پرش به

به جامعه مجازی هواداران باشگاه یوونتوس خوش آمدید
شما هم اکنون در حال مشاهده انجمن ها به صورت کاربر مهمان می باشید.در این حالت شما دسترسی به تمامی امکانات انجمن ندارید و امکان دریافت فایل ها به جز خود IPB را ندارید. اگر که عضو سایت می باشید اینجا را کلیک نمایید. در صورتی که تمایل به عضویت دارید اینجا را کلیک نمایید. عضویت در سایت رایگان می باشد!

تصویر

جانی آنیلی – پادشاه بی تاج و تخت ایتالیا !

- - - - - جانی آنیلی L’avvocato وکیل یوونتوس یووه انجمن یوونتوس انجمن یووه فروم یوونتوس فروم یووه

  • لطفا وارد حساب کاربری خود شوید تا بتوانید پاسخ دهید
6 پاسخ برای این موضوع

#1
Orphée

Orphée

    بازیکن آزاد

  • ستاره برتر فروم
  • 6289 ارسال
  • LocationRasht

جانی آنیلی – پادشاه بی تاج و تخت ایتالیا ! (قسمت اول)

 

giannni_940x7051.jpg

 

جانی آنیلی تسلیم سرنوشت شد. سرنوشت اما جور دیگه ای رقم خورد و او با سرطان پروستات جنگیده بود. 14 سال پیش در چنین روزی، دنیا یکی از مهمترین شخصیتهاش رو از دست داد. (مقاله در 24 ژانویه 2017 نوشته شده) مردی با قدرت خارق العاده که معمولاً با این جوک در ایتالیا توصیف میشد : وقتیکه پاپ در حال ادای عشای ربانی در میدان سن پیترو (توضیح مترجم: دولت-شهر واتیکان) هست، پسرکی از فک و فامیلش میپرسه 'اون مردی که عرقچین (توضیح مترجم: استعاره از کلاه مخصوص پاپ) پوشیده و کنار آقای آنیلی وایستاده کیه؟' laugh.gif

 

به جانی آنیلی که برای تمیز دادن بین او و پدربزرگش جووانی اینطور خونده میشد (توضیح مترجم :fp: : جووانی اسم کامل و جانی اسم مستعاره مثه جاناتان و جان) همچنین ”l’avvocato هم میگفتن که به انگلیسی یعنی ”حقوقدان“ یا ”وکیل“ بخاطر اینکه در رشتۀ حقوق تحصیل کرده بود هر چند هیچوقت درش مشغول بکار نشد. ما اطلاعات کمی از زندگی شخصیش داریم. گفته میشه که جانی حتی برای نزدیکترین دوستانش هم یه معما بود. او برونگرا بود و مودب و یجورایی، این یکی از استراتژیهاش برای حفظ حریم شخصیش بود. او البته معاشرت با دور و بریهاش رو بسیار دوست میداشت، ولی حتی در میان اونها (در گردهمایی های بزرگتر) هم تنها مینمود. جانی اونطور که توسط دوستانش توصیف میشه، هیچوقت برای حل مشکلات شخصی یا کاریش از کسی کمک نمیخواست. جانی همیشه از داشتن بادیگارد امتناع میکرد. معمولاً میگفت :

 

زیادی میبینن و زیادیم حرف میزنن!

 

...  همۀ اینا در حالی بود که تروریستها در ایتالیا داشتن تبدیل به قدرتی برتر از خود حکومت میشدن. یک تروریست دستگیرشده شهادت داد که یکبار آنیلی رو در تیرس داشته ولی از شلیک کردن عاجز بود. ظاهراً l’Avvocato زیادی سریع حرکت میکرده. خود حکومت در اونموقع، جانی و کمپانی فیاتش بودن. مردم در ایتالیا و بخصوص کارمنداش از این شعار استفاده میکردن، ”آنیلی فیاته، فیات تورینه و تورین ایتالیاست!“ ثروت آنیلی بالغ بر 2 بیلیون دلار آمریکا و چه بسا بیشتر برآورد میشد...

 

L’avvocato بیش از یک چهارم بازار بورس ایتالیا و بنگاه های تجاری که حدود 360.000 کارگر داشتند رو در کنترل داشت. اشتغالات دیگرش، روزنامه ها و انتشارات، شرکتهای بیمه، شرکتهای مواد غذایی، مهندسی، ساخت و ساز و در میان همۀ اینها، Prima Amore (عشق اول) اش یعنی باشگاه فوتبال یوونتوس بودند. از همه مهمتر، لااستامپا و کوریره دلاسرا (دو تا از سه روزنامۀ مهم ایتالیا) به آنیلی ”قدرت خارق العاده ای“ میبخشیدن. روزنامه نگارا همه شون از مصاحبه های آنیلی متحیر بودن. پرسیدن از جانی در مورد اقتصاد، فشن و لباس، چیزی در مورد یک سیاستمدار یا حتی دربارۀ فوتبال و یه بازیکن خاص امری عادی جلوه میکرد. درواقع، تو ساعات کاریش در مقر فیات، برداشتن گوشی تلفن و گرفتن شمارۀ یک نویسندۀ ورزشی و نظر دادن در مورد یک بازیکن فوتبالی که میخواست برای تیمش بخره، براش [اصلاً] چیز بزرگی نبود. اساساً در مورد همه چیز، یه چیزایی میدونست!

 

آنیلی پلی-بوی انگشت نمایی بود. بلوز سفید دکمه دارش که انتهای یقه ش باز گذاشته شده بود و ساعت مچی که شل بسته شده بود، [همه و همه] یک تصویر رو نمایندگی میکردن، الگویی که توسط مُریدانش روبرداری میشد. همچنین اغراق نیست اگه بگیم که برای ایتالیاییها، جانی آیینۀ تمام نمای bella figura“ (شخصیت زیبا) بود و نیز مثال ایده آلی بود که همه مطمئناً میخواستن ازش پیروی کنن: باهوش، موفق، پولدار و خوشتیپ! همچنین بر کسی پوشیده نبود که حتی بعد از ازدواجش با پرنسس مارلا کاراچولو دی کاسته نیِتو هم او ماجراجویی هاش رو ادامه و اینطور توضیحشون داد :

 

من واقعاً عاشق هر چیز زیبا در زندگی بودم و یه زن زیبا، زیباترین چیز ممکنه...

 

او با قدرتمندان جشن گرفت و اغوا کرد. او با قدرتمندان متحد شد و ”زندگی خوب“ رو بشدت زندگی کرد. روابط عاشقانه ش توسط پاپاراتزیها پوشش داده میشد وقتی تموم اون مُدلهای زیبا، خواننده ها، بیوه ها و در میان اونها ژاکی کندی – بانوی اول ایالات متحده – سری به ویلای [شخصی] جانی میزدن. تموم اون [زن] ها بعداً بطور محرمانه تجربه شون با جانی رو بازگو میکردن و از عشق بزرگی میگفتن که فقط یبار در خونۀ آدمو میزنه و برای همیشه در خاطر [آدم] میمونه! برعکس، آنیلی همیشه اون داستان عاشقانه رو با گفتن این جمله، بشدت مخفی نگه میداشت :

 

فقط خادمان عاشق میشن...

 

همونطور که در صدر اشاره شد، یکی از چندین زنی که مارلا مجبور شد که جانی رو باهاش قسمت کنه، ژاکلین کندی بود. جانی آنیلی هیچوقت رابطه ش با ژاکلین رو رسانه ای نکرد، و قدرتش اونقدر زیاد بود که حتی امروز، دنیا داره در موردش بحث میکنه. اونقدری باتجربه بود که در مورد زنها محتاط باشه و در مورد هیچکدوم به محتاطی بانوی اول جهان نبود. او یکبار اینگونه مدعی شد : « مردایی رو داریم که در مورد زنها حرف میزنن و مردایی رو داریم که با زنها حرف میزنن! من در مورد اونها حرف نمیزنم، من ترجیح میدم باهاشون بحرفم... » و یکبار در پاسخ به این سوال که چگونه زنباره بودنش رو توجیه میکنه گفت :

 

یه آدم میتونه مردی وفادار ولی شوهر بدی باشه، درست همونطور که یه آدم میتونه مردی خائن و شوهر خیلی خوبی باشه!

 

هم پدر و هم مادر جانی در تصادف رانندگی فوت شدن، اما خودش هم با رانندگی در سرعت بالا، به چالش کشیدن زندگیش رو ادامه داد. او از تعداد نه چندان کمی تصادف جدی جون سالم به در برد اما در تخت خودش جان سپُرد. یکبار وقتی داشت همراه با زنی در صندلی شاگرد با سرعت 200 کیلومتر بر ساعت رانندگی میکرد، بدبختانه تصادف کرد. اولین واکنشش نگرانی برای حال دختر بود که خوشبختانه آسیبی ندید و جانی خواست که هویتش مخفی بمونه. پای جانی بیحس شد و گونه ش شکست و به مدت سه ماه قادر به حرف زدن نبود. یکسال دورۀ نقاهتش به طول انجامید.

 

جانی یه بدعت گذار بود. هیچکس زندگی بهتری از l’avvocato در دوران la dolce vita“ (زندگی شیرین) نداشت، اما او هیچوقت نتونست بطور کامل بیزینس رو نادیده بگیره. وقتی موسس فیات، پدربزرگش، در 1945 فوت شد، این شرکت خودروسازی وضعیت خوبی در دوران سیاهی از تاریخ ایتالیا نداشت. جووانی آنیلی همزیستی مسالمت آمیزی با فاشیسم داشت و بعد از مرگش، فیات در خطر واقعی [ملی اعلام شدن] بود. جانیِ در اونوقت جوان، آمریکاییها رو راضی کرد که شرکت باید در بخش خصوصی بمونه و اونها هم با کمال میل پذیرفتن که فیاتِ در کنترلِ یک خانواده، میتونه سنگر اقتصاد آزاد باشه. مقاصد جانی اونی نبود که همه فکر میکردن. او شغل اوکازیون [شرکت] خود رو به ویتوریو والتا واگذار کرد چون خودش برای قبول مسئولیتی سنگین در همچون سن و سال پایینی، بی میل بود. جانی در سال 1963 مدیرعامل و در 1966، رئیس هیئت مدیره شد، جایگاهی که بوسیلۀ اون شرکتش رو به سوی سالهای مدیدی موفقیت و البته معدودی هم سقوط، رهنمون کرد...

 

 

new_juvefc_logo.jpg

 

ادامه دارد ...


  • Hossein Salehi, GioVanni Agnelli, mory و 16 فرد دیگر از این پست تشکر کرده اند

Blackfish : We seem to be running short of patience here! i

 

Robb Stark : & You know who isn't? Tywin Lannister ... i

 

tywinsmiles1_m6n6.jpg


#2
Orphée

Orphée

    بازیکن آزاد

  • ستاره برتر فروم
  • 6289 ارسال
  • LocationRasht

جانی آنیلی – پادشاه بی تاج و تخت ایتالیا ! (قسمت دوم)

 

Agnelli_1.jpg

 

جالبه بدونید که وقتی آتش تحقیقات ”دستهای پاک“ در ایتالیا شعله ور شد، بیشتر شخصیتهای فاسد ایتالیایی از دور خارج شدن. جانی برعکس، مرد عمل بود نه حرف. این تصور وجود داشت که فیات نقش ویژه ای در کشور داره و اعتبار شرافتمندانۀ آنیلی دست نخورده باقی موند، مسئله ای که در مورد سایر سیاستمداران و تجار ایتالیایی صادق نبود. با اینحال همونطور که همه مون میدونیم، پول و ظاهر خوب به تنهایی برای سعادت یک خانواده کافی نیست. او در تمام طول زندگیش، مرد خستگی ناپذیری بود تا وقتی که پسر افسرده ش ادواردو در سال 2000 خودکشی کرد، اتفاقی که به اعتقاد خیلیا، روند بیماری و مرگ جانی رو تسریع کرد. گرویدن ادورادو به اسلام باعث شد پدرش به این نتیجه برسه که تنها پسرش وارث مناسبی برای ثروت خانواده نیست. مسیر زندگی ادواردو، او رو بیشتر از همیشه از مدیریت بر کمپانی فیات دور کرد، مسئله ای که هیچوقت موجبات ناراحتی جانی رو فراهم نکرد. باشگاه فوتبال یوونتوس، تنها منصب خانوادگی بود که ادورادو نسبت بهش علاقه نشون میداد، او طرفدار پروپاقرص فوتبال بود، و این همون چیزی بود که باعث شد در اواسط دهۀ 80 بشدت از بیانکونری طرفداری کنه. در روز 20 اُم آوریل 1986، وقتیکه یوونتوس داشت آخرین تلاشهاشو برای پیروزی مقابل لچه انجام میداد، ادورادو وارد زمین شد و کُل بازی کنار جووانی تراپاتونی نشست، بعدها اینطور توضیحش داد :

 

« دلیلش خوش طبعی و نشاط بچه ها بود. خیلی مهمه که از روی نیمکت بازیکنا رو تشویق کنم و بازی رو از نزدیکترین جای ممکن نظاره گر باشم... »

 

دخترش، مارگریتا آنیلی ده پاهلن، بدنبال مرگ جانی، معضلی برای خانوادۀ آنیلی بود و هست. در سال 2003 درخواست برآورد کامل ثروت پدرش رو داد. ادعا میکنه که هیچوقت بدستش نیاورد و وقتی پسرش لاپو الکان وارث کمپانی فیات شد، مسائل حتی پیچیده تر شدن. او امپراتوری خانواده [آنیلی] رو با طرح دعوی حقوقی علیه مشاوران قدیمی پدرش به لرزه درآورد و به همون افرادی که به پدرش در جمع کردن اون ثروت کمک کرده بودن حمله کرد؛ ثروتی که در ادامه بخش اعظیش رو به ارث بُرد.

 

سوالاتی در این رابطه مطرح شد که چرا کسی در تلاش برای حل موضوع، به مارگریتا لیست کامل دارایی ها رو نشون نداد – درست مثه خود سوال، جوابش هم خیلی ساده ست: چون کسی تا الان به دونستن وسعت تمام چیزهایی که جانی آنیلی درواقع مالکشون بود، اعتراف نکرده. این قضیه عملاً یعنی زمان قابل توجهی طول خواهد کشید که پروندۀ حقوقی مارگریتا به نتیجه برسه. امروز او در ژنو سوئیس زندگی میکنه و خانوادۀ قدرتمندش رو علیه خودش کرده.

 

جانی آنیلی پیوند محکمی با یوونتوس داشت، مشهورترین باشگاه فوتبال ایتالیا. او نه تنها یک مالک مستقیم، بلکه یه هوادار به معنای واقعی کلمه بود. خانوادۀ آنیلی از سال 1923 بخشی از یوونتوس بودن و جانی خودش مستقیماً باشگاه رو از 1947 تا 1954 اداره میکرد. در این بازه، مهمترین بازیکنان [تیم] دانمارکیها جان هنسن و کارل او پائست، کارلو پارولا و بالاتر از همه جامپیرو بونیپرتی بودن. معهذا بخاطر مشغلۀ زندگی و بیماری که به آهستگی نابودش کرد، آنیلی مجبور به استعفاء شد ولی شکی وجود نداشت که نظرش در مورد بسیاری از تصمیمات اساسی مثل خریدن بازیکنای گرون قیمت، فصل الخطاب تلقی میشد. این آنیلی بود که تصمیم گرفت که یووه باید برندۀ 3 توپ طلا، میشل پلاتینی رو در سال 1982 خریداری کنه. جانی بود که الساندرو دل پیروی محبوب ما رو ”Il Pinturicchio“ خوند، لقبی که تا امروز در فرهنگ لغت ما زنده ست.

 

او درواقع رهبر پشت پردۀ بزرگترین موسسات ورزشی ایتالیا مثه تیم فرمول یک فراری بود. میزان موفقیتش به حدی بود که وقتی فوت کرد، کمپانیش مشکل داشت ولی یوونتوس که قهرمان وقت ایتالیا بود نه! جانی معمولاً با هلیکوپترش در زمینهای تمرینی به زمین مینشست و با بازیکنا به گفتگو میپرداخت و هر ملاقات [اینچنینی]، روز بعد بی بُرو برگرد به تیتر اول مطبوعات تبدیل میشد. جانی چیزی بیشتر از یه مدیرعامل بود. همیشه اطلاعات [خوبی] از بازیکنای خودش داشت و همیشه یوونتوس رو برای انجام یک بازی دوستانه به ”خونه“ اش در ویلار پروسا میاورد. او رابطۀ خاصی با کاپیتان وقت یوونتوس الساندرو دل پیرو داشت و تماسهای تلفنیش در ساعت 6 صبح با مدیر باشگاه، جامپیرو بونیپرتی، تبدیل به افسانه شد! آنیلی همچنان یکی از مهمترین چهره ها برای روزنامه نگاران بود، درست مثه نظراتش که همیشه توسط رسانه ها تحسین میشد. او یکبار گفت :

 

هر موقع که حرف J رو در سرتیتر روزنامه ای میبینم، احساساتی میشم. بی درنگ یاد یوونتوس میوفتم...

 

و این یکی که از محبوبترین نقل و قول های شخص منه (نویسنده) :

 

یوونتوس برای اونایی که یوونتوس رو دوست دارن، یه شوقه، یه سرگرمی... و دغدغه ای در یکشنبه. ما سعی کرده ایم که بهترین نمایش رو در اختیارشون بذاریم و همچنین مقادیر زیادی کامبخشی...

 

این انگاره و میراثی بود که او برای همیشه در قلوب بیانکونری به یادگار گذاشت. او یوونتوس رو همونطوری که واقعاً بود دوست میداشت و هیچوقت تماشای بازی باشگاهش رو از دست نداد. در طول بدترین روزهای زندگیش، وقتی پاهاش حس خودشونو از دست داده بودن و نمیتونست به استادیوم بره، عادت داشت که بازی تیم رو از تلویزیون و در خونه ببینه. [چشمانش] به سختی میدید، بیناییش تقریباً از بین رفته بود. مارلا (همسرش) توضیح داد که او چطور هیچوقت به ناراحتیش اعتراف نمیکرد و چطور هیچوقت به زنش نمیگفت که نمیتونه بازیکنارو تو تلویزیون ببینه، احساسش با گوش دادن به صدای گزارشگر ارضاء میشد. او هیچوقت به نابیناییش نزد همسرش اعتراف نکرد. جانی اینگونه انسانی بود، که نمیخواست امیدهاش [زنش] رو تحذیر کنه.

 

روی هم رفته، مشارکت او در تبدیل یوونتوس به یکی از بزرگترین موسسات فوتبالی دنیا، تعیین کننده بود و تحت هدایت آنیلی، قهرمان 34 بارۀ ایتالیا، درست تبدیل به همچین چیزی شد. خیلی چیزا در مورد جانی گفته شده، نماد ایتالیایی و افسانۀ باشگاه فوتبال یوونتوس، که حتی همین امروز هم از صحبت در مورد Lo Stile Juve و Juventinitá مفتخره – فقط گوشه ای از نعمات گرانبهایی که جانی بهمون داد. برای اطرافیانش، جای خالی او هرگز دوباره پُر نخواهد شد و برای افرادی مثه من که آرزو میکردن میشناختنش – حاضر به انجام هر کاری هستن تا جاشون رو با زندگیهایی که او لمس کرد عوض کنن...

 

 

new_juvefc_logo.jpg

 

برای خوندن قسمت اول این مقاله، اینجا رو کلیک کنید!


  • GioVanni Agnelli, mory, eⁿzº و 7 فرد دیگر از این پست تشکر کرده اند

Blackfish : We seem to be running short of patience here! i

 

Robb Stark : & You know who isn't? Tywin Lannister ... i

 

tywinsmiles1_m6n6.jpg


#3
Orphée

Orphée

    بازیکن آزاد

  • ستاره برتر فروم
  • 6289 ارسال
  • LocationRasht

i#MahdiAgnelli?i

 

Agnelli_articolo_950x5861.jpg

 

در مقاله گفته شده که ادواردو آنیلی (قبلِ انقلاب اسمشو به هشام عزیز و بعدِ انقلاب به اعتقاد برخی، به مهدی تغییر داد) وارث امپراتوری پدرش سناتور آنیلی، خودکشی کرده و منم به احترام شما و بمنظور وفاداری به اصل متن، بدون کم و کاست ترجمه ش کردم ولی یه سری ابهامات وجود داره!

در جریان شرکتش در نمازجمعهۀ تهران تو سال 1360 که هستید! بغیرِ اون، ادواردو هیچ یادداشت خودکشی از خودش بجا نذاشت و صبح روز حادثه با یکی از داییهاش خیلی عادی صحبت کرده بود و قبل از خروج از خونه به آشپز گفته بود که چه غذایی درست کنه... پُلِ ژنرال فرانکو رومانو که گفته میشه از اونجا خودشو انداخته، توسط یکی از شرکتهای پدرش ساخته شده بوده! بطور متوسط هر 10-15 ثانیه، یه ماشین از رو اون پل عبور میکنه، یعنی در عرض دو دقیقه، حداقل چهار ماشین و این درحالیه که حادثه هیچ شاهدی نداشته! و در اونموقع ادورادو میلنگیده و با عصا راه میرفته و 2 دقیقه ای طول میکشیده که از دیواره بزرگراه بالا برده و خودشو بندازه پایین و این احتمال دیده شدنشو بالا میبره.

محافظین ادورادو غایب بودن. اثرات انگشت بسیار کمی رو ماشین وجود داشت. طبق محاسبات انجام شده، یه وقفۀ 2 ساعته بین ترک خونه و رسیدنش به پُل وجود داره که تعجب برانگیزه! به اعتقاد دوستاش که تا چند روز قبل حادثه باهاش در ارتباط بودن، شرایط روحی مناسبی داشته و حتی میخواسته برای درک بهتر قرآن، عربی یاد بگیره. هیچ کالبدشکافی انجام نگرفت و این درحالیه که تو ایتالیا حتی گربه ها و سگهاییم که کنار خیابون میمیرن کالبدشکافی میشن! گفته میشه که ادواردو همیشه کفش مخصوصی بنام توس پاش بوده که براحتی درمیومده و اینکه پس از سقوط از ارتفاع 80 متری کفشا از پاش درنیومدن، عجیبه...


  • mory, eⁿzº, GG.B1 و 4 فرد دیگر از این پست تشکر کرده اند

Blackfish : We seem to be running short of patience here! i

 

Robb Stark : & You know who isn't? Tywin Lannister ... i

 

tywinsmiles1_m6n6.jpg


#4
Jack Sparrow

Jack Sparrow

    بی وفا

  • اعضا
  • 2628 ارسال
^
این صحبت ها رو تو خود ایتالیا هم گفتن یا فقط حاصل موشکافی های نظریه پردازان ایرانی بوده ؟
  • Orphée, mory, D E L P I E R O و 1 فرد دیگر از این پست تشکر کرده اند

#5
Orphée

Orphée

    بازیکن آزاد

  • ستاره برتر فروم
  • 6289 ارسال
  • LocationRasht

حالا جدا از جانی که کندم برای جمع آوری این مطالب، از منابع مستقل هم نقل و قول کردم و حتی برای برخی جاها مثه متوسطِ عبور و مرور ماشینها از رو پُل، کفش مخصوص ادواردو، دفن بدون کالبدشکافی در مقابل کالبدشکافی سگها و گربه های خیابونی و... ویدئو از دکتر مارکو باوا که در این زمینه تحقیقات مفصلی کرده دارم. تازه فقط این نیست. با حذف ادواردو، در ابتدای دهۀ 90 شورای رهبری فیات، جووانی آلبرتو آنیلی پسرعموی 30 ساله ش رو بعنوان جانشین "وکیل" انتخاب کردن ولی در عرض ~4 سال، اون هم بر اثر سرطان نادری درگذشت! اینجا بود که جان الکان 20 ساله بعنوان جانشین بعدی انتخاب شد تا مثه موم تو دست مردانی قدرتمند اداره و هدایت بشه.

 

امیرحسین، دوست عزیزم، پسر خوب، لحن و شکاکیتت که جالب نیست ولی بعنوان به برادر کوچیکتر و در خضوع مطلق میگم : ببین چی میگه، نبین کی میگه! :53:

 

تقریباً تموم منابع ایتالیایی مرگ اردواردو رو خودکشی دونستن ولی آیا چون تو اکثریتن، یعنی حق هم با اوناست؟ اتفاقاً یکی از نزدیکانش هم گفته ادواردو بطور قاطع پیش بینی کرده بوده که او رو خواهند کشت ولی یا خواهند گفت مریض شد، یا در اثر حادثه این اتفاق افتاد یا خواهند گفت خودکشی کرده... البته این رو هم اضافه کرده بود که تا زمان حیات پدرش، چتر حمایتی او مانع از این قضیه میشه که البته غلط از آب درومد ولی خب سناتور هم یه سال بعد این واقعه فوت کرد و میشه اینطوری برداشت کرد که کهولت سن توان حمایت رو ازش گرفته بوده...

 

جدای همۀ این حرفا، شاید از دید خیلیا آدم ** خُلی بوده باشه ولی اینکه مالکیت کارخانجات فیات، لانچا، آلفا رومئو، فراری، لامبورگینی، اوکو، مازراتی، یوونتوس، روزنامه های لااستامپا و کوریره دلا سرا، چندین کارخونۀ تولید قطعات صنعتی، چند بانک خصوصی، شرکتهای تولیدی مُد و لباس، باشگاه اتوموبیلرانی فراری، چندین شرکت ساختمان سازی و راهسازی، تولیدی لوازم پزشکی و هلیکوپترسازی تو مُشتت باشه و بخاطر تحقیقات خودت یه راه ولو غلط رو انتخاب کنی و به همۀ این ثروت نه بگی، در بدترین حالتش قابل احترامه... :53:


  • mory, GG.B1, D E L P I E R O و 2 فرد دیگر از این پست تشکر کرده اند

Blackfish : We seem to be running short of patience here! i

 

Robb Stark : & You know who isn't? Tywin Lannister ... i

 

tywinsmiles1_m6n6.jpg


#6
mory

mory

    بازیکن ذخیره یوونتوس

  • اعضا
  • 3712 ارسال

به نظر من کشتنش .


  • Orphée, D E L P I E R O و اون که من دوسش دارم از این پست تشکر کرده است

تصویر



ای به رویا سرسپرده با توام ای همه خوبی

راهی کدوم دیاری...


#7
Jack Sparrow

Jack Sparrow

    بی وفا

  • اعضا
  • 2628 ارسال

امیرحسین، دوست عزیزم، پسر خوب، لحن و شکاکیتت که جالب نیست ولی بعنوان به برادر کوچیکتر و در خضوع مطلق میگم : ببین چی میگه، نبین کی میگه! :53:


فرازجان قصد ضدحال زدن نداشتم ولی خب حقیقتا هموطنان عزیز ما به نسبت خود ایتالیاییا علاقه بیشتری به پیگیری این موضوع و به خصوص از راه تئوری توطئه و دستای پشت پرده دارن. یبار حتی شنیده بودم یه تیم از صداسیمای ایران رفته بوده واسه ساخت مستند ایشون و ایتالیاییا بیرون انداختنشون.

بازم قصد ضدحال زدن ندارم :1: ولی نصیحتی که در خضوع مطلق گفتی یکی از جملاتیه که تا مغز استخونم باهاش مخالفم. البته میدونم از روی لطف گفتی، ولی حاضرم ساعت ها هم درباره غلط بودن این جمله و هم درباره اینکه اصلا ما معنیش رو اشتباه متوجه شدیم حرف بزنم.
معنی دقیق تری که من از این جمله دریافت میکنم چیزی در این مایه هاست : حافظ ار خصم خطا گفت نگیریم بر او / ور به حق گفت، جدل با سخن حق نکنیم

بنظر من بیشتر وقتا اینکه کی میگه از اینکه چی میگه خیلی مهمتره !
  • Orphée و اون که من دوسش دارم از این پست تشکر کرده است





همچنین به جانی آنیلی, L’avvocato, وکیل, یوونتوس, یووه, انجمن یوونتوس, انجمن یووه, فروم یوونتوس, فروم یووه نیز برچسب خورده است


0 کاربر در حال خواندن این موضوع است

0 کاربر، 0 مهمان و 0 عضو مخفی