1- ماتیا پرین - L'Airone di Latina‏

از فرصت هایی ک تو پیش فصل بهش داده شد خوب استفاده نکرد...

گل دومو بد خورد
توی دروازه اصلا اوضاع جالبی نداریم
اینم ته تهش در لول شزنی ن بیشتر

لعنتی ی عرضه ای از خودت نشون اون سرطانو نیمکت نشینش کن!

پرين گلري با ويژگي‌هاي دايناميك است. از يك سو آن ميزان شجاعت مورد نياز براي صحنه‌هاي درگيري را به خوبي داراست و از طرف ديگر شوت‌گيرِ قابل و خوبي به حساب مي‌آيد.

 

با اينكه قدش ظاهراً حدود 188سانتي‌متر است و قاعدتاً انتظار نمي‌رود بلندترين بازيكن برخاسته در محوطه جريمه باشد اما پس از ارسال‌هاي جناحين قدرت پرش چشمگيري از خود نشان مي‌دهد و توپ‌ها را اصطلاحاً خوب مشت مي‌كند.

يادم است جايي خوانده بودم دايوها و رفلكس‌هاي آكروباتيك و چشم‌نواز پرين باعث شده بود تا برخي از كارشناسان فوتبال در ايتاليا او را با والتر زنگا دروازه‌بانِ خاطره‌انگیز تيم ملي ايتاليا در جام‌جهانی 1990 مقايسه كنند. اين را اگر كنار تمام تمجيدها و اميدهای روانه شده به سویش به عنوان ستاره آتیِ آتروزي در پست دروازه‌باني قرار دهيم، (اميدهايی اگر نگوییم قطعاً اما نسبتاً ناكام) می‌بینیم که متأسفانه در آستانه 29 سالگي هنوز نتوانسته پاسخ متقاعد کننده‌ای به این خروارها آمال و آرزو بدهد. (جز مقاطعي در تيم جنوا)

 

به قول نقدِ فابيوكاپلو به دليخت كه گفته بود آن ميزان از رهبري و قاطعيت كه در آژاكس داشت را هنوز در يووه نشان نداده؛ پرين نيز همين وي‍ژگي را در جنوا گاهاً به عنوان كاپيتان (مثل دليخت در آژاكس) نشان مي‌داد اما در يووه بر عكس كاملاً كم‌تجربه نشان مي‌داد و و حتي در پاره‌اي از صحنه‌ها واكنش‌هايي خامدستانه داشت.

 

اما اگر بخواهيم در مورد پاشنه آشيل‌هاي بارز او صحبت كنيم به يك دوگانه مشخص مي‌رسيم: مورد اول به ضعف‌هاي فيزيكال و شكنندگي او و دومين مورد نيز به سابقه مصدوميت‌هاي مسئله‌دارش باز مي‌گردد؛ اولی به سال 2016 برمی‌گردد که زانوي راستش رباط صليبي پاره كرد و مورد دوم نيز به ماجراي مصدوميت شانه او و رد شدن در تست‌هاي پزشكي باشگاه بنفيكا در تابستان 2019 برمي‌گردد كه احتمالاً همه ما هنوز آن را به خاطر داريم.

 

آنطور كه به نظر مي‌رسد و شخصاً استنباط مي‌كنم الگري اعتماد زيادي به پرين ندارد و با توجه به شيدايی‌ا‌ش به شزني بعيد است بتوان انتظار داشت او به اين آساني‌ها حاضر به تعويض موقعيت شماره يك دروازه تيمش از سنگربان لهستاني به هموطنش باشد. با اینکه پرین بازیکنی ایتالیایی، متین و محجوب، نسبتاً پذیرفته شده در اتمسفرِ منظومه‌ی طرفداری یوونتوسی‌ها و البته خوش‌سیماست (چه ربط و فایده‌ای دارد!؟!) اما بعید است این فاکتورها گواهی و تأییدیه‌ای برای دلبستن و اکتفا کردن به او برای قرار گرفتن در دروازه بانوی‌پیر قلمداد شود.

 

عملكرد متزلزل شزني در فصل گذشته و تكرار همان مسیر در بازي اول يووه در سري A چاره‌اي براي ما باقي نگذاشته كه دخيل اميدمان را به پرين ببنديم اما واقعيت اين است كه او نيز فاقد آن میزان از شخصیتِ فنی‌ای است که بتوان به مثابه آلترناتیوی کاربردی نگاهش کرد. دست‌کم تا مادامی که پنجره نقل و انتقالاتی باز است و امکان جا به جایی با تمام محدودیت‌ها و ملاحظات میسر است نمی‌توان از پرین به عنوان بدیلـــی ناگزیر سخن به میان آورد.

 

با تمام این اوصاف اما به نظر می‌رسد آنچه در عمل محقق خواهد شد استمرار حمایت کادر فنی از ویچنک شزنی خواهد بود. کسب پیروزی در دیدارهای آتی و عدم بروز اشتباهات معنادار می‌تواند توجه افکار عمومی و حاشیه‌های انتقادآمیز از شزنی را کاهش دهد و اصطلاحاً آب‌ها از آسیاب بیافتد. (واقعاً می‌افتد؟) این اتفاق با تغییر موقتی پرین با شزنی نیز می‌تواند محقق شود اما هر سناریوی دیگر، اعم از سپردن کلید اصلی سنگر به پرین یا انتقال گزینه‌ای جدید به تیم در فاصله حدوداً یک هفته‌ای مهلت نقل و انتقالات تابستانی، چیزی جز یک رویابینی ساده نخواهد بود. (شوربختانـــه)

 

تنها رویاسازی ممکن، و غیرمحتمل‌ترین گمانه‌زنیِ محتمل(!)، آنهم با احتمالِ یک در هـــزار، جایی در حوالی دنیایِ پر شور و شعف و متعصب کارلو پینسولیو رقم ‌می‌خورد. جایی که هرقدر هواداران با آن موافق باشند اما بعید است کادر فنی حساب جدی روی اِعمالش باز کند.

مصدومیت توی پیشرفت نکردن پرین در حدی که باید میکرده قطعا موثره. اما اون جوری هم نبوده که بگیم نمیتونست فیکس این باشگاه باشه. اگر اعتمادی که به شزنی شد به پرین شده بود الان نگران این نبودیم که شزنی هر بازی کدوم قسمتو میخواد کود بده. وقتی بهت القا میشه هر کاری بکنی باز گلر شماره دویی هر بار بری تو زمین استرس میگیرت. آلگری در حق پرین بد کرد.

نمیگم دروازه بان خیلی تاپیه اما قطعا از شزنی بهتره. خیلی هم بهتره
اما الگری قطعا بهش بازی نخواهد داد
شوخی که نیست بخاطر شزنی دوناروما رو نخواست حالا یک درصد فک کنید بخاطر پرین بخواد شزنی رو بازی نده!!

گاتزتا : شزنی شنبه مقابل امپولی بازی خواهد کرد.

اینکه خودکشی با کاتانا ، خیلی دردناکه دلیل نمیشه با اسلحه خودکشی کنیم . متاسفانه پرین چند سالیه از رده خارج شده
همون موقع که باید بهش بال و پر میدادن زیر دست بوفون
ولش کردن ، مارکوپولوش کردن ازین شهر به اون شهر .. الان دیگه دیگه ، ولی حتی ننه بزرگ منم از این شزنی حرومی بهتره

یه سیو خوب داشت ولی روی گل دوم میتونست بهتر عمل کنه.

مشکلی که در موردش وجود داره اینه که هیچکس آدم حسابش نمیکنه! روی یه ضربه کاشته توی نیمه دوم دیبالا دیوار دفاعی بود. میخواست باهاش صحبت کنه حدودا 10 بار داد زد پائولو تا برگشت و نگاهش کرد! یا روی کرنری که بعد اونم بود هر چی سعی میکرد مرتب کنه دفاعا رو هیچکس توجهی نمیکرد و نکرد. مورد بعدی صحنه ای بود که دنیلو توپ رو دفع کرد و پرین برای تشویقش رفت سمتش ولی اصلا توجهی نکرد در حالی که توی صحنه های مشابه با شزنی خلاف این رو شاهد هستیم.

تسليم شدن با پرين پشت دروازه‌هاي افتخار را به پيروزي با شزني در قلبِ شهر اقتدار ترجيح مي‌دهم.

 

 

 

پي‌نوشت:

طبق رسم ابداعيِ الگري در يوونتوس، دروازه‌بان دومِ تيم (ماتيا پرين) در واپسين بازي بانوي‌پير در كوپا ايتاليا درون دروازه خواهد ايستاد.

اين يعني شايد نراتزوري اميدهايش براي گل‌زني مضاعف شود اما خيال يووه نيز در نخوردن گل مفت خاطرجمع مي‌شود.

از میدون شوش 2 تا گل خورد

پرین بیشتر از هر چیز و هر کس من را به یاد فرزند احمدرضا عابدزاده‌ی کبیر می‌اندازد.

او در بهترین کیفیات ممکن‌اش هرقدر در رفلکسیزاسیون چشمگیر است اما در جایگیری و تصمیم‌گیری‌های حیاتی خامدستانه رفتار می‌کند.

شباهت عجیب او با امیر عابدزاده در این نکته نهفته است؛ هر دو نشانه‌هایی قابل‌اعتنا در بعد فنی دارند اما در آستانه 30 سالگی همچنان بی‌تجربه نشان می‌دهند.

تا آنجا كه چشمان بي‌سوي نگارنده در بازي كاوش كرد (جدال يووه در مقابل ساسوئولو) مِن‌حيث‌المجموع 7 واكنش از ماتيا پرين رويت شد كه 5 مورد آن كنترل‌هايي ساده‌تر از باد وزان بود. يكي از دو مورد ديگر، دايوي نه‌چندان مطمئن بود (از آن حيث كه توپ چند متر آنطرف‌تر رها شد و اگر بزرگواري از تيم رقيب آنجا حاضر بود فرجام چيز ديگري مي‌شد) و ديگري دفع توپ با پاي مبارك حضرت در دقيقه 73 حادث شد و اصطلاحاً بهترين سيو گلر در اين بازي بود. اگر اين مهار خاص را با اثرگذاري پرين در جريان صحنه به ثمر رسيدن گل دوم يووه تركيب كنيم نتيجه نهايي البته (به زعمِ اين حقير) اعطاي نمره‌اي درخشان به او و بستن دخيل اميدواري لايزال به اين سنگربان ايتاليايي نخواهد بود و در منطقي‌‌ترين حالت، واژه «عملكرد قابل‌قبول» عنواني منصفانه‌‌تر خواهد بود. 

 

____________________

 

تكمله:

 

يك. با اين حال مواجهه با مبالغه در تحسينِ عملكردش در مقابل ساسوئولو (جسارتاً)، اعطاي برخي از نمرات اغراق‌آميز به او توسط شماري از رسانه‌ها (با روسياهي) و تماشاي عملكرد عادي پرين در اين بازي (نظر شخصي) و البته از ياد نبردن سقفِ توانمندي‌هاي او (  )، نگارنده تصميم به نوشتن سياهه فوق گرفت. در اين نظر البته عدم علاقه و باور به وويچنك شزني و از قضا ارادت نسبي به ماتيا پرين لحاظ شده است!

 

دو. همچنان پرين را علي‌رغم احساسِ مثبتِ شخصي‌ام به او؛ در آستانه 30 سالگي فاقد آن ميزان از اعتماد و ثبات در چارچوب مي‌بينم. 

 

سه. آيا درگير نوعي بيماري هستي كه با اشتراك اين نظرِ كاذب(؟!) كام هواداران شادكام از اين پيروزي را بي‌جهت تلخ مي‌كني؟ (#پرسش_از_خويشتن)   

 

عملکرد دروازبان به دلیل حیطه فعالیت محدود تر نسبت به بازیکنان دیگر، بستکی به تمرکز بالا و روحیه خوب داره، و تعداد بازی، در اینکه پرین دروازبان خیلی مطمئن و عالی نیست شکی نیست ‌‌ومسلما اینکه کیفیت ذهنی پایین تری از شزنی داره کاملا اثبات شده هست دلیل این حرفم هم انتخاب اول نبودن توسط ۳ مربی اخر تیم هست، ولی از لحاظ کیفیت فنی نظر شخصی من اینه که تفاوت فاحشی با شزنی نداره و اگر کمی تلاش کنه و کمی هم میدون ببینه و خوش شانس باشه میتونه شزنی رو‌ بزاره پشت سرش، و الان پرین این شانس رو داره که چند بازی پشت سر هم بازی کنه و اعتماد به نفسش رو به دست بیاره، و فشار برای بازی بیشتر رو بزاره رو الگری، حتی با یه عملکرد مطمئن میتونه شزنی رو نیمکت خودش کنه

این مورد از ۳ جهت برای من حائز اهمیت هست، اولی فشار نیمکت نشینی شزنی هست و شاید فکر جدایی انداختن به سر این دروازبان.
دومی پر هزینه بودن شزنی هست و اگر نیمکت بشینه و زودتر جدا بشه جا برای دروازبان درجه یک باز میشه
و سوم اینکه یخمک ایتالیایی نیست، و دروازبان یوو طبق عادت بنده باید ایتالیایی باشه.

پرین تو این دو هفته خوب بوده اما متاسفانه این مربی ابله بازم بی خود و بی جهت شزنی رو بهش ترجیح داده

والتر زنگا که طبیعتاً خودش گُلر بوده گفته پرین و دنیلو ، تنها نکات مثبت بازی با فیورنتینا بودن...

 

واقعاً از لحاظ روحی نیاز دارم کسی بغیر از شزنی رو توی دروازه ببینم. دلیل اینهمه اعتماد چشم بسته به شزنی رو متوجه نمیشم! چه خون رنگین تری داره واقعاً؟!!

 

بعضی وقتا حس میکنم احتمال گرفتن جایگاه بوفون توسط منینگر ، بیشتر از گرفتن جایگاه شزنی توسط پرین هست!

حداقل 2 گل رو مقابل پاریس خرید. هر واکنش خوبی که دوناروما نشون میداد ، اینور پرین تلافی میکرد. بازی قبلی هم که پنالتی گرفت. لعنت به اون چشم کوری که این درخشندگیها رو نادیده میگیره...

روی گل اول می تونست واکنش خیلی بهتری نشون بده. ولی از یک دروازبان ذخیره که تجربه بین المللی هم نداره نمیشه انتظار داشت توی همان دقایق اول بازی مقابل مسی ، امباپه و نیمار واکنش های خیلی خوب نشون بده. ولی در بقیه بازی خیلی خوب بود مخصوصا واکنش فوق العاده برای شوت نیمار. نیاز داره بازی کنه تا تجربه کسب کنه.

 

از نظر فیزیکی هم نیاز به پیشرفت داره. دروازبان باید فیزیک بهتری داشته باشه.

روی گل اول می تونست واکنش خیلی بهتری نشون بده. ولی از یک دروازبان ذخیره که تجربه بین المللی هم نداره نمیشه انتظار داشت توی همان دقایق اول بازی مقابل مسی ، امباپه و نیمار واکنش های خیلی خوب نشون بده. ولی در بقیه بازی خیلی خوب بود مخصوصا واکنش فوق العاده برای شوت نیمار. نیاز داره بازی کنه تا تجربه کسب کنه.

 

از نظر فیزیکی هم نیاز به پیشرفت داره. دروازبان باید فیزیک بهتری داشته باشه.

قشنگ دوتا گل رو خرید! 

- ابدا در حد ترکیب اصلی یووه، به عنوان تیمی که خواهان موفقیت و قهرمانی هست نیست، به دلایل بسیار ! ولی قطعا بهتر از ژسنی هست و این عدالت نیست که دوباره با پایان مصدومیت ژسنی، نیمکت نشین محض بشه ...