حکایت ما و بلایی که آلگری سر کیه زا آورد ...
حکایت ما و بلایی که آلگری سر کیه زا آورد ...
لعنت به من یوونتوسی
بدون شرح
<p>36 سال سياه و سفيدغم قفس به كنار . آنچه عقاب را پير ميكند پرواز زاغهاي بي سر و پاست
bahman_alex
B a H M a N
GioVanni Agnelli
●•٠·˙Ȥɛɗɲέƙ Ɠгƴɡɛгɑ˙·٠•●
ϾĦɌƗSŦƗɅƝ ƤѺƲLSΣƝ
𝔃𝓭𝓮𝓷ě𝓴 𝓰𝓻𝔂𝓰𝓮𝓻𝓪
bahman_alex
B a H M a N
GioVanni Agnelli
●•٠·˙Ȥɛɗɲέƙ Ɠгƴɡɛгɑ˙·٠•●
ϾĦɌƗSŦƗɅƝ ƤѺƲLSΣƝ
𝔃𝓭𝓮𝓷ě𝓴 𝓰𝓻𝔂𝓰𝓮𝓻𝓪
هر بازیکنی که سطحش بالاتر از دیشیلیو و ساندرو هست، اگه ذره ای عقل تو وجودش باشه تیمی که مربیش آلگری باشه رو ترک می کنه.
کیه زا هر چقدر هم که به یووه علاقه داشته باشه، می دونه که زیر نظر آلگری نمی تونه هیچ کمکی به یووه بکنه و داره کریرش هم نابود می شه.
واسه همین تصمیم برای نجات کریر فوتبالی خودش کاملا منطقیه و هیچ خرده ای نمی شه بهش گرفت.
bahman_alex
B a H M a N
GioVanni Agnelli
●•٠·˙Ȥɛɗɲέƙ Ɠгƴɡɛгɑ˙·٠•●
ϾĦɌƗSŦƗɅƝ ƤѺƲLSΣƝ
𝔃𝓭𝓮𝓷ě𝓴 𝓰𝓻𝔂𝓰𝓮𝓻𝓪
bahman_alex
B a H M a N
GioVanni Agnelli
●•٠·˙Ȥɛɗɲέƙ Ɠгƴɡɛгɑ˙·٠•●
ϾĦɌƗSŦƗɅƝ ƤѺƲLSΣƝ
𝔃𝓭𝓮𝓷ě𝓴 𝓰𝓻𝔂𝓰𝓮𝓻𝓪
خروج کیه زا همان خروج زلاتان است ضربه ای بزرگ بر تیم...
در فوتبال نهاوند مرغ یک پا دارد
کروبینی حداقل در این یه مورد درست میگفت... طبق مکالماتی که در مورد پروندۀ حقوقها فاش شد ، او معتقد بود که خرید کیه زا اشتباهه چون بازیکنی نیست که سالها در یووه بمونه و نزدیکانش مدام درخواست افزایش حقوق رو خواهند کرد!
گاتزتا هم تا اینجا در مورد اون خبری که کار کرد درست میگفت ؛ اشاره داشت که از بین کیه زا ، ولاهوویچ و شزنی ، فقط یکیشون میمونه... اُمیدوارم حداقل بجای یکی از بین کیه زا و ولاهوویچ ، برمر فروخته بشه چون دنیلو و حتی گاتی رو هم داریم و پیدا کردن مدافع وسط خوب آسونتر از پُستهای دیگه ست ، بخصوص برای یووه.
برای هوادارانِ متعصب یوونتوس، مواجهه با حاشیههای این روزهای بازیکنی که یوونتوس برای به خدمت گرفتنش با روکو کومیسو (مالک ویولا) که متلکها و زخمزبانهایش به یووه بر همگان آشکار است درافتاد و با پرداخت هزینهای هنگفت برای به دست آوردنش به آب و آتش زد، دشوار است.
کیهزا در سه فصل حضورش در تورین روی هم رفته تنها یک فصل درخشید و بعد از آن دو فصل مصدومیت و افت تقدیم این تیم کرد و در شرایطی که بیانکونری بیش از همیشه به چهرههایی چون او نیاز داشت از جمع آنها دور بود.
اینک و پس از عبور از سنگلاخِ مصدومیتِ آسیبرسانش، به بهانه عدم تطابق با تاکتیکهای الگری، نغمه جدایی از پیرامونش به گوش میرسد تا یکبار دیگر تکههایی از محوشدن تدریجی برخی از اصول و ارزشهای اخلاقی و ورزشی در کنار رگههایی از بازیکنمحوریِ فوتبال امروز بر علاقهمندان این ورزش عیان شود.
اگر آنچه در خصوص تصمیم و تردید او برای رفتن در رسانهها به گوش میرسد حقیقت داشته باشد، کاملاً مبرهن خواهد شد که او رسم قدرشناسی و وفا را پاس نداشته و حتی به انتظار طویلالمدت بانویپیر و مزد اعتمادی که به او در تورین شده نیز بیتوجه است. صد رحمت به پوگبایِ نگونبخـــت.
بیایید نگاه متعصبانه را برای لحظاتی کنار بگذاریم؛ این شیوه و سلوک هرگز ترجمانِ نگاه حرفهای داشتن و نگرانی برای آینده فوتبالی نخواهد شد؛ این رویکرد بیتردید گزارهی سکوی پرتاب ساختن از اعتبار نام یوونتوس و رو شدن ذهنیت پرورش نیافته و غیرحرفهای فوتبالیستهاییست که از این ورزش «جلوهگری» را برگزیدهاند را بازنمایی میکند.
بازیکن جوانی که چشمها و قلبهای تیفوسیهای یووه و آتزوری مسحور و شیفته اوست با کارنامهای نهچندان قابلدفاع (به آمارهای حضور سهسالهاش در یووه رجوع کنید) سوار بر موج و اوج محبوبیت صرفاً به دلیل عدم کوشش برای تطبیق با تصمیمات و استراتژیهای (ولو اشتباه) سرمربی، کولهبارش را جمع و خود را برای مشتریهای فعلاً رسانهایاش عرضه میکند.
مجدداً تکرار میکنم؛ چنانچه موضع رسمی او در هفتههای پیشرو آشکار شود و شایعات مطرح شده در مورد او رنگ حقیقت پیدا کنند، ضمن اعتراف به تمام ظرفیتهای انکارناپذیر و تأثیر بیبدیل او برای تیم، نه او که هیچ نامی را پر رنگتر از یوونتوس ندیده و با خشم اما آسانی هرچه تمام رفتنش را نظاره خواهم کرد.
-----------------
روزی برایش در همین تاپیک، وصفها سرودم اما برای عبور از او (اگر حرفوحدیثها در مورد او حقیقیت داشته باشد) به اعتبار و نام «یوونتوس» نیز کم نخواهم گذاشت . . .
Tu sei la squadra del cuore
sempre in campo undici eroi
vinci l'impossibile e vai
Ti seguiremo anche noi
And it's killing me when you're away
علی جان پاسخ من صرفاً با هدف شکلگیری یک مکالمهی کوتاه در خصوص فدریکو کیهزا و تأملاتیست که منبعث از ماجرای او میتواند مورد توجه و تأمل قرار بگیرد.
پیش از هر چیز با این پیشفرض عرایضم را آغاز میکنم که: جهانبینی طرفداران میتواند متفاوت و مغایر با یکدیگر باشد؛ چهآنکه به قولِ نازنینِ خودت، میتوان به انتخاب و محق دانستن بازیکن نیز احترام گذاشت؛ تقیدی که البته الزاماً نباید به معنای انسداد و تعطیلی بابِ انتقاد باشد.
اینکه کیهزا پس از بستن قرارادی 2، 3 و یا حتی 4 ساله چند ساله میشود، چیزی جز جریانِ طبیعی تقویم نیست؛ روندی که نهتنها در مورد او که در مورد بسیاری از گزینههای دیگر یوونتوس نیز صائب است.
در اتمسفر فوتبال امروز نمیتوان توقعی از «عشق به باشگاه» دستکم مترادف با معنایی که مثلاً پیش از این توتی، بوفون و امثالهم از خود نشان دادند، داشت. ماجرا به نقطهای از قضا هممرز اما کاملاً متفاوت باز میگردد؛ سرزمینی که در آن بازیکن پس از وانهادن همراهیاش با تیم و مواجهه با صبوری و انتظار معتمدانه باشگاه برای بازگشت دوبارهاش، به آسانی و پس از اعطای فرصتهای پرشمار تیم برای احیای او پس از مصدومیت؛ در بزنگاه رسیدن به مرز آمادگی، راه و سهم خود با مجموعه را نادیده میانگارد و به آسانی رویاهای پرپر کردهاش با یوونتوس را با پروازی خودخواهانه در آسمانی دیگر جستجو میکند.
در این شرایط؛ بدیهیست که ما از دریچه و زاویه دیدِ یک طرفدار به ماجرای او نگاه کنیم نه از پیاُویِ خود بازیکن.
تمایلات و آرزوهای ما تنها در منظومه طرفداریمان است که قابل تحلیل است و گرنه اگر قرار باشد از لشکرِ «یوونتوس» جدا و به هنگِ «بازیکنان» تغییر موضع بدهیم که دیگر ماجرا از انحصار «باشگاه» به انقیادِ «بازیکن» تنزل پیدا میکند.
غرض بزرگداشت و ارجاع به سکراتِ قهرمانانه و ماندگار ستارههای پیشین نیست؛ ماجرا به اثرگذاری مهرهی سوختهای باز میگردد که در دو فصل اخیر به دلیل درگیری با مصدومیتی مطول، نهتنها دست تیم را خالی گذاشت بلکه در بازگشت نیز به جز چند دیدار انتهایی عملاً منفعل و افتکرده بود.
بعید است این شیوهی قضاوت با برچسب «احساسی» تزیین شود. رویکرد و نقطه عطف اتفاقاً آغشته به «منطقِ سود و زیان» و لحاظ کردن اولویتهای باشگاه است. یوونتوسِ امروز اگر آنطور که شما به درستی اشاره کردید «بدبخت» است نهصرفاً دستپخت الگری، آنیلی، الکان، فدراسیون فوتبال ایتالیا، دستهای شتپرده و قضا و قدر که برآیند کاستیها، فقدانها و بد بودن بازیکنانیست که فدریکو کیهزا یکی از سرامدان و کلیدیترین متهمانش است. مبادا که فاصله گرفتن از رقابتهای سری A و حسرتها و شکوههای ما از کیهزا و فغانمان از اینکه او همان فدهی همیشه نبود از یادهایمان برود.
در چنین احوالاتی نمیتوان به درخشش در همان فصل نخست حضورش اکتفا کرد و پاسخگویی و ادای دین او به باشگاهش را نادیده انگاشت و با سرپوش گذاشتن بر اصلِ «ماندن و جنگیدن» او را با تحیت و تکریم تا دربهای خروجی باشگاه مشایعت کرد.
Tu sei la squadra del cuore
sempre in campo undici eroi
vinci l'impossibile e vai
Ti seguiremo anche noi
And it's killing me when you're away
تقریباً مطمئنم اگه علگری بره، کیه زا موندنی میشه. نمیخواد بقیه ی کریرش رو خراب کنه.
قابلیتش خیلی بیش تر از اینی هست که داره زیر دست علگری ارائه میده.
حامد جان من قصد جسارت نداشتم و نمیخواستم تعیین تکلیف کنم و بگم همه حتماً باید حق رو به کیهزا بدن.
صرفاً از دیدگاه خودم نظرم رو گفتم.
نظر شما هم بسیار برام محترمه
موفق باشی
نه بابا علی جان من ارادتمندم؛ در پست قبلیام عرض کردم غرض شکلگیری یک مکالمه مکتوب اندرباب فدریکوخان بود.
دیدگاه شما اتفاقاً از آنجا که همیشه جزو خوانندههایش بودهام غالباً فنی و نزدیک به صواب و حق بوده دوست عزیزم.
امیدوارم به زودی شاهد گفتگو و واکنش صریح و آشکاری از کیهزا باشیم و ملتفت شویم که تمام اینها شایعات رسانهای و سناریوسازی و لانسه کردنهای ایام ترانسفرینگ بوده.
حقیقتاً حیف است راه فده و یووه به این زودی و اینقدر مفت تمام شود.
ارادتکیشــــم علی جون.
Tu sei la squadra del cuore
sempre in campo undici eroi
vinci l'impossibile e vai
Ti seguiremo anche noi
0 کاربر، 1 مهمان و 0 عضو مخفی