این اولین بازی از یوونتوس آلگری بود که یک مقدار از اون بی برنامگی بازیهای قبل فاصله گرفتیم.البته توی همین بازی هم پلن و طرح خاصی برای رسیدن به دروازه ی حریف نداشتم و تکیه به تواناییهای فردی خیلی بیشتر از اجرای یه طرح و برنامه ی خاص برای نفوذ به دفاع حریف نمود داشت.
آلگری توی این بازی ویدال رو پشت دو مهاجممون قرار داد و در جریان بازی هم توز به کناره ها میرفت و ویدال و موراتا میشدن مهاجمین ما.جناحی هم که توز بهش متمایل میشد با استفاده از نفوذ های لیخت یا آساموا حمایت میشد(البته از آسا انتظار بیشتری داشتم).تحرک پشت و بین مدافعین حریف بالا بود و این حربه ای بود که در کنار عرض دادن به بازی توسط توز، اجرا شد تا به دروازه ی حریف برسیم.
البته وضعیت خط دفاع المپیاکوس انقدر داغون بود که اگر هر تیم دیگه ای توی این شرایط باهاشون بازی میکرد امکان دو رقمی شدنشون هم وجود داشت.فضاهای زیاد بین مدافعین و دادن آزادی عمل به مهاجمین ما و بی نظمی زیاد توی خط دفاع و مهم تر از همه ی اینها ضعف شدید روی توپهای هوایی (فکر کنم تمام توپهای هوایی روی دروازشون رو سر بازیکنای ما فرود اومد).
یه بازیکن با خصوصیات فابرگاس یا رویس یا داوید سیلوا رو برای فرستادن پاس از پشت محوطه رواگر دیشب بجای ویدال داشتیم شک نکنید تعداد موقعیت های گلمون به بالاتر از 25 تا میرسید.
بازی دیشب میتونست من رو کاملا راضی کنه اگر توی دفاع و همینطور زدن ضربات آخر یک مقدار بهتر عمل میکردیم.