوییس. چند باری نقش کارشانس فوتبال رو برای چند شبکه در فرانسه ایفا کرد و چند مدتی هم تبدیل به مدل لباس شد. اما هیچ کدوم از این کار ها نتونستن راضیش کنن. " بعد از همه ی کار هایی که کرد، نمی تونست دیگه از فوتبال دور بمونه. انگار یه چیزی تو زندگیش کم بود. اون استرس و اون هیجانی که قبل از بازی های فوتبال تجربش می کرد. چیزی که فقط می تونست با مربی شدن دوباره تجربش بکنه . " این حرف های برادر کوچکتر زیدان بود ،،،


- برای همین سال 2009 زیدان دوباره به مادرید برگشت. اینفدفعه به عنوان دستیار و مشاور رییس باشگاه، فلورنتینو پرز. اما زیدان انقدر بزرگ بود که در عرض کمتر از یکسال، تبدیل به مدیر ورزشی تیم شد و جای خورخه والدانو رو در تیم گرفت. زیدان تبدیل به رابط خوزه مورینیو و فلورنتینو پرز شده بود. با تکیه بر همین پست، زیدان خودش رو به مستطیل سبز نزدیک تر کرد. هر روز در تمرین های تیم شرکت می کرد و دوباره بوی چمن سبز فوتبال رو از نزدیک استشمام می کرد. اما در سمپامبر 2012 مورینو خواستار برکناری زیدان شد. مورینیو مدیری رو می خواست که در جنگ های روانی مورینیو مشارکت کنه. کسی که به داور ها حمله کنه و جو رو بر علیه تیم های حریف بکنه. کاری که زیدان نمی خواست و دوست نداشت انجام بده. زیدان می خواست مربیگری کنه. به همین دلیل بعد از اون راهی آکادمی جوانان شد تا در اونجا به رئالی ها کمک کنه. کار های تاکنیکی و مشاوره های فنی از کارایی بود که زیدان برای تیم جوانان انجام می داد. همینطور کار کردن شخصی و مخصوص با ستاره های اون تیم یعنی خسه رودریگز و آلوارو موراتا !


- با همه ی این کار ها، زیدان دلش برای رختکن تیم اصلی تنگ شده بود. دلتنگی ای که زیاد دووم نیوورد و بعد از رفتن مورینیو و اومدن آنجلوتی به تیم، برطرف شد. زیدان به عنوان دستیار اول آنجلوتی - کسی که زیدان در یوونتوس شاگردش بود - معرفی شد. " این کاریه که دوست دارم انجامش بدم " جمله ای بود که زیدان بعد از رسیدن به این پست به زبون اوورد. آنجلوتی هم تنها کسی بود که زیدان دوست داشت کارش رو در کنار اون و به عنوان دستیار رسمی اون شروع بکنه و فصل جدیدی از دنیای فوتبالی خودش رو کنار اون رقم بزنه " وقتی که فوتبال رو کنار گذاشتم، جاهای زیادی رفتم. آدم های زیادی رو دیدم و کار های مختلفی رو هم تجربه کردم. اما همیشه تو آخر هر قضیه ای، شما برمیگردید سمت اون چیزی که عاشقش بودید و هستید. برای من، اون چیز فوتبال بود . "


- زیدان مدرک های رسمی خودش رو در فرانسه گرفت. در کنار تیم و در تمرین های تیم حظور داشت. نقش پررنگی رو در کادر فنی ایفا می کرد و حریف های تیم رو به خوبی آنالیز میکرد. اتفاق هایی که گای لوکومبِ، اولین مربی حرفه ای دوران فوتبال زیدان در موردشون میگه " وقتی 17 سالش بود، اصلا نمی تونستی حدس بزنی که یک روز قراره مربی بشه. انگار فقط به دنیا اومده بود تا فوتبال بازی کنه. اما خب زیدان از اول اون جاذبه ی تیمی رو داشت. این قدرت رو داشت که باعث می شد بقیه بازیکن ها هم در کنارش بهتر بازی کنن. توی زمین می تونست با بازی های فوق العادش به تنهایی گره رو باز کنه، اما بقیه هم تیمی های خودش رو هم به این کار وا می داشت و باعث می شد اونا هم بدرخشن. الانم فقط باید تجربه کسب کنه و خودش رو نشون بده. اون توانایی کار های گروهی رو خیلی خوب توی خودش جا داده. اون همیشه بقیه بازیکن ها رو درک می کرد و می فهمید که ازش چی میخوان. "


- لکومبِ به نکته ی خوبی اشاره کرد.زیدان بازیکنای تیم رو درک می کنه. توانایی هاشون رو می دونه و باعث شکوفا شدن اونا می شه. یکی از مشکلات بازیکنان بزرگی که وارد دنیای مربیگری می شن و شکست می خورن، اینه که نمی تونن بفهمن چرا بازیکنا نمی تونن کاری که اونا قادر به انجامش بودن رو انجام بدن. اینکه قادر به درک کردن بازیکنای تیمشون و توانایی اون ها نیستن. اونا از بازیکنا می خوان کاری رو که خودشون در زمان بازی انجام می دادن انجام بدن و همون نقش رو بهشون میدن در حالی که هر کس توانایی های خاص خودش رو داره. مربی ای مثل گلن هودل نمونه ای از این بازیکنای بزرگ هست که در مربیگری شکست خورده. در اونطرف مربیانی مثل ونگر و مورینیو که تجربه چندان زیادی در بازی کردن ندارن، تونستن با متد ها متفاوت در زمینه ی مربیگری به پیروزی های زیادی برسن.
 

روی این قسمت کلیک کنید تا تصویر را در انداره واقعی 585در322پیکسل ببینید.

 

- در ماه جون 2014، زیدان جایگاه امن خودش در کنار آنجلوتی رو رها کرد و به عنوان سرمربی تیم دوم رئال مادرید یعنی کاستیا انتخاب شد. البته یه جورایی !! زیدان مدرک مربیگری خودش رو در فرانسه گرفته بود.اما این مدرک به زیدان اجازه نمی داد در اسپانیا سرمربی باشه. اسپانیایی ها کلاس های خاص خودشون رو داشتن که البته برای ستاره های سابق دنیای فوتبال به صورت فشرده و در 30 روز انجام می شد. به همین دلیل زیدان نه به عنوان سرمربی، بلکه به عنوان مدیر و مشاور فنی تیم معرفی شدو این مدیر آکادمی رئال مادرید یعنی سانتیاگو سانچز بود که به عنوان سرمربی انتخاب شد. اما در عمل این زیدان بود ترکیب می چید، سیستم انتخاب میکرد، تعویض می کرد، کنار زمین حظور داشت و بازیکنای تیمش رو هدایت می کرد.


- این اتفاقِ خیلی مهمی برای زیدان به حساب میومد. اما اوضاع خیلی زود در هم ریخته شد. کاستیا زیر نظر زیدان، در 6 بازی اول خودش فقط 1 بازی رو با پیروزی پشت سر گذاشت و همه رو نا امید کرده بود. مخصوصا اینکه اولین بازی این تیم زیر نظر زیدان هم در مقابل رقیب همشهری این تیم اتلتیکو مادرید بود که رئال بازی رو 2-1 شکست خورد.زیدان نتونسته بود توانایی کامل بازیکناش رو کشف کنه و سیستمی رو اتخاذ کنه که باعث موفقیت تیمش بشه. شاید برای اولین بار در تاریخ فوتبال، زیدان نمی تونست سرنوشت یک بازی رو عوض کنه !


- لاکومبِ به عنوان اولین مربی حرفه ای زیدان و کسی که دوست داشت به شاگرد قدیمی خودش کمک کنه، به دیدار زیدان رفت : " اولین روزی که من بهش سر زدم، زیدان خیلی کم رو بود و نمی تونست تیمش رو رهبری کنه. 15 روز بعد که دوباره بهش سر زدم، خیلی بهتر و مسلط تر شده بود اما هنوز نمی تونست تو بازی ها پیروز بشه ! " فلسفه ی زیدان نتیجه نمی داد. زیدان طبق گفته ی خودش می خواست " تیم یک فوتبال روون از خودش ارائه بده، از عقب زمین شروع به بازیسازی کنه و توپ میدان رو در اختیار داشته باشه. " اما بازیکناش توانایی انجام این سیستم و نوع بازی رو نداشتن. " من بهش کمک کردم و فهمیدیم که باید سیستم بازی تیمش رو عوض کنه. باید به جای اینکه دنبال توپ و میدان باشه، بیشتر بازی مستقیم رو در اولویت قرار بده. بازی که تاثیر بیشتری درون زمین داشته باشه."


- تغییرات زیدان نتیجه داد. سبک بازی تیم عوض شده بود و تیم کاستیا، از اواسط اکتبر تا ژانویه، 37 امتیار از 48 امتیار ممکن رو گرفتن و صدرنشین لیگ شدن. گیلمرو وارلا، مدافع چپ این تیم که به صورت قرضی از منچستر و به دستور شخصِ زیدان به این تیم اومده بود درخشش فوق العاده زیر نظر زیدان از خودش بروز داد.همینطور کاپیتان تیم یعنی سرجیو آگوزا کنترل مرکز میدان رو برای رئال در دست گرفت و رائول دی توماس مهاجم این تیم آقای گل مسابقات بود ! زیدان توانایی بازیکنانش رو کشف کرده بود.


- اما درست در اواسط فصل و زمانی که همه چیز خوب پیش می رفت، اتحادیه مربیان اسپانیا به نقش اصلی زیدان در تیم پی برد و آنخل گالان رییس مجمع، پیشنهاد برکناری زیدان از تیم رو - تا زمان کسب مجوز های رسمی از کشور اسپانیا - داد. پیشنهادی که مورد تایید اعضای کمیته قرار گرفت و زیدان به مدت 3 ماه از حظور در تیم محروم شد.
اوضاع بهم ریخت. زیدان در یک مصاحبه که خیلی عصبی و مظطرب به نظر می رسید عنوان کرد که گالان از " حسادت " رنج می بره و اینکه مدرک های لازم جهت سرمربی گری رو به جای اون دوره ی 30 روزه ی کشور اسپانیا، در فرانسه و در مدت 3 سال کسب کرده و نباید محروم بشه. حرفی که درست بود. زیدان مدارک رسمی رو داشت اما اتحادیه مربیان اسپانیا مدرک و تاییدیه کشور خودشون رو می خواستن. چهره های زیادی به طرفداری از زیدان پرداختن. روزنامه L’Equipe تیتر " بزارید کارش رو بکنه " رو برای این واقعه انتخاب کرد و یوهان کرویف نیز این چنین گفت : " من قطعا یک مربی کار بلد بدون مدرک کشور اسپانیا رو، به مربی ای که مدرک داره ولی نمی دونه داره چیکار می کنه ترجیح می دم. " مدیریت فنی فدراسیون فرانسه نیز نکته ی جالبی رو عنوان کرد : " جالب اینجاست زیدان، شخصی که در زمان بازی به همه چیز رسید می تونه در فینال لیگ قهرمانان روی نیمکت بشینه و مربیگری کنه، ولی توی اسپانیا نمی تونه !!! این تضاد خنده دار این قانون مسخره رو نشون می ده. "



- رئال مادرید به دیوان عالی شکایت کرد و برنده ی این داستان شد. زیدان به تیم برگشت اما مشکل بعدی خیلی سریع و ایندفعه داخل زمین گریبانش رو گرفت. مارتین اودگارد !! نوجوان 16 ساله ای که تنها 10 روز بعد از تولدش راهی رئال مادرید شد و توجه های زیادی رو به خودش جلب کرد. مشکل اینجا بود که اودگارد درست در زمانی که تیم کاستیا در بهترین فرم خودش بود و سیستم فوق العاده ای رو پیدا کرده بود راهی این تیم شده. مشکل بعدی هم اینجا بود که شایعه شده بود این بازیکن از پرز خواسته در طول هفته با تیم اصلی تمرین کنه و فقط آخر هفته ها و برای " بازی کردن " در تیم کاستیا حظور پیدا کنه !! مشکلات می رفت که برای باشگاه رئال مادرید پدیدار بشن اما زیدان خیلی خوب تونست با این مشکل روبرو بشه و حلش کنه.


- در باشگاهی که تبلیغات و اثرات اونا حرف اول رو در چینش بازیکن ها می زنه، زیدان از نظر خودش کوتاه نیومد و تا زمانی که اودگار خودش رو ثابت نکرد، بهش بازی نداد. " اودگارد خیلی بازیکن خوبی هستش و مسلما بهتر هم میشه. اما باید با کاستیا بمونه و رشد کنه. بمونه و در کنار زیدان به عنوان معلم خودش، پیشرفت کنه." روبن گیمنز، روزنامه نگار روزنامه مارکا حرف درستی می زد. چه معلمی بهتر از زیدان ؟!


- تور هاوگستاد، یک روزنامه نگار دانمارکی یکروز راهی اسپانیا شد تا وضعیت اودگار، هموطن پر سر و صدای خودش رو توی کاستیا ببینه " شاید خیلی ها بگن اودگارد به خاطر پرز و تبلیغات اونه که داره در این تیم بازی می کنه، اما وقتی به بازی های این بازیکن تو کاستیا نگاه کردم، دیدم اصلا اینطوری نیست و این پسر حقشه در ترکیب باشه. " اما چطور حظور این نوجوان با چنین تبلیغات بزرگ و توقعات زیاد در تیم، نه تنها براش مشکلی پیش نیوورد بلکه باعث پیشرفتش هم شد ؟! خب جواب کاملا واضحه، زیدان !! زیدان در طول فصل و در بازی ها، زمانی که توپ در اختیار تیمش بود اودگارد رو به مرکز میدان می فرستاد و از اودگارد در سیستم 3-3-4 به عنوان هافبک مرکزی بهره می برد. زمانی هم که تیم در حال دفاع کردن بود، نقش هافبکی هجومی در سیستم 1-3-2-4 رو بهش می داد. تصمیم هایی که جواب دادن و باعث پیشرفت و عملکرد درخشان این بازیکن نوجوان و پر آوازه شدن.


- با همه ی این تغییرات و و اثرات مثبت، تیم زیدان در آخر فصل به رتبه ای بهتر از رده ی ششم جدول دست نیافت. رده ای که معنی عدم حظور این تیم حتی در پلی آف رو می داد. پپ گواردیولا زمانی که در بارسلونای بی مربیگری می کرد، این تیم رو مستقیم به دور بعد فرستاد در حالی که زیدان حتی به پلی آف هم نرسیده بود. به همین دلیل بعد از جدایی آنجلوتی، منطقی به نظر می رسد که زیدان سکاندار تیم اصلی نشه و یک فصل دیگه رو با تیم دوم رئال سپری کنه.


- " در رئال مادرید، هر وقت که شما به موفقیت و اهداف خودتون نرسید، یعنی شکست خوردین. اما مسلما اگه تیم کمی بهتر بود و در طول فصل کامل در کنار هم بودن، خیلی بیشتر به صعود نزدیک می شدن. اونا مثل زمانی که امثال موراتا و خسه در تیمشون حظور داشتن خوب نبودن، اما خب بازیکنایی مثل آلوارو مدران و بورگانی در حمله خیلی خوب بودن. همچنین بازیکنی مثل یورنته در خط دفاع. " گیمینز خبرنگار روزنامه مارکا ،،،
- این فصل اما دیگه خبری از همون تعداد بازیکن های خوب هم نیست. مدران، بورگانی و یورنته به صورت قرضی راهی باشگاه های ختافه، اسپانیول و رایو وایوکانو شدن. آگازو، کاپیتان و مهره اصلی این تیم در خط میانی هم راهی MK Dons شد و هنوز نتوسنته در ترکیب ثابت این تیم حظور پیدا کنه. جانشین آگوزا در تیم چه کسی شد ؟! انزو زیدان، پسر زین الدین زیدان و سرمربی تیم ،،،،

روی این قسمت کلیک کنید تا تصویر را در انداره واقعی 559در283پیکسل ببینید.

 

- زیدان از لحاظ فنی خوب بود. اما برای رسیدن به موفقیت فقط مسائل فنی کافی نبود. زیدان باید از لحاظ روانی هم تغییراتی رو توی خودش ایجاد می کرد. " اگه بخوام شُل گیرم، پس موفق نمی شم. من این قضیه رو خیلی خوب فهمیدم. فهمیدم باید چطوری حرفی رو که بازیکنا انتظار و آمادگی شنیدنش رو ندارن، بهشون بگم. من زیاد داد نمی زنم چون اعتقاد دارم شما اگه حرفت رو درست و منطقی بزنی نیازی به داد زدن نیست. اگه در کل زمان بازی داد و فریاد کنم، نقش بازی کردم و خودم نیستم ! آره شما می تونید الان به من بگید که یک مربی باید بیشتر صحبت کنه، اما خب این داستانش کاملا با داد زدن فرق می کنه ! " زیدان در مصاحبه با مجله Frans Football ،،


- با تکیه بر همین صحبت ها، زیدان در طول بازی خیلی کم احساسات خودش رو بروز می داد. خبرنگار مارکا گیمِنز در مورد رفتار زیدان گفته : " زیدان زیاد داد و فریاد نمی کنه. زیدان عصبانی میشه اما همیشه به اصول رفتاری خودش پایبند می مونه. جدی میگم تو کل بازی اینطوریه !! اگه از دست بازیکنای تیمش عصبی بشه، اصلا نشونش نمی ده. بیشتر سعی می کنه بره و با گفتن چند تا جمله کاری بکنه که بازیکن اونطوری که اون می خواد بازی کنه. با همه ی این حرف ها زیدان دوست داره کنترل هر اتفاقی که در حال افتادن هستش رو در دست بگیره. حتی با وجود کم صحبت کردن. "


- زیدان در این فصل موفق بوده. بر خلاف فصل قبل دیگه حرف حدیث آنچنانی هم در موردش به گوش نمی رسه. اصلا هیچ صحبتی از خود زیدان هم به گوش نمی رسه. زیدان ترجیح می ده که مربیگریش به جای اون حرف بزنه اما به نظر می رسه اگه اون با رسانه ها بیشتر صحبت بکنه و سبک فوتبالی خودش رو به رسانه ها اعلام کنه، می تونه اثر گذاری بیشتری داشته باشه و بیشتر جایگاه خودش رو تثبیت کنه. شاید جالب باشه بدونید زیدان به عنوان مربی کاستیا، در این فصل تو هیچ کنفرانس خبری ای حظور پیدا نکرد. رفتار زیدان درست مخالف رفتار الگوی مربیگریش یعنی پپ گواردیولا هستش. زیدان ترجیح می ده مصاحبه های تک نفره انجام بده کاری که پپ به هیچ عنوان انجام نمی ده. اما عوضش تو کنفرانس های خبری حظور پیدا می کنه و در مورد تیم و فوتبالش صحبت می کنه. زیدان هم از هر کسی بهتر می دونه نباید بزاره تصمیم ها و افکار فوتبالیش، روی ارتباطش با رسانه ها تاثیر بزاره.


- لاکومبِ در مورد این شکل گفته : " در این مورد زیاد با هم صحبت کردیم. زیدان خودش فهمیده و قبول داره باید ارتباطاش رو بیشتر بکنه. نه تنها با رسانه ها، بلکه با مدیرا، بازیکنا و هوادار های تیم. زیدان در کنار 2 تا از بزرگترین مربیای دنیا تو رئال کار کرده. آنجلوتی و مورینیو که استاد مقابله و ارتباط با رسانه ها هستن. زیدان ولی زیدانِ ! مثل اونا زیاد صحبت نمی کنه ولی خب کار رو انجام می ده ! "


- البته شاید بشه انتخاب این روشِ مربیگری رو برای زیدان مناسب بدونیم. اینکه آروم و بی حاشیه به کارش بپردازه. 14 کارت قرمزی که زیدان در طول دوران بازیش گرفته نشون می ده که زیدان اگه نخواد خودش رو کنترل کنه، تا چه حد می تونه خطرناک باشه. " بعضی اوقات شما می تونید خشم و عصبانیت رو توی چشم های من ببینید. موقع بازی ها به عنوان مربی، خیلی بیشتر از زمانی که بازیکن بودم عصبی میشم و تحت فشارم. وقتی بازیکن هستی و عصبی میشه، زیاد بد نیست چون می تونید تاثیر گذار باشید. اما وقتی بازی شروع می شه و شما توی زمین نیستین و روی نمکت نشستین، کاری از دستتون بر نمیاد که انجام بدین ! خیلی وقت ها شاید شبیه به بقیه مربی ها آروم به نظر برسم اما از درون، مثل یک آتشفشان در حال انفجارم !!! واقعا کنترل کردن این احساسات خیلی سخته. " زیدان در مورد احساسات خودش در هنگام بازی.


-فصل قبل و در تیم کاستیا، زیدان نشون داد همونطوری که گفت خیلی خوب تونسته خودش رو کنترل کنه.زیدانی که در سال 1988 در جریان بازی با مشت به بازیکن حریف ضربه زد و 1 ماه توسط لاکومبِ از بازی کردن محروم شده بود. لاکومبِ ای که در این مورد گفته : " وقتی به زیدان به عنوان سر مربی نگاه می کنم 2 نفر رو میبینم. زیدانی که در حال بازی کردن بود و زیدانی که الان شده سرمربی. زیدان فوتبال بازی کردن رو تو خیابون های مارسیل یاد گرفته بود. جایی که رقابت و تنفر های زیادی جاریِ ! شما هم همیشه بیانگر اونجایی هستید که توش رشد کردید. و زیدان بیانگر این بود که شما باید عکس العمل نشون بدین. باید نشون بدید رییس کیه وگرنه انگار اصلا هیچ کاری نکردین ! اون زیدانِ بازیکن بود. این زیدان اما بیشتر شبیه یک مرد با وقار هستش !! " البته شک نداشته باشید رسانه ها شدیدا منتظر هستن تا زیدانی که فوتبال بازی کردن رو در مارسیل یاد گرفته بود، دوباره و حتی برای مدتی کوتاه در نقش زیدان با وقار ظاهر بشه تا بتونن سوژه های فوق العاده ای برای خودشون جور کنن.


- در کنار کنترل کردن احساسات خودش، یکی دیگه از ویژگی های مثبت زیدان به عنوان سرمربی تیم، مستحکم و با ثبات بودنِ !! استحکامی که باعث میشه زیدان برای موفقیت نه به پول نیاز داشته باشه و نه به احساس همدردی بقیه ! " به عنوان یک سرمربی، شما مسئول همه چیز هستید. سرمربی بودن در اصل یعنی تنها بودن. وقتی شما دستیار هستید می تونید نظرات خودتون رو اضافه کنید و پیشنهاد ارائه بدین. اما وقتی سرمربی هستید اصلا شرایط اینطوری نیست. باید تجربه کرده باشید این قضیه رو تا بفهمید من چی دارم می گم ! به عنوان سرمربی، مشکلات و مسائل از همه طرف به شما هجوم میارن. یک روز مصدومیت بازیکنِتونِ، یک روز یکی از بازیکناتون به دلیل مشکلات شخصی نمی تونه تمرین کنه، روز بعد زمین تمرین مشکل داره و علاوه بر اینا شما هر روز شما باید حواستون به حداقل 15 تا 20 مسئله باشه در حین حال تیمتون رو هم باید تمرین بدین. اینا مشکلات و درد نیستن ! اینا جزئی از کار سرمربی بودنِ ! "


- اما زیدان می تونه از پس این نقش بر بیاد ؟ لاکومبِ که می ** : " هر مربی ای که من میشناسم و ازش در مورد زیدان پرسیدم، اونو قبول داشتن و تاییدش کردن. رفتار زیدان قشنگ نشون می ده که چقدر برای این کار جدی و مصمم هست. اون هر روز 8:30 دقیقه صبح سر زمین تمرینه و تا دم دم های غروب هم اونجا رو ترک نمی کنه. همیشه هم یا پای تلفن یا حظوری داره در مورد چطوری بهتر شدن تیم با دستیاراش و کسایی که قبولشون داره صحبت می کنه. این واقعا حیرت آوره. حیرت آور و زیبا. زیبا از این لحاظ که قهرمانی مثل زیدان، داره انقدر تلاش می کنه تا دین خودش رو به فوتبال ادا کنه ! "


- اما این صحبت های لاکومبِ، تنها دلایلی نیستن که باعث میشن اون فکر کنه زیدان موفق میشه. لاکومبِ صحبت های دیگه هم داره : " زیدان واقعا شنونده ی خوبیه! این مورد توی افرادی که قبلا بازیکن بودن خیلی خیلی نادر و کم پیدائه. زیدان بیشتر گوش میده به جای اینکه نگاه کنه ! به همین دلیل از تمام مربیایی که باهاشون کار کرده، چیزای زیادی یاد گرفته. " همه ی اینا باعث شدن که لاکومبِ اعتقاد عجیبی به زیدان داشته باشه. البته لاکومبِ تنها کسی نبود که این ویژگی ها رو در زیدان دیده بود و آینده رو برای اون می دونست. مدیر تیم بوردو یعنی ژین لوییس هم به زیدان اعتقاد عجیبی داشت و خیلی تلاش کرد که اونو به کادر فنی تیمش اضافه کنه اما موفق نشد. " 1 ماه به صورت جدی دنبال زیدان بودیم. آخرش این اتفاق نیفتاد چون ما نتونستیم تیمی رو که اون دوست داره براش مهیا کنیم. زیدان خیلی جاه طلب و بلند پرواز بود. و شک ندارم اگه وقتش رو پای یک چیزی بزاره، هدفش فقط و فقط بردنِ ! " دلیل اصلی اصرار ژین لوییس برای جذب زیدان چی بود ؟ خودش اینطوری می ** : " غریزه ! درست مثل وقتی سال 2007 که غریزم بهم گفته بود راولنت بلانک می تونه مربی بزرگی بشه ! زیدان یک بازیکن فوق العاده بود و کسی نبود که شما بتونید مثلش رو زیاد پیدا کنید ! ما زیدان رو میشناختیم. توانایی هاش رو می دونستیم. میدونستیم آماده ی شروع کردنِ و می خواد که به موفقیت برسه. می دونستیم که چطوری خودش رو درگیر کاری می کنه که بهش تعهد داره و برای موفقیت تلاش می کنه. و اینم می دونستیم که برای درآمد بیشتر این کارارو نمی کنه بلکه واقعا به این کار ها علاقه داره و با عشق جلو می ره. حالا با این دلایل فهمیدین که چرا من شدیدا دنبال زیدان بودم ؟ " بله قربان ،،، راضی شدیم !

روی این قسمت کلیک کنید تا تصویر را در انداره واقعی 552در286پیکسل ببینید.

- نرفتن زیدان به بوردو، بدون شک برای پرز از همه بهتر و خوش یمن تر بود. یکی از دلایلی که زیدان راهی بوردو نشد این بود که پرز به صورت شخصی باهاش صحبت کرد و بهش گفت که جایی نره و در رئال بمونه تا نوبتش فرا برسه. پرز در زیدان، یک برنده واقعی دیده بود. " به طور منطقی، زیدان فقط باید یک سرمربی باشه. امکان نداره که زیدان دیگه به عنوان نفر دوم روی نیمکت بشینه. اون وقتی فوتبال رو شروع کرد، فهمیده بود که کم کم تبدیل به بهترین بازیکن دنیا خواهد شد. الان هم با همون روش و طرز فکر، میخواد در دنیای مربیگری بهترین بشه. آره می دونم خیلی سخته که بخوای از زیر زبونش حرف بکشی ولی اون خیلی استوار و باثباتِ. 2 ویژگی ای که همه ی مربیان بزرگ دارن." پرز در مورد زین الدین زیدان ،،،،


- زیدان، پرز رو به عنوان یک پدر معنوی می بینه. کسی که خودش هم اعلام کرده اگه نبود، زیدان هم الان در این جایگاه نبود : " پرز همه چیز رو تغییر داد. دلیل بودن من توی رئال مادرید اونه. بدون اون من گلی که رئال رو به نهمین قهرمانیش در لیگ قهرمانان رسوند نمی زدم. اون به من همه چی داد و من می خوام این کارش رو به عنوان یک مربی جبران کنم ! " این دلایلی بود که باعث شد زیدان برگشتن به کشور خودش و مربیگری در بوردو رو نادیده بگیره. رابطه ای قوی بین پرز و زیدان که می تونه زیدان رو در این روز های تیره و تار مادرید، به عنوان سرمربی گری رئال برسونه ( اتفاقی که افتاد ! )


- زیدان درست مثل زمان بازیش، به جزئیات و نظم خیلی حساسِ. هنوز با همون استایل و وسواس خاص خودش کارش رو انجام میده. اون هر روز صبح بعد از اینکه آئودی خودش رو پارک می کنه، راهی دفتر کار کوچک و سفید خودش می شه. همون دفتری که زمان دستیار آنجلوتی بودن توش سکونت داشت. با اینکه 2 صندلی راحتی و یک مبل در اتاق قرار داره،اما زیدان به ندرت از اونا استفاده می کنه. اون هر روز با لباس مخصوص تمرین خودش - که بادرج کلمه ZZ روش مشخص شده برای چه کسی هست - نه لباس رسمی پشت میز L شکل خودش می شینه و خیلی سریع لپ تاپ خودش رو روشن می کنه و شروع به کار می کنه. دیوید بتونی دستیار اولش هم اون رو همراهی می کنه. دستیاری که کل هفته حریفای تیم رو آنالیز میکنه و گرافیکو فیلم هایی رو درست می کنه که نشون می ده تیم در چه موقعیت هایی گل دریافت کرده و در چه نقاطی باید پیشرفت کنه.


- این 2 نفر از نوجوانی و از شهر کَن رفاقت خودشون رو با هم شروع کردن. بازیکنایی که به عنوان 2 استعداد قرار بود راهی شهر مارسیل بشن و تا رسیدن به اونجا، با ماشین های خودشون با هم کورس گذاشتن. وقتی زیدان در سال 1996 راهی یوونتوس شد، خیلی سریع دنبال یک باشگاه حرفه ای در ایتالیا برای بتونی گشت تا اونم بتونه تجربه بازی در ایتالیا رو کسب بکنه. بتونی هم مثل زیدان بدون مو و کچل هست اما لحاظ هیکل، چند سانتی از زیدان کوتاه تره. بتونی مرد مورد اعتماد و سخنگوی اول زیدان هم به حساب میاد. مردی با یک شخصیت خندان، پرحرف، پر از انرژی و شور اشتیاق که باعث میشه شما از صندلیتون بلند بشید و برید 10 دور بدویید !! برتونی همون ویژگی هایی رو داره که زیدان زیاد از خودش بروز نمی ده !

تو زمین تمرین هم داستان فرق نمی کنه. زیدان تمرین های اصلی رو به بتونی که او هم مدرک رسمی مربیگری یوفا رو داره می سپاره و خودش هم بالا سر تمرین حظور پیدا می کنه. کار های گروهی بر عهده بتونی هست در حالی که نکات انفرادی و تمرین های شخصیِ بازیکنان، مستقیم زیر نظر زیدان کنترل و هدایت می شه. یک زوج فوق العاده که هماهنگی خیلی بالایی با هم دارن.


- زیدان استاد جلسات شخصی و انفرادی به حساب یاد. فصل گذشته این بورگوی بود که زیر نظر زیدان استعدادش کشف شد و امسال، بوریا مایورال بازیکن 18 ساله و اسپانیایی هستش که تونست زیر نظر شخصی زیدان پیشرفت قابل ملاحظه ای بکنه و در تورنمنت زیر 19 ساله های اروپا، برنده کفش طلا بشه. به قول آنجلوتی " زیدان همیشه مشغول یک کاری هست ! بیکار نمی مونه ! " فصل قبل برای اولین بار در تاریخ کاستیا، این تیم با پرواز چارتر راهی مسابقات خارج از خانه می شد. اتفاقی که به درخواست مستقیم زیدان اجرا شده بود. درخواستی که پرز لحظه ای باهاش مخالفت نکرد.


- درست مثل گواردیولا، زیدان خیلی خیلی به مسائل جزئی دقت می کنه. دقت خیلی بالایی هم داره درست مثل خودِ گواردیولا. این فصل دقت بالای زیدان در انتخاب بازیکنای با کیفیت، باعث تشکیل یک تیم جدید در باشگاه شد. تیم Real Madrid C . تیمی که اعضای توش بازیکنایی بودن که ار لحاظ سنی نمی تونستن در تیم نوجوانان توپ بزنن، و ار لحاظ فنی هنوز به درجه ای نرسیده بودن که برای کاستیابازی بکنن! این تغییر و طرز فکر نشون می داد که مدیریت به دنبال این هستش که فقط از بازیکنایی در کاستیا بهره ببره که توانایی اینکه یک روز در تیم اصلی بازی بکنن رو دارن . طرز فکری که پیشنهاد اصلیش از طرف زیدان داده شد.


- این تغییر باعث شده دست زیدان هم خیلی باز تر بشه. فصل قبل زیدان با مصدوم های زیادی دست و پنجه نرم کرد و الان این مشکل تا حدودی برطرف شده. تغییر دیگه میانگین سنی تیم هست. تیم کاستیا در سال های قبل، همیشه در تیم خودش بازیکنانی رو داشته که 24 سال سن داشتن. بازیکنانی که می دونستن هیچوقت نمی تونن در تیم اصلی بازی کنن برای همین تصمیم گرفتن در تیم دوم رئال بازی کنن و از این طریق و با کمک به جوونای باشگاه به تیم محبوبشون خدمت کنن. جدایی آگوزا یکی از بهترین هافبک های فصل پیش این تیم ولی نشون از تغییر در این تیم بود. در تیم کنونی کاستیا، بیشترین سن 22 سال هست و بقیه بازیکنان زیر 22 سال سن دارن. تیمی که دیگه مدارن، یونته، آگوزا، وارلا و بورگوی رو نداره و این یعنی خارج شدن تجربه از مجموعه تیم ! " شرایط کاستیا این فصل واقعا پیچیده شده. اونا یک تیم جوون و بی تجربه هستن که وارد بازی ها شدن و می خوان خودشون رو به همه نشون بدن. اونا می خوان زیر نظر زیدان، به بالاترین قله های فوتبال دست پیدا کنن . " این نظر گیمینز، روزنامه نگار مارکا در مورد کاستیای این فصل بود.

 

- زیدان این فصل در کاستیا موفق بوده. حظور در رده ی دوم جدول با 5 امتیاز اختلاف در تعطیلات زمستانی خیلی خوب به حساب میاد مخصوصا وقتی فاصلش با منطقه ای که این تیم رو راهی پای آف نمی کنه، 6 امتیاز هست. ماریانو دیاز مهاجم این تیم و همچنین مهاجم تیم ملی کشور جمهوری دامنینیک با 11 گل زده در صدر جدول گل زنان قرار داره. قبل از شروع فصل خود زیدان خیلی خوب می دونست که این فصل، مهمترین فصل مربیگریش به حساب میاد : " مردم انتظار خوب بودن رو از ما دارن. البته داخلِ زمین نه بیرونش. منم قوانین رو می دونم. می دونم که باید برنده باشم. اما خب نگرانی ای بابت این قضیه ندارم. اگه نگرانی داشتم، الان در حال ماهی گرفتن بودم نه مربی گری ! "


- لاکومبِ هم امید زیادی به این فصل زیدان داشت و داره. اون اعتقاد داره مشکلاتی که در فصل قبل زیدان باهاشون مواجه شد، عاملی برای موفقیت های بعدی این مربی میشن : " فصل قبل اون فهمید که این کار چقدر سخته ! اون باید می زاشت اون اتفاق ها بیفته تا آگاهیش بیشتر بشه. خیلی خوبه که زیدان در اوایل دوران کاریش با این مشکلات روبرو بشه و خودش رو بسازه . زیدانی که فصل قبل رو شروع کرد، با زیدانی که تمومش کرد و الان داره مربیگری می کنه خیلی فرق داره. اون خیلی پیشرفت کرد. سال قبل اون نیاز داشت تا قوی تر باشه. که بازیکناش رو بهتر بشناسه. در ضمن درست مثل بقیه مربی های بزرگ، آخرش به کمی شانس نیاز داره ! "


- ضربات سر ویران کننده در فینال 98، گل دیدنی در فینال لیگ قهرمانان اروپا در 2002 و ضربه سر قدرتمند بر سینه ی مارکو ماتراتزی ! زیدان در قلب تاریخ جا خوش کرده. و همین باعث می شه اسم سنگینی داشته باشه.اسم سنگینی که می تونه تاثیر زیادی روی رختکن تیم بزاره و باعث راحت تر شدن کار زیدان بشه. جاکوس بونگرت، یکی از رفیق های نزدیک زیدان که طراح لباس هست، در مورد زیدان گفته : " وقتی زیدان وارد اتاق میشه، یه شخصیت خاصی داره که همه رو مجذوب می کنه. شاید به خاطر اینه که " زیدانِ ". اما دلایل دیگه ای هم داره. زیدان یک قدرت درونی توی خودش داره. انگار که حظورش یه چیزی رو به تو تحمیل می کنه. انگار که بودنش باعث ساخته شدن یه چیزی می شه !! این یعنی زیدان ! "


- این تاثیر گذاری زیدان فقط محدودبه کمک کردن به نوجوان ها و جوان های تیم نمی شه. حظور زیدان در تیم، منفعت های دیگه ای هم داره. مثلا اینکه کریم بنزمایی که ساز رفتن رو کوک می کنه، بعد از چند ساعت صحبت با زیدان راضی بشه قرار دادش رو تمدید کنه. طوری که بعد از صحبت هاش با زیدان در یک مصاحبه رسما اعلام کرد " آرزومِ یک روز زیر نظر زیدان بازی کنم ! " ( آرزویی که الان بر آورده شده ! )


- اثر گذاری اسم زیدان فقط محدود به بازیکنان فوتبال نمی شه. برای مثال وقتی زیدان چند ماه قبل به اردوی تیم مارسیل سر زد، مارچلو بیلسا که یکی از بزرگترین و مشهور ترین مربی های فوتبال دنیا به حساب میاد، با شوق زیاد و مثل یک بچه ی خوشحال به استقبال زیدان رفت و باهاش خوش و بش کرد." زیدان یک اسطوره ی زنده در فوتبال دنیاست. اینکه جنابِ زیدان در کنار من ایستاده بود و داشت حرف های من رو گوش می داد و یادداشت برداری می کرد، یکی از بهترین لحظات و افتخارات زندگی من به حساب میاد. حظور زیدان باعث میشه شما سرزنده و سر حال باشید. اصلا غیر قابلِ توصیفِ این حس ! "


- البته اینکه شما برید توی رختکن و بخوایید با تکیه بر افتخارات خودتون انتظار موفقیت داشته باشید چیز خنده دار و غیر قابل انجامی هستش. مارادونا، ماتیوس و گولیت می تونن در مورد این قضیه باهاتون ساعت ها صحبت کنن !! اما خب شروع از نقطه ای که شناخته شده هستید و حظورتون می تونه اثر مثبتی بزاره، بدون شک یک پوئن خیلی خوب برای شروع مربیگری می شه. مخصوصا برای فردی به نام زیدان.
- وقتی زیدان برای دوره ی کار آموزی خودش به تمرینات بایرن مونیخ سر زد، شاهد 3 جلسه تمرینی 90 دقیقه ای بود. جلساتی که بایرنی ها توش حرکت با توپ و تمرین شیوه ی عرض دادن به بازی جهت در اختیار داشتن بیشتر توپ رو کار می کردن. زیدان در مورد اون جلسات اینطوری می ** : " بایرن قبل از اومدن پپ هم سرعتی و خیلی قدرتمند لود، اما گواردیولا این رو به یک سطح جدیدی رسونده. اونم با استفاده از نبوغ فوق العاده ای که داره. من عاشق این هستم که بشینم و شیوه ی کار کردن اونو ببینم. اون به من انگیزه می ده ! "


- " من می خوام یک چیز خیلی خوب بسازم. می خوام سال ها بعد مردم بهم بگن دوران مربی بودنت ؟ بد نبود .. بد نبود ! " زمان سلطنتِ " زین الدین زیدان " فرا رسیده. پپ گواردیولا، مراقب باش ،،،

 

نویسنده : اندرو مورِی - مترجم : محمد حسین صفری

[Bianconero Amore]

با تشکر از مقاله ی عالی حسین ، فابیو کاناوارو :

 

“Taking advantage of a running joke in Madrid, the players will have to be careful, otherwise Zidane will head-butt them”

 

[J U V E N T I N I]

از روزی که رافا به عنوان سرمربی رئال انتخاب شد، از روز برام روشن تر بود که تا نیم فصل بیشتر نمیرسه! انصافاً رافا رو خود ِ خود ِ خود ِ خدا بغل کرده! چطور ممکنه مربی ای که توی هر تیمی رفته، یه ویرانه درست کرده و تیم های تحت هدایتش بیش از یک دهه اس که حتی در کورس قهرمانی هم نمیتونه قرار بگیرن، هر بار که از یه تیم اخراج میشه، یه تیم بهتر در اختیارش قرار بگیره... بایرن شانس آورد که سریع کارلتو رو انتخاب کرد وگرنه بعید نبود رافا یه وِرد بخونه و بایرن رو هم به یه آشغالدونی تبدیل کنه!!

 

اون رئال منظم و مرتب کارلتو که روی اصول کار میکرد و بازیکن هاش در اختیار تیم بودن، توسط بنیتز تبدیل شده به یک تیم افسارگسیخته، منزجر کننده و «پُر» از خودخواهی و تکروی! واقعاً حالم از بازی های این فصل رئال به هم میخوره. دیشب بازی تیم زیدان رو دیدم و درست مثل هر مربی درجه چندم دنیا که در اولین حضورش بعد از اخراج مربی قبلی تیم رو با انگیزه میکنه، زیدان هم همین کار رو انجام داده بود فقط. ممکنه که در چند بازی بعدی رئال هم این روحیه باعث بشه که این تیم برنده از زمین بیرون بیاد ولی اینقدر ضعف تاکتیکی توی رئال هست که زیدان حالا حالاها کار داره تا بتونه تاثیرش رو توی تیم نشون بده. رئال تبدیل شده به یه تیم خیلی خیلی کند! پلن خاصی برای حملات منظم و پر دامنه روی دروازه حریف ندارن، نفرات دیر به حمله اضافه میشن، ساختار دفاعی تیم به شدت از هم پاشیده اس و مهم تر از اون، رونالدو به شکل افراط گرایانه ای برای خودش بازی میکنه و توپ رو حتی از زاویه 5 درجه پاس نمیده، مستقیم میزنه برای گل! :|

حالا رافا رفته و میراثش، مجموعه ای از مشکلات برای زیزو باقی مونده. باید صبر کنیم و ببینیم زیزو چند مرده حلاجه! به نظرم حتی حذف از لیگ قهرمانان هم معیار مناسبی برای محک زدن عملکرد زیدان نیست. درسته که حتی خودم هم امیدی به زیدان ندارم و به نظرم طبق فرموده سرهنگ علیفر «او این کاره نیست» ولی کورسوی امیدی دارم که موفق بشه.

 

به هر حال اگر مربی خوبی بشه، گمون نمیکنم که یه روز بخواد پیشنهاد یووه رو رد کنه. 

[Pouya]

" آیا پوگبا جانشین من است که جانشین پلاتینی بودم؟ 

پلاتینی، پلاتینی است. زیدان، زیدان است و پوگبا هم باید پوگبا باشد.

من در تورین از نظر بازی و شخصیت بسیار رشد کردم و یووه همیشه در قلبم خواهد ماند."

[AbolfazlMF]

 

تبریـک به زیـدان ، امروز تولد 44 سـالگی ـشه !

 

212 بـازی

31 گـل

[Orphée]

بازی دیروز رئال 3-2 چلسی و فصل 1998-99

 

+ عجیبه واسم که چطور زیدان یکی از 50 بازیکنیه که در استادیوم یووه بهش ستاره ای تخصیص داده شده و رسماً اسطورۀ باشگاه محسوب میشه ولی تو این فروم تاپیکش تو بخش ستارگان سابقه... البته فقط زیدان نیست ؛

داویدز، باجو، تاکیناردی، مونترو، توریچلی، تاردلی، کائوزیو، آناستازی، فرارا، راوانلی، پروتزی، روسی، دی لیویو، پسوتو، چارلز، پارولا، تاکونی، بریو، کوکوردو، سالوادوره، بورل، روزتا و کومبی هم دقیقاً همین حالتو دارن...

من نمیگم باشگاه از ما بیشتر میفهمه، ولی وقتی یچیزی رسماً اعلام میشه، یعنی دیگه رسمیه دیگه، جایی برای اما و اگر باقی نمیذاره...

 

++ حالا که لطف میکنید و اینارو میذارید تو بخش اسطوره ها، لطف کنید و تاپیک پادویین بنده خدا رو هم بذارید تو بخش ستارگان. خدایی از اینزاگی خیلی شایسته تره و 1000 برابر محبوبتر بین یوونتوسیا...

[اِل کاپیتانو]

تو "فرهنگ هواداری یوونتوس" به نظرم یکی از رکن هایی که "اسطوره" رو از "ستاره" جدا میکنه، "وفاداری به باشگاه" ـه.

 

 

پ.ن: نظر شخصی ـیم بود.

[دایی احمد]

 

بازی دیروز رئال 3-2 چلسی و فصل 1998-99

 

+ عجیبه واسم که چطور زیدان یکی از 50 بازیکنیه که در استادیوم یووه بهش ستاره ای تخصیص داده شده و رسماً اسطورۀ باشگاه محسوب میشه ولی تو این فروم تاپیکش تو بخش ستارگان سابقه... البته فقط زیدان نیست ؛

داویدز، باجو، تاکیناردی، مونترو، توریچلی، تاردلی، کائوزیو، آناستازی، فرارا، راوانلی، پروتزی، روسی، دی لیویو، پسوتو، چارلز، پارولا، تاکونی، بریو، کوکوردو، سالوادوره، بورل، روزتا و کومبی هم دقیقاً همین حالتو دارن...

من نمیگم باشگاه از ما بیشتر میفهمه، ولی وقتی یچیزی رسماً اعلام میشه، یعنی دیگه رسمیه دیگه، جایی برای اما و اگر باقی نمیذاره...

 

++ حالا که لطف میکنید و اینارو میذارید تو بخش اسطوره ها، لطف کنید و تاپیک پادویین بنده خدا رو هم بذارید تو بخش ستارگان. خدایی از اینزاگی خیلی شایسته تر و 1000 برابر محبوبتر بین یوونتوسیا...

 

 

 

فک میکنم زیدان بیشتر اسطوره مادرید   باشه بیشتر تا اسطوره تورین 

 

بقیه رو قبول دارم  ولی40-30 تا اسطوره واسه باشگاه زیادیه و قضیه لوث میشه 

 

با پادوین بشدت موافقم این بشر استاد مسلم دلبریه   و همه فارغ از سطح بازیش دوسش دارن 

[Gin]

تو بخش اساطیر یه مقدار سلیقه ای عمل شده به نظرم. حالا زیدانو کاری ندارم. ولی فکر میکنم وقتی کامویِ عزیز تو بخش اساطیر هست  باید امثال تاکیناردی و پسوتو هم باشن.

حالا یه بازیکن پنجاه شصت سال پیش باشگاه هر چقدر هم شایسته باشه به قدر کافی مورد توجه هوادارای کنونی واقع نمیشه.ولی تاریخ و خود باشگاه چیز دیگه ای میگن. تو این مورد به نظرم نمیشه نظر اعضای فروم رو ملاک اصلی قرار داد.

[Orphée]

محمد خواست که تو بحث شرکت کنم تا تصمیم نهایی رو بگیریم، وگرنه علاقۀ چندانی به [غیر مستقیم/مستقیم] بی فرهنگ خطاب شدن ندارم... بهرحال...

 

 

اینطور نیست که اسامی این 50 اسطوره بدون احساس و منطق و آمار و نظرسنجی، از بالا دیکته بشه و هوادارا هم بگن چشم...

 

جالبه بدونید که این 50 نفر بصورت دموکراتیک و مستقیماً از طریق نظرسنجی بین اعضای رسمی و رجیستر باشگاه یووه [اونایی که از جیب پول دادن تا از این امکانات استفاده کنن و در کنارشم یه کمکیم مستقیم به باشگاه کرده باشن] و همینطور Clubs Doc [کانون های رسمی هوادارای یووه در سراسر جهان که فکر کنم سایت خودمونم یکی از اونها باشه هر چند نمیدونم تو نظرسنجی شرکت کرده یا نه] انتخاب شدن...

 

در واقع جمیع جهات من جمله وفاداری، عملکرد فنی بازیکنا، مصاحبه ها¹... در نتیجه گیری کلی اثرگذار بودن و تک بعدی نگاه نشده...

 

و تازه لیست اولیه 100 نفره بوده و 50 نفرشو زدن و بعد مهر تایید باشگاه زیرش خورده. بنابراین "فرهنگ هواداری یوونتوس" در کنه وجودش دمیده شده چون اساساً توسط یه جامعۀ آماری بسیار وسیع از تیفوسی ترین یوونتوسیهای جهان انتخاب شده. این 50 نفر متوسط 150 بازی و 100 گل زده در یووه دارن!!

 

همه چیز تو این دنیا نسبیه. بوفون به زنش وفادار نبود ولی یکی از وفادارترین بازیکنای تاریخه. از طرفی زیدان بخاطر زنش که با زندگی تو تورین راحت نبود، رفت رئال و این مهمترین دلیل بود.

 

الکسی، بوفون، ندود، ترزگه و کامورانزی وفادار بودن وقتی وفاداری بیشترین ارزش رو در تاریخ یووه داشت و اسطورۀ یووه محسوب میشن و شاید بزرگترین اسطوره های تاریخ یووه. ولی این دلیل نمیشه که بازیکن X که به یه حد نصاب مشخص مولتی فاکتوریال در تاریخ یووه رسیده،  اسطوره نباشه حالا هرچقدرم که اون 5 نفر مولتی فاکتوریال تر! باشن...

 

پدر، مادر، خواهر، برادر و... همه با هم یه خونواده رو تشکیل میدن. شاید احترام به پدر و مادر از همه بیشتر باشه ولی دلیل نمیشه که برادر و خواهر جزو اعضای خونواده محسوب نشن و احترامی متوجهشون نباشه...

 

 

¹کسی مثه بونیک با اینکه اول تو لیست 50 نفره بود، فقط و فقط بخاطر انتقادات تندی که به یووه و مثلث قدرت و بخصوص موجی کرد و تاکید داشت که آنیلی عروسک خیمه شب بازی موجیه، درجا با داویدز جایگزین شد! شوخی با کسی ندارن!!

[Massimiliano Allegri]

من کاری به اینکه میخوایید اسم کی رو تو کدوم تاپیک بذارید ندارم . شما دلپیرو رو بذارید تو بخش ستارگان اصلا ، برا من اسطوره است ، من علاقه شخصی خودم رو نسبت به یکسری بازیکن ها دارم حتی باشگاه هم نذارتشون تو لیست اساطیرش برای من فرقی نداره . البته تعریف اسطوره هم برای هر کس متفاوته ، نمیشه گفت متر و معیار مشخصی داره ! به نظر شخص من یه بازیکن نمی تونه اسطوره دو تا باشگاه باشه ، اونم رئال و یووه . من اسم زیدان میاد یاد رئال میافتم نه یووه . برای همین اگه من قرار بود یه لیستی بدم از کسایی که بازیشون رو دیدم اسم زیدان رو نمیذاشتم تو رده های بالای لیستم و قطعا یکی مثل کامورونزی رو ترجیح میدادم بهش . حالا میخواد بهترین هافبک تاریخ باشه ، اگه کسی نظر غیر این داره خوب نظرش محترمه . من از سالی که زیدان از یووه رفت طرفدار یووه شدم ، شاید - نه الزاما - اگه 5 سال بزرگتر بودم نظرم فرق میکرد  . اینم بگم زیدان افتخارات زیادی با یووه داشته، اینکه خیلی ها جزو اساطیر یووه می دوننش به نظرم خیلی منطقیه 

[hoceynjuventini]

من کاری به بحث دوستان اصلا ندارم فقط میخوام نظر شخصی خودم رو بگم


زیدان اگه قرار باشه بین یووه و رئال یکی رو انتخاب کنه مطمئن باشید اون تیم یووه نیست

بعدم در کل خودش رو مادریدی میدونه تا یوونتینی


واسه من ی ستاره بوده که تو یووه بازی کرده ولی ب عنوان اسطوره قبولش ندارم

[ace of glass]

لیستی که سال 98 منتشر شد و تو این لیست چند نفر بودند که برای گرفتن توپ طلا میتونستن برتر از مسی و رونالدو باشن اگه الان توی اوج خودشون بودن ؟؟

 

[ace of glass]

ر تابستان یوونتوس یک کارزار نقل و انتقالاتی شگفت انگیز را شکل داد ، آنها واقعا تیم رقابتی هستند. جی استادیوم (یوونتوس استادیوم) شگفت انگیز است همچنین وقتی تیم در حال تلاش برای موفقیت است جمعیت تماشاگران تاثیرگذار است ، این خیلی مهم است که تماشاگران نزدیک به زمین باشند. اگر زمان ما چنین استادیومی وجود داشت با نفراتی مثل بوکسیچ و تورام در یوونتوس ۲ قهرمانی متوالی چمپیونزلیگ می آوردیم ! متاسفانه ما در دل آلپی بازی میکردیم ، یک ورزشگاه سرد از همه نظر»

 

راستم میگه هاااا  اما اون مه یه دنیایی داش

[دایی احمد]

فروش زیدان باعث اوج گیری مداوم رئال و سقوط یوونتوس بود.

رئال با خرید زیدان به دنیا نشون داد ی لول از همه بالاتر و جذابتره

[AliReZaZa]

لیستی که سال 98 منتشر شد و تو این لیست چند نفر بودند که برای گرفتن توپ طلا میتونستن برتر از مسی و رونالدو باشن اگه الان توی اوج خودشون بودن ؟؟

 

 

این لیست چقدر قشنگه. شمردم 17 تا تیم مختلف تو این لیست هستن. الان اگه لیست 30 نفره بدن 15 تاشون از رئال و بارسان 

برای بهترین بازیکن جهان شدن هم حتما لازم نبوده قهرمان جام جهانی شی یا کم کم لیگ قهرمانان. فقط کافی بوده تو تیم خودت بدرخشی و به چشم بیای

حیف! صد حیف که اون فوتبال نابود شد