پرش به

به جامعه مجازی هواداران باشگاه یوونتوس خوش آمدید
شما هم اکنون در حال مشاهده انجمن ها به صورت کاربر مهمان می باشید.در این حالت شما دسترسی به تمامی امکانات انجمن ندارید و امکان دریافت فایل ها به جز خود IPB را ندارید. اگر که عضو سایت می باشید اینجا را کلیک نمایید. در صورتی که تمایل به عضویت دارید اینجا را کلیک نمایید. عضویت در سایت رایگان می باشد!

تصویر

بازگشت به گذشته ( علل ناكامى فوتبال ایتالیا در جام جهانى )

- - - - -

  • لطفا وارد حساب کاربری خود شوید تا بتوانید پاسخ دهید
2 پاسخ برای این موضوع

#1
Hossein Salehi

Hossein Salehi

    مدیرکل فروم

  • ادمین
  • 15953 ارسال
بعد از جام جهانى چزاره پراندلى مسئولیت تیم ملى ایتالیا را بر عهده گرفت .مردى كه در تیم فیورنتینا با توجه به سرمایه باشگاه و بازیكنان حاضر در تیم عملكرد قابل قبولى داشت و در لیگ قهرمانان ۲۰۱۰ -۲۰۰۹ نیز با اشتباه داور و گل زده بیشتر بایرن در خانه حریف از دور رقابتها كنار رفت. پراندلى مربى اى متوسط براى هدایت بازیكنان متوسط فوتبال ایتالیاست و مى توان به تحولى اساسى در فوتبال ایتالیا در دوره حضور او امید داشت؛ هر چند به نظر نمى آید فوتبال ایتالیا بتواند بدون تقویت فوتبال رده هاى پایین ملى، اعمال محدودیت هایى براى حضور بازیكنان خارجى و بها دادن به بازیكنان بومى در لیگ این كشور به سطح تیمهاى بزرگى چون اسپانیا و برزیل برسد لاجوردى پوشان سرزمین چكمه اى ایتالیا كه به عنوان مدافع قهرمانى وارد آفریقاى جنوبى شده بودند، بسیار زودتر از حد تصور این جام را ترك كردند. حتى بدبین ترین هوادار فوتبال ایتالیا نیز چنین شكست مفتضحانه اى را پیش بینى نمى كرد. با این كه كارشناسان فوتبال قبل از شروع مسابقات در قیاس با مدعیانى چون برزیل، اسپانیا و آرژانتین شانس كمترى براى قهرمانى ایتالیا قائل بودند، اما خداحافظى زودهنگام و قرار گرفتن مدافع عنوان قهرمانى در رده آخر گروهى كه بسیار آسان تر از گروه دیگر مدعیان به نظر مى رسید، واقعا دور از انتظار بود. چرا تیمى كه چهار سال قبل با غلبه بر بزرگانى چون آلمان و فرانسه قهرمان شده بود حتى از پس نیوزلند نیمه حرفه اى نیز بر نیامد و تنها با كسب دو امتیاز از جام بیرون رفت؟ در بررسى علت این ناكامى بى سابقه فوتبال ایتالیا در جام جهانى به چند عامل مى توان اشاره كرد: ۱- اشتباهات فدراسیون فوتبال ایتالیا: درست سه روز بعد از قهرمانى ایتالیا در جام جهانى ۲۰۰۶ مارچلولیپى سرمربى موفق این تیم از سمت خود استعفا كرد و با وجود درخواست رمانوپرودى نخست وزیر وقت ایتالیا حاضر به ماندن نشد تا نیمكت تیم ملى را با افتخار ترك كرده باشد.جیان لوكا آبته رئیس جدید فدراسیون فوتبال ایتالیا كه بعد از رسوایى موسوم به كالچو پولى و استعفاى فرانكوكارارو رئیس وقت بر كرسى ریاست فدراسیون تكیه زده بود، روبرتو دونادونى ملى پوش سابق ایتالیا را به عنوان سرمربى جدید این تیم انتخاب كرد. دونادونى كه در سرى A تنها تیم ضعیف لیورنو را هدایت كرده بود، بدون سابقه حضور در نیمكت تیم هاى بزرگ و مربیگرى در رده هاى پایین فوتبال ایتالیا تنها به واسطه حضور چند ساله در تیم ملى جانشین مربى پرافتخارى همچون مارچلولیپى شد. معمولا فردى كه به عنوان سرمربى تیم ملى برگزیده مى شود یكى از شرایط زیر را داراست: در رده باشگاهى مربى موفق و كارآمدى است، سابقه مربیگرى در رده هاى پایین ملى و همكارى با فدراسیون را دارد و یا اینكه در دوران بازیگرى در تیم ملى بازیكن موفقى بوده است و در میان فوتبالدوستان و بازیكنان كشور داراى نوعى كاریزما و محبوبیت است. معمولا در چنین شرایطى دستیاران و مشاورانى قوى در كنار فرد به كار گرفته مى شوند تا نقص فنى وى به این شكل جبران شود؛ همان كارى كه فدراسیون فوتبال آلمان در مورد كلینزمن و با انتخاب یوآخیم به عنوان دستیار و الیوربیرهوف به عنوان مدیرفنى انجام داد و نتیجه موفقیت آمیزى كسب كرد. دونادونى هیچ یك از این شرایط را دارا نبود. هر چند او سابقه نزدیك به ۱۰ سال حضور را در تیم ملى داشت، اما هیچ وقت نتوانست با این تیم به قهرمانى در جام جهانى و یا جام ملت ها دست یابد و كاپیتانى تیم ملى را نیز تجربه نكرده بود. او محبوبیت چندانى در میان فوتبالدوستان ایتالیا نداشت و بازیكنانى كه با مربى بزرگ و فهیمى همچون لیپى كار كرده بودند به زحمت توانستند خود را با اندیشه هاى چنین مربى اى هماهنگ كنند و در اعتراض به این وضعیت ستارگانى چون نستاوتوتى مصدومیت را بهانه كردند و حاضر به همكارى با دونادونى نشدند. دونادونى در روزهاى نخست حضور در رأس تیم ملى به بازیكنان جوانى همچون آملیا، سمیولى و كاسانو میدان داد و سعى كرد تحولى در تیم ایجاد كند، اما اشتباهات او و عملكرد ضعیف این بازیكنان در مسابقات حساس مقدماتى یورو ۲۰۰۸ كه خطر حذف ایتالیا از این مسابقات را افزایش داد، كم كم دونادونى را متقاعد كرد كه از همان بازیكنان قدیمى و با تجربه در تیم ملى استفاده كند و حتى بازیكنان مسنى چون پانوچى و آمبروسینى كه در زمان لیپى بهایى به آنها داده نمى شد دوباره به تیم ملى فرا خواند. او مربى با دانشى نبود و سعى داشت ضعف هاى فنى خود را در پشت نام بزرگ بازیكنانى چون دل پیه رو پنهان كند. به همین دلیل در طول دوران دوساله حضور او در تیم ملى تحولى مقتضى زمان در فوتبال ایتالیا انجام نشد و این تیم نتوانست همگام با كشورهایى چون اسپانیا و آلمان ستارگان جدید و تازه نفسى پرورش دهد و به همان سرمایه هاى قبلى دل خوش كرد. منحنى روند حركت فوتبال ایتالیا در طو ل دو سال به صورت خطى و حتى متمایل به افت ادامه یافت.تنها دو استثنا براى این قاعده وجود دارد: فابیو کوالیارلا مهاجم خوش آتیه سامپدوریا و جورجیو کیه لینی مدافع جوان یوونتوس كه بازى ستارگانى چون باره سى و مالدینى را در یادها زنده كرد. با این وجود ایتالیاى تحت هدایت دونادونى باوجود عملكرد ضعیف در بازى هاى اول مقدماتى به یورو ۲۰۰۸ رسید و در مرحله دوم با شكست در برابر اسپانیا از مسابقات كنار رفت و هیچ كس شك نكرد كه دونادونى باید اخراج شود. در این مقطع بود كه فدراسیون فوتبال ایتالیا با انتخاب مجدد لیپى اشتباهى به مراتب بزرگ تر از دو سال قبل مرتكب شد كه علت اشتباه بودن این تصمیم در بررسى دومین علت ناكامى ایتالیا در جام جهانى آشكار خواهد شد. ۲- ضعف و خودخواهى لیپى: مارچلو لیپى كه بعد از یورو ۲۰۰۸ براى بار دوم مربى تیم ملى شد با مردى كه در سال ۲۰۰۴ صاحب این مقام شده بود تفاوت هاى بسیارى داشت. او بعد از جام جهانى ۲۰۰۶ در هیچ تیمى مربیگرى نكرد و بیشتر اوقاتش را یا درقایق تفریحى در زادگاهش گذراند و یا در سایر كشورها به تعریف كردن خاطرات جام جهانى پرداخت. لیپى در سال ۲۰۰۴ از نیمكت یوونتوس به مربیگرى تیم ملى رسید اما در سال ۲۰۰۸ به عنوان یك مربى آزاد كه ۲سال را دور از سطح اول فوتبال جهان سپرى كرده بود، روى نیمكت تیم ملى نشست. او بر اثر همین دورى دو ساله نتوانست خود را با تغییرات پیوسته و روز به روز جهان فوتبال تطبیق دهد و با ذهنیتى گذشته گرا تیم ملى را تحویل گرفت. این ذهنیت لیپى از نحوه انتخاب بازیكنان به خوبى آشكار مى شود. او بازیكنان جدید چندانى را به تیم ملى دعوت نكرد و حتى حاضر نشد به معدود ستارگانى كه در زمان دونادونى چهره شده بودند میدان دهد. او در گذشته زندگى مى كرد به همین دلیل هم سراغ توتى و نستا رفت تا آنها را متقاعد به بازگشت كند و به بازیكنانى كه در زمان مربیگرى در یوونتوس با آنها كار كرده بود تكیه كرد و آنها را حتى با وجود ناآماده بودن به تیم ملى فراخواند و بسیارى از بازیكنان با استعداد فوتبال ایتالیا را پشت خط نگه داشت. ایتالیا با انتخاب دونادونى ۲ سال درجا زده بود و پسرفت فوتبال ایتالیا با انتخاب اشتباه فدراسیون مبنى بر استفاده دوباره از لیپى تسریع شد و روند بى اعتمادى به بازیكنان جوان و تكیه بر بازیكنان با تجربه اما ناكار آمد كه از زمان دونادونى در تیم ملى پى گرفته مى شد در دوران حضور لیپى شدت بیشترى به خود گرفت. سؤلى كه مطرح مى شود این است كه چرا لیپى دست به تحول نزد؟ مگر او نیز مربى بى دانش و كم سوادى بود كه بخواهد همچون دونادونى تنها به بازیكن با تجربه تكیه كند؟ پاسخ این پرسش را باید در دورى دو ساله لیپى از فوتبال جستجو كرد. علم فوتبال روز به روز در حال پیشرفت است. روشهاى جدید مى آید و روشهاى پیشین را منسوخ مى كند. تاكتیك ها، شیوه هاى تمرین، اصول تغذیه و بدنسازى و هزاران مساله دیگر مربوط به فوتبال با سرعتى غیر قابل باور هر روز تغییر مى كند. لیپى نتوانست دانش فوتبال خود را در سطحى كه به واسطه آن قادر باشد از عنوان قهرمانى ایتالیا در جام جهانى دفاع كند، حفظ نماید. علم و سواد لیپى همخوانى و تناسبى با نام بزرگ و سابقه درخشان او نداشت و این مساله اى بود كه در جام جهانى به خوبى آشكار شد. او نیز نتوانست همچون دونادونى تحولى در فوتبال ایتالیا ایجاد كندو اگر منحنى روند فوتبال این كشور در دوران دونادونى خطى بود، در دوران لیپى روز به روز بیشتر افت كرد. این نقص بزرگ در مسابقات مقدماتى جام جهانى كه ایتالیا با حریفان متوسط و ضعیفى همگروه بود آشكار نشد و این تیم توانست با بازیكنانى پیر و ناكارآمد به جام جهانى ۲۰۱۰ راه یابد و هنگامى رخ عیان كرد كه ایتالیا در جو و كوران مسابقات نهایى قرار گرفت و ضعفهاى این تیم بازى به بازى آشكارتر شد. در واقع تیم ایتالیا تیم سال ۲۰۰۶ بود كه چهارسال پیرتر و خسته تر شده بود و نیروى جوانى و طراوت نیز به این تیم تزریق نشده بود. جداى از ضعف فنى نمى توان از ضعف اخلاقى لیپى چشم پوشید. او با تفكر و غرور بسیار به تیم ملى بازگشت و انگیزه و اشتیاق ۴ سال پیش را در قبول جایگاهى كه هر مربى ایتالیایى آرزوى داشتنش را دارد نداشت. گویى این مسئولیت را نه از سر رضایت كه از روى ناچارى پذیرفته بود. به گواهى مطبوعات ایتالیا لیپى دیگر توجهى به انتقادات نداشت و بدون توجه به نظرات مردم، ورزش نویسان و سایر مربیان فوتبال ایتالیا تنها افكار و برنامه هاى خود را در تیم ملى پیاده مى كرد. از همین رو بود كه به توصیه هاى كارشناسان فوتبال ایتالیا مبنى بر لزوم تحولى اساسى در این تیم بى توجه ماند و در انتخاب فهرست نهایى تیم ملى براى مسابقات جام جهانى بازیكنانى نا آماده و بعضاً مصدومى چون زامبروتا، كامورانزى و گتوسو را بر بازیكنان آماده اى چون بالوتلى، كاسانو و میكولى ترجیح داد و معدود بازیكنان موثرى چون کوالیارلا را كه همراه خود به آفریقاى جنوبى برده بود خیلى كم به بازى گرفت و خشم محافل ورزشى ایتالیا را بر انگیخت .این غرور و خودخواهى در نهایت گریبان او و فوتبال ایتالیا را گرفت و مرد پرافتخار سال ۲۰۰۶ كه با غرور و محبوبیت هر چه تمام تر به كشور بازگشته بود، با ناكامى و خفت تیم ملى را ترك كرد و آنچنان عملكردى از خود به جاى گذاشت كه خاطره پیروزى با شكوه سال ۲۰۰۶ را در اذهان فوتبالدوستان ایتالیا كمرنگ كرد. ۳- عدم وجود بازیكنان بزرگ در تیم ملى: نزدیك به ۲ دهه از تصویب و اجراى قانون بوسمن مى گذرد. قانونى كه استفاده بى حد و حصر از بازیكنان خارجى در لیگهاى اروپایى را به همراه داشت. پیش از این هر تیم مجاز بود تنها از سه بازیكن خارجى در تركیب خود استفاده كند اما اجراى این قانون ورود سیل آساى بازیكنان خارجى به تیمهاى اروپایى، جا را براى رشد استعدادهاى بومى این كشورها تنگ كرد و كار را به جایى رسانید كه تیمى همچون آرسنال از میان ۱۱ بازیكن ثابت و ۷ بازیكن ذخیره حتى یك بازیكن انگلیسى نداشت. لیگ ایتالیا نیز از این قاعده مستثنى نبود و حضور بازیكنان خارجى به تدریج و آرام آرام فوتبال ملى این كشور را ضعیف كرد. مقایسه ۳ قهرمان فوتبال از میان باشگاههاى ایتالیایى این مساله را به خوبى آشكار مى كند. یوونتوس در سال ،۱۹۹۶ میلان در سال ۲۰۰۳ و اینتر در سال ۲۰۱۰ قهرمان جام باشگاههاى اروپا موسوم به لیگ قهرمانان شدند. بیشتر ستاره ها و بازیكنان تاثیرگذار دو تیم یوونتوس و میلان بازیكنان ایتالیایى بودند كه به تقویت تیم ملى این كشور كمك زیادى كرد.اما قهرمانى اینتر در سال ۲۰۱۰ در شرایطى به ثمر رسید كه در تركیب ۱۱ نفرى این تیم در فینال مسابقات حتى یك بازیكن ایتالیایى وجود نداشت. قهرمان سه گانه جام حذفى و سرى Aایتالیا و همچنین لیگ قهرمانان اروپا نتوانست حتى یك بازیكن به تیم ملى بدهد و در فهرست ۲۳ نفره ایتالیا براى حضور جام جهانى بازیكنى از اینتر حاضر نبود. بیشتر بازیكنان تیم ملى از تیمهاى متوسط فوتبال ایتالیا انتخاب شدند كه نتوانستند كارآیى لازم را ارائه دهند. در مقایسه با ایتالیا تیمى همچون اسپانیا حاضر بود كه ستون فقرات این تیم در جام جهانى را بازیكنان آماده بارسلونا و رئال مادرید تشكیل دادند كه در نهایت به قهرمانى این تیم در جام جهانى منجر شد .آینده فوتبال ایتالیا: بعد از جام جهانى چزاره پراندلى مسئولیت تیم ملى ایتالیا را بر عهده گرفت مردى كه در تیم فیورنتینا با توجه به سرمایه باشگاه و بازیكنان حاضر در تیم عملكرد قابل قبولى داشت و در لیگ قهرمانان ۲۰۱۰ -۲۰۰۹ نیز با اشتباه داور و گل زده بیشتر بایرن در خانه حریف از دور رقابتها كنار رفت. پراندلى مربى اى متوسط براى هدایت بازیكنان متوسط فوتبال ایتالیاست و مى توان به تحولى اساسى در فوتبال ایتالیا در دوره حضور او امید داشت؛ هر چند به نظر نمى آید فوتبال ایتالیا بتواند بدون تقویت فوتبال رده هاى پایین ملى، اعمال محدودیت هایى براى حضور بازیكنان خارجى و بها دادن به بازیكنان بومى در لیگ این كشور به سطح تیمهاى بزرگى چون اسپانیا و برزیل برسد

#2
sos

sos

    بازیکن ذخیره یوونتوس

  • اعضا
  • 1030 ارسال
من به این نتیجه رسیدم که فدراسیون ایتالیا شبیه فدراسیون فوتبال خودمونه چون یه اشتباهی میکنند یه مربی ضعیف و انتخاب میکنند بعد میبینند نتیجه نداد برای اینکه اشتباهشونو بپوشونند میرند یه مربی که یه جای دیگه توی یک شرایط دیگه موفق شده میارن فکر میکنند همه چیز درست شده بعد دوباره روز از نو روزی از نو :lol:

#3
hasan sadeghi

hasan sadeghi

    تازه به ما ملحق شده

  • اعضا
  • 5 ارسال
ولی به نظر من وضعیت ایتالیا داره خیلی بهتر میشه نسبت به دوران افولش(بعد از کالچو پولی)





0 کاربر در حال خواندن این موضوع است

0 کاربر، 0 مهمان و 0 عضو مخفی